منوی اصلی


نویسندگان


آرشیو موضوعی

قوانین مرتبط با پرستاری

کمیته ی پیگیری مطالبات

نشریه

شکایت جهت افزایش حقوق

لینک دوستان

ابزار وبلاگ

خرید لایسنس نود32

جیرجیرک مرداب

عنوان لینک

ردیاب جی پی اس ماشین

ارم زوتی z300

جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پیگیری حقوق و مسایل و مشکلات پرستاران و آدرس parastaraneiran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





قالب بلاگفا

آمار بازدید

» تعداد بازديدها:
» کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 567
بازدید کل : 22129
تعداد مطالب : 245
تعداد نظرات : 493
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


آرشیو ماهانه


پیوند های روزانه


لوگوی ما

پیگیری حقوق و مسایل و مشکلات پرستاران


لوگوی دوستان


بر چسب ها




بازی با سلامتی مردم

یک شنبه 31 خرداد 1394

کسانی که درباره ی مسایل سیستم درمان کشور تصمیم گیری می کنند چرا به آرشیو طرحهایشان و سپس به نقدها و پیش بینیها ی انجام شده نظری نمی افکنند؟

به نظر در سیستم مدیریتی سالم که دنبال راهکارهای واقعی برای ارتقای خدمات خاصی هستند و برای رسیدن به هدف ، از نقد و نظرات افرادی که قبلا پیش بینیهای دقیقتری داشته اند استفاده می کنند.

اما گویا تصمیم گیران نظام سلامت ایران هدفی جز ارتقای سطح سلامت مردم، حفظ سلامت مردم، ارتقای کیفیت خدمات سلامت و...... دارند، چرا که هر روز طرحی در خلاف جهت اهداف اعلام شده از آستین خارج می کنند و مطمئنا به وزیر اطلاعات غلطی درباره ی این طرحها می دهند.

وزیر مارا قلدر و زور گو می خواند اما آیا یک بار رو در رو نشسته تا حرفها و درد دلهای مارا بشنود؟

اما بحث این روزها ی حوزه ی پرستاری بحث آموزش یک ساله ی افراد دیپلمه است که قبلا قراربود با نام کمک بهیار مشغول کار شوند که جای حرف بسیار دارد مثلا اگر هدف جایگزینی این افراد به جای همرا هاست کدام همراه شرح وظایف این ها را انجام می دهد؟ شرح وظایفی مانند گاواژ و ساکشن و تزریق و ......

اما هر روز اسمی با رده های بالاتر برای این افراد از جیب جناب معاون پرستاری خارج می شود و ایشان گرچه 9 خرداد اعلام کردند بهیار خواهند بود ولی اخیرا اسم پرستار مهارتی را تکرار می کنند.

هدف از این کار جا انداختن این نفرات به عنوان پرستار است و متاسفانه سلامت مردم دستمایه ی اشتباهات ایشان است.

سیستم درمان در نظام سلامت سه رکن دارد: پزشک،پرستار و بیمار؛ رکن اصلی و حلقه ی رابط بیمار است و پرستار مدافع حقوق بیماران است. وقتی بیماری درد دارد ، مشکل دارد، تغییراتی در سطح هوشیاری یا نوار قلب و.....داشت را به پزشک گزارش می کند و خودش قبل از حضور پزشک اقدامالت لازم را آغاز می کند.

پرستار کلیه اقدامات تشخیصی بیماران را مانند عضوی از خانواده اش پیگیری می کند و از کوچکترین خطاها نمی گذرد. برای منافع بیمار حتی با همراهان هم تعارف ندارد......

من به عنوان یک پرستار به مردم هشدار می دهم که سلامتشان و سلامکت اعضای خانواده شان و سلامت و جان عزیزانشان با این طرح به خطر می افتد.

همین الان در مراکز خصوصی و نیمه خصوصی افرادی به عنوان پرستار مشغول به کارند که هیچ تخصصصی در زمینه ی مراقبت از بیمارن و اطلاعاتی از داروها و ... ندارند. دارویی را که تزریق مستقیمش ممنوع است بارها مستقیم میزنند و در دوز داروها اشتباهات خطرناکی می کنند.

پیش از اینکه افراد بیکار با فروش طلا و .... به امید شاغل شدن وارد این بازی شوند لطفا یک نفر جلوی این کار خطرناک را بگیرد.

این افراد لباس پرستاری می پوشند و در مراکز مشغول به کار میشوند و صاحبان سلامت نمی دانند که فردی که مراقبتش را به عهده دارد، پرستار نیست.

چگونه در کشوری که از صلاحیت حرفه ای حرف می زنند، چنین طرحهایی را پیشنهاد می دهند. گرچه با توجه به نوع ارتباط پرستاران با مراکز و کمبود شدید پرستاران خود این مجوز صلاحیت حرفه ای پرستاران هم زیر سوال است اما آیا این دو اقدام در یک راستاست؟

من به همه چیز معترض نیستم ولی معتقدم قبل از هر برنامه ریزی و قبل از اجرایی کردن هر برنامه ای باید زمینه ها و ملزومات آن را فراهم کنیم.

به هر حال وقتی در کشور افراد بسیاری داریم که با عنوان کمک بهیار و در یک سال و نیم اخیر کمک پرستار به امید اشتغال با هزینه ی ریالی و زمانی دوره های کوتاه مدت دیده اند وبرای انجام امور اولیه ی بیماران و جایگزینی همراهان مناسبندف چرا باید بدون تفکر و برنامه بیاییم تعدادی مدعی اشتغال به سیستم دولتی بدون تعریف جایگاه از نظر ساختار اداری تحمیل کنیم؟

آیا یک سال بعد شرکت کارکنان نظام سلامت باید جوابگوی این افراد باشد یا دولت؟

اگر دولت واقعا چنین قصدی دارد که این افراد را به کار بگیرد چرا راسا اقدام به ثبت نام و نظارت بر آموزششان نمی کند؟

گرچه به هزاران دلیل منطقی و مهمتر از همه حفاظت از سلامت و جان مردم این طرح غلط است و متاسفانه بعد از اجرا این را خواهند فهمید (مانند تمام دیگر طرحها) اما از این منظر اخیر هم دولت باید مراقب باشد.

افرادی که بدون شرایط سنی و تحصیلاتی و ...با وعده هایی مبنی بر اشتغال از طرف دولت، توسط یک شرکت منفعت طلب معلوم الحال تحت استثمار قرار می گیرند قطعا یک سال دیگر مدعیان جدیدی خواهند بود.

من حرفهایم را می گویم چون دلم به حال مردم می سوزد و همیشه هم حرفهایم را گذر زمان به اثبات رسانده است.

حضرت علی (ع) می فرمایند که:

                       تجربه برتر از علم است.

و ماهم تجربه میکنیم و هم کمی علمش را داریم .

امیدوارم به حرفهایم از پنجره ی انکار ننگرند و به مردم اهمیت بدهند.

محمود عمیدی- پرستار بالین



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 10:49



اندر احوالات رد شده ها

شنبه 30 خرداد 1394

حکایت ما حکایت غریبی است، حکایت کسانی است که قوانین را وسیله ای برای توجیه کارهایشان میدانند و هر جا لازم باشد قانون را سند می آوررند و اغلب قاوانین را زیر پا می گذارند.

قبلا بسیار از مهندسی انتخابات نظام پرستاری گفته ام و نوشته ام که همه به چشم دیدید  که کاملا درست گفته بودم اما ماجرای حذف نام من داستانی شیرینتر از سایر همکاران است.

بدنبال حذف غیر قانونی و بی دلیل آقایان شریفی مقدم، نظری ، تاج الدینی و عابدینی و نیز حذف با ارعاب و تهدید برخی از افراد عدالت خواه در شهرهای مختلف ، بدنبال اعتراض اینجانب به عدم تایید صلاحیتم به من گفته شد که تا آخر وقت اداری روز 25 خرداد با ارایه ی گواهی عدم سوئ پیشینه تایید خواهم شد و بنده برای اخذ این گواهی در چند روز (از چهارشنبه تا دوشنبه که تقریبا سه روز اداری بود) تلاش بسیار کردم.

چون متولد زنجان بودم باید استعلام شهرستان می گرفتم و صبح رفتم  و ظهر برگشتم و .... قطعا دوستان مهندس انتخابات هرگز فکر نمی کردند که موفق به اخذ این گواهی شوم.

گواهی را ساعت نه و سی دقیقه صبح روز 25 خرداد به جناب دکتر عباسی مقدم در بیمارستان پانزده خرداد ، تحویل دادم و ایشان که رییس هیات نظارت تهران هستند به من فرمودند که شما با این گواهیی تایید شدید! البته تلفنی با دکتر میزبان به گمان صحبت کردند که ایشان فرمودند گواهی را برایشان فکس کنند. باقی ماجرا بین خودشان بود و من تشکر کردم و رفتم دنبال تبلیغات!!!!!

دقت بفرمایید که در آیین نامه یک ماه فرصت برای صلاحیتها بود و دوازده روز هم که تاخیر داشتند و با وجود شروع زمان قانونی تبلیغات از 21 خردا بنده ظهر 25 خرداد باید دنبال چاپ و پخش پوسترو ... و انجام تبلیغات در شهر بزرگ تهران می رفتم.

این کارها را تا نیمه شب چهار شنبه انجام دادم، اما متاسفانه صبح پنج شنبه از طرف آقای سرمدیان توسط یکی از دوستانم به من اطلاع داده شد که تایید صلاحیت نشده ام. توجه بفرمایید که این موضوع توسط آقای نجاتیان و آقای لک هم تایید شده بود. این افراد همه در تیم مقابل پرستاران عدالت خواه حضور داشتند.

دقت می فرمایید که به من هیچ کس نگفت تایید نشده ای و من از رقبا چنین حرفی شنیدم و این را به پای تخریب خودم گذاشتم و.......

جمعه صبح در کمال حیرت دیدم نامم در میان لیست کاندیداها نیست!!!!!!!

هیات اجرایی و نظارت و و... دو ماه فرصت داشتند که صلاحیت بنده را تایید یا تکذیب کنند البته بدون توجه به قانون! چون در قانون صریحا ذکر شده است که فقط کسانی که محکوم به عدم عضویت در نظام پرستاری یا محکوم به محرومیت از حقوق اجتماعی شده اند حق شرکت ندارند! و من هیچ کدام را نداشتم و ندارم.

اما جالب است که درست روزی که وزیر محترم به دانشگاهها دستور می دهد که تعارف را کنار بگذارند و تلاش کنند که افرادی با متانت (شما بخوانید اطاعت) وارد نظام پرستاری شوند !!!!! نام بنده از لیست بدون اطلاع دادن به من که هم شماره تلفنم را داشتند و هم آدرس محل کارم را وهم منزلم را

خارج شده و جالب است که به ایادی تحت تابعیت وزارت بهداشت اطلاع می دهند که فلانی در لیست نخواهد بود. واین دوستان سرمست از پیروزی مهندسی شده ، همه جارا از این خبر پر میکنند.

بودن در نظام پرستاری هرگز نیت و هدف من نبوده است اما این آقایان  چطور می توانند با افراد اینگونه بازی کنند؟ چطور میتوانند انتظار داشته باشند که من و دیگران به سلیقه ایشان فکر کنیم و عمل کنیم و....

اگر اینگونه می خواهند که انتخابات را جمع کنند و خودشان افرادی برای نظام پرستاری برگزینند و این همه های و هوی و... نداشته باشند.

اما رفتارهایشان در دوره ی تبلیغات هم جالب بود:

وقتی به بیمارستان امام خمینی مراجعه کردیم برای نصب پوستر و پخش تراکت و ..... با ممانعت مدیر پرستاری !!!!!!! و حراست و ... مواجه شدیم. گویا ما بیاد تبلیغتمان را در چارسوق و  ... انجام دهیم حال آنکه قانون به صراحت به مراکز در ماده ی 47 آیین نامه ی اجرایی اعلام کرده است که همه ی کاندیدها حق تبلیغ و .. دارند و مراکز می باید همکلری کنند.

اما در کمال تعجب بعد از اخراج اکیپ تبلیغاتی  پرستاران عدالت خواه، اکیپ بعدی که وارد بیمارستان امام خمینی می شوند می بینند تیم منتسب به وزارت بهداشت و اعضای سابق نظام یک بنر بزرگ در این بیمارستان نصب کرده اند!!!!!!!!

این رفتارها در مراکز مختلفی دیده شد که حتی در برخی مراکز مدیران بیمارستانها خود راسا وارد کار شده و تراکتها و پوسترهای مارا توسط خدمات جمع آوری و جای آنها تراکت و پوستر تیم مقابل را نصب میکردند.

از طرف دیگر برخی مراکز با اعلام اینکه پرستاران باید به اعضای مورد تایید ایشان رای دهند و حتی برای این نوع مشارکت مبالغ نقدی پاداش و اضافه کاری هم تعیین کرده و حق عضویت پرستاران را نیز واریز کرده اند. البته اقدام به واریز حق عضویت پرستاران و تشویق به مشارکت ایشان در انتخابات بسیار باارزش است اما شرط گذاشته شده غیر اخلاقی و .... است.

با وجود تمام تمهیدات از صندوقها اما اسامی دیگری خارج شد، و نشان داد که دیگر پرستاران شخصیت صنفی شان را به معامله نمی گذارند. دیگر جو پرستاری از اطاعت محض تغییر و به تفکر در رفتارها رسیده است.

توصیه میکنم به عنوان کسی که از جنجال و درگیری و ... بیزارم و اینها را به ضرر مردم و سلامتیشان میدانم یک بار افتخار دهند مسئولان محترم و با نمایندگان واقعی پرستاران نشستی بگذارند.

آقای رئیس جمهور قبل از غالب شدن حواشی و به جنجال کشیده شدن قانون خواهی ، و سوئ استفاده ی دیگران از یک مطالبه ی ساده ی صنفی ، مستقیما وارد کارزار شوندو یک بار نمایندگان واقعی این صنف مظلوم زحمت کش را به حضور بپذیرند و حقایق را از زبان خودشان بشنوند تا بدانند که خواسته ها کاملا صنفی است نه سیاسی......

امیدوارم همه ی ما با قانونمداری و احترام  به قانون که سرلوحه ی نظم و عدالت است، از لجبازی و نگاه از بالا به مسلئل پرهیز کنیم. قطعا پرستارانی که دنبال اجرای قانون و حاکمیت عدالت هستند هرگز و هرگز قوانین را زیر پا نمی گذارند ....

 

محمود عمیدی- کاندید نامعلوم (رد یا تایید شده ی) انتخابات دوره ی چهارم نظام پرستاری - پرستار بالین



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 11:14



هنوز زنده ام و....

جمعه 29 خرداد 1394

در اين زمانه بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قيل و قال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را
برای اين همه ناباور خيال پرست؟
به شب نشينی خرچنگهای مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست؟
رسيده ها چه غريب و نچيده می افتند
به پای هرزه علفهای باغ کال پرست
رسيده ام به کمالی که جز اناالحق نيست
کمال دار برای من کمال پرست
هنوز زنده ام و زنده بودنم خاری است
به تنگ چشمی نامردم زوال پرست.....
 
وقتی که بچه بودم می گفتند خدا همه جا هست، می گفتند خدا هر کاری که بخواهد می تواند بکند می گفتند که خدا قادر است و....
وقتی که من بچه بودم
                    زور خدا بیشتر بود!!!!!1
اما در یک سال اخیر که جدیتر وارد عرصه ی فعالیت صرفا صنفی و مطالبه ی اجرای قوانین شدم چیزهای تازه ای فهمیدم که باورهای کودکیم را بد جور تارانده است. گرچه پیش از اینها هم اتفاقات ریزو درشت دیگری بر این باورها ترک انداخته بود:
 
درون سینه دلی همچو نیلبک دارم            یواش! دست نزن! شیشه ام ترک دارم !!!!
 
شیشه ی ترک خورده ی باورم اما امروز به یک باره فرو ریخت!
همکارانم تماس گرفتند و گفتند که اسمت را از لیست کاندیداهای تایید شده خط زده اند!!!!!
باورم نمی شود که چقدر مرا بزای دادند و به من اعلام هم نکردند و اسمم در لیست کاندیدها نیست!!!!پ
هفته ی پیش که با من تماس گرفتند و فتند که باید گواهی عدم سوئ پیشینه بیاوری گویا مطمئن بودند که از نظر زمانی نمی رسم اما من برای استعلام از زنجان 8 صبح به آنجا رسیدم و دوازد ظهر با پاسخ استعلام محلا تولدم در تهران بودم و به دلیل عدم حضور دادیار یا مسئول امضا کننده ی گواهی کارم به 25 خرداد کشید که آخرین مهلتم اعلام شده بود و گواهی را گرفتم و برم نزد دکتر عباسی مقدم رئیس هیات نظارت تهران! و ایشان فرمودند : تایید هستی و با شخصی تماس گرفتند و ..... گفتند برو کارت را بکن که تایید شدی!!!!!!!
من از روز شنبه صبح مورخ 22 خرداد که از خانه خارج شدم شب 27 خرداد ساعت دوازده نیم به منزل برگشتم طوری که دخترم و پسرم دم در از سر دلتنگی منتظرم بودند!!!!!!
احساس رضایت داشتم و فکر می کردم تمام تلاشم را در احیای حقوق پرستاران دارم انجام می دهم  و به درگاه خداوند شکرگزار شدم!!!!!!
اما گویا حقایق دروغین جای دیگری دور از دستان توانمند خدا نقش زده می شود!!!!
روز جمعه که از سر کار به خانه برگشتم همکارم تماس گرفت و گفت که اسمت در لیست نیست!!!!!
این ضربه بسیار ناگهانی وارد شد!!!!
البته روز پنجشنبه از طریق جناب سرمدیان با واسطه به من گفتند که تایید نشده ای اما پنداشتم این هم مثل دیگر کارهای اینها از روی دشمنی و حذف رای من است!!!!!
اما امروز یک باره همه چیز را دریافتم! ای عج....ب ! پس این دوستان بی خود لام حلقه به گوش وزیر و وزارت نیستند !
اینها بی خود خدایشان را عوض نکرده اند!
شما که می خواستید مرا تایید نکنید دیگر عدم سوئ پیشینه خواستنتان چه بود؟
یا اینکه دستوری دیگر رسید؟ این همان کشورعلوی است که ادعایش را می کنید؟
راستی کسی آدرس منزل وزیر بهداشت را بلد نیست؟ اگر بلد هستید بفرستید که منبعد نمازم را به آن سو بخوانم!
قبله را نشناخته بودم!
ای وای بر اسیری ، کز یاد رفته باشد           در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد
 
البته گمان نکنید که نظام پرستاری مهندسی شده که قبلا اسم افراد منتخب که از طرف وزیر با متانت (شما بخوانید با اطاعت) خواهده شدنددر صندوقهایش ریخته شده برایم ذره ای ارزش دارد!
نه! هرگز!
اما این بازی دادن و موش و گربه بازی و ...... پشیزی برای دین و حق و قانون و شخصیت انسانها ارزش قایل نبودن برایم سنگین است.
مطمئنم از فردا که حرف بزنم سیستمهای امنیت و فرا امنیت محکومم خواهند کرد که چرا از راه قانون پیگیری نیستی؟
آخر کدام قانون برادران من! کدام قانون!
آیا قوانین فقط برای بستن دهان برخی تصویب شده یا برای اجرای صحیحش باید کسانی بکوشند؟
اسلام که دین آخرین است                 آیا همه ی مرامش این است؟
اسلام اگر این نخواستیمش                حقی که نبود در حریمش!!!!
 
بارها پیشتر از این گفتم و باز می گویم که این نظام پرستاری که وزیر به راحتی در رسانه با قلدری فریاد می زند: منتخبین باید چنین و چنان باشند ودانشگاهها تعارف را کنار بگذارند هیچ گره ای از ما باز نخواهد کرد!
این را گفتم و باور نکردید و باز می گویم و باز کسانی که منافعشان از نظام تامین می شود (وزارت خانه و اعضای ارشد این نظام پرستاری و ...) متهمم خواهند کرد به چیزهایی که واقعیت ندارد.
این نظام که هرگز در راستای منافع پرستاران قدم برنداشته و این را حاضرم در مناظره ی رو در رو با هر کس که مدعی است اثبات کند در تلویزیون و در محضر تمام ملت شریف ایران! جز نقش بازدارنده برای ما ندارد، حتی اگر من تایید هم میشدم که قطعا بالاترین رای کشور از آن من بود، باز هم این را می گفتم و می گویم.
وقتی بیمارستانهایی حق عضویت پرسنلش را می ریزد تا به کاندید مورد نظر رای دهند  بر مزار پرستاریبیاد فاتحه بخوانیم!
وقتی وزیر خیلی راحت و بی دغدغه از مهندسی انتخابات و انتخاب افراد مورد نظر با شرایط و ضوابط اعلام شده در رسانه های حرف می زند!!!! باید گور این نظام پرستاری را کند و تشکلی داشت که نتوانند مهندسیش کنند! نتوانند دخالت در اموراتش کنند، نتوانند بخرندش.......
این حرفها بی فایده است، لطفا نشانی منزل وزیر را به من بدهید که قبله ام را گم کرده ام.......................
 
هنوز زنده ام و زنده بودنم خاری است          به تنگ چشمی این مردم زوال پرست.....


نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 8:43



شعری برای رد شدنم....

سه شنبه 19 خرداد 1394

با عرض سلام دردمندم         ایام کشیده در کمندم

  تو خاص وماهمه عوامیم        توپخته و ما تمام خامیم

عرضی دارم،اگر بخوانید        تا درد مرا شما بدانید!

چشمی ، رچند کور داریم      مانیز کمی حضور داریم

ما نسل جوان انقلابیم       مهریم و نمی شود نتابیم

اسلام که دین آخرین است        آیا همه ی مرامش این است؟

از دین زده می کنند مارا        آفت کده می کنند مارا

اینها که برای دین رسولند      خود از نظر خدا قبولند؟ 

نگذاشته اند تا بروییم          راهی به مراد خود بجوییم

گفتندکه مارسول عشقیم      میزان رد و قبول عشقیم

ماحامی راه و رسم دینیم        پیغامبران آخرینینم

گفتند که این فلان یزید است    در آینه ی خدا پلید است

گفتند که ضد بینش است این    رد از نظر گزینش است این

گفتند که رد این صواب است    این دشمن هرچه آفتاب است

اینها که خدای عشق بودند       خود را نوه ی خدا سرودند

دیدی به کدام راه رفتند؟           دیدی که چه اشتباه رفتند؟

شمعی بنهید توی راهم         تا روز شود شب سیاهم

من هرچه که بود!ساده بودم      دل را به ریا نداده بودم

ای سید خاص ! داردس باش      خوددار نه!روزن نفس باش

ردم بکنند خصم گردم              دور افتم از آفتاب هر دم

من چوب خطا نکرده خوردم        خیری به خدا ز حق نبردم

آیینه و اژدها یکی نیست           ایمان من و شما یکی نیست

ناحق که نشست برسرم مشت   ایمان من ضعیف را کشت

اسلام اگر این نخواستیمش!       حقی که نبود در حریمش!!

ازدین ، زدگی به نفع ما نیست       آفت کدگی به نفع ما نیست

بگذار که آفتاب باشیم              آیینه ی انقلاب باشیم..

دشمن نتراش دوستان را            تا فتح کنی همه جهان را......



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 11:47



بررسی مهندسی انتخابات

سه شنبه 12 خرداد 1394

در سالهای متمادی خدمتم همواره شاهد انتخاب مدیران پرستاری با ضوابط خاص توسط گروهی از مشاغل که شاید منافعشان در گرو بله قربان گویی این افراد بود، بوده ام و همواره فکر می کردم که چرا باید سیستم رئیسش افرادی باشند که خودشان از بی نظمی این سیستم سود می برند و  از بیگاری پرستارن هم ، و تازه انتخاب مدیران پرستاری به ایشان سپرده شده است.

امسال با کاندید شدن در انتخابات نظام پرستاری  گفتم راهی دموکراتیک در پیش بگیرم، و با رای همکارانم اگر به من اعتماد کردند بتوانم اهداف و نظاراتم را دنبال کنم که همه صنفی است.

از روز اول اعلام نحوه ی برگزاری انتخابات تعجب کردم که تایید صلاحیتها به کسانی داده شده است که منافعشان در مخالفت با انتخابات درست و انتخاب افرادی چون من وشریفی مقدم امروزی که تنها نیست و ....می باشد.

همان روز اول گفتم اینها مارا رد می کنند. اما این پیش داوری بود و بنا شد مستندش کنیم که امروز شکر خدا مستند شد.اما این مهندسی انتخابات را بگذارید بازتر کنم:

1- ثبت نام از کاندیداها سه ماه با تاخیر که شاید پرستاران از تب و تاب مطالبات حقوق قانونی خود نا امید شوند.

2-ابلاغ  طرح پرداخت مبتنی بر عملکرد تا ذهنها را به سمت این اسم زیبا و رسم نازیبا معطوف و از انتخابات دور کنند.

3- ابلاغ تربیت ده هزار بهیار در همین یک ماه اخیر و سپردن اجرای آن به شرکت تعاونی معلوم الحال کارکنان نظام سلامت که البته نسخه ی تغییر نام یافته ی شرکت بدنام (بین پرستاران) تعاونی فراگیر پرستاران کشور است. البته در این مسیر با به سخره گرفتن اعضای شورای عالی به همه اعلام کردند که نظام پرستاری و شورای عالی و ... همه بازیچه ای بیش نیست.

4- رد صلاحیت تمام پرستارانی که به سردمداران پرستاران عدالت خواه معروفند در حالیک افرادی را با احتلاسها و ... فرامان تایید کرده اند.

5-اعمال نفوذ و رد صلاحیت سایر افراد که منسوب به عدالت خواهان هستند وبرای رد گم کردن تایید کرده اند، در انتخابات شورای عالی .

6- بقیه را هم دوستان زحمت بکشند و بنویسند....



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 11:11



یا محمد!!!

سه شنبه 12 خرداد 1394

بی صدا ماندیم و جاری نیستیم           سایه ای هم از سواری نیستیم

ای  سفیر  آرزوهای  بزرگ                     بره ی  فردایمان  را  خورد  گرگ

ماند ه ایم ازشمع خردی بی نصیب           جاده ای تاریک ودشتی پرنشیب

صبح زخم پایمان خواهدشکفت           سنگ را شب گرچه در دستش نهفت

تازیانه گرچه شبها زاهد است              صبح سرخ سینه هامان شاهد است

دست شب زیر گلویم مانده است         سرخی سیلی به رویم مانده است

پای عشقم را فلک بستند شب            روی من آب کتک بستند شب

پاکی ام در باور آیینه مرد                      دختر حیثیتم را سیل برد

دست طوفان پای تاکم را شکست            حرمت این قلب پاکم را شکست

تیز چاقو بند مهرم را برید                       گله ی معصوم قلبم گرگ دید....

سیل تهمت حلق راهم را گرفت                  این شب وحشی نگاهم را گرفت

دشنه ای پای درختم را برید                    نای بی آواز بختم را برید

شاخسار ابرویم اره شد                        گرگ ایمانم ز وحشت بره شد

میوه های باغمان را برد باد                  برگ را حتی از اینجا برد باد

تیغ طوفان غنچه ام را سر رید                بال نه! از قلب من کفتر برید

آن طرف فرجام می گفتند هست             یک سبد اسلام می گفتند هست

باغ مارا باد تهمت کرد زرد                     چاره ی اسلام هم کارینکرد!

آن طرف گفتند فردا عادل است              رود طاغی هست، دریا عادل است

دست دریا مرده را پس می زند              دست ناحق را خدا پس می زند

بی گناهی شد گرفتار و غمین                آسمان اما نیامد بر زمین.......

یا محمد! این ببین اسلام توست؟           یا که دستاویز تنها نام توست؟

یا محمد ! غم بزرگ آمد بیا!                    گله بی چوپان و گرگ آمد بیا!

یا محمد باغ تو پاییر شد                            سیره ی پاک تو دستاویز شد

یا محمد ! معجزت مظلوم ماند               در کتاب مدرسه محکوم ماند

یا محمد! یادی از دادی ببر                    خیمه ی شب را از این وادی ببر!

یا محمد خشم طوفان را بگیر                  نا خدا افتاد سکان را بگیر

یا محمد تشنگی بالا گرفت                    باز هم تزویر در ما پا گرفت

یا محمد! عاشقی آلوده شد                  رشته ی انصاف هم فرسوده شد......

باغ سیب آلود تو کی می رسد؟               مهدی موعود تو کی می رسد؟



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 10:41



فریب خورده گان اکران می شود......

شنبه 9 خرداد 1394

دروغ گو کم حافظه است.....

این مثل معروفی است، اما این روزها نمودش را در وزارت بهداشت و بویزه حوزه ی پرستاری بسیار میبینیم. روز پنجم خرداد جناب میرزابیگی سربازانش را که با نام شورای عالی نظام پرستاری می شناسیم به صف کرد تا مجوز کارش را از ایشان بگیرد و البته با یک تغییر تاکتیک کوچک و تغیییر نام موقت به این خواسته اش رسید ، گرچه اگر تغییر نامی هم نبود مطمئنا سربازان از ژنرالشان تبعیت می کردند و وقتی دست وی را بالا دیدند، بی هیچ تفکری به عواقب دست بالا بردن ، دستشان را می افراشتند تا پرچم خوش خدمتی بر آن نقش بندد.

البته این سربازان به نام به این بهانه که بهیاری را لغو کردیم به خود می بالند اما شاید نمی دانند (من که فکر می کنم می دانند) که چون مشتشان پیش وزارت بهداشت باز است و این وزارت و بویژه معاونت پرستاری از تبعیت کاملشان از تصمیمات وزارت آگاه است، از خواسته اش کوتاه نمی آید.

ما هر چه گفتیم متهممان کردند به غرض ورزی و ناآگاهی و منافع شخصی و .....

اما همین امروز نهم خرداد آقای میرزابیگی آب پاکی را روی دستشان زیخت و اعلام کرد که برنامه ی وزارت بهداشت تربیت ده هزار بهیار است..... دقت فرمودید: ده هزار بهیار

یعنی جلسه و شورای عالی و نجاتیان و شمس و نصرتی و ...... و البته کل پرستاری و دانشجویان و ....کشک!!!!!!

حالا ما ماندیم حوضمان! ما ماندیم و کشکمان! ما ماندیم و یک شورای عالی منفعل و بله قربان گو! و نهایتا مطمئنم این شورای عالی دست میرزا را هم خواهد بوسید که می خواهد بهیاری را احیا کند! به هر حال منافع اینها که به خطر نمی افتد و هنوز همه شان سر پستهایشان باقی می مانند و به اصطلاح کوچه بازاری .....بابای سلامتی بقیه! هر بلایی سر مردم می آید بیاید! اصلا هر روز صبح اجازه بدهید بیمارستانها مسئول خدماتشرا بایک اتوبوس بفرستد در مکانهایی که افراد روز مزدی کار حضور دارند و از آنجا روزانه برای کشتن مردم کارگر و بنا و ... بیاورد.

این کار زود بازده تر و البته کم هزینه تر است!!

ببخشید یادم رفت که شما بیشتر دنبال منافع مالی این طرح که از طریق مثلا آموزش نصیبتان می شود هستید! برای رفع این مشکل هم می توانید حقوق این افراد را دو برابر بنویسید تا نصفش را به حساب شما بریزند! به هر حال زیرمیزی گیری که به پاداش می رسد حتما این اقدام هم با پاداشی همراه خواهد بود.

اما رونمایی از 45 برنامه وقتی با این افتضاح باشد بقیه را خدا به خیر کند!

سالی که نکوست از بهارش پیداست......

بگذریم! آسیبش به من هم نمی رسد چون دیگر پرستاری از اقوامم را به عهده ی خودم میگیرم و مواظب پای افراد شما به سمت اتاقشان باز نشود، از نظر شغلی هم دو میلیارد بهیار هم تربیت شود تاٍیری در کار من ندارد!

شما بدرید و ببرید و بخورید.....

کی میگیره؟ صیاد باشی،

کی میکشه؟ قصاب باشی

کی می پزه ؟ آشپز باشی

کی می خوره ؟ حکیم باشیییی!!!!!!!!!!!!



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 15:27



کمبودهای پرستاری

شنبه 9 خرداد 1394

امروز 8 خرداد نودو چهار داشتم در اینترنت گشت می زدم که به اظهارات جناب نجاتیان برخوردم که درباره ی مسایل اخیر جامعه ی پرستاری به عنوان قائم مقام رئیس سازمان نظام پرستاری بیان داشته اند.

با توجه به سخنان ایشان برای روشن شدن موضوع مطالبی را عرض می کنم:

وقتی در سال هفتاد بنده وارد محیطهای بیمارستانی شدم، مترونها و مدیران پرستاری اغلب بهیار بودند. در مراکز استانها بیش از چند تخصص وجود نداشت و .....

این مشکلات را همه می دانند اما مسئله ی اصلی در نظام مراقبت از بیماران و کلا در نظام سلامت ، عدم وجود استانداردهایی برای مراقبت از بیماران است.

گرچه پرستاری تنها به مراقبت از بیماران در مراکز درمانی ، یا ارائه ی خدمات پرستاری به بیماران محدود نمی شود و پرستاران در آموزش ، پیشگیری ، درمان، و بازتوانی افراد می توانند نقشهای موثری داشته باشند، اما با توجه به کمبود پرستار در بالین فعلا این نقش محدود به بیمارستانها شده است.

در سالهای متمادی علم پزشکی پیشرفت کرده و مراقبت از افراد در تمام جنبه های گفته شده پیشرفت نموده است، لذا در تمام کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و بسیاری از کشورهای توسعه نیافته پرستاری تخصصی شده و روز به روز علمیتر و گسترده تر می شود.

با این مقدمه ی کوتاه می توان گفت که در زمانهای گذشته بهیاران محترم در مراکز ارائه ی خدمت می کردند و البته ایشان هم سه سال درس و دوره داشتند، اما امروزه سپردن بیمار بستری به کسی که یک سال در مراکزی غیر قابل کنترل آموزش می بینند و معلوم نیست چگونه و با چه اساتیدی، منطقی نیست.

اولین نکته ای که در اظهارات جناب نجاتیان به چشم می خورد کلمه ی کمبود است، ایشان نمی دانم بر اساس چه استانداردی این کمبود را اعلام می کنند و اینکه چرا می گویند در مناطق محروم کمبود پرستار داریم حال آنکه در خود تهران سی و شش بیمار را به دو پرستار می سپارند یا در آی سی یو جراحی قلب باز  دو بیمار را به یک پرستاری می دهند و....

البته چون استانداردهایی برای اینها اعلام نشده می توانند ادعا کنند که یک پرستار برای صدها بیمار بستری کفایت می کند.

نکته دیگر اینکه هرگز گفته نشده مشکل پرستاران مالی است بلکه همواره گفته شده و می شود که مشکل ما پرستاران برخوردهای ظالمانه و تبیض آمیز است. اما مدام کسانی در تلاش هستند که مطالبات پرستاران را به سمت مسائل مالی سوق داده و ایشان را افرادی زیاده خواه تلقی کنندو به جامعه نشان دهند.

می فرمایند به هر حال کمبود پرستار باید جبران شود!!!!!!

صد بار بدی کردی و دیدی ثمرش را               خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی؟

جبران یک کمبود از راه نادرست آثار سوئ تخریبی بیشتری خواهد داشت،مثلا اگر شما کامیون داشته باشد و لاستیکش پنچر شود نمی توانید از لاستیک خودرو ی سواری استفاده کنید!!!

برای جبران کمبودهای پرستاری راهکار مناسب هست ولی چون با منافع برخی افراد منافات دارد دیده نمی شود.

اما جناب نجاتیان یا نمیدانند یا می دانند و کتمان می کنند که پرستار خانه نشین بسیار داریم و پرستاری که اگر شرایط کاری بدون تبعیض و ظلم و برخوردهای چندگانه باشد ، بر میگردند و در شغل خود کار می کنند.

هم اینک در دانشگاهها و ... پرستاران کار اداری را به همان دلایل محیط نامناسب و فشار مضاعف به کار پرستاری ترجیه می دهند.

اما موضوع دیگر این است که عدد ده هزار از کجا آمده است؟ چرا وزارت بهداشت برای بهیاران این عدد را و شما نیز برای کمک پرستاران همین عدد را اعلام می کنید؟ اگر شما با تربیت بهیار مخالف هستید چرا به عنوان شرکت عامل حاضر به اجرای این طرح غلط می شوید(خودتان هم گفتید که مخالف طرح هستید)؟

اگر کمک پرستاران شما همان بهیاران وزارت بهداشت نیستند چرا عدد هردو مشترک است؟(ده هزار)

البته شاید شما حق داشته باشید چون همواره نشان داده اید که منافع خودتان را بر منافع صنفی و ... ارجح می دانید.

شرکتی که در زمینه ی ساخت و ساز تجربیات نا موفقی داشت و اغلب پروژه هایش به انجام نرسیده و برخی هم با وجود دریافت پولهای چند ده میلیونی از پرستاران حتی بعد مدتها شروع هم نشده، شاید فقط به ثبت نام و دریافت مبلغ ثبت نام این افراد فکر می کند وآینده ی این افراد، آینده ی سلامت مردم و گیرندگان خدمت برایش اهمیتی ندارد.

متاسفانه بارها از عدم وجود تحلیل درست و به موقع  از مسائل روز و از پیشنهادات و برنامه های مختلف در حوزه ی پرستاری از طرف اعضای شورای عالی نظام پرستاری گلایه کرده ام و باز هم در مصوبه ی اخیر نمود این موضوع پر رنگ بوده است.

حرف به درازا کشید اما امیدوارم بتوانیم در کنار هم برای مردم سایبانی امن در پرستاری ایجاد کنیم.

یا حق



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 1:43



تصمیمات غلط و مواضع نظام پرستاری

شنبه 9 خرداد 1394

در سالهای متمادی مرتب پیگیر مسائل پرستاری بوده ام و در یک سال اخیر با قطع امید از نظام پرستاری لباس رزم پوشیده و وارد کارزار شدم. البته این لباس رزم برای جنگ نبود بلکه برای دفع ترکشهای حاصل از موشک های افرادی بود که منافعشان به خطر می افتاد.

تاکنون جو پرستاری را اینقدر صمیمی و آگاه ندیده بودم و شاهدم که هر روز پیشرفتها ی زیادی در این راستا حاصل می شود.گر چه برخی با به سخره گرفتن حرکتهاو اقدامات یک سال اخیر، سعی در ناامید کردن پرستاران به روشهای مختلف و بهره برداری مجدد از این جو نفاق دارند، اما اقدامات اخیر پرستاران در دفاع از حقوق همکاران، نقد و بررسی تصمیمات وزارت بهداشت و خود نظام پرستاری،مشارکت در مطالبه ی خواسته های قانونی بر زمین مانده و...... حکایت از تغیییراتی اساسی در بینش پرستاران دارد که البته هنوز تا رسیدن به مرز مطلوب و پس از آن ایده آل فاصله بسیار است؛اما بنایی که در سالهای متمادی در اعماق وجود پرستاران ایجاد شده که برای تخریبش و پاک کردن آثارش سالهای متمادی زمان لازم است:

سعدی به روزگاران، مهری نشسته بر دل                         بیرون نمی توان کرد، الا به روزگاران....

اما در این یک سال اخیر اعتراضات و کنشها و واکنشها نمود بیشتری داشته است، که در این نوشته به تعدادی از تصمیمات وزارت بهداشت و مواضع نظام پرستاری اشاره می کنم:

1- اجرای طرح تحول نظام سلامت بدون لحاظ کردن پرستاری ، نیازهی مردم به خدمات پرستاری و نیازهای سیستم درمان به خدمات پرستاری.

تا گام سوم این طرح که همه چیز از نظر نظام پرستاری گل و بلبل بود و در گام سوم فقط یک بار آقای شمس در یک برنامه ی تلویزیونی زنده در برنامه ی نبض حرفهایی زدند که موجب گسترش موجی از امید حمایت نظام پرستاری از حقوق پرستاران که در واقع منافع مردم است، و حق مردم بهره بری از خدمات پرستاری ارزنده تر و باکیفیت تر است ایجاد شد اما بعد از آن عملا موضعی اعلام نشد.

2- افزایش یک باره ی تعرفه های پزشکی، ریختن چند هزار میلیارد پول بی زبان به حسابهای دانشگاهها برای اجرای این طرح (گام سوم طرح تحول سلامت) که با اعتراضات شدید و خود جوش پرستاران همراه بود اما نظام پرستاری در مقابل پرستاران قد کشید و حتی علت نارضایتی ایشان را جویا نشد.

در این چند ماه احخیر که اعتراضات شدت گرفت حتی یک نفر هم از شورای عالی یا از هیاتها از پرستاران نپرسیده که مشکل شما چیست و برای چه فریاد می زنید.

3- طراحی یک طرح ظالمانه و غیر کارشناسی بر خلاف اهداف قانون بهره وری و مزین کردنش به نام فریبکارانه ی (طرح پرداخت مبتنی بر عملکرد) به جای اجرای قانون.

در این راستا نظام پرستاری بدون تفکر مرتب از این طرح دفاع کرده و حتی اعضای شورای عالی برای تبلیغ آن به استانهای مختلف به عنوان نمایندگان وزارت بهداشت(دقت کردید که نمایندگان وزارت) با بودجه و هزینه ی نظام پرستاری سفر کردند.

حتی یک مرتبه هم سوال نکردند که عملکردها را چگونه می خواهید ارزیابی کنید؟

وقتی مردم عادی و غیر پرستاران این اسم را بشنوند می گویند : خوب! پرداخت بر اساس عملکرد که عادلانه ترین روش است!!!! اما نمیدانند که این عملکرد چگونه و با چه پارامترهایی سنجیده می شود؟

4- طرح قرارداد شرکتی پرستاران: که نظام پرستاری از این طرح نیز که بر خلاف منافع و امنیت شغلی پرستاران است حمایت کرده است.

گرچه با توجه به آگاهیهای پرستاران مشارکت بسیار کم بوده، اما در برخی شهرها هیچ حقوقی به پرستاران شرکتی داده نمی شود و حتی ساعت کار و ... مشخص ندارند. حتی پول بیمه ی این افراد هم در برخی شهرها واریز نشده است.

5-طرح احیای پرستاری شش ماهه با نام آموزش بهیاری  یک ساله:

در این راستا هیچ موضع رسمی از طرف اعضای شورای عالی در رسانه ها مطرح نشده و نظر به مثل(سکوت علامت رضاست) گویا رضایت ضمنی ایشان برای این طرح نابخردانه که تیر خلاصی بر سلامت مردم است انگاشته شده است.

گرچه اخیرا در جلسه ی شورای عالی نظام پرستاری ، با نام این طرح مخالفت شد ولی بازی با نامها فقط فریب جامعه ی پرستاری است و این مخالفت خود در اثر فشار افکار عمومی جامعه ی بیدار و عدات خواه پرستاری ایجاد شد.

اما نهادن نام کمک پرستار عملا ادامه ی همان راه است که گویا اعضای شورای عالی سهوا و ندانسته و با دیدن دست موافق بالارفته ی جناب میرزابیگی در جامه ی معاونت پرستاری ، دستهای موافق را بالا برده اند. به هر حال این دوستان اغلبشان در دانشگاهها مناصبی دارند که می تواند با بالا نرفتن دست به خطر بیافتد!!

عقل حکم می کند که وقتی با یک دست بالا بردن می شود دفع خطر کرد چرا ...(سری که درد نمی کند دستمال نمی بندند...)

6- عدم اجرای کامل بهره وری و عدم اجرای بهره وری در مراکز خصوصی و ...:

در این راستا نیز نظام پرستاری اقدامی نکرده است. البته ایشان معتقدند که خود پرستاران باید دنبال منافع  و قوانینشان باشند .بالاخره حضرات کارهای مهمتری در ساخت و سازهای مختلف  دارند ونمی توانند مسائل رفاهی پرستاران را فدای خواسته های بیهوده ی پرستاران کنند. اخذ پول به بهانه های مختلف مانند پروژه ی یافت آباد و ارومیه و رشت و .... که برخی هنوز حتی زمینش هم خریداری نشده و برخی زمین خالیش سالهاست باران می خورد  و .....

7- عدم اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری:

در این راستا البته کارهای بسیاری انجام شده است.تلاش در سرکوب پرستاران معترض، تبلیغ طرح کذایی پرداخت مبتنی بر عملکرد، و مهمتر از همه درخواست اینکه وقتی به دولت قبلی شش سال فرصت داده ایم باید به این دولت هم فرصت بدهیم (البته عمر دولت چهار سال است و دوسالش را بیاد نقدی بازپرداخت کنیم که نمی توانیم برایش صبر کنیم)...

دادن ووعده های دروغین در اجرایی شدن تعرفه ها و  عدم موضع گیری دربرابر وعده های دروغین که حتی این آخری را وزیر محترم بهداشت در مجلس با بیان ابلاغ اجرای 250 تعرفه ی پرستاری به مراکز خصوصی اعلام کرد

7- عدم اجرای مزایای مشاغل سخت و زیان آور : هیچ!

ازاین دست عدم کارکرد مناسب وزارت بهداشت و طرحهای یک شبه ساخته شده و ... بسیار است که نظام پرستاری یا سکوت کرده و یا حمایت....

خوب با این عملکرد درخشان آقایان انتظار دارند ما با ایشان متحد باشیم و از ایشان دفاع و حمایت کنیم و مجددا در انتخابات پیش رو به ایشان رای مثبت بدهیم.

البته ما بس که مهربان و دلسوزیم ، بعید نیست که از سر دلسوزی این خواسته را برآورده کنیم، باید منتظر بمانیم تا ببینیم روز 29 خرداد اگر انتخابات برکزار شودچه رخ می دهد....

اندکی صبر سحر نزدیک است......



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 1:17



مصوبه ی شورای عالی؛ زشت یا زیبا؟

پنج شنبه 6 خرداد 1394

سوئ استفاده از مردم و نیازهایشان همواره در این کشور وجود داشته است.اما دستمایه قرار دادن سلامتی مردم و بیکاری جوانان توامان توسط عده ای که پرستار بوده اند جدید است.

پرستاران را همیشه مدافع حقوق بیماران و مردم دیده ام و اغلب درگیریهایشان با افراد هم سر همین دفاع بوده است، اما فریبکاری اخیر برخی نباید به اسم پرستاران تمام شود.

در اینکه در مراکز درمانی ما برخی امور اولیه ی بیماران را که در شرح وظایف پرستاران نیست و در شرح وظایف کمک بهیاران دیده می شود، اغلب همراهان بیماران انجام میدهند شکی نیست. اما دلیل این موضوع کمبود نیروی کمک بهیار در جامعه نیست که بخواهیم با تربیت و آموزش ده هزار نفر این نیاز را مرتفع کنیم.

دلیل اصلی این مشکل عدم به کارگیری تعداد مناسب و لازم از هر شغل در سیستمهای درمانی است. همانطور که تعداد پرستاران بسیار کم است، در کنار آن تعداد کمک بهیار هم کم است، حتی تعداد منشی در بیمارستانها نیز کم است.

از سالها پیش در سازمانها و تشکلهای مختلف افرادی را به عنوان کمک بهیار با دریافت مبالغی آموزش داده و در نهایت مدرک کمک بهیاری و این اواخر مدرک کمک پرستاری به ایشان داده اند که خود نظام پرستاری هم از این دست اقدامات درآمدهای بسیاری کسب کرده است.

اگر وزارت بهداشت قصد دارد افرادی را به کار بگیرد که کارهای اولیه ی بیماران را که در شرح وظایف کمک بهیار آمده است به کار بگیرد ، همین فردا یک اطلاعیه بدهد  بیش از ده هزار نفر پشت درهای دانشگاهها برای پر کردن فرم صف می کشند.

پس اهدافی جز این در سرشان است که دنبال آموزش دادن به افراد جدیدی هستند.سوالاتی که در ذهن من است شاید در ذهن بسیاری باشد ، لذا می پرسم شاید کسی جواب قانع کننده به سوالات داد:

1- چرا جز معاون پرستاری هیچ کسی از وزارت بهداشت درباره ی این طرح حرفی نمی زند؟

2- چرا اگر وزارت بهداشت قصد دارد این افراد را جذب کند راسا اقدام به ثبت نامشان می کند؟

3- اگر واقعا قصدشان آموزش افرادی برای گماردن بر سرکار به عنوان (عنوان مهم نیست) مثلا کمک پرستار است، چرا شرط سنی برای ثبت نام نگذاشته اند؟

4- چرا برای این افراد شرح وظایف بهیاران را پیشنهاد داده اند که حتی احیا را هم شامل می شود؟

5-آیا تعداد پرستاران با انجام امور اولیه ی بیماران توسط کمک پرستار افزایش می یابد؟یا باری از دوششان برداشته می شود؟ این کارها را که پرستاران انجام نمی دهند و خود آقایان می فرمایند همراهان انجام می دهند.

6- آیا وزارت بهداشت زیر بار مصوبات شورای عالی می رود؟ یا فقط آن بخشهایی از مصوبات را که بر علیه پرستاران است اجرا می کند؟ این ادعا نیست و تجربه نشان داده که حتی از قوانین هم فقط بخشهایی که به ضرر پرستاران باشد اجرا می کنند.

7-چرا در سایت نظام پرستاری این طرح تبلیغ می شود و حتی حرفهای مدیر آموزش شرکت تعاونی کارکنان نظام سلامت را هم به طور مفصل نشر کرده اند؟

8- مگر قرار نیست که این طرح و ثبت نام توسط شرکت خصوصی آقایان اجرا شود؟ چرا پس نظام پرستاری در تبلیغ آن از خود شرکت کوشاتر است؟

9-آیا تعریف رده های پرستاری شامل همین سه رده است؟ پیش از این آیا رده های پرستاری چگونه بود؟

10 اولویت نیازهای مردم کدام است؟ کارهایی که کمک بهیاران یا همراهان انجام می دهند یا کارهاییی که پرستاران باید انجام دهند و به دلیل کمبود شدید نیرو نمی رسند انجام دهند و مردم بابت این سلامتیشان را از دست می دهند؟

11- افزودن یک رده ی اضافی بار مالی سنگینی دارد و این در حالی است که هیچ درآمدی هم نخواهد داشت چرا که بیماریار شرح وظایفش همان شرح وظایف کمک بهیار است و درآمد زا نیست. اگر بپذیریم که کمک پرستار رده ی جدید است و بیماریار همان کمک بهیار است یا برعکس ، یکی از این رده ها اضافه شده است و بار مالی دارد.

12- آیا وزارت بهداشت برای به کار گیری 10 هزار نفر بودجه دارد؟ که می شود سالیانه با احتساب عید ی و پاداش و ....حداقل 200 میلیارد بار مالی دارد.

13-چرا در سایت وزارت بهداشت هیچ خبری و حرفی از این داستان نیست؟

14-فعلا به همین دوازده سوال بسنده می کنم و در ارسالی دیگر اینها رااز منظر خود واکاوی خواه کرد. اگر کسی جواب داد که پاسخهای ایشان را هم درج خواهم نمود.

ضمنا اگر همکاران هم سوالاتی در ذهن دارن پای نوشته ارسال نظر بفرمایند تا به این مکتوب افزوده شود....

 

هی بر خود می زنم که مگر در واپسین مجال سخن

هر آنچه می توانستم گفته باشم، گفته ام؟

- نمی دانم...

این قدر هست که در آوار صدا

در لجه ی غریوخویش، مدفون شده ام

و این

فرو مردن غمناک فتیله یی مغرور را ماند

در انباره ی پر روغن چراغ اش....

 



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 23:15



چوب حراج به پرستاری

سه شنبه 5 خرداد 1394

وقتی به نوع نگرش اعضای شورای عالی نظام پرستاری نگاه می کنم واقعا شک می کنم که آیا این افراد که خودشان را خداوندان خیرخواهی و .... برای مردم و پرستاران می دانند اصلا روی مصوباتشان تفکر می کنند یا محو فرمایشات مقام والای معاونت درمان وزارت بهداشت چشم و گوش بسته فقط سر تعظیم فرود می آورند!!!

حرف ما از ایرادی که به تربیت افرادی برای تزریق به سیستم درمان مستقیم مردم روی شرح وظایف و اعمالی است که می خواهند برای مردم انجام دهند نه اسمی که برای این شاخه انتخاب می شود!

امروز متاسفانه شاهد فریب جمعی پرستاران توسط زعمای قومشان هستیم و میبینیم که با قول تغیییر اسم ازبهیار به کمک پرستار در پیشبرد اهداف خود و اهداف بالادستیها ، چوب حراج به سلامتی مردم و  اعتبار پرستاری کشور زده اند.

به 4 مصوبه ی شورای عالی که نگاه می کنم چیزی جز تصمیمات عجولانه و غیر کارشناسی و تصمیماتی در راستای تصمیمات اخذ شده ی قبلی نمی بینم. اینکه کمک پرستارانی تربیت کنیم که همان شرح وظایف بهیاران را داشته باشند چند چیز را مشخص می کند:

1- اینکه جناب میرزابیگی از سود مادی این ماجرا نمی گذرد

2-سلامت مردم هیچ ارزشی برای این افراد ندارد.

3- همانطور که بارها اعلام کردم قدرت تحلیل مسائل در نزد اعضای شورای عالی بسیار پایین است، طوریکه متوجه نمی شوند که هدف از ارائه ی این برنامه چیست؟

4-اگر ندانند و بند 3 درست باشد دردش کمتر از این است که بدانند که اهداف چیست و سکوت کنند. واقعا چه معنا دارد که با تربیت بهیار مخالفت کنی و بعد اسم جدیدی رویشان بگذاری و همان شرح وظایف را برایشان بنویسی!!!!!!!!!

در هر حال مشخص بود که جناب معاون از موضعش کوتاه نمی آید چون پای 56 میلیلارد پول وسط است و البته یک تا دو میلیارد هم هزینه ی ثبت نام، اما اینکه اعضای شورای عالی خود را فریب دهند و بگویند که با طرح تربیت بهیار مخالفت کردیم جای نگرانی بسیاری دارد که اگر این امر در اثر خود -خواب زدگی باشد، یک درد و اگر در اثر تغافل باشد دردی دیگر است.

اینها را از سر درد نوشتم و از سردرد، باور کنید امروز که در محل نظام پرستاری بودم و در محل جلسه ، گفتند تربیت بهیار قطعا لغو می شود، اما.......

بگذارید چوب حراجشان را برسر ما بکوبند و ما دستشان را ببوسیم و ....

بگذارید اساتیدی که خودشان را دکتر-پروفسور می دانند بادی به سیبیل نداشته شان بیاندازند و...

بگذارید  عده ای خدا را بهانه کنند و.....

بگذارید معاون پرستاری (نه پرستاران) ، هر کاری دلش می خواهد برای جلب رضایت حضراتی که 25 سال نتوانستند این اهداف را پیش ببرند، انجام دهد..

و بگذارید ماهم روشهای خودمان را برای اعتراض داشته باشیم..

ما را بگیرید و بکشید وببرید و ببندید و اخراج بکنید ، اما نگذارید چوب حراج به سلامتی مردم بزنند، هم اینک که غیر پرستاران کارشناس و ... بر بالین افراد هستند مردم مانند برگ خزان طعهمه ی ندانم کاریها می شوند ! وااای به روز که این افراد بی دانش و بی تبحر کارهای درمان را عهده دار شوند...

وای اگرروزی.....

 وای اگر روزی ...

وای اگر روزی....

اینها را هذیانهای شاعرانه بخوانید ، تا در فرصتی مناسب با ممتنی بهتر خدمت برسم....



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 18:35



مهندسی انتخابات

یک شنبه 3 خرداد 1394

بی گمان یکی از نمادهای اصلی دموکراسی انتخابات است که اگر به درستی اجرا شود می تواند به رضایت عمومی جامعه ی انتخاب کننده و به حمایت انها از افراد  منتخب در سطح گسترده منجر شود.

اما انتخابات نظام پرستاری با توجه به نحوه ی برگزاری و نحوه ی اعمال نظر و نفوذ به نظر می رسد که از انتخابات در واقع به یک نوع از انتصابات می رسد. همانطور که جامعه ی پرستاران معتقد است انتصاب مدیران پرستاری از بالا تا پایین اغلب بر اساس صلاحیتها نبودهخ و افرادی نصب می شوند که سازگاری بیشتری با منافع عده ای خاص (ونه گیرندگان خدمت ) دارند، به نظر انتخابات نظام پرستاری به ویزه در این دوره چنین حالتی پیدا کرده است و مسئولان وزارت بهداشت در تلاش برای مهندسی انتخابات نظام پرستاری در راستای  منافع خودشان هستند که ذیلا به صورت نمره ای (دیجیتال) مورد نقد و نظر قرار می گیرد:

1- تاخیر در برگزاری انتخابات که راسا توسط معاون پرستاری وزیر بهداشت انجام گرفت، گو که ایشان رئیس نظام پرستاری هم اسما هستند. این تاخیر برای خرید زمان و از تکاپو افتادن پرستاران عدالت خواه و خسته و ناامید شدن جامعه ی پرستاری با اعمال فشار در مدت خریداری شده انجام گرفت که البته با درایت و هوشیاری پرستاران خنثی شد و امروز شاهدیم که روز به روز گستره ی عدالت خواهی از نظر جغرافیایی و از نظر کیفیت و کمیت اطلاعات مورد تبادل بیشتر و بیشتر می شود.

2- مهندسی عضویت پرستاران در نظام پرستاری که بر خلاف رویکرد و وظیفه ی اصلی آن بوده به طوری که در اغلب شهرها برای عدم عضویت پرستاران راههای مختلفی پیموده شد مانند بستن در هیاتها، بهانه کردن اینکه نزدیک انتخابات عضویت معنا ندارد، عدم صدور به موقع و سریع کارتهای عضویت نظام پرستاری و....

3- مهندسی کاندید شدن که با دستور به کاندید شدن برخی مدیران پرستاری همراه با وزارت بهداشت که در شهرهای بسیاری به طور هماهنگ در روز آخر ثبت نام کردند و یا تهدید مستقیم افراد شناخته شده یا محبوب نزد پرستاران برای عدم کاندیداتوری ، که هردو دموکراسی در کاندیداتوری را زیر سوال می برد. زیرا افراد باید بدون اعمال فشار در کاندید شدن مختار باشند.

4- استفاده از امکانات دولتی و نیز نظام پرستاری برای تبلیغ گروهی خاص مانند استفاده از سایت نظام پرستاری، سفرهای مختلف با امکانات نظام پرستاری به شهرهای مختلف ،استفاده از امکانات مراکز دولتی برای برگزاری نشستهای تبلیغاتی و....

5- قرار دادن اطلاعات کاندیداها قبل از تایید بدون اجازه ی ایشان در اختیار گروهی خاص.

6- بودن رد یا تایید صلاحیتهای کاندیداها در اختیار تیمی که مستقیم یا غیر مستقیم در  نتیجه ی انتخابات منافعی دارند.

در نظر داشته باشید که هم هیات اجرایی و هم هیات نظارت از پزشکان محترمی تشکیل شده که به طور مستقیم و غیر مستقیم وابسته های وزارت بهداشت هستند .این امر می تواند به رد افرادی خاص که گویا نیاز به دلیلی هم ندارد ویا تایید افرادی خاص منجر شود که به طور واضحی در نتیجه ی انتخابات تاثیر مستقیم دارد.

7- ...........................(ذکر چند نکته را هم به همکاران محترم وا می گذارم)

اما موضوعی که مد نظر پرستاران بوده و هست و از روز اول  همواره متذکر شده اند پیگیری مطالبات قانونی تا حصول کامل بدون کمترین ناامیدی و ... است. اینکه با مهندسی بخواهند انتخابات را به سمت و سویی ببرند که مورد نظر و رای غاطبه ی پرستاری نباشد ، قطعا در مسیر همان اشتباهاتی است که قبلترها منجر به اقداماتی شد که علیرغم قانونی بودن از طرف عده ای غیر قانونی تلقی می شود.

قطعا تنشهای ایجاد شده در اثر یک سلسله اشتباهات و برداشتهای غلط عده ای که سر رشته ی امور را در وزارت بهداشت به دست دارند و بویژه توجیهات غلط مسائل توسط معاونت پرستاری ، دامن زده شده و البته هر روز با تکرار اشتباهات و افزودن فشار و ...و ارائه ی طرحهای من درآوردی پرستار ستیز شدیدتر گردیده است.

آخرین اقدام همانا اقدام به احیای  بهیاری یا شاید بهتر است بگوییم تلاش در سوئ استفاده از عنوان بهیاری بود که با هوشیاری پرستاران عدالت خواه که به گستره ی تمام پرستاران است فعلا با عقب نشینی همراه بوده است.

حرف راست در این باره این است که اگر قصد جایگزینی افرادی به جای همراهان بیمار است همین الان نیروهای آموزش دیده ی بسیاری با عنوان کمک بهیار در جامعه وجود دارند که قبلا با قول معرفی به مراکز درمانی و اشتغال به کار با صرف هزینه دوره دیده اند.

اگر واقعا نیت بعد مالی این ماجرا نیست و افرادی دنبال نهنگ گرفتن از آب گل آلود نیستند، همینها را به سر کار به عنوان کمک بهیار بیاورند.....

از این دست اقدامات غلط بسایر در یک سال گذشته دیده شده که با مدیریت و مهندسی انتخابت به اوج خود رسیده است، لذا پیشنهاد می کنم برای ازبین بردن تنش ، ایجاد تنش دیگر  و ایجاد تنشهای پیدر پی به اشتعال بیشتر منجر می شود و بهتر است با درایت و کیاست با مسائل و واقعیات روبرو شده و از اعملا کارهای خلاف قانون و مطالبات قانونی که به تنشها و چالشهای تازه دامن می زند بپرهیزم.....



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 19:55



چوپان های دروغ گو

جمعه 1 خرداد 1394


یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. چوپانی مهربان بود که در نزدیکی دهی، گوسفندان را به چرا می برد. مردم ده که از مهربانی و خوش اخلاقی او خرسند بودند، تصمیم گرفتند که گوسفندانشان را به او بسپارند تا هر روز آنها را به چرا ببرد. او هر روز مشغول مراقبت از گوسفندان بود و مردم نیز از این کار راضی بودند. برای مدتها این وضعیت ادامه داشت و کسی شکوه ای نداشت تا اینکه ...

یک روز چوپان شروع کرد به فریاد: آی گرگ آی گرگ. وقتی مردم خود را به چوپان رساندند دریافتند که گرگی آمده است و یک گوسفند را خورده است.

آنان چوپان را دلداری دادند و گفتند نگران نباشد و خدا را شکر که بقیه گله سالم است. اما از آن پس، هر چند روز یک بار چوپان فریاد میزد: "گرگ. گرگ. آی مردم، گرگ". وقتی مردم ده، سرآسیمه خود را به چوپان می رساندند می دیدند کمی دیر شده و دوباره گرگ، گوسفندی را خورده است. این وضعیت مدتها ادامه داشت و همیشه مردم دیر می رسیدند و گرگ، گوسفندی را خورده بود!

پس مردم ده تصمیم گرفتند پولهای خود را روی هم بگذارند و چند سگ گله بخرند. از وحشی ترین ها و قوی ترین سگ ها را ...

چوپان نیز به آنها اطمینان داد که با خرید این سگها، دیگر هیچگاه، گوسفندی خورده نخواهد شد. اما پس از خرید سگ ها، هنوز مدت زیادی نگذشته بود که دوباره، صدای فریاد "آی گرگ، آی گرگ" چوپان به گوش رسید. مردم دویدند و خود را به گله رساندند و دیدند دوباره گوسفندی خورده شده است. ناگهان یکی از مردم، که از دیگران باهوش تر بود، به بقیه گفت: ببینید، ببینید. هنوز اجاق چوپان داغ است و استخوانهای گوشت سرخ شده و خورده شده گوسفندانمان در اطراف پراکنده است !!!

مردم که تازه متوجه شده بودند که در تمام این مدت، چوپان، دروغ می گفته است، فریاد برآوردند: آی دزد. آی دزد. چوپان دروغگو را بگیرید تا ادبش کنیم. اما ناگهان چهره مهربان و مظلوم چوپان تغییر کرد. چهره ای خشن به خود گرفت. چماق چوپانی را برداشت و به سمت مردم حمله ور شد. سگها هم که فقط از دست چوپان غذا خورده بودند و کسی را جز او صاحب خود نمی دانستند او را همراهی کردند.

بسیاری از مردم از چماق چوپان و بسیاری از آنها از "گاز" سگ ها زخمی شدند. دیگران نیز وقتی این وضعیت را دیدند، گریختند. در روزهای بعد که مردم برای عیادت از زخمی شدگان می رفتند به یکدیگر می گفتند: "خود کرده را تدبیر نیست". یکی از آنها پیشنهاد داد که از این پس وقتی داستان "چوپان دروغگو" را برای کودکانمان نقل می کنیم باید برای آنها توضیح دهیم که هر گاه خواستید گوسفندان، چماق، و سگ های خود را به کسی بسپارید، پیش از هر کاری در مورد درستکاری او بررسی کنید و مطمئن شوید که او دروغگو نیست.

اما معلم مدرسه که آنجا بود و حرفهای مردم را می شنید گفت: دوستان توجه کنید که ممکن است کسی نخست ""راستگو"" باشد ولی وقتی گوسفندان، چماق و سگ های ما را گرفت وسوسه شود و دروغگو شود. بنابراین بهتر است هیچگاه ""گوسفندان""، ""چماق"" و ""سگ های نگهبان"" خود را به یک نفر نسپاریم**.

کمی دقت کنیم می بینیم که این داستان خود ما پرستاران است ، پس بکوشیم و به هوش باشیم که دیگر اشتباهمان را تکرار نکنیم این داستان یک داستان مدیریتی است و هرگز نباید گوسفندها و چماق و سگهای نگهبان را به یک نفر بسپاریم...

کاری که در نظام سلامت جریان دارد و آن را به تجارتخانه تبدیل کرده است، داستان نظام پرستاری هم کم از آن نیست، تا مدتها قبل حرفهای معاون رئیس نظام پرستاری را چون متفاوت و به نفع جامعه ی پرستاری بود در سایت نظام نمی گذاشتند حالا دیگر حرفهای رئیس شورای عالی نظام پرستاری را که بالاترین مقام در این تشکل است را نیز منتشر نمی کنند...............

این ملک شخصی جناب میرزابیگی و ....است.



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 22:31



درباره



این وبلاگ تنها با هدف ایجاد اتحاد و همدلی بین پرستاران، اطلاع رسانی قوانین و شرح وظایف پرستاران،بررسی مشکلات پرستاران و پیدا کردن راهکارهای مناسب برای اینها ایجاد شده است. لطفا با مراجعه به وبسایت parastaraneiran.com وثبت نام و عضویت در آن و عضویت در همین وبلاگ در ایجاد یک گروه قدرتمند و منسجم برای پیگیری مسایل پرستاری و اجرایی کردن قوانین حوزه ی پرستاری مشارکت فرمایید. هدف اصلی اطلاع رسانی است و معتقدم که بزگترین مشکل سیستم پرستاری عدم اطلاع رسانی به موقع است. به امید موفقیت به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نیابم، بهقدر وسع بکوشم
amidimahmood@yahoo.com


مطالب پیشین

قوانینی برای خندیدن
تعدیل نیرو
روز پرستار 94
نظری گذری بر اختیارات سازمان نظام پزشکی و سازمان نظام پرستاری
تلاشها برای ایجاد اختلاف ادامه دارد ....
شعری در وصف این روزهای پرستاری
تبعید
تکریم همکاران
همه چیز درباره ی مرخصیها
اعتراض به قضاوت نا عادلانه
واکنش عجیب
مرگ خوب است ولی برای همسایه!!!!
روسای هیاتهای جدید
یک جلسه و این همه مانور؟؟؟
بیانیه ی انجمن اسلامی دانشکده ی پرستاری دانشگاه ع. پ. تهران
و مام گزارش جلسه هیاتهای جدید
یک مقایسه ی غیر منطقی
خواب زدگی
پرستاری مرد....
یک پیشنهاد به وزیر بهداشت




Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by parastaraneiran