منوی اصلی


نویسندگان


آرشیو موضوعی

قوانین مرتبط با پرستاری

کمیته ی پیگیری مطالبات

نشریه

شکایت جهت افزایش حقوق

لینک دوستان

ابزار وبلاگ

خرید لایسنس نود32

جیرجیرک مرداب

عنوان لینک

ردیاب جی پی اس ماشین

ارم زوتی z300

جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پیگیری حقوق و مسایل و مشکلات پرستاران و آدرس parastaraneiran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





قالب بلاگفا

آمار بازدید

» تعداد بازديدها:
» کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 565
بازدید کل : 22127
تعداد مطالب : 245
تعداد نظرات : 493
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


آرشیو ماهانه


پیوند های روزانه


لوگوی ما

پیگیری حقوق و مسایل و مشکلات پرستاران


لوگوی دوستان


بر چسب ها




مراسم ملی گرامیداشت روز پرستار و چند معما!

پنج شنبه 30 بهمن 1393

مراسم ملی گرامیداشت روز پرستار با شعار پرستاری اثربخش، تحول سلامت و نشاط اجتماعی، روز شنبه با حضور مسئولان وزارت بهداشت و سازمان نظام پرستاری در تهران برگزار می شود.

 
مراسم ملی گرامیداشت روز پرستار شنبه برگزار می شود

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نظام پرستاری، مراسم کشوری گرامیداشت روز پرستار و تجلیل از برگزیدگان جامعه پرستاری شنبه (2 اسفند) با شعار «پرستاری اثربخش، تحول سلامت و نشاط اجتماعی» با حضور مسئولان وزارت بهداشت و سازمان نظام پرستاری در سالن همایش های  امام علی(ع) دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی برگزار می شود.

در برگزاری این همایش بزرگ ملی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان نظام پرستاری، بسیج جامعه پزشکی، انجمن پرستاری ایران، انجمن علمی پرستاری ایران، انجمن فوریتهای پزشکی ایران و انجمن علمی پرستاران قلب ایران مشارکت دارند.


خبر بسیار جذاب و زیباست! اما چگونه است که اسامی چندین تشکل پرستاری برای اولین بار به گوش پرستاران می رسد؟

گویا تجار محترم که منافعشان را امسال در خطر می بینند، اعتلافی بزرگ علیه پرستاری کرده اند!

جالب است بدانیم افرادی که تا چند وقت پیش سایه هم را با تیر تفنگ از صد کیلومتری می زدند بر علیه پرستاری به هم پیوسته اند!

نگاهی به اسامی تشکلهای اعلام شده همه چیز را مشخص  میکند و غیبت مهمترین تشکل پرستاری بعد از نظام پرستاری در این فهرست بسیار جالب است، تشکلی که به تنهایی بار پیگیری مطالبات پرستاری را در این ماهها و سالهای اخیر به دوش کشیده است. قطعا هعمه میدانند که منظورم خانه ی پرستار است.

تشکلها اصولا با موضع گیریها و حمایتهایشان از یک صنف و در راستای منافع آن صنف اعتبار داده می شوند. من که سالهای سال است پیگیر نحوه ی پیگیری مطالبات پرستاری بوده ام تاکنون نامی از این تشکلها ندیده بودم. چگونه شده است که امسال همه یکباره رخ نمودند؟ مگر امسال فرقی با سالهای دیگر دارد؟

تنها تفوتش پیگیری مطالبات توسط پرستاران است که تنها خانه ی پرستار را همراه دیده اند. در این لیست تشکلهایی دیده می شوند که فقط تجارتخانه ی افراد خاصی بوده اند و یک حسابرسی ساده همه چیز را عیان می کند. در این تشکلها (البته منظورم همه ی این نامها نیست) با وجود کسب درآمدهای میلیاردی حتی ریالی برای صنف پرستاری هزینه نشده است و کلا بهره برداریها شخصی بوده است.

اما جالب است که همین تشکلها به جای حمایت از اکثریت جامعه ی پرستاری ، دست در دست افرادی خیانت پیشه داده اند، اما قطعا زمان خوبی را برای این کار انتخاب نکرده اند. چرا که پرستاری دیگر آن خواب زده های بی اطلاع نیست و کاملا همه چیز را رصد و تحلیل می کند. توصیه ی من به این دوستان این است که تا دیر نشده از اقدام بر علیه پرستاران دست بردارند و به اکثریت بپیوندند که با دید تجاری هم مغایرت ندارد.

سفرهای اخیر معاون پرستاری و همراهی کردن ایشان توسط افرادی  مثل جناب شمس که جامعه ی پرستاری چشم به آنها دوخته بود موید اخبار ناخوشایندی است و مهمترین آن چالشی بزرگ بین تمام پرستاران و تعداد اندک این دوستان خواهد بود.

البته این موضوع دیگری است ولی چون به ذهنم رسید ذکرش کردم تا تحلیلم را بعدا بنویسم.

اما جشن.....

انتخاب تالاری کوچک، افراد کاملا کنترل شده و اغلب تابع نشان از ترس آقایان دارد.ترسی که وادارشان می کند فقط مترونها را که از بدنه ی پرستاری با ترفندهای خاصی جدایشان کرده اند دعوت نموده اند. والبته تعداد بیشتری پرستار نمونه نسبت به هر سال برگزیده اند تا همین سالن هم پر شود.

اما غافلند که همین پرستاران نمونه (که البته باید اذعان داشت تمام پرستاران این کشور نظر به شرایط نمونه اند..)خود معترضند به اوضاع موجود، ایشان هم پرستارانی هستند که چند برابر استاندارد کار پرستاری می کنند، با وجود کمبود نیروی پرستاری کار های نامرتبط مانند وظایف منشیو بیمار بر و ... را انجام می دهند، تمام بار طرحها ی ناپخته ی وزارت را مانند اعتبار بخشی و طرح تحول و ... را بر دوش می کشند  نهایتا پولش را دیگران می برند.....

همین پرستاران هم معترضند و اگر در این جشن کذایی که بیشتر باید نوحه و عزاداری بر نعش پرستاری باشد دم بر نمی آورند، از نجابتشان است.

اما شعارهای این جشن می تواند دروغ سیزده امسال یا جوک های جدید سال باشد:

پرستاری اثر بخش!!!!تحول سلامت!!!!نشاط اجتماعی!!!!!

این آقایان یا نمی دانند چه خبر است یا می دانند و ما را به سخره گرفته اند.پرستاری که ده ها بار بدتر ازشرایط گفته شده در بالا کار میکند چقدر اثر بخشی واقعی دارد؟

پرستاری که از هفتصدو بیست ساعت ماه بیش از پانصد ساعت کار میکند چگونه اثر بخش است و نشاط اجتماعی دارد؟

ما پرستاران یا در فعالیتهای اجتماعی و مراسمهای جمعی فامیلی و غیر فامیلی حضور نداریم و یا در حال چرت زدن در آن مراسمیم.

وقتی پولهای شبکاری مارا صرف کوبیدن خودمان می کنند چه نشاط و چه اثر بخشی و چه تحول سلامتی؟

واقعا در این باب بسیار می توان نوشت اما این نوشته برای پرستاران زیره به کرمان بردن است چون همه این چیزهارا می دانیم.

پس کوتاه می کنم مطلب را...

جنابان محترم! لطفا اگر به مردم و سلامت مردم اهمیت نمی دهید بماند ندهید!

اگر به پرستاران اهمیت نمی دهید ندهید!

اگر همه چیز را بسته به پایه ی میزهایتان کرده اید بکنید ولی به قانون احترام بگذارید! بدترین قانونها از بی قانونی بهتر است !

چگونه انتظار دارید پرستار در وزارتی که به قوانین مصوب مجلس اهمیت نمی دهد، طبق قانون کار کند و قوانین را دور نزند؟

دور زدن قانون و سلامت مردم و ..... برای پرستاران ساده است.....

یک ذره بی وجدانی می خواهد.. یک ذره .. فقط قدر سر سوزن

که قطعا با این روند رفتار شما این وجدان خوابی ایجاد خواهد شد.

نخوتاهید چنین فضایی بر سیستم سلامت حاکم باشد .. نخواهید!!!!!

خوابتان سنگین است و صدای ما نهیف!

گوش اگر گوش تو ناله اگر ناله ی ما

آنچه البته به جایی نرسد فریاد است........



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 22:27



تجمعات و قوانین مرتبط با آن

پنج شنبه 30 بهمن 1393

مفهوم حقوقی اجتماعات و تظاهرات

 آزادی اجتماعات و تظاهرات یکی از مظاهر دموکراسی است که مردم می توانند با مشارکت عملی و حضورمستقیم در صحنه حرف خود را بدون واسطه به گوش زمامداران برسانند.گاهی ممکن است درتحقق حقوق وآزادی های عمومی افرادجامعه اخلال یا کاستی ای ایجاد شود و مردم را در تنگنا قرار می دهد وهمدلی واجتماعی بودن افراد قدرت ابتکار یک ائتلاف همگانی در جهت دفاع از منافع و تحقق خواسته هایشان با توسل به قدرت اجتماعی به آنها می دهد تا هیئت حاکمه و افکار عمومی را متوجه خواسته های خویش سازند.همانطور که درمقدمه ذکرشد این حق به عنوان یکی از حقوق مربوط به آزادی های عمومی در اسناد بین المللی و در شرع وقانون اساسی جمهوری اسلامی بر رسمیت شناخته شده.نهایتا این مقاومت زمانی پیش می آید که عده ای ذینفع از قدرت عمومی و فشارهای سیاسی,اجتماعی,فرهنگی,اقتصادی و...بر خوداحساس نارضایتی کنند.

 

بین این دو مفهوم از لحاظ حقوقی تفاوت است البته هدف هردو دفاع ازمنافع مشترک ذینفع هاست ولی از لحاظ ساختار باهم تفاوت دارند.اجتماعات معمولا همایش های موقتی است جهت تبادل آزاد ونظرات افراد وهماهنگی برای دفاع از منافع مشترک(5)ولی تظاهرات وراهپیمایی عبارت از افراد باحضوردر معابرعمومی واستفاده از یک فرصت نمایشی به بیان خواسته ی جمعی خود می پردازد.

 

 

 اصل27 قانون اساسی و تحلیل آن

براساس اصل بیست و هفت قانون اساسی"تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها بدون حمل سلاح,به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد ازاد است"

همانطورکه می بینیم تشکیل اجتماعات و راهپیمایی از آزادی های مشروعی به شمار     می رود که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده وبا توجه به ذیل اصل نهم          قانون اساسی غیرقابل سلب است.اما این اجتماعات و تظاهرات باتوجه به اوضاع واحوال حاکم ممکن است حالت اعتراضی داشته باشدو موجب اخلال در نظم عمومی شود.به همین جهت لزوم مسالمت آمیزبودن این اجتماعات به وضوح درک میشود.

اجتماع مسالمت آمیز یعنی اعتراض کنندگان بدون اعمال خشونت وایجاد بی نظمی مراتب  را اعلام کنند و خواسته های خود را به حاکمان برسانند.از طرفی زمامداران و قدرت عمومی از یک طرف ناگزیر به قبول این اجتماعات وتوجه به خواسته های معترضان هستند و از طرفی مسئول استقرارنظم و تامین امنیت.به همین دلیل قانونگزار ما برگزاری این اجتماعات را مشروط به عدم حمل سلاح کرده که مقصود اوبا توجه به سیر مذاکرات تصویب همان مسالمت آمیزبودن است.البته این اصطلاح یک مفهوم نسبی است(6)در این رابطه بند (ی) ماده ی16  قانون فعالیت احزاب (حمل اسلحه و مهمات غیر مجاز)برای گروه ها ممنوع اعلام داشته است.

نکته بعدی که قانونگزار در رابطه با برگزاری این تجمعات به آن توجه کرده بحث(عدم اخلال به مبانی اسلام)است.همانطور که گفتیم این افراد بر محور یک عقیده وتفکر مشترک گردهم آمده اند و امکان دارد القائات انها تاثیرات منفی بر علایق افکار عمومی وارد آورد.  به همین دلیل قانون اساسی در اصل 27 با عنایت به اصل دوم که نظام جمهوری اسلامی را بر پایه ی ایمان بر اصول دین و مذهب استواراست اخلال به این موارد را تعرض به نظامی می دانند که اکثریت مردم طبق اصل اول قانون اساسی آن را تاسیس کرده اند.

نکته ی مهم دراین باره تبصره ی2 ماده ی6 قانون فعالیت احزاب است که تشخیص اخلال به مبانی اسلام را به عهده ی کمیسیون ماده ی 10 قرار داده و ماده ی 16 در بند(ح) و(ط) قیودی برای آن مشخص کرده.

بند(ح):نقض موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی

بند(ط):تبلیغات ضد اسلامی و پخش کتب و نشریات مضله

 

 

نظارت بر اجتماعات

دراجتماعات و راهپیمایی ها به ناچار شاهد مقابله ی دو عنصر(آزادی)به عنوان حق طبیعی افراد و(قدرت)به عنوان عامل استقرارنظم هستیم(7).با این وجود سازش بین این دو مفهوم به عنوان حق طبیعی مردم در بیان خواسته هایشان و نظم عمومی ضرورت دارد.

متاسفانه حتی در نظام های مردمی و دموکراتیک که آزادانه ترین حقوق برای جامعه و افراد آن به رسمیت شناخته شده به خاطر غلبه ی احساسات و هیجانات ناشی از فشارهای وارده به مطالبه کنندگان و از طرفی حضور احتمالی کسانی که به دور از چارچوب قانون در پی ایجاد نا آرامی و بی نظمی هستند شاهد به خشونت کشیده شدن جریان تظاهرات هستیم.به همین دلیل ضرورت نظارت توسط یک قدرت عمومی اجتناب ناپذیر است.در این خصوص آیین نامه چگونگی تامین امنیت اجتماعات و راهپیمایی های قانونی در تاریخ31/6/81 تمهیدات خاصی را در جهت حفظ امنیت و تامین حفاظت اجتماعات قانونی را با مسئولیت نیروی انتظامی در نظر گرفته است.

حتی با فرض این که خود تظاهر کنندگان از ورود افراد ذینفع با مقاصد خاص و یا افرادی که عضو حزب نیستند در نظام هایی که احزاب برای اعضای خود شناسنامه یا کارت عضویت صادر میکنند و یا از بروز هر گونه خشونت و حرکات غیر متعارف جلوگیری کنند بازهم انبوه جمعیت تظاهرکنندگان می تواند موجب اخلال در حرکت عموم و صد معابر و بروز ترافیک گردد و حقوق دیگر شهروندان را مورد تعرض قرار دهد.

البه جهت تامین امنیت و حفظ امنیت عمومی آیین نامه ی مذکور نهادهای دیگری را من جمله کارکنان وزارت اطلاعات و شورای تامین را مکلف به حفظ نظم و امنیت کرده.

در این رابطه تبصرهی2 ماده ی 6 قانون فعالیت احزاب با عنایت به اصل27 قانون اساسی احزاب را ملزم به کسب مجوز قبلی از وزارت کشور با تایید کمیسیون ماده ی 10 کرده است که این نوعی نظارت قبلی است.همچنین ماده ی 35 این قانون صدور اجازه نامه ی کتبی وزارت کشور بر اساس تصویب کمیسیون موضوع ماده ی 10  ذکر کرده.

 

 

قانون اساسی:

اصول متعددی در قانون اساسی موجود است که به طور مستقیم و غیر مستقیم در ارتباط با احزاب و حقوق آنهاست. مهمترین آن همان اصل 26 است که احزاب شناخته شده و حدود آزادی آنها را ذکر میکند. در ادامه و در اصل 27 بحث تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها مطرح و شرایط آن ذکر می گردد که محور اصلی این مقاله است. البته در ادامه به این مطلب اشاره میشود که قانونگذار در این اصل (اصل 27) تشکیل اجتماعات و راهپیمایی را آزاد دانسته و ذکری از احزاب و تشکل ها نکرده و این سوال مطرح می گردد که آیا هر اجتماعی و تظاهراتی آزاد است یا تنها اجتماعاتی که در قالب حزب یا گروه یا تشکل خاصی برگزار میشود؟

یکی دیگر از اصولی که میتوان آن را در رابطه با آزادی احزاب و خصوصاً آزادی احزاب در گردهمایی و راهپیمایی مهم شمرد اصول 23 و 24 قانون اساسی است که در رابطه با آزادی بیان و آزادی عقیده است که تمام گروه های سیاسی؛ اجتماعی، فرهنگی و ... در سایه ی این آزادی متبلور میشوند.

اصل 8 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر است که آن را وظیفه ی مردم نسبت به یکدیگر و دولت به مردم و مهمتر از همه مردم به دولت می-داند.

بدون شک احزاب یکی از ابزارهای کنترل قدرت خودکامه ی دولتها است. احزاب برای تبدیل شدن به اکثریت همیشه به دنبال نشانه های ضعف و کم وکاری های اکثریت حاکم هستند، آن را در معرض افکار عمومی قرار دهند و مردم به عنوان صاحبان اصلی قدرت حاکمیت را مورد نقد و بازبینی قرار میدهند.

اصولی که ذکر شد همگی تا حدودی به نوعی برای احزاب ایجاد حق می کند جز قسمت دوم اصل 26 که صراحتاً خطوط قرمز را برای فعالیت گروهها، احزاب و انجمن ها تحت هر عنوانی مشخص میکند.

اما به نظر نگارنده یکی از مهمترین اصولی که وظایف و تکالیف احزاب از یک طرف و حکومت (دولت) را از طرف دیگر مشخص می کند اصل 9 قانون اساسی است که حفظ استقلال، آزادی، وحدت و تمامیت ارضی کشور را وظیفه ی دولت و آحاد ملت می¬داند و تعرض به این اصول را توسط هر مقام و گروهی  چه دولت ها به بهانه ی حفظ آن و چه احزاب و گروه ها به بهانه ی آزادی محکوم میکند.

در آنچه گذشت اشاره ای مختصر به حقوق و تکالیف احزاب در ذیل اصول قانون اساسی با فرض حاکمیت قانون در یک نظام مبتنی بر دموکراسی کردیم. در ادامه به بررسی یک پاسخ مهم در جهت تعریف مصداق اصل 27 می پردازیم.

 

قانون فعالیت احزاب

در اجرای اصل 26 قانون اساسی، قانون فعالیت احزاب، جمعیت ها و انجمن های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیت های دینی در تاریخ 7/2/1360 به تصویب رسید و آیین نامه ی اجرایی آن نیز مقرراتی را در جهت فعالیت احزاب و انجمن ها و ... پیش¬بینی کرد. اکنون مختصراً اصول مهم حاکم بر این قانون را ذکر میکنیم. (8)

1) آزادی تعدد تشکل ها: در این قانون محدودیت خاصی که گروهی را از تشکل محروم سازد وجود ندارد اما کمیسیون ماده ی 10 احزاب در مقام نظارت امکان ایجاد محدودیت را دارد.

2) آزادی تنوع تشکلها: در این قانون وجود احزاب مختلف بر اساس اندیشه و اهداف تشکیل به صورت موضوعی دسته بندی شده اند. مثلا سیاسی، مذهبی و ...

 

 

هویت و شخصیت حقوقی

همانطور که ذکر شد افراد اجتماع در پی اهداف مشترک و در جهت نیل به این اهداف در قالب گروه های مختلف به فعالیت می پردازند. این پدیداری جمعی را در حقوق موضوعه شخصیت حقوقی مینامند. شخصیت حقوقی این نهادها دارای دو مشخصه است:

1)     اهداف غیر منفعت طلبانه

2)     تمایز از اشخاص حقوقی حقوق عمومی – عدم وابستگی به نهادهای¬ حکومتی.

 

تشکیل و رسمیت احزاب:

روند تشکیل یک حزب را با توجه به قانون فعالیت احزاب به اختصار بررسی خواهیم کرد.

1)     تقاضای ثبت: کسب شخصیت حقوقی برای احزاب در گرو اعلام موجودیت آنها نزد مقام صالح اداری است که قانون این وظیفه¬ها را به وزارت کشور محول کرده است.

(ماده ی 1 فانون احزاب: کلیه ی گروه ها موظفند مرامنامه، اساسنامه و هویت هیئت رهبری خود و تغییرات بعدی آنها را به اطلاع وزارت کشور برسانند.)

البته قانون فعالیت احزاب شرایط ویژه ای را نیز برای کسب پروانه مقرر کرده است. از جمله التزام به قانون اساسی و عدم سوء پیشینه ی سیاسی و کیفری تأسیس کنندگان(9) و نداشتن سابقه ی اجرایی در نظام پهلوی (وزیر، نماینده و ...) یا کسانی که طبق حکم دادگاه از حقوق اجتماعی محرومند. (10)

با داشتن شرایط مقرر در قانون بررسی و ثبت و صدور پروانه نیز به عهده ی وزارت کشور است که با توجه به اصل 26 قانون اساسی می توان گفت وزارت کشور در این باره صلاحیت تکلیفی دارد. (11)

متقاضیان باید مدارک خود را به فرمانداری مربوطه تحویل دهند که توسط وزارت کشور در کمیسیون ماده¬ی 10 احزاب به نوبت رسیدگی می¬شود و در صورت احراز صلاحیت پس از تصویب کمیسیون با امضاء وزیر کشور پروانه صادر میشود.

البته در این روند نقد بجایی وارد است که از چارچوب بحث خارج است و تنها به ذکر نکته ای بسنده میکنیم. با توجه به آزادی گروهی و دیگر اصول قانون اساسی که در مقدمه ذکر شد، اصل آزادی تشکل یکی از آزادی های عمومی در نظام های دموکراتیک است که مردم از طریق این مشارکت گروهی بر تعیین سرنوشت خویش حاکم می شوند که در اصل 56 قانون اساسی به نقش حاکمیت مردم اشاره شده و نفس وجود این احزاب در آزادی مشارکت است. آزادی ای که ممکن است به مذاق دولت¬های مقتدر حتی با ادعای مردمی بودن چندان خوش نیاید. حال با سپردن شروع حیات و مجوز فعالیت این گروه¬ها به دست دولت (وزارت کشور) و مشخصاً کمیسیون ماده ی 10 که یک ترکیب کاملاَ حکومتی دارد،{ماده ی 10 قانون احزاب: به منظور صدور پروانه جهت متقاضیان و نظارت بر فعالیت گروهها و انجام وظایف مصرحه در این قانون کمیسیونی به شرح زیر در وزارت کشور تشکیل میگردد: 1) نماینده ی دادستانی کل کشور 2)نماینده ی رئیس قوه¬ی قضاییه 3) نماینده ی وزارت کشور 4) دو نماینده به انتصاب مجلس شورای اسلامی} می تواند تعارضی باشد با اصل آزادی تشکل ها به خصوص ذیل اصل 9 قانون اساسی.

البته ماده ی 13 قانون فعالیت احزاب نقطه ی امیدی بر این خدشه است. {ماده ی 13: مرجع رسیدگی به شکایت گروهها از کمیسیون ماده¬ی 10 محاکم دادگستری با رعایت اصل 168 قانون اساسی می باشد و رأی صادره قطعی است.}

در پایان مقدمه اشارهای نیز به نظارت بر احزاب می کنیم. نظارت قبل از شکل گیری که همان بود که با عنوان روند ثبت و صدور پروانه ذکر شد و اما نظارت بعد از شکل گیری با توجه به اصل 9  قانون اساسی و ماده ی 16 قانون فعالیت احزاب که محدوده های قانونی را مقرر می-کند و احزاب موظف به حفظ آنها هستند که عبارتند از: استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی. که جرائم احزاب حسب مورد یا منجر به توقیف پروانه و تقاضای انحلال از دادگاه توسط کمیسیون ماده ی 10 میگردد و یا نوعاً جنبه ی سیاسی دارد و طبق اصل 168 قانون اساسی در محاکم دادگستری با حضور هیئت منصفه به آنها رسیدگی می شود.

 

 

روند قانونی تشکیل تجمعات

در تبصره ماده 30 این آیین نامه نیز ذکر شده که این تقاضا باید یک هفته قبل از برگزاری تظاهرات یا تجمع کتبأ و حضوری توسط نماینده رسمی به وزارت کشور تسلیم شود که طبق ماده32 همین آیین نامه (12)باید هنگام تسلیم تقاضا موارد زیر با ارایه مدارک به صورت دقیق ذکر شود:

الف)موضوع راهپیمایی یا اجتماع و هدف از برگزاری آن

ب)تاریخ برگزاری و ساعات آغاز و پایان آن

ج)مسیر راهپیمایی و ابتدا و انتهای آن

د)محل سخنرانی و قرائت قطعنامه

ه)مشخصات کامل مسئولین اجرایی و انتظامی مراسسم با معرفی نامه کتبی از گروه

و)سخنرانی و موضوع سخنرانی

ز)شعارهای راهپیمایی

ح)یک نسخه از قطعنامه تهیه شده

 

 

 

مصداق اصل 27 قانون اساسی

اما در اینجا با مطالبی که گذشت به سوالی که در خلال بحث مطرح شد پاسخ گفت که آیا این ازادی فقط در قالب احزاب و گروه ها و انجمن ها شناخته شده؟یا اینکه تجمع افراد حتی اگر تحت عنوان همین مفاهیم نیز نباشد آزاد است؟

با توجه به اصل 26 و مواد مختلفی از قانون احزاب و مشخصأ ماده 32 آیین نامه چگونگی تأمین امنیت راهپیمایی های قانونی می توان اینطور نتیجه گرفت که این تجمعات باید در لوای یک حزب،گروه،انجمن یا صنف باشد تا نظارت بر انها ورسیدگی به جرایم و تبعات ناشی از تجمعات قابل رسیدگی باشد که اگر این فرض درست باشد به نظر حقیر با توجه به خود قانون اساسی و اصولی از آن که در مورد برابری و حقوق مساوی برای همه اقشار ملت است قابل ایراد است

همچنین در بحث نظارت بر فعالیت احزاب موقعیت ناظر و وابستگی آن به حکومت و   دولت مخصوصأ کمیسیون ماده 10 احزاب که ترکیبی کاملأ حکومتی دارد با توجه به علایق و اهداف هر دولتی و اندیشه و ایدئولوژی غالب در هر زمان خالی از اشکال نیست.

شایان ذکر است که یکی از موانع اصلی در استفاده از این آزادی یعنی گردهمایی و تظاهرات در کشور ما عدم وجود احزاب،ساختار و قواعد مشخص است.اگر نظام حزبی با قواعد خاص خود من جمله مشخص بودن احزاب و اهداف آنها بر کشور حاکم شود دیگر بهانه ای در دست زمامداران جهت ممانعت از برگزاری تجمعات با در اختیار داشتن ضوابط قانونی قرار نمی گیرد.

 

 

 

نتیجه گیری

در انتهای مقاله با توجه به مقولات ذکر شده نتیجه را در قالب چند نکته به استحضار خوانندگان عزیز می رسانم.

1)حق تشکیل راهپیمایی و تجمع تحت  عناوینی مختلف در اصل 27 قانون اساسی برای احزاب،انجمن ها،گروه ها و اصناف مختلف به رسمیت شناخته شده است.

2)با توجه به اصل 26 قانون اساسی می توان این حق را برای اقلیت های دینی شناخته شده با شرایط و ضوابط خاص خود مفروض دانست.

3)طبق اصل 27 تنها دو محدودیت برای استفاده از آزادی اجتمعات و راهپیمایی ها ملحوظ گردیده که مفهوم اول تحت عنوان عدم حمل سلاح صریح ومشخص است اما شرط دوم تحت عنوان اخلال به مبانی اسلام دارای ابهام است و می توان با تفسیر موسع آن این حق را بسیار محدود کرد. در مشروح مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی در باره ی همین موضوع بحث هایی شده و عناوینی چون مخل امنیت و مخل اسلام یا مخل نظم عمومی مطرح گردیده که اکثریت اعضا با استناد به اصول دیگر قانون اساسی بر این باورند که همین عبارت اخلال به مبانی اسلام جامع این تعاریف است.

4)با نگاهی به اصول قانون اساسی و مواد قانونی فعالیت احزاب و آیین نامه چگونگی تأمین امنیت راهپیمایی های قانونی می توان اینطور نتیجه گرفت این تجمعات باید در لوای حمایت حزب یا گروه مشخص و قانونی صورت بگیرد تا در صورت بروز هرگونه تخلف و یا اخلال در نظم عمومی بتوان مسئولین را ضامن دانست. همچنین خود رهبران حزب یا تشکل می توانند وسیله ای باشند در جهت حفظ نظم و آرامش و هدایت اجتماع و راهپیمایی.

5)مطابق با قانون فعالیت احزاب مرجع رسیدگی و صدور پروانه فعالیت احزاب و همچنین نظارت بر فعالیت های آنها از جمله صدور مجوز برای تجمع و راهپیمایی به عهده وزارت کشور و مشخصأ کمیسیون ماده 10 احزاب است که با عنایت به وابسته بودن هر دو نهاد به حکومت قابل انتقاد به نظر می رسد. اما با توجه به مسئولیت نهادهای حاکمیتی در حفظ نظم عمومی میتوان با سازوکارهایی مناسب تر این مشکل را مرتفع ساخت.

6)با عنایت به قوانین مرتبط می توان دو مرجع را جهت حفظ نظم وتأمین امنیت راهپیمایی ها و تجمعات قانونی در نظر گرفت:

الف)خود  رهبران ومسئولان اجرایی حزب یا گروه تقاضا کننده

ب)نیروی انتظامی به طور مشخص با همکاری وزارت اطلاعات و شورای تأمین استان

7)احزاب و گروه ها در صورت داشتن رویکرد اصولی و طبق قواعد و قوانین می توانند با ایجاد ساختارهایی مثل مشخص کردن عضویت برای افراد همسو با خود مانند صدور کارت عضویت و... گامی بلند در راستای استیفای این حق قانونی خود بردارند.

در پایان امیدوارم این مسوده با تمام نقایض و کاستی ها که در حد توان و معلومات این دانش آموز علم حقوق است مورد عنایت حضرت حق تعالی و خوانندگان عزیز واقع گردیده باشد.

 

 

ارجاعات:

1.      هر کس حق آزادی تجمع و ایجاد تشکل مسالمت آمیز را دارد

2.      حقوق بشر و آزادی های اساسی- سید محمد هاشمی- نشر میزان- ص 392

3.      تاریخ احزاب سیاسی- ملک الشعرا بهار- انتشارات امیر کبیر

4.      حقوق بشر و آزادی های اساسی- سید محمد هاشمی- نشر میزان- ص 397

5.      نشریه حقوق اساسی- شماره 3- نظم عمومی و آزادی تجمع و تشکل

6.      حقوق بشر و آزادی های اساسی- سید محمد هاشمی- نشر میزان- ص 424

7.      همان- ص 425

8.      نشریه حقوق اساسی- شماره 3- نظم عمومی و آزادی تجمع و تشکل

9.      ماده 14 قانون فعالیت احزاب

10.  ماده 2 آیین نامه اجرایی قانون فعالیت احزاب

11.  حقوق بشر و آزادی های اساسی- سید محمد هاشمی- نشر میزان- ص411

12.  آیین نامه چگونگی تامین امنیت اجتماعات و راهپیمایی های قانونی مصوب شهریور 1381

 

 

 

 

منابع:

1.      حقوق بشر و آزادی های اساسی- سید محمد هاشمی- نشر میزان

2.      نشریه حقوق اساسی- شماره 3- نظم عمومی و آزادی تجمع و تشکل- فرید خلخالی

3-      قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

 

4.      اعلامیه جهانی حقوق بشر

 

5.      قانون فعالیت احزاب و آیین نامه اجرایی آن

 

6.      جزوه درس آزادی های عمومی- دکتر درویشی- دانشکده حقوق دانشگاه آزاد تهران مرکز

 

 بر گرفته از سایت اشتقاق

 

 با توجه به نکات ذکر شده می توان نتیجه گرفت که تجمعات صنفی کاملا قانونی است به شرطی که مخل مبانی اسلام و امنیت ملی نباشد.

 



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 21:54



چند پیشنهاد به وزارت نشینان

دو شنبه 27 بهمن 1393

سالهاست که در ایران پرستاری به عنوان یک حرفه ی آکادمیک ایجاد شده و مرتبا در زمینه ی علمی پیشرفت داشته است.پرستاری از مدارس بهیاری و دانشکده های پرستاری به مدارج بالاتر فوق لیسانس و دکترا هم رسیده است، و بسیار بالاتر از سطح سایر مناطق دنیا و حتی کشورهای پیش رفته سطح علمی خود را بالا کشیده است.

گر چه بنده اعتقاد راسخ دارم که بالا بردن سطح علمی در چنین رشته هایی از الزامات است، اما متاسفانه از بعد صنفی و شرایط معیشتی این شغل نادیده گرفته شده است.

در تیم درمان، (البته تیم بیمار محور) پرستاران وکلای بیماران هستند و از حق ایشان دفاع می کنند.البته گاهی به جای موکلشان و گاهی بر اساس نا آگاهی موکلینشان از خود موکل  کتک می خورند اما همواره پیگیر حقوق موکلین خود (بیمارانشان) هستند.

این فعالیتها تنها در سطح درمان نباید باشد و می بایست به سطح بهداشت و آموزش بهداشت هم کشیده شود ولی نظر به کمبود شدید پرستار در کشور ما، استفاده از انرژی بالا وارزان قیمت پرستاری در بهداشت ممکن نشده است. البته این امر دلایل دیگری نیز مانند سوئ مدیریت، انحصار مدیریتها برای یک عده ی خاص، و....دارد.

سالانه دانشکده های پرستاری تعداد بسیاری پرستار تحویل جامعه ی دانش آموختگان می دهند اما چگونه است که ما کمبود پرستار داریم و متاسفانه پرستاران شاغل هم در حال فرسایش بوده ودیگر رمقی برای کار کردن ندارند.

سوال این است که با وجود آمار قابل قبول فارغالتحصیلی چرا کمبود پرستارتا این حد زیاد است؟

پاسخ این سوال فقط یک جمله ی کوتاه است:

زیرا جذابیتهای شغل پرستاری از بین رفته است؛ در حال حاضر پرستاران با حقوق بسیار کمتر حاضرند در بخشهای غیر درمانی کار کنند، اغلب ترک کار میکنند و گاهی هم مهاجرت می نمایند. متاسفانه هیچ وقت در وزارت بهداشت دید بیمار محور حاکم نبوده است که اگر بود به تقویت وکلای مدافع بیماران می انجامید.

این روز ها از صدور مجوز تربیت بهیار متاسفانه با افتخار خبر داده می شود و این در حالی است که در همه جای دنیا پرستاری تخصصی شده است.

با تمام احترامی که برای همکاران بهیار قائلم به عرض می رسانم که جای تربیت بهیار می بایست همکاران بهیار شاغل در سیستم درمان را با ایجاد تسهیلاتی ویژه به پرستاران دانشگاه رفته تبدیل کنیم.

قطعا بهیاران محترم از نظر عملی بسیار توانمندن هستند اما از نظر علمی در سطح آموزشهای دیده شانند واین جان بیماران را در هر بخشی می تواند به خطر بیاندازد.

حتی تربیت بهیار با مبانی اعتبار بخشی هم مغایرت دارد.ضمن اینکه از نظر حقوق و مزایا اختلاف زیادی بین یک پرستار و یک بهیار وجود ندارد.بنابر این واضح است که پشت تربیت بهیار منطق صحیحی وجود ندارد و اهداف آن به نفع بیماران نیست.

اینکه کمبود نیرو داریم درست است اما اگر بهانه ی آقایان نداشتن مجوز استخدام یابستن قرارداد با پرستاران است آیا این مجوزها را برای بهیاران دارند؟

واقعا تشخیص سریع و به موقع بسیاری از مشکلات و عوارض و ... چقدر می تواند در حفظ سلامتی و حتی جان مردم تاثیر گذار باشد؟

وجود یک لجبازی تاریخی از طرف حاکمین وزارت بهداشت کاملا محسوس است، اما این لجبازی در این دوره از همیشه بیشتر است و در ضمن با عوام فریبی نیز همراه است، چنانکه از تریبونهای مختلف اخبار دروغی از اضافه کردن حقوق پرستاران، تعداد پرستاران ، بهبود شرایط کاری پرستاران و ....اعلام می کنند و این روزها هر کس مارا می بیند حسادتش را نسبت به وزیرمان اعلام می کند اما  از اصل ماجرا خبر ندارد.

این حرفها البته تکرار مکررات است ودر یک سال اخیر جو سیستم درمان مرتبا مشوش بوده و اخبار آن در رسانه ها بسیار شنیده و دیده شده است که اغلب هم دروغ هایی بیش بویژه در حوزه ی پرستاری نبوده است.

بنده به عنوان عضو کوچکی از سیستم درمان و به عنوان وکیل مدافع بیماران بی اطلاع از واقعیتها پیشنهاداتی دارم که امیدوارم به گوش های شنوا برسد:

1-حذف بهیاری و ارتقای سطح همکاران بهیار موجود از طریق اختصاص سهمیه های خاص به پرستاری از طریق آزمونی جدا از کنکور مانند بهداشت کاری دهان و دندان که به دندانپزشکی ارتقا داده شدند.

2-کاهش 30% از سهمیه ی پذیرش رشته های پزشکی در کنکور و اختصاص آن به پرستاران با سابقه ی کار 5 سال به بالا و پذیرش دانشجو از طریق آزمونی ویژه بین خود پرستاران.

این کار از طرفی انگیزه های پرستاران را بالا می برد و از طرفی سطح اجتماعی پرستاری را بالاتر می برد که خود به رضایتمندی بیشتر پرستاران منتج می شود.

3- اجرای درست و صحیح قوانین حوزه ی پرستاری تا احساس وجود تبعیض و ظلم و ... در پرستاران که شدیدا به بیماران آسیب می زند از بین برود.

4- اصلاح سیستم پرداخت غیر مستمر پرستاران و پرداخت آن از محل کارکرد خود پرستاری که از تعرفه های مستقل خود پرستاری و سهم پرستاری از تعرفه های مشارکتی پزشکان حاصل می شود. این امر به اجرای عدالت در پرداختها و ایجاد حس رضایتمندی و... کمک میکند.

5-تعریف شرح وظایف مشخص پرستاران با توجه به تعرفه های پرستاری و عدم استفاده از پرستاران در وظایف غیر مربوطه.

همینطوری هم پرستاری کمبود شدید نیرو دارد و دادن وظایف غیر درمانی که افراد دیگری مانند منشیو ... باید انجام دهد از طرفی اعتماد به نفس و رضایتمندی را کاهش داده، از طرفی دیگر توان پرستار را در کاری غیر مرتبط تلف می کند

6-........ پیشنهادهای زیادی وجود دارد اما بهتر است فعلا همینها را داشته باشیم.

دقت شود واضح است که این خواسته ها به کل در دفاع از حق بیماران است تا خدمات با کیفیت مطلوب را در زمان مناسب واقعی و نه فرم شده، از نیروهای متخصص پر انرژی که از درون احساس رضایتمندی دارند، به بیماران ارائه شود.

بیائید یک امسال وعده های دروغین به پرستاران ندهید ، گرچه از اول سال مرتب وعده داده اید اما هر چه زودتر از کار غلط برگردی سود بیشتری کرده ای...

چشم دل باز کن که جان بینی                  آنچه نادیدنی است آن بینی......



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 22:58



خواسته های من به عنوان یک پرستار

چهار شنبه 22 بهمن 1393

سلام بر همگی!

اگر وزیر بودیم یا مشاور و معاون وزیر بودیم برای پرستاری چه می کردیم؟

در این راستا من خواسته ها و انتظاراتم را چنین بیان می کنم:

1-پرداخت یک کاسه ی کارانه ها: یعنی هر کس در جای درستش دیده شود، پزشک،پرستار،ماما،و.... کل تیم درمان به یک شکل (نه به یک اندازه)و به نسبتهای مختلف از درآمدها منتفع شوند. فرض کنید بیماری به پزشکی در یک بیمارستان مراجعه کرده است و با یک نسخه ی دارویی مرخص گردیده ، پس پر کیسش مال پزشک است.حالا فرض کنید پزشک برای این بیمار نوار قلب نوشته است و نوار قلبش را پرستار می گیرد، پس باید از نوار قلب هم به پرستار مبلغی به عنوان کارانه یا پرکیس یا هر عنوانی پرداخت شود. وسایر اقدامات و درمانها نیز...

اما در رابطه با بیماران بستری همانطور که پزشک هر روز مهر ویزیت می زند، پرستاران نیز چنین امکانی داشته باشند و الی آخر..

یا اینکه کار دیگری بکنند و درآمد بیمارستان را کلا یک جا و یک کاسه کنند و به هر کسی به نسبتی مشخص کارانه پرداخت نمایند چون همانطور که ما در استخدام دانشگاه یا اداره ی متبوع هستیم، دوستان پزشک هم همین گونه اند. ما پیشنهادمان اجرای یک شکل و نه یک نسبت کارانه یا پرکیس است که البته نسبتها باید منطقی بوده و این همه اختلاف ایجاد نکند.

2-اجرای قوانین تصویب شده ی حوزه ی پرستاری: در حوزه ی پرستاری قوانینی توسط دوره های مختلف مجلس محترم تصویب شده است که یا مستقیم (مثل قانون ارتقای بهره وری کارکنان بالین ) یا غیر مستقیم (مثل بازنشستگی با استفاده از قانون بازنشستگی جانبازان و ....و شاغلین مشاغل سخت) به این شغل مرتبطند و متاسفانه یا اجرا نمی شوند و یا سلیقه ای اجرا می شوند.ما انتظار داریم که نظام محترم پرستاری اولا کلیه ی قوانین مرتبط را جمع آوری و اطلاع رسانی نموده و در سایت نظام برای اطلاع کلیه ی پرستاران قرار دهد و دوما هم پیگیر اجرای صحیح این قوانین باشد.مثلا قانون باز نشستگی جاهایی اجرا می شود و جاهایی نمی شود...البته نظام پرستاری می تواند وکلایی برای پیگیر چنین قوانینی داشته باشد تا مرتب پیگیر اجرا و در صورت عدم اجرا پیگیر شکایت به دیوان عدالت اداری و ..مقامات بالاتر باشند.

3-مسایل رفاهی:در حوزه ی رفاهی سازمان نظام پرستاری نباید دنبال انتفاع باشد، بلکه باید در صدد ارتقای رفاه پرستاران برآید. تبدیل صندوق امام جواد به بانک و دریافت وامهای باکارمزد و بدون سود از راههای مختلف از بانکهای بزرگتر راهکار ساده ایست.و یا مثلا تهیه ی مسکن به قیمت تمام شده ی ساخت چندان مشکل نمی نماید. اما در چند پروژه که بنده پیگیر شدم دیدم تعاونی مسکن محترم به گرانترین قیمت حال حاضر منطقه پیش فروش میکند ....

4-شرح وظایف: تهیه ی لیست روشن شرح وظایف پرستاران و اطلاع رسانی به کلیه ی پرستاران ، تا در مراکز درمانی نتوانند از این قشر مظلوم و زحمتکش سوئ استفاده نمایندو هر کاری را بر دوش آنها بیاندازند.

5-باز تعریف جایگاه شغل پرستاری: جایگاه پرستاری نه برای مردم و نه برای خود پرستاران مشخص نیست.چرا که پرستار در لغت نامه های فارسی به معنی تیمار دار و مراقب است، لذا همه ی آگهی های نشریات پرستار برای سالمند می خواهند، حال آنکه نیت آنها مراقب و خدمه است.لذا این کار با دو روش میسر است که یکی فرهنگ سارزی است که بسیار دشوار است.و دومی تغییر نام پرستاران تحصیل کرده به عنوان دیگری است مثل  بالین پزشک یا هر اصطلاحی جز پرستاری ،تا تفکیک تحصیلکرده ها و خدمات مراقب مشخص شود.

6-برگزاری المپیادهای ورزشی: گمان نمیکنم نیازی به توضیح باشد که چقدر این المپیادها در روحیه و سلامتی افراد و در نتیجه مراجعانشان اهمیت دارد.

7-امنیت: ارایه ی برنامه هایی جهت حفظ شان پرستاران و پیگیری هر گونه توهین به این قشر توسط هر شخصی که باشد.

8-اصلاح سیستم انتخاب مسئولین پرستاری:

مسولین پرستاری مثل مترون و ... نباید توسط پزشکها انتخاب شوند چون شایسته سالاری از بین رفته و سطح بله قربان گویی ملاک انتخاب می شودو ناخواسته والبته یقینا خواسته  سیستم را به سمت بله قربان گویی می برد و پرسنل را در یک رقابت بله قربان گو می گذارد.

9-به جای پس رفت، و احیای بهیاری باید به فکر تخصصی کردن پرستاری باشیم، ضمنا سالها پیش بنده به وزیر محترم وقت درخواستی مبنی بر کاهش سهمیه ی پزشکی از کنکور و اختصاص آن به پرستاران نوشتم، در صورت اجرای چنین طرحی مطمئن باشید هم پرستاری جذابیتهای بیشتری خواهد داشت هم اینکه سطح عمومی پزشکان از نظر علمی و عملی بالاتر می رود. شرط پذیرش دانشجو البته حداقل پنج سال سابقه ی کار باشد.

همچنین در این پیشنهاد طرحی مبنی بر ارتقای کلیه ی بهیاران به پرستاری از طریق آزمونی جدا گانه داده شد که از طریق کنکور نباشد.

ضمنا پرستاری از سال دوم کارشناسی تخصصی شود و دانشجویان گرایشهایشان را انتخاب کنند.این طرح البته گسترده است، و اینجا خلاصه ای ذکر شد.

10-نظام پرستاری باید و باید و باید در همه حال مدافع حقوق پرستاران باشد واعضای شورای عالی وهیاتهای نظام پرستاری نباید منافع شخصیشان را بر منافع حرفه ای ارجح بدانند که این خیانت نابخشودنی است.

به امید پیروزی پرستاری در جنگ با بی عدالتی که منجر به حفظ سلامت جامعه می شود.



:: موضوعات مرتبط: نشریه، ،

نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 1:44



شعری برای دخترک تنها

چهار شنبه 22 بهمن 1393

سلام دوستان و همکاران!

این شعر را در تاریخ 28 مرداد 85 وقتی در بیمارستان ولی عصر رزن همدان، پیام آور بهداشت بودم برای دخترکی که بی کس و کار بود سروده ام.آن روزها پرستاری را طوری دیگر می دیدم، بیست و هفت شیفت بیست و چهار ساعته می ایستادم که قابل ثبت در کتاب گینس بود، احساسم یک لحظه با دیدن دخترک کز کرده کنج تخت گل کرد و خار داد:

 

باز هم رویای تاریکم

از گل روی تو روشن شد

باز یادت سر زد از قلبم

همدم تنهایی من شد

*********************

کنج تختی بی کس و غمگین

باز چشمانش به در مانده است

سالهای سال پیش از این

طفل تنها بی پدر مانده است

**********************

او اسیر درد تنهایی

من به فکر سرفه های او

او غمش از بی کسی بسیار

من فقط فکر سرم، دارو....

**********************

از نگاهش شعله می روید

خرمن جانم ولی خیس است

او فرشته می شناسد لیک

ذهن من درگیر ابلیس است

*********************

دستهای کوچکش هر دم

دستهایی مهربان جوید

با طنین هر صدای پا

در نگاهش شوق می روید

***********************

من ولی غرق غم خویشم

فکر پولی که نمی گیرم

فکر کار سخت و جان فرسا

با خودم هر لحظه درگیرم

*********************

بی گمان تنهایی او را

هیچ کس از او نمی گیرد

عاقبت از فرط تنهایی

کنج قلب خویش می میرد

********************

شربتش را بردم اما واااای

شعله ای در جان من افتاد

اشک در چشمان او پنهان

بغض او یک آن تکانم داد

********************

وااای ! این جرم من است آیا

یا گناه از طفل معصوم است

نه وزیر ونه وکیل است این

این فقط یک طفل مظلوم است

**********************

وایی قلبم را پیشان کرد

دردهای جاری ذهنم

بی توقع چشم او آمد

از پی دلداری ذهنم......

*********************

کودک من گریه را بسکن!

من پرستار توام امشب

تا سحر پیش تو می مانم

یار و غمخوار توام امشب

********************

مثل یک مادر به فرزندش

قصه می گویم برای برای تو

می پرم از خواب شیرینم

با صدای گریه های تو

*******************

من پرستار توام برخیز

دردهایت را بگو بامن

هر چه می خواهی صدایم کن

دوست و مامان و بابا! من.....

 



:: موضوعات مرتبط: نشریه، ،

نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 1:40



سخنی با پرستاران

چهار شنبه 21 بهمن 1393

سلام همکار!

خسته نباشی! گرچه می دانم خستگی را خسته کرده ای بس که از خودت مایه می گذاری تا مبادا شرمسار خانوده ای شوی که چشمشان به التیام دردهای کسی است که قوت لایموتشان را تامین میکند،

خستگی را خسته ی پایداری و استقامتت در برابر ناملایمات می کنی! و در و دیوار بیمارستان از تو بابت این همه پایداری شرمسار است.

از اینها بگذریم چرا که این روزها از این الفاظ بسیار خواهی شنید از کسانی که هیچ درکی از دردت ندارند! ومانند جراحی لبخند بر صورت، این واژه های نخ نما را برای روزهای خاص مشاغل مختلف  از گور واژه نامه ها بیرون کشیده اند و اصلا هم اعتقادی به این حرفها ندارند.

پرستاری در حال پوست اندازی است و امیدواریم در این پوست اندازی ، بینش و تفکر ما هم تکامل یابد.

پرستاری در مهمترین برهه قرار دارد و بر من و توست که نگذاریم این آتش افروخته به خاکستر بدل شود! بر من و تو واجب است تا از این آتش افروخته چراغی برای آیندگان این شغل روشن کنیم، تا دیگر همکارانمان از سر اجبار تغییر شغل ندهند و ترک شغل نکنند و ترک وطن ننمایند......

کاش کاری نکنیم که فردا از آینه شرمسار باشیم.از فرزندانمان که می خواهند پرستار شوند ، از دختر همسایه که به پرستاری علاقه دارد شرمسار شویم! وبدتر از همه از خودمان خجالت بکشیم و همیشه درگیر این باشیم که: می توانستیم و نکردیم.......

بگذار ما توانسته هایمان را انجام دهیم تا روسیاهی به ذغال بماند که بهار را درک نخواهد کرد.

بگذار ما حریف خودمان شویم و پوست بیاندازیم، افکار منفی را دور بریزیم و نگذاریم کسی حق مارا ضایع کند. نگذاریم کسی از ما بهره کشی کند. نگذاریم تبعیض روحمان را بیازراد و احساسمان را زحمی کند، مبادا که خونی از زخم احساسمان بر تنه ی معصومی گیاه واره ای بچکد؟!

بگذار ما حریف خودمان شویم و این بار برای خودمان از خودمان مایه بگذاریم و نتوانستن را مقهور خواستنمان کنیم.

بگذار برای یک بار هم که شده، برای خودمان، نه، که باز هم برای دیگران ، دیگرانی که چشم به دستان ما دوخته اند برخیزیم و از حقوق ندید گرفته شان دفاع کنیم.

بگذار برخیزیم و نشان دهیم که الگوی ما زینب کبرایت! و روزمان زادروز اوست.

خسته نباشی همکار!

خستگی را خسته کرده ای!

خسته نباشی

روز پرستار مبارکت باشد!!!!!!!!!

بی سکه و نمونه شدن و بی شعرو سرود و ترانه، بی هیچ پیرایه ای:

روزت مبارک!

روز ی که وعده های بسیار شنیده ای و ندیده ای و باز هم می شنوی و نخواهی دید!

روزی که به نام تو وبه کام تبلیغ توان ناتوانی برخی هاست!

 

روزت مبارک همکار!

خسته نباشی!



:: موضوعات مرتبط: نشریه، ،

نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 23:15



بررسی سفرهای جناب میرزابیگی....

سه شنبه 21 بهمن 1393

در چند ماه اخیر مرتب شاهد سفر جناب آقای محمد میرزابیگی به شهرها و استانهای مختلف بوده ایم و واقعا نمی دانیم ایشان هدفشان از این سفرها چیست؟

لذا تغعدادی سوال در ذهنم ایجاد شد اینجا می نویسم تا دوستانی که ایشان را می بینند بپرسند:

1-ایشان به عنوان معاون وزیر سفر می کنند یا رئیس سارمان نظام پرستاری؟ چون این دو پست در تقابل هم قرار دارند یکی باید پیگیر و مطالبه کننده ی حقوق پرستاران باشد و آن دیگری هم باید پاسخگوی این مطالبات، البته ما در الگو برداری توان عجیبی داریم و همانطور که سیستم بیمه ای و درمان کشور از اجرا و بازرسی و برنامه ریزی گرفته تا محاکمه و ... در اختیار پزشکان محترم است، پس چه خوب که ماهم پیگیری کننده و پاسخ گویمان یک نفر باشد!!!!!

2-ایشان چرا به جای ماندن در مرکز و پیگیری مطالبات بر حق پرستاران دوره افتاده اند و در شهرهایی که فکر می کنند هنوز کورسوی امیدی برای بقایشان متصور است خودشان را تخریب می کنند؟ البته ایشان مواردی را تبلیغ می کنند که دروغ محض است و پرستاران در جریان امور هستند و دروغشان یک متر هم راه نمی رود ، چون پرستاری دیگر آن پرستاری ساده لوح قدیمی نیست و در دورترین نقاط کشور هم اطلاعاتشان کافی است ولی نمیدانم چرا ایشان متوجه این موضوع نمی شوند؟

3- چرا حرفهای ایشان قبل و بعد از معاونت پرستاری وزارت بهداشت اینقدر ضد و نقیض هم است؟

4-هدف ایشان از این مسافرتها چیست؟آیا دلشان به حال پرستاری می  سوزد؟

آیا دلشان به حال وزارت تجارت پزشکان می سوزد؟

یا اینکه مجددا هوای رئیس شدن با دروغ و نیرنگ دارند؟

5- وقتی ایشان مسافرت هستند پژو پارس نظام پرستاری در خدمت خانواده شان است با راننده؟

6- چرا چند میلیارد از پرستاران که با شب بیداری وذره ذره آب شدن پول در می آورند چند سال پیش جمع کرده اند؟ راستی می شود اجازه بدهند بررسی شود که این پولها کجا رفته اند؟

7-راستی درآمدهای سازمان از قبیل درآمدهای آموزشی و رفاهی و حق عضویت و بنا سازی و بیمه و ... چه می شود؟

ضمن اینکه سالها و تا همین امسال هم سالی یک ونیم میلیارد بودجه از دولت گرفته اید؟ این پولها چه شده اند؟ سوال مهم دیگرم این است که پول موبایلهایتان را از جیب پرستاران پرداخت می کنید؟ پول گوشی تان را هم؟

8-چرا از پول پرستاران بر علیه خودشان استفاده می کنید؟

9-خدا را که قبول دارید، اما روز آخرت را چطور؟ فکر می کنید با پول پرستاران بشود آخرت را هم خرید؟ بعید نیست....

10-حرف زیاد داریم ولی ... شما سرتان را در برف کرده اید!!! حتما ماجرای سر در برف کردن را می دانید.

فقط یک پیشنهاد: آیا با یک بازرسی و حسابرسی که به درخواست همه ی پرستاران است توسط تیمی از نمایندگان پرستاری در همه ی جوانب نظام پرستاری موافق هستید؟!!!!

11-چرا با تمام توان برای تخریب پرستاری تبر می زنید؟ همه جای دنیا به سمت تخصصی کردن پرستاری رفته اند و شما طرحهایی برای احیای بهیار و ... دارید!!!

با این کار می خواهید نیروهای دانشگاه نرفته تربیت کنید که ادعایی نداشته باشند !!؟

چقدر مگر معاون وزیر خواهید بود؟

12- راستی خودتان بفرمایید اهداف سفرهایتان را.........

13-وقتی اعلام استعفای دروغینتان را شنیدم چند ماه پیش ، به دوستان گفتم این ناز کردن است مثل کسی که می خواهد برقصد و هی میگوید نه! اما دیدید که وزارت تحویلتان نگرفت و با ....... برگشتید سریع. حالا این برگشتن چقدر دوام می آورد؟

و چقدر این میز می ارزد؟ راستی به لغتنامه ی ذهنتان رجوع کنید و تعریف وجدان، اخلاق حرفه ای، تعهد، پایبندی به تعهدات و دینداری ... را مرور کنید!!!! شاید به دردتان خورد



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 21:55



یک بام و چند هوا ...

شنبه 18 بهمن 1393

وقتی پرستاران به وزارت بهداشت گفتند که چرا درآمد ما از سایر کشورها خیلی کمتر و کارمان چند برابر آنهاست فرمایش کردند که خودتان را با دیگر کشورها مقایسه نکنید.

اما شب قبل یعنی در برنامه ی نبض مورخه ی 17 بهمن نودو سه قائم مقام محترم وزارت بهداشت و همینطور جناب دکتر قاضی زاده نماینده ی محترم مجلس فرمودند که ما باید خودمان را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم!!!!!

بالاخره مقایسه بکنیم یا نکنیم؟ شما یک طرح شکست خورده از ترکیه را به عنوان الگو وارد کرده و تنها اقدامی که کردید افزایش تعرفه های پزشکی بوده!!! پس چرا به پرستاران هیچ توجهی نشده و تازه بگیر و ببندها را بیشتر کردید؟

برداشتهایم از برنامه ی دیشب را به شرح ذیل می گویم اگر دوستان برداشتهای دیگری دارند لطفا از بخش نظرات اعلام فرمایند(موافق یا مخالف):

1- انتخاب مهمانها هوشمندانه بود. جناب مهدس جعفرزاده عضو کمیسیون بودجه چون قبلا به عنوان منتقد حرفهایی زده بود که بی جواب مانده و جوابی نداشت جز خود محوری آقایان! دعوت شده بودند که این بار مقابل دو نفر شخص هماهنگ احتمالا محکوم شود تا آن برنامه ی قبلی هم فراموش گردد.

جناب دکتر قاضی زاده که گویا پسر عموی وزیر بهداشت هم هستند از کمیسیون بهداشت دعوت شده بودند تا در هماهنگی کامل با وزارت بهداشت از برنامه های قانون گریز وزارت بهداشت تمام قد دفاع کنند. ایشان گویا از دکتر حریر چی هم دل سوخته تر بودند به وزارت بهداشت!!!!! دکتر حریر چی هم که قائم مقام وزارت استو..

2-جناب دکتر حریر چی عزیز و دکتر قاضی زاده ی محترم! شما که می فرمایید بودجه ی وزارت بهداشت3% اضافه شده !!!آیا مبلغ ریالی واقع 3% افزایش داشته؟

بودجه ی شما بدون تفکیکبهداشت و درمان چقدر از نظر ریالی افزایش داشته؟ مگر 57% نبوده؟ بعد شما جزئ به جزئ می کنید بودجه را؟ وظیفه ی مجلس تخصیص  بودجه ی کلی است وتصویب قوانینی برای هزینه کرد آن..

الان پس حقوق کارمندان اصلا اضافه نشده و نمی شود و نخواهد شد، چون نرخ تورم بیش از 14% بوده و افزایش حقوق 14%

از طرفی هم شما می فرمایید آن 14 % تورم جزو افزایش بودجه نیست؟!!!!

3- شما چرا در صد بودجه را بکشورهای دیگر مقایسه می کنید؟ مبلغ ریالی را چرا مقایسه نمی کنید؟

فرض کنید قانونی در ایران بود که خانواده ها باید در آمدشان را درصدی بین اعضا تقسیم کنند مثلا 40% پدر، 30 % مادر و20% فرزندان پسر و 10% فرزندان دختر. در این صورت مبلغ ریالی متعلق به افراد مختلف در خانواده ها فرق داشت یعنی  خانواده ای که 2 میلیون درآمد داشت به پسرهایش 400 هزار تومان می رسید و در خانواد های با ده میلیون درآمد 2 میلیون تومان!!

درباره ی کشورها هم همین است، مبلغ ریالی 6/7 % ایران بسیار بالاتر از مبلغ ریالی 8% پاکستان است!

4-شما فرمودید ما پرداخت مردم را کم کرده ایم، خوب این مبلغ کم شده را چه کسی می پردازد؟بیمه ها که بیش از سهم خود نمی دهند و نمی توانند بدهند!! می فرمایید: دولت می دهد!!!!

شما که می گویید دولت! دولت از کجا می آورد؟ مگر جز بودجه های تخصیصی دولت اختیار برداشت از منابع را سر خود دارد؟

این منابع مال چه کسانی است؟

پول افزایش حاملهای انرژی، نان و میوه و .... چه کسانی می دهند؟

اگر تا سال قبل مردم فقط برای هزینه ی بیمارستان مشکل داشتند الان برای امرار معاش مشکل دارند!! برای نان شبشان محتاجند! شما از سر سیری حرف می زنید ولی مردم گرسنگی می کشند! از طرفی حرف اقتصاد مقاومتی پیش می آید ! از طرفی شما درآمدهای چند ده میلیونی همکاران تان را چند برابر افزایش می دهید!!!!

5-جناب دکتر قاضی زاده ی عزیز! من هم با شما موافقم که وزارت بهداشت هزینه کردش هوشمندانه بود، که از مراکز دولتی شروع کرد و از بستری! اما تحلیلتان را نمی پسندم. شما نماینده ی مردمی هستید که گاهی ساعتهای متوالی کار و اضافه کاری و کار زوری و اجباری و ...می کنند برای قوت لایموت (بخور و نمیر) .اما چرا وزارت از مراکز دولتی شروع کرد و بستری؟

اول اینکه تعرفه های مراکز خصوصی بالا رفت، مراکز خصوصی متعلق به خودشان است و خود وزیر بیمارستان چشم پزشکی نور را دارد! پس کسی نمی آید درآمد خودش را کم کند! پس نه تنها خصوصیها را دست نزدند بلکه درآمدهایش را بیشتر هم کردند!

اما بخش سرپایی برای آقایان جذابیتی نداردو حتی افزایش تعرفه ها در بخش سرپایی به طور میانگین بسیار کمتر از خدمات بستری است.

در بخش بستری با سه برابر شدن تعرفه ها به طور میانگین، درآمد به قدری بالا میرود که انگار چند ده بیمار وزیزت کنی. خوب کدامش مقرون به صرفه تر است؟

یعنی در هیچ بخشی مردم دیده نمی شوند و همه جا تجارتی جریان دارد با مال مردم، جان مردم و به کام دوستان...

6-جناب دکتر حریر چی عزیز! دروغ گو کم حافظه می شود ! شما چندین بار فرموده اید که نباید ما خودمان را با دیگر کشورها مقایسه کنیم(در پاسخ به مطالبات پرستاران)، اما خودتان می گویید ما باید با کشورهای منطقه مقایسه شویم!!

چرا درآمدها مقایسه نشود و پیشرفتها بشود!

ما ابن سینا و ابوریحان و.... داشته ایم، عربستان چه داشته؟

7-برون ده برنامه ی دیشب هم به نفع استاد معظم جناب آقای جعفرزاده بود و ایشان نشان دادند که مردم محورند. اعدادو ارقام ایشان دقیق بود و شما هر جا که کم می آورید می گویید دولت قبلی!!!!

دولت قبلی خیلی وقت است تمام شده! شما هم که چیزی در چنته ندارید و فقط تبلیغات می کنید!

رفتم موبایل بخرم موبایل فروش که دبیر هست شغلم را پرسید گفتم پرستارم! گفت: خوش به حالتان! عجب وزیری دارید! گفتم : بفرمایید با کمال میل تقدیم شما!اینها همه شوی تلویزیونی است وگرنه این فیش اول سال و این فیش این ماه من، ببین تغییری نداشته است!

8- گویا نشر اکاذیب در این مملکت جرم است! دروغهایی که به پرستاران گفته شده را از ابتدای سال تا کنون ببینید. آیا ما حق داریم بابت نشر این اکاذیب به دادسرا از دست شما شکایت کنیم؟ البته مبلغ جریمه اش برای شما چیزی نمی شود اما خوب....



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 10:12



کارنامه ی سال نود و سه

جمعه 17 بهمن 1393

سالهای سال است که روز میلاد بانوی صبر و پایداری، حضرت زینب کبرا را به عنوان روز پرستار به جشن می نشینیم و البته با وعده ، وعیدهای فراوان مسیولین دولتی و ... دل خوش به فردا می کنیم و اتفاقی نمی افتد.

به خاطر دارم که در بیمارستان امام رضای اسلامشهر نوبت من بود که نمونه ی داخلی اعلام شوم، برای روز پرستار جشنی گرفتند و هر سال به نمونه های داخلی یک ربع سکه می دادند(داخلی یعنی داخل بیمارستان و خارجی یعنی نمونه های کشوری سازمان تامین اجتماعی)، از بخت خوب ما آن سال از طرف شورای شهر اسلامشهر و فرمانداری و  و شهرداری هم افرادی در جشن حاضر بودند و اتفاقا هر کدام در جلسه و از تریبون اعلام کردند که به پرستاران نمونه سکه می دهند و مسئولان بیمارستان از دادن هدیه ای برای روز پرستار به هوای آن سکه ها به ما چیزی ندادند . حالا اگر شما آن سکه ها را که قرار شد مسئولان شهر بدهند دیدید ماهم دیدیم!!

اما همسرم هنوز هم گمان می کند که من سکه ی آن روز را طبق عادت دیرینه ام که هدایای چنینی را به افرادی می بخشیدم ، به کسی داده ام!!!!!

این قصه را گفتم بدانید که چقدر این وعده ی دورغ دادن در پرستاری ید طولایی دارد و مسبوق به سابقه است. امسال هم که دیگر شربت اندر شربت بوده است. از اول سال وزیر و معاونانش از نوع پرستاری و غیر پرستاری و قائم مقام و.... چه وعده ها که دادند و عمل نکردند و مردم را به گمان انداخته اند که حقوق پرستاران زیاد شده است.....

از این قضایا بگذریم، اما امسال سال متفاوتی در پرستاری بوده است. سالی پر از تنش و البته پر بار، سالی که می تواند صدها سال بعد مورد افتخار آیندگان این شغل قرار بگیرد البته اگر به بار بنشیند.

در اوائل سال نود و سه پرستاران بیمارستان امام خمینی تهران در اعتراض به شرایط سخت کاری خود که میدیدند چگونه حق مسلم مردم در برخورداری از مراقبتهای با کیفیت فدای تجارت برخی می شود، در دو مرحله در حیاط بیمارستان گرد هم آمدند و پیایند آن تجمع روز چهارم تیر حدود هفتاد پرستار مقابل مجلس بود که البته از نقاط سیاه سال پرستاری است.علت عدم استقبال از این تجمع، اعلام مخالفت دبیر کل خانه ی پرستار با این تجمع و حتی تجمع اول تیر بیمارستان امام خمینی بود، مخالفتی که نهایتا با تبعید ایشان طبق شهادت مترون مجتمع درمانی امام خمینی بر علیهشان همراه بود که البته این شهادت منطبق بر واقعیت نبود.

پس از خاموشی حرکت پرستاران بیمارستان امام خمینی،وزارت بهداشت که در طرح تحول سلامت پرستاران را کلا نادیده گرفته بود انتظار نداشت که با اعتراضات بعدی پرستاران مواجه شود ، ولی بعد از چهارم تیر گروههای پرستاری در فضاهای مجازی تشکیل شده و به صورت خودجوش اطلاع رسانی به پرستاران آغاز شد.به طوری که در حال حاضر در برنامه های مختلفی چون وایبر و ... چند صد گروه پرستاری پیوسته به هم تشکیل شده است.

در راستای این اعتراضات دو تجمع در تاریخهای هفتم آبان و بیست و سوم آذر اجرا شد که در تجمع اول حدود پاصد نفر و در تجمع دوم حدود هزارو پانصد نفر شرکت کننده بود و همانطور که مشاهده می شود از نظر آماری (کمی) پیشرفتها چشمگیر بوده است و از نظر کیفی هم می توان گفت که شور و اشتیاق و شرکت آگاهانه بسیار بالاتر بود.

شعور بالای اجتماعی و فرهنگ خاص و والای آنها اجازه نمی دهد که محل کار را ترک کنند و به خاطر خودشان سلامتی مردم را مورد استفاده ی صنفی قرار دهند. با توضیحات مختصر ابتدا به اقدامات انجام شده در نه ماهه ی اخیر و سپس به دستاوردهای این حرکت می پردازیم:

اقدامات انجام شده:

الف-تجمعها:

1-دو تجمع اواخر خرداد واول تیر بیمارستان امام خمینی تهران

2-تجمع چهار تیر مقابل مجلس با کمتر از هفتاد نفر

3-تجمع هفتم آبان مقابل مجلس با بیش از پانصد نفر

4-تجمع بیست و سوم آذر مقابل نهاد ریاست جمهوری با بیش از هزارو پانصد نفر

مکاتبات انجام شده:

1-نوشتن نامه به وزیر بهداشت.

2-نوشتن نامه ی سرگشاده به ریاست محترم جمهوری در دو درباره یبا امضای بیش از بیست و چهار هزار نفر.

3-ارسال بیش از هزار شکایت به کمیسیون اصل نود مجلس برای عدم اجرای قانون تعرفه گذاری.

4-نوشتن نامه به خدمت رهبر معظم مسلمانان جهان و شرح مشکلات پرستاری.

سایر اقدامات:

1-جلسه با بازرسی ریاست جمهوری درباره ی نامه ی اول دبیر کل خانه ی پرستار به رییس جمهور.

2-جلسه با دکتر نجفی مشاور عالی رئیس جمهور.

3-جلسه با دفتر برنامه ریزی استراتژیک ریاست جمهوری.

4-جلسات مختلف با رییس مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست جمهوری .

5-جلسات متعدد با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در شهرهای مختلف و تهران.

6-تحریم مراسم روز پرستار سال نود و سه به دلیل عدم اجرای وعده های داده شده.

7-حضور در برنامه ی ثریا واعلام واقعیتهایی هر چند اندک درباره ی مشکلات سیستم درمان.

8-نوشتن مقالات ونقدهای بسیار درباره ی معایب طرح تحول نظام سلامت.

 

دستاوردها:

بحث درباره ی دستاوردها کمی پیچیده است، ولی موارد شاخص را ذکر می کنم:

1-افزایش سطح اطلاعات جامعه ی پرستاری از قوانین این حوزه.

2-افزایش همبستگی بین پرستاران که روز به روز در حال افزایش است.

3-رفتن پرستاری به صدر اخبار حوزه ی سلامت که تاکنون هرگز سابقه نداشته است.

4- تکاپوی بیش از اندازه ی مسیولین برای افزایش اندک در حقوق و مزایای پرستاری.

5- ایجاد جو آگاهی پرستاران نسبت به شرح وظایفشان.

6-ایجاد جو قدرتمند برای پرستاری به طوری که برخلاف گذشته با هر توهینی به پرستاران از طرف هر کسی، برخورد می شود.

7-قول کتبی وزیر به کمیسیون اصل نود برای اجرای قانون تعرفه گذاری از اسفند ماه .

8-

ادامه دارد....



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 14:43



این روزها (2) مطلب ارسالی از nurse123

چهار شنبه 15 بهمن 1393

 سلام همکار خسته نباشی

می دانم این روزها سرت از همیشه شلوغ تر است درگیری ذهنیت از همیشه بیشتر

خستگی جسمی که دیگه همراه دائمی  من و تو شده دیگه گلایه کردن از مثل ناراحت کردن یک رفیق صمیمی می مونه

بگذریم ...........

گفتم درگیرهای فکریت بشتر شده یادم اومد آخه برای چی همه چیز که بر وفق مراد است و به قول شاعر همه چیز ارومه

در آستانه صد سالگی سیستم نوین پرستاری مشکلات پرستاری خوشبختانه یکی پس از دیگری داره حل میشه

دیگه الان که مثل صد سال پیش نیست که پرستارو  به خاطر اینکه از پزشک می خوادکه سر ویزیت بیمار بدحال حاضر بشه کتک ببزنن البته همون زمان هم گفتن درگیری فیزیکی نبوده و برخورد لفظی بوده  قبل از اون هم  یکی دیگه به پزشک گفته بود با کفش تو اتاق عمل نیا اونم که بر خورد حسی بوده  بماند خوبیش اینکه الان دیگه وضع فرق کرده .............................

می دونم این روزها سرت از همیشه مثل 100 سال پیش نیست

الان تنها مشکل پرستاری لباس فرم شه که با تدبیر دوستانمون تو نظام پرستاری حل شده  قراره روز پرستار امسال از                     دانش اموزا ن بخوان که بیان به ما گل بدن  نظام پزشکی به اعضاش بگه برید تو ایستگاه پرستاری به پرستارا تبریک بگین  بین خودتون همدلی ایجاد کنید

قراره امثال جشن آبرومندی بگیرند و به پرستارا و خانواده هاشون شام بدن احتمالا بلیط رایگان یک مسیر رفت و برگشت از منزل به محل کارهم تقدیم کنند . از رادیو تلوزیون  هم خواستن که این همه عزت و احترام به پرستاران رو در قسمتهای مختلف خبری صدا و سیما تو بوق و کرنا کنند و هی نشون بدن  

واقعا این روزها سازمان نظام پرستاری با همیاری معاونت پرستاری و تدبیر وزیر چه می کنن به قول روزنامه آرمان مستقیم بریم پاستور

اما تاجائی من میشناسمت دغدغه این روزهای تو این نیست

دغدغه این روزهای تو اینکه دوباره عید داره از راه میرسه ولی تو چرا عید که میاد پریشون میشی

دغدغه این روزهای تو اینکه دوباره تعطیلات از راه می رسه ولی تو چرا از تعطیلات بدت می یاد

باز هم با سوالات اضافی سرت و گرم کردم

اخه یادم رفت بگم ما پرستارا از تعطیلات خوشمون نمی یاد چون برای ما شنبه و  جمعه مفهومش یکیه .............................

اخه یادم رفت بگم ما پرستارا  از تعطیلات بیزاریم چون مردم از همه جا مونده به ما پناه میارن و ما برای حضور پزشکان بر بالین بیماران باید التماس کنیم

اخه یادم رفت بگم مردم وقتی به ما می رسند همهشون غصه دارند حتی اگر از مجلس شادی بیرون اومده باشند

اخه یادم رفت بگم ما پرستارا  عید و غیر عید نداریم

اخه یادم رفت بگم ما پرستارا ولی خانواده داریم و من تو از همین حالا داری بهانه جور می کنی چجوری به کودک خردسالمت بگی امسال هم سر سال تحویل باید با صدای ما همراه باشه تازه اگر بتونیم باهاش صحبت کنیم

داریم دنبال آسمون و ریسمون بهم می بافیم تا براش یک دلیل بیاریم چرا هر سال همه عید دارند و سر کار نمی رند اما  ما           می ریم بیشتر ازقبل هم می ریم .

داریم از همین حالا نقشه می کشیم چه جوری میهمانیهای خانوادگی رو بپیچونیم چون خسته و کوفته که به خونه بر می گردیم دیگه نای نفس کشیدن رو هم نداریم چه رسه به مهمونی

داریم فکر می کنم و چه دعایی بکنیم که مریض نشیم چون نهایتش استعلاجی در محل خدمته

و...............................

اما این روزها خبرهای دیگری هم هست

این روزها به پاس شکستن یک قرن سکوت و فریاد در برابر منفعت طلبی قشری 7 درصدی متهم به تنگ نظری شده ایم

این روزها به پاس سخن گفتن از حقوق  فراموش شده مردم متهم به بیماری شده ایم

این روزها وضع بهتر از قبل شده است قبلا تو کارها را انجام می دادی اگرچه دریافتی نداشتی اما دلت خوش بود که برای مردمت خدمت کرده ای ولی امروز تو کار انجام می دهی کسی دیگر پولش را از جیب مردمت بیرون می کشد .

این روزها قرار است نظام پرداخت سهم تو از کارت در تیم درمان مبتنی بر عملکرد باشد و از 110 امتیاز تنها 10 امتیاز برای کارت و تخصص توست 

این روزها تو باید اخلاق مدار باشی و لبخند بر لب داشته باشی هر چند تو باشی و یک بخش با انبوه بیماران

این روزها تو باید بخندی  جز تو چه کسی لایق خندیدن است

 تو باید خوشحال باشی جز تو چه کسی لایق خوشحال بودن است

چون این روزها تو خدا را در انتهای این مسیر دیده ای

پس زمزمه کنان خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار

اما یادت نرود که همان خدا گفته است  :             اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم

یادت نرود سوم اسفند بیائی ، تو بیا تا با من ماشویم ، قطره بیا تا با هم دریا شویم

 

 



نوشته شده توسط امیررضا در ساعت 17:29



واما بند 4 قانون ارتقای بهره وری...

شنبه 11 بهمن 1393

اخیرا مشاهده می شود که جناب معاون پرستاری وزارت بهداشت و نیز تعدای از حامیان چشم و گوش بسته ی ایشان که گویا روزیشان دست ایشان است، بهانه ای جدید را در اججرای طرح مبتنی بر عملکرد می آورند و حتی اخیرا رئیس شورای عالی

نظام پرستاری؛جناب یعقوب جعفری که ظاهرا انسانی خداترس و حق طلب به نظر می آیند نیز تحت تاثیر همین تبلیغات دقیقاهمان حرف را تکرار کرده اند.

اجرای طرح پرداخت مبتنی بر عملکرد در راستای اجرای اجرای بند چهار قانون ارتقای بهره وری کارکنان بالین و ... بوده است.

پس ابتدا این ماده ی 4 را ذکر میکنم:

4-مزایای این قانون به شاغلینی تعلق می گیرد که فقط در یکی از بخشهای دولتی یا غیردولتی مشغول خدمت باشند. روش پرداخت حقوق و مزایای آنها ترکیبی از از دو روش ثابت و مبتنی بر عمللکرد می باشد، به طوری که مبنای پرداخت در روش مبتنی بر عملکرد،تعرفه های خدمات به صورت کمی و کیفی و بر اساس فهرستهای ارزیابی خدمات می باشد.

تعرفه خدمات کمی ،مبتنی بر بسته ی خدمتی و شرح وظایف مشمولین این قانون بوده وتعرفه های کیفی مبتنی براستانداردهای روشهای کار (پروسیجر)قابل ارائه در هر ساعت بر اساس کدهای اخلاقی و منشور ارتباط با بیمار باشد.

اولین شرط این بند کار کردن در یک بیمارستان است.دومین شرط اجرای تعرفه هاست.سومین اصل رغایت استانداردهاست.

یعنی همین قانون هم در تضاد با فرموده ی حضرات و چیزی است که اینک به نام پرداخت مبتنی بر عملکرد قرار است اجرا شود.

توضیح اضافه ای نمی دهم چون همه چیز واضح است.

اما کاش قبل از بند 4 نگاهی هم به بندهای 1و2و3rقانون بهره وری داشته باشیم:

1-ساعت کا هفتگی شاغلین موضوع این قانون با توجه به صعوبت کار، سابقه خدمت و کار در نوبت کاریهای غیر متعارف،به تناسب در هفته حد اکثر هشت ساعت تقلیل می یابد.

تفسیر:

ساعت کار موظفی پرستاران را از چند ساعت در هفته محاسبه می کننددو باید قانونا از چند ساعت محاسبه کنند؟ آیا شغلی درتامین اجتماعی سخت و در دانشگاه علوم پزشکی غیر سخت است؟ البته توجه بفرمایید که در قانون مشاغل سخت مستقیما

نام وزارت بهداشت و درمان هم ذکر شده است و در قانون نحوه ی بازنشستگی....

و همچنین اینکه تامین اجتماعی هم هیچ امتیازی برای پرستاری از مشاغل سخت قایل نیست.

2-کارکنان بالینی بیمارستانهای روانی و سوختگی و مشمولین موضوع ماده ی (16) قانون سازمان نظام پرستاری شاغل در بخشهای دولتی و غیر دولتی از شمول ماده (75) قانون کار مستثنی می شوند.دولت می تواند مشاغل مزبور را جزو مشاغل سخت و زیان آور محسوب و از مزایای مواد (67) و (68)قانون مدیریت خدمات کشوری برخوردار نموده و علاوه بر مرخصی استحقاقی سالیانه ،حداکثر تا یک ماه مرخصی کار در محیطهای غیر متعارف به آنان اعطا نماید.

تفسیر:

مشاغل موضوع ماده ی 16 نظام پرستاری شامل اتباع ایرانی پرستار، بهیار، کاردان تکنسین اتاق عمل و کاردان تکنسین بیهوشی و رده های وابسته ی پرستاری می باشد.

درباره ی اینکه دولت هم این مشاغل را جزو مشاغل سخت و زیان آور شناخته و محاسبه می کند هم که مصوبه ی هیات دولت موجود است.

ماده ی 75 قانون کار درباره ی عدم کارکردن بانوان در مشاغل خطر ناک و... است.

وماده ی 67 و 68 قانون مدیریت خدمات کشوری درباره ی مرخصیهای کارکنان می باشد.

بقیه ی تفسیرش بماند برای خود همکاران...

3-دولت می تواند ساعات کار بخشهای دولتی و غیر دولتی در نوبتهای شب وایام تعطیل را با ضریب 1/5 و در نوبت عصر با ضریب 1/2محاسبه نماید و همچنین مشمولین این ماده اجازه کار بیش از دوازده ساعت متوالی را ندارند و می توانند حداکثر معادل نصف ساعت کار موظف ماهانه، با توافق کارفرما اضافه کار انجام دهند.

تفسیر:

این بند نیاز به تفسیر ندارد و همه چیزش واضح است.ولی محض یادآوری می گویم که اولا ضریب عصر حذف شده است.

دومااضافه کاری اجباری تا صدوهفتادوپنج ساعت انجام می شود.

در خاتمه می خواهم بگویم هر گاه در یک سیستم بخواهد باری اضافه بر دوش کارمندی بنهند ، قطعا به وی امتیازاتی می دهند.

اما همانطور که می بینید پرستاری از شغل سخت بودنش فقط بیماری و ناتوانی و بدختیهایش را می بیند و از مزایایش خبری نیست و تازه قوانینش را فقط از قسمتی که به ضرر پرستار هست و وی را بیشتر تحت فشار می گذارد اجرا می کنند . البته هرجا هم لازم به فشار مضاعف و زورگویی باشد اصلا قانون محلی از اعراب ندارد. یاد ماجرای نامه نوشتن غضنفر به امام رضا(ع)افتادم که نوشته بود: یا امام رضا!  به من کمک کن کار خوبی پیدا کنم و زن خوب و بچه ی خوب و پول زیاد.... ودر آخر بمیرم. یک باره کسی از کنارش گذشت و زیر پایش لرزید فکر کرد زلزله شده است. فریاد زد: یا امام رضا! نامه را برعکس گرفتی! فدایست شوم مرگ آخر همه بود!!!!!

پایدار باشید



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 19:29



بازنشستگی پیش از موعد و شکایت به دیوان عدالت اداری

پنج شنبه 9 بهمن 1393

اعلام تعارض آراء صادره از شعب 22 و 23 دیوان عدالت اداری



شماره هـ/87/
1011 10/1/
1388
تاریخ: 18/12/1387 شماره دادنامه: 865 کلاسه پرونده: 87/1011
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: خانم کبری عسگریان.
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب 22 و 23 دیوان عدالت اداری.
مقدمه: الف ـ شعبه بیست و سوم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 85/1273 موضوع
شکایت خانم کبری عسگریان به طرفیت امور بازنشستگی سازمان بهداشت، درمان استان
مازندران بخواسته برقراری سنوات مشاغل سخت و زیان‌آور به شرح دادنامه شماره 530
مورخ 11/3/1387 چنین رأی صادر نموده است، خوانده در لایحه شماره 264 مورخ 1/2/1386
ضمن بیان ایراداتی بر ادعاهای شاکیه مبنی بر عدم اطلاع از قانون و اجبار بر تقاضای
بازنشستگی با اشاره به تقاضای شخصی شاکیه شکایت را غیروارد و تقاضای رد آن را
نموده است. با عنایت به محتویات پرونده و ملاحظه شرح شکایت و بررسی اسناد و مدارک
ابرازی و لایحه دفاعیه و با توجه به خواسته مطروحه، نظر به اینکه سخت و زیان‌آور
بودن شغل شاکیه می‎بایست به تایید کمیته استانی برسد تا قابل محاسبه گردد و چون
شاکیه در این خصوص دلیلی ارائه نکرده است، شکایت غیرموجه تشخیص و رأی به رد شکایت
صادر و اعلام می‎گردد. ب ـ شعبه بیست ودوم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 85/
1100 موضوع شکایت خانم طلعت حلاجیان به طرفیت امور بازنشستگی سازمان منطقه‎ای
بهداشت و درمان استان مازندران به خواسته برقراری سنوات مشاغل سخت و زیان‌آور به
شرح دادنامه شماره 1044 مورخ 15/7/1386 چنین رأی صادر نموده است، مشتکی‌عنه اظهار
داشته است، شاکیه به علت مشکلات خانوادگی تقاضای بازنشستگی زودرس داده با تکمیل
فرم تکمیلی پرداخت کسورات سنوات ارفاقی را از خود سلب کرده است و براساس ماده
واحده قانون بازنشستگی مربوط به شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور افزودن سنوات ارفاقی
از اختیارات دستگاه خواهد بود، لذا تقاضای شاکی با عنوان بازنشستگی زودرس بوده است
تقاضای رد شکایت وی را دارم. دیوان از بررسی اوراق پرونده اولاً شغل شاکیه از مشاغل
سخت و زیان‌آور است. ثانیاً، بعلت عدم موافقت مقام مافوق از بازنشستگی وی، بناچار
از فرد سلب حق نموده است که این سلب حق درحالت اضطرار بوده و اثرحقوقی برآن مترتب
نیست. ثانیاً مشتکی‎عنه دلیل ادعای خود را پیوست نکرده است از طرفی اخذ تعهد از
مستخدم بر اسقاط حقوق قانونی خود توجیه‌پذیر نیست. لذا شکایت وارد تشخیص لذا به
استناد بخشنامه 5214/185 مورخ 8/2/1378 و دستورالعمل نحوه بازنشستگی و محاسبه
سنوات ارفاقی مربوط به مشاغل سخت و زیان‌آور پرستار و بهیار و تبصره 4 مربوط به
کسور بازنشستگی مربوط به شاغلین سخت و زیان‌آور حکم به ورود شکایت شاکیه و الزام
اداره مشتکی‎عنه به اعطای سنوات ارفاقی با اعمال تبصره 4 مربوط به کسور بازنشستگی
صادر و اعلام می‎گردد. ج ـ شعبه بیست و دوم در رسیدگی به پرونده کلاسه 86/1619
موضوع شکایت خانم سکینه نیاستی به طرفیت امور بازنشستگی سازمان منطقه‎ای بهداشت
درمان استان مازندران به خواسته برقراری مشاغل سخت و زیان‌آور به شرح دادنامه
شماره 671 مورخ 27/3/1387 چنین رأی صادر نموده است، طرف شکایت اعلام داشته است،
شاکیه با درخواست تقدیمی، حقوق احتمالی خود را اسقاط نموده است و لذا شکایت وی
غیروارد است. با عنایت به مستندات ابرازی از جانب طرف شکایت نظر به اینکه اولاً
قیدی دال بر اسقاط حقوق متعلقه قانونی به شاکیه در آن وجود ندارد. ثانیاً، شاکیه
مشمول تبصره 2 ماده 2 قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری
می‎باشد. بنابراین شکایت شاکی وارد تشخیص و به استناد قانون مذکور و مواد 13 و 22
قانون دیوان عدالت اداری حکم به ورود شکایت دال بر احتساب سنوات مشاغل سخت و
زیان‌آور صادر و اعلام می‎گردد. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با
حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علی‎البدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و
انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می‎نماید.

رأی هیأت عمومی
الف ـ تعارض در مدلول دادنامه‎های فوق‎الذکر محرز بنظر می‎رسد. ب ـ مطابق تبصره 3
ماده واحده قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی و
معلولین عادی و شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور مصوب 1367 « شاغلین مشاغل سخت و
زیان‌آور که وظایف مربوط به شغل آنان باعث بروز ناراحتی‎های جسمی و روحی می‎گردد،
می‎توانند با داشتن حداقل بیست سال سابقه خدمت براساس درخواست کتبی خود با حداکثر
پنج سال ارفاق بازنشسته شوند.» نظر به صراحت ماده واحده قانون فوق‎الذکر مبنی بر
عدم شمول مقررات آن به کارگران مشمول قانون کار و اینکه تشخیص و تایید کمیته
استانی ناظر به مشاغل سخت و زیان‌آور کارگری بوده و منصرف از سایر مشاغل سخت و
زیان‌آور می‎باشد و شغل شاکیان به عنوان پرستار از جمله مشاغل سخت و زیان‌آور
اعلام گردیده است و نتیجتاً در اجرای تبصره 3 ماده واحده مزبور ذیحق به استفاده از
حداکثر پنج سال خدمت ارفاقی بوده‎اند، بنابراین دادنامه شماره 671 مورخ 27/3/1387
شعبه 22 دیوان در حدی که مبین این معنی است، موافق اصول و موازین قانونی می‎باشد.
این رأی به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب
دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط در موارد مشابه لازم‎الاتباع است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری ـ رهبرپور

همکاران محترمی که در دانشگاههای علوم پزشکی یا سازمان تامین اجتماعی بیست سال سابقه ی کار پرستاری دارند برای بازنشستگی می توانند به دیوان عدالت اداری شکایت نموده و با ارائه ی مدارک ذیل حکم بازنشستگی دریافت کنند. چنانچه شعبه ای از دیوان حکم به صدور حکم بازنشستگی نداد می توانند با ارائه ی کپی این حکم به هیات عمومی دیوان شکایت کرده و تعارض در آرای صادره را اعلام نموده و حکم بگیرند.در صورت نیاز به مشاوره تماس بگیرید یا ئر بخش نظرات، ارسال بفرمایید.

با امید به پیروزی



:: موضوعات مرتبط: قوانین مرتبط با پرستاری، ،

نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 23:52



بررسی جامعه‌شناختی رابطه بین حرفه‌ای پرستار و پزشک

پنج شنبه 9 بهمن 1393

A0295188.jpg

همه تحقیقات از یک مساله تحقیق آغاز می‌شود. این مساله گاهی ممکن است اساساً یک حوزه ناآگاهی از واقعیت باشد. چنانکه نقطه شروع این مطالعه، تنها آگاهی درباره کیفیت رابطه بین‌حرفه‌ای پرستار ‌و پزشک بوده که پاسخ آن اساساً توصیفی خواهد بود

، اما بهترین تحقیق جامعه‌شناختی از مسایلی آغاز می‌شود که در عین حال معما هستند.
 معما فقط فقدان اطلاعات نیست، بلکه شکافی در فهم ماست. بخشی از مهارت تولیدِ پژوهش ارزنده جامعه‌شناختی، به ما کمک می‌کند به جای آنکه رویدادها را تنها برحسب صورت ظاهرشان بپذیریم، بفهمیم چرا آنها آن گونه که در عمل اتفاق می‌افتند، رخ می‌دهند(گیدنز،1384: 717-716). نگاه جامعه‌شناختی فراتر از صورت ظاهری تعاملات بین‌حرفه‌ای پرستار و پزشک، به زوایای پنهان این رابطه نظر دارد. تاکنون تخیل جامعه‌شناختی، عوامل اجتماعی فرهنگی متعددی را در الگوبندی روابط حرفه‌ای به ویژه بین دو جنس، به اذهان متبادر ساخته است. اندیشمندان اجتماعی معتقدند عوامل اجتماعی ‌فرهنگی بر فرآیندهای دگرگونی ارتباطات حرفه‌ای در محیط کار تاثیر زیادی دارند. شیوه‌های زندگی ما در جوامع امروزین بیش از پیش به جای برخورداری از پشتوانه‌های اقتدار سنتی، مستلزم داشتن یک اساس عقلانی است. آرمان‌های بهبود زندگی فردی، برابری و مشارکت دموکراتیک، عمدتاً پدیده‌هایِ نشانگرِ بازنگری دایمی در شیوه‌های زندگی و روابط بین دو جنس، به منظور بهبود ‌بخشی زندگی بشرند.
عامل مهمی که بر ویژگی و سرعت تغییر موثر است، ماهیت نظام‌های ارتباطی در خانواده و محیط کار و جامعه است که شکل دهنده ساختار اجتماعی قدرت در سه سطح، یعنی ساخت نهادی، ساخت رابطه‌ای و ساخت تجسدی و همچنین نظم دهنده کنش کنشگران در روابط بین حرفه‌ای است.

دیری است که تفکیک جنسیتی در بین و درون مشاغل پزشکی و پرستاری، زمینه مطالعاتی چند قرار گرفته و بیشتر منازعات این ترکیب، جنسیتی‌(1) شناسایی شده است. ساختارهای پدرسالارانه به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل تفکیک جنسیتی و تنازعات حرفه‌ای در حوزه مراقبت و درمان ‌شناخته شده‌اند. همچنین نظریه‌پردازی‌ها در خصوص تبعیضات جنسیتی ‌قدرتی، استقلال حرفه‌ای و کاهش فشارهای روانی پرستاران و نیز اهمیت مشارکت مطلوب آنان در ساختار سلامت، فصل جدیدی از مطالعات نظری و تجربی را به سوی اجرای نقش حرفه‌ای پرستاران سوق داد. این مطالعه با ورود به دو حوزه جامعه‌شناسی پزشکی و جامعه‌شناسی اشتغال زنان به‌ شناسایی الگوهای روابط بین حرفه‌ای پرستار- ‌پزشک از شکل سنتی (فرو دست- ‌فرادست) تا حالت گذار (وابستگی- ‌استقلال) و نهایتاً الگوی قانونی ‌عقلانی (همکاری و مشارکت) و عوامل زمینه ساز این تبعیضات و یا تعادل اقتدار حرفه‌ای می‌پردازد. امروزه، نقش و انتظاراتِ افراد و گروه‌ها، «به سرعت دستخوش تغییرات اساسی می‌شود. این تغییرات از ساخت پیشین جامعه به ساخت جدید منتقل می‌شوند. در این بین پرستاری نیز دیگر به فعالیت‌های دستیارانه پرستاران در بیمارستان‌ها، تحت عنوان مراقبت‌های پرستاری محدود نمی‌شود. این حرفه به‌خصوص با وظایف نوین پیشگیری، به‌صورت یک خدمت اجتماعی در آمده است»(محسنی، 1385:252)، که در کنار سایر عوامل علوم پزشکی و پیراپزشکی به عنوان صنعت تولید و حفظ سلامت جامعه اهمیت روزافزون یافته است. در بررسی جایگاه کنونی پرستاران در جامعه از منظر انتقادی، دیدگاه‌های تازه‌ای پیرامون کیفیت رابطه بین حرفه‌ای پرستار ‌پزشک با‌گرایش به لزوم اقتدار حرفه پرستاری و رعایت توازن قدرت بین این دو حرفه مطرح شده است، اما مطالعات تجربی نشان داده، حرفه پرستاری به عنوان یک تخصص چند گانه برای تکمیل و ایفای دقیق نقش خود با دو مساله مهم مواجه است:
 تقابل نقش پرستار و پزشک در سیستم‌های مراقبتی سلامت، به گونه‌ای که این تنش به‌صورت یک منشاء نگران‌کننده دایمی در مشارکت پرستاران به شمار می‌آید.
 وجود پندارهای قالبی منفی در خصوص منزلت پایین حرفه پرستاری در جامعه که به واسطه آن چشم‌اندازهای مطلوبی برای ارتقا و پیشرفت این حرفه دیده نمی‌شود (Sirota،2007:52).
امروزه نظام‌های نوین سلامت در دنیای غرب ابعاد چندگانه این ارتباط را بسیار مورد توجه و مطالعه قرار داده‌اند و بر کیفیت مطلوب تعامل پرستار و پزشک، به عنوان یک عامل مهم در ابقای و حفظ پرستاران در محیط‌های بیمارستانی و حصول برآیندهای مثبت خدمات سلامت، در جهت بهبود سریع‌تر و کامل‌تر بیماران تاکید می‌شود. در تبیین تعارض موجود بین پرستار و پزشک، به عوامل مهمی چون نگرش‌های متباین پرستاران و پزشکان در مورد همکاری گروهی، تفاوت‌ها در حوزه‌های منزلت و اقتدار، مسوولیت‌ها، جنسیت، آموزش، فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌های آنان و پندارهای قالبی توجه شده است. از یافته‌های تحقیقاتی که به نقش پندارهای قالبی در فرودستی منزلت اجتماعی پرستاری، در برابر فرادستی سلطه و حاکمیت پزشکی تایید می‌کنند، می‌توان به مشکلات بنیادی این حرفه نوپا واقف گشت(Carpenter,1995:151).
پورتر(1991) معتقد است: «محرومیت زنان در تبعیض حرفه‌ای تا‌ اندازه‌ای چشم‌گیر است که به‌رغم افزایش اخیر شمار زنان وارد شده به دانشگاه‌های پزشکی، همچنان تا حدود زیادی حوزه قدرت در دست مردان باقی مانده است و این امر به درجه دموکراتیزه شدن روابط پرستار و پزشک کمک چندانی نکرده است.» همچنین، او مدعی است که این مساله در قشربندی عمودی درون حرفه‌ای نیز تصدیق می‌شود، چنانکه زنان به نسبت بسیار کمتری از مردانِ همتایشان در پست‌های ارشد قرار می‌گیرند، در حالی که شمار مردان وارد شده به حرفه پرستاری به طور قابل توجهی از تعداد زنانی که به پزشکی وارد شده‌اند کمتر بوده، اما سرنوشت این اقلیت کوچک مردان به طور چشم‌گیری فرخنده‌تر از زنان همتایشان در پزشکی بوده است(Porter،1991: 308).
فرانسواز گونه، در انعکاس این جریان وجود یک بحران بیمارستانی را، به ویژه در سطح روابط کاری پرسنل، پایة کار خود قرار می‌دهد(آدام و هرتسلیک،1385: 141-140). به نظر می‌رسد، همین کوشش‌ها در بررسی تعارضات میان فردی و برآیند منفی خدمات سلامت در بیمارستان‌ها بود که نیاز به ساختاربندی جدیدی در سازمان کاری بیمارستان‌ها و برقراری روابط همکاری در میان حرفه‌ها را برجسته ساخته است. امروزه توجه به مساله موردنظر، با اهمیت روز افزونی که ائتلاف گروه‌های کاری پرستار و پزشک در برنامه‌های اصلاحی ارتقای سلامت جوامع پیشرفته پیدا کرده است، حایز اهمیت فراوان می‌باشد. چنان که مطالعات بسیاری تعامل مطلوب بینا حرفه‌ای پرستار ‌پزشک را تنها در الگوی مساوات‌گرای اقتدار حرفه‌ای و استقلال عمل میسر دانسته‌اند. بررسی‌های تجربی فیچمن(2002)، روزن استاین(2002)، اسپنس لاسچینگر(2001)، شامی اَن(2001) و تامسون(2001) از جمله بررسی‌هایی می‌باشند که «اجرای نقش حرفه‌ای» را واجد اثر مهم‌تری از حقوق و مزایای مادی شغلی، بر ابقای پرستاران در محیط‌های کاری به شمار آورده‌اند(Thomson،2007:87).  لزوم توجه جدی به این امر با نگاهی به یافته‌های ذیل به خوبی قابل درک است. سیرُتا  اذعان می‌کند: « 70 درصد از 2455 مورد از وقایع ناخوشایند گزارش شده در کشیک‌های بیمارستانی، ناشی از  ضعف ارتباط بین پزشک و پرستار بوده است»(Sirota،2007:55). علاوه بر این، برآوردهای تخصصی نشان داده است: اگر مشارکت مطلوب پرستاران در مراقبت‌های اولیه فراهم گردد، سالانه بیلیارد‌ها دلار سرمایه ذخیره می‌شود. این امر به‌خصوص در درمان بیماری‌هایی چون سرطان، بیماری‌های قلبی عروقی، دیابت، کودکان و بیماری‌های روانی ضرورت ویژه‌ای دارد. همچنین نقش پرستاران در حفظ سلامت افراد در شرایط خاصِ روستاها و مناطق دور افتاده حایز اهمیت بسیار است. در این برآورد، هزینه‌های آموزش، خسارات ناشی از ترک تحصیل و تغییر رشته دانشجویان پرستاری، پرستاران فرسوده‌ای که یا ناکارآمد و اختلال آفرین عمل می‌کنند یا به ترک حرفه خویش تن می‌دهند، تحمل هزینه‌های منتج از اشتباهات و نقصان‌های درمان، بهبود ضعیف بیماران یا وخیم‌تر شدن وضعیت جسمی و روحی آنان، طولانی‌تر شدن زمان بستری در واحدهای مراقبت و درمان و در نهایت مرگ بیماران همگی در محاسبه مجموع هزینه‌های سنگین درمانی، اقتصادی، آموزشی و اجتماعی جای می‌گیرند(Kassier،1994:204-5). مساله به آن جا بر می‌گردد که تا چندی پیش پرستار در بیمارستان به عنوان یک نیروی کمکی برای پزشک تصور می‌شد و این شیوه نگرش ایجادکننده رابطه رییس و مرئوس در بیمارستان بود، اما امروزه در کشورهای پیشرفته، این طرز تلقی از خدمت پرستاری از میان رفته است. در گذشته، به علت وجود نظام سلسله مراتب و یک جانبه بودن خطوط ارتباطی و تصمیم‌گیری در بیمارستان، همه کارکنان بیمارستان زیر نظر پزشکان انجام وظیفه می‌کردند، اما سازمان جدید بیمارستان حکم می‌کند که خطوط ارتباطی در تمام سطوح از سلسله مراتب بیمارستان جریان داشته باشد(محسنی،1385: 256-255). نوپایی حرفة پرستاری حداقل در سطح اغلب کشورهای در حال توسعه، ضرورت تطابق آن با شرایط جدید جامعه را مطرح می‌کند. از سوی دیگر، پرستاران به علت اشتغال به یک حرفة حساس با فشار روانی ‌جسمی (استرس) مواجه هستند تا حدی که برخی کارشناسان استرس را جزء‌شناخته شده‌ای از حرفة پرستاری تلقی می‌کنند. ارتباط این حرفه از نظر استرس زایی با مسایلی مانند سرطان و بیماری ایدز، موضوع مطالعات متعددی قرار گرفته است(محسنی،1385: 259-258)، که به مرور زمان و با مطالعات تجربی جدید بر عوارض و عواقب ناگوار شغلی مورد‌شناسایی قرار گرفتة آن افزوده می‌شود. در نتایج بررسی نگرش دانشجویان پرستاری دانشگاه‌های علوم پزشکی شهر تهران نسبت به حرفه خویش، آمده است: «تنها 18 درصد آنان نظر مثبت ارایه داده و مابقی تمایل به تغییر رشته یا ترک حرفه خویش داشته‌اند.» و از جمله مهم‌ترین دلایل اولویت‌بندی آنان می‌توان، نداشتن پایگاه اجتماعی مثبت، نگرش منفی افراد گروه پزشکی نسبت به حرفه پرستاری و وجود شکاف طبقاتی بین پزشکان و پرستاران را برشمرد(جولایی،1385). به نظر می‌رسد، این تحقیق و بررسی مشابه آن (مختاری،1379) بیانگر جایگاه حرفه‌ای نامطلوبی است که پرستاران را در تنگناهای حرفه‌ای و ارتباطات بیناحرفه‌ایِ تنش‌زا قرار داده است. مطالعات موردی دیگر، رابطه پرستارـ پزشک را در سطح نامطلوبی ارزیابی کرده‌اند و نیز این مساله را با متغیر جنسیت دارای رابطه معنا دار‌شناخته‌اند (آقاملایی،1386)(نوروزی تاجر،1386). مصاحبه‌های اکتشافی این تحقیق نیز، در محیط‌های نمونه بیمارستانی، شواهدی را بر این مساله در تعاملات بیناحرفه‌ای پرستار و پزشک داشته است. یافته‌های پژوهشی دیگر، به پایین بودن منزلت اجتماعی پرستاران به دلیل برخی باورها و برداشت‌های غلط اجتماعی تاکید دارد(کرمی،1383)(محسنی،175). همچنین، بر اساس تجارب کاری چند ساله در مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و برخی شواهد موجود (نصر آبادی،1381) به نظر می‌رسد، عدم تقارن و نابرابری قدرت و اقتدار حرفه‌ای در بین این دو حرفه را، می‌توان به عنوان یکی از عوامل فرسودگی روانی پرستاران و مانع جدی در برابر ایفای نقش موثر حرفه پرستاری و نیز نقصان در حفظ و ابقای آنان در محیط کار‌ شناخت که البته در نهایت، به کاهش برآیند خدمات درمان و مراقبت منتهی می‌شود. بنابراین کاربرد چنین مطالعاتی، در‌ شناسایی عوامل موثر بر تعاملات مثبت و منفی بین حرفه‌ای بسیار حایز اهمیت است و می‌تواند در جهت همکاری مساوات‌گرایانه و رفع مساله تبعیضات جنسیتی ‌قدرتی، استقلال حرفه‌ای و کاهش فشارهای روانی پرستاران زن و در ابقای آنان، با انگیزه‌های مثبت و کارآفرین مفید واقع شود تا نهایتاً در چرخه تولید سلامت جامعه و بهینه‌سازی نیروی انسانی تاثیر گذار باشد،  لذا پرسش اساسی این‌گونه شکل گرفت: بر اساس نگرش‌های پرستاران و پزشکانِ جامعه آماری این تحقیق، کیفیت رابطه بین حرفه‌ای پرستاران و پزشکان بر کدام یک از الگو‌های مطرح (فرودست ‌فرادست وابستگی ‌استقلال و همکاری و مشارکت) منطبق است؟ در این راستا، بر اساس ادبیات موضوع و مطالعات تجربی پیشین، متغیر وابسته، یعنی کیفیت رابطه بین حرفه‌ای پرستار ‌پزشک، در سه الگوی رابطه‌ای 1-فرودست ‌فرادست 2- وابستگی ‌استقلال 3- همکاری و مشارکت در تصمیم گیری، تعریف می‌شود که شاخص‌های ناهمگنی عمودی و همگنی افقی در ساخت رابطه ایِ پرستارـ پزشک را می‌سازند که به شرح زیر مبتنی می‌باشند.
 الگوی فرودست ‌فرادست: بوردیو معتقد است، فضای جایگاه اجتماعی در دوران معاصر به وسیله دو قاعدة متمایز متداخل یعنی سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی سامان داده می‌شود. توزیع این دو سرمایه مشخص کننده و معرف جریان‌های مخالفی است که خطوط اصلی شکاف و تضاد را در جوامع پیشرفته مستحکم کرده و از آن حمایت می‌کنند. در اولین تقسیم‌بندی که شکلی عمودی دارد، کنشگرانی که مقادیر زیادی از هر یک از سرمایه‌ها را در اختیار دارند، یعنی طبقه فرادست، در تقابل با کنشگرانی که مقادیر زیادی از هر یک از همه سرمایه‌ها محرومند، یعنی طبقه فرودست قرار می‌گیرند(استونز، 1385: 341-340). مطابق نظر فریدسون (1970) یکی از نظریه‌پردازان مفهوم تسلط حرفه ای، در الگوی سنتی اقتدار، قدرت پزشک دو بعد یافته است. یک، اقتدار به معنای توانایی کنترلِ فعالیت‌های کاری خود و دیگری سلطه، یعنی قدرت کنترلِ کارِ سایر مشاغل در حوزه مراقبت سلامت (Annandale:1998:224). در این الگو پزشک دارای یک نقش فعال و مسلط بر کار خود و نیز واجد قدرتِ کنترل بر کار پرستار می‌باشد، اما در مقابل، پرستار، نقشی منفعل، تابع و احتجاجی داشته و تنها بر اساس دستورات پزشک عمل می‌کند.
الگوی وابستگی ‌استقلال:  این الگویی است که در مسیر گذر از اقتدار سنتی پزشک به نوعِ اقتدار عقلانی ‌قانونی(2) شکل می‌گیرد. در این مدل، پرستار در عین توانمندی لازم برای ایفای مستقل نقش حرفه‌ای همچنان وابسته به پزشک، بدون اعلام نظر و ارزیابی تخصصی به شیوه الگوی پیشین عمل می‌کند. در این الگو به نظر می‌رسد، در واقع مانع جدی استقلال عمل پرستار، عدم توانمندی او نیست، بلکه عدم شکل‌گیری خودآگاهی حقیقی یا وجود خودآگاهی کاذب است. چنان که در نتایج مطالعات تجربیِ پورتر (1996) و سیرُتا (2007) گزارش می‌شود، این موضوع موجب شده پرستاران در عین باورشان نسبت به تخصص ویژه خود، هنوز احساس کنند، نیازمند احترام و متابعت از پزشک هستند (پورتر : 2005)، (سیورتا، 54: 2007).
 الگوی همکاری و مشارکت: این الگو، نماد حاکمیت اقتدار عقلانیت وبری است که به جای استقرار قدرت‌های ناهمگن در الگوهای پیشین، پزشک و پرستار ضمن مذاکره مطلوب، مرزهای حرفه‌ای مستقل یکدیگر را به رسمیت‌شناخته و برای حصول نتایج بهینه در عرصه تامین سلامت بیمار، بنا به تخصص خویش، در تصمیم‌گیری‌ها نقش تعیین کننده‌ای ایفا می‌کنند و ضمن مشارکت، هر یک در تامین سلامت بیمار دارای حوزه تشخیص، اقدام و مسوولیت معینی ‌شناخته می‌شوند (,2007:94  (Thomson. تشخیص پرستاری(3)، به عنوان عرصه استقلال نظر و عمل پرستاران می‌باشد، که البته مبتنی بر نظریات موجود در الگوی فرآیند پرستاری در مدل ناندا می‌باشد. این الگو نیز، خود بر اساس استاندارد عملکردِ پرستاری، از طرف انجمن پرستاری آمریکا مطرح شده است (خادم‌الحسینی: 1378).
  ادامه از صفحه4
با استخراج مدل‌های تعاملی،در این راستا کوشش شد، پس از مطالعات کیفی مقدماتی، به کمک روش پیمایشی در بیمارستان‌های تابعه دو دانشگاه بزرگ علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی (واقع در شهر تهران)، به نمایی هرچند تقریبی از ساختار ارتباطات شغلی بین حرفه‌ای پرستار ‌پزشک در جامعه آماری موردنظر دست یابیم. یافته‌ها نشان داد در جمعیت آماری مورد بررسی، بر اساس نظرات پزشکان و پرستاران بیش از همه حاکمیت الگوی وابستگی ‌استقلال و سپس الگوی فرودست- فرادست و کمتر از همه الگوی همکاری و مشارکت بوده است، لذا به نظر می‌رسد روابط بین‌حرفه‌ای پرستار و پزشک در نمونه مورد مطالعه، تا حد زیادی به‌صورت عمودی و در شرایط عدم تقارن قدرت حرفه‌ای و نیز در حالت گذار از زمینه‌های سنتی به مدرن قابل تعریف است. در این تحقیق سومین الگو، یعنی همکاری و مشارکت حاکمیت کم‌رنگ‌تری نسبت به دو الگوی اول داشته، اما نمود آن می¬تواند، به خوبی نشان تغییراتی باشد که در ساخت رابطه‌¬ای پرستار و پزشک در حال وقوع است. چنانکه «پورتر» نیز در بررسی فرآیند قدرت و نسبی بودن آن اشاره داشته اگرچه روابط سلطه هنوز به کار می‌¬رود، اما این روابط به صورت متفاوتی مطابق با شرایط ویژه حوزه درمانی تغییر یافته است، البته بیشتر درون فرآیندهای تصمیم‌¬گیری غیررسمی نه نوع رسمی آن.
امروزه اندیشه ارتقای سلامت از راه پیشگیری و مراقبت در نظام¬‌های نوین سلامت به تغییر خدمات پرستاری و اصلاح نگرش‌های برتری درمان بر مراقبت تاکید دارد. چنانکه ارزش¬‌های نوینی نسبت به اهمیت مراقبت و منزلت حرفه‌ای و اهمیت استقلال حرفه¬‌ای پرستاران در حال شکل‌گیری است. ظهور برخی واکنش‌های فعالانه و انتقادی پرستاران در این تحقیق و مطالعات دیگر نیز، نمودی از تحولات فرهنگی اجتماعی و حرفه‌ای جوامع روبه رشد و در حال گذار می‌باشد که در دیالکتیک تعاملات ساختاری و کنشی، ساخت یابی نوین نقش‌ها، تغییر منزلت‌ها و موازنه قدرت بین دو جنس را تجربه می‌کنند.
پی نوشت:
1. تمایز  مفهومی  دو  واژه جنس و جنسیت دارای اهمیت زیادی است، زیرا بسیاری از تفاوت‌های روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی بین زنان و مردان دارای منشا زیست شناختی نیست.  در حالی که جنس (sex) به تفاوت‌های زیست شناختی و کالبد شناختی میان زنان ومردان (تفاوت‌های فیزیکی بدن ) متمایز از فعالیت جنسی گفته می شود، جنسیت(gender) تفاوت‌های روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی بین زنان و مردان را در بر می‌گیرد (گیدنز:1384).
2. عقلانی شدن به معنای سازماندهی زندگی اجتماعی و اقتصادی بر طبق اصول کارایی و بر پایه دانش فنی است
(گیدنز، 1384:769).
3. کلمه تشخیص،  جمله یا عبارتی است که وجود وضعیتی نامطلوب را مشخص می‌کند و تشخیص پرستاری همان عکس العمل‌های بیمار است، نسبت به مشکلات که به صورت بالفعل یا بالقوه ظهور می کند و پرستاران خود مسوول شناخت و درمان آن هستند. این تشخیص‌ها اساسی برای انتخاب تدابیر پرستاری است و نتایج مورد انتظاری ارایه می دهد که پرستار مسوول آنها است. تشخیص پرستاری به عنوان اعمال مستقل پرستاری شناخته شده و اقداماتی هستند که بدون همکاری پزشک با دیگر اعضای مراقبت‌های بهداشتی می‌توان آنها را بدون وابستگی انجام داد. قبلاً پرستاران علائم و نشانه‌هایی که مشاهده می کردند بدون هیچ قضاوتی گزارش می‌دادند ولی در حال حاضر استانداردها به گونه‌ای تغییر یافته که پرستاران خود باید تشخیص داده و به‌طور مستقل اقدامات لازم را برای رفع مشکل انجام دهند. البته گزارش علایم و نشانه‌ها جزء یکی از اقدامات پرستاری است که برای رفع مشکل بیمار انجام  می‌شود (خادم الحسینی،1378: 78- 79).
‌ژسرمقاله
بررسی جامعه‌شناختی رابطه¬ بین حرفه‌ای پرستار و پزشک
________________________________________
همه تحقیقات از یک مساله تحقیق آغاز می‌شود. این مساله گاهی ممکن است اساساً یک حوزه ناآگاهی از واقعیت باشد. چنانکه نقطه شروع این مطالعه، تنها آگاهی درباره کیفیت رابطه بین‌حرفه‌ای پرستار ‌و پزشک بوده که پاسخ آن اساساً توصیفی خواهد بود، اما بهترین تحقیق جامعه‌شناختی از مسایلی آغاز می‌شود که در عین حال معما هستند.
 معما فقط فقدان اطلاعات نیست، بلکه شکافی در فهم ماست. بخشی از مهارت تولیدِ پژوهش ارزنده جامعه‌شناختی، به ما کمک می‌کند به جای آنکه رویدادها را تنها برحسب صورت ظاهرشان بپذیریم، بفهمیم چرا آنها آن گونه که در عمل اتفاق می‌افتند، رخ می‌دهند(گیدنز،1384: 717-716). نگاه جامعه‌شناختی فراتر از صورت ظاهری تعاملات بین‌حرفه‌ای پرستار و پزشک، به زوایای پنهان این رابطه نظر دارد. تاکنون تخیل جامعه‌شناختی، عوامل اجتماعی فرهنگی متعددی را در الگوبندی روابط حرفه‌ای به ویژه بین دو جنس، به اذهان متبادر ساخته است. اندیشمندان اجتماعی معتقدند عوامل اجتماعی ‌فرهنگی بر فرآیندهای دگرگونی ارتباطات حرفه‌ای در محیط کار تاثیر زیادی دارند. شیوه‌های زندگی ما در جوامع امروزین بیش از پیش به جای برخورداری از پشتوانه‌های اقتدار سنتی، مستلزم داشتن یک اساس عقلانی است. آرمان‌های بهبود زندگی فردی، برابری و مشارکت دموکراتیک، عمدتاً پدیده‌هایِ نشانگرِ بازنگری دایمی در شیوه‌های زندگی و روابط بین دو جنس، به منظور بهبود ‌بخشی زندگی بشرند.
عامل مهمی که بر ویژگی و سرعت تغییر موثر است، ماهیت نظام‌های ارتباطی در خانواده و محیط کار و جامعه است که شکل دهنده ساختار اجتماعی قدرت در سه سطح، یعنی ساخت نهادی، ساخت رابطه‌ای و ساخت تجسدی و همچنین نظم دهنده کنش کنشگران در روابط بین حرفه‌ای است.

دیری است که تفکیک جنسیتی در بین و درون مشاغل پزشکی و پرستاری، زمینه مطالعاتی چند قرار گرفته و بیشتر منازعات این ترکیب، جنسیتی‌(1) شناسایی شده است. ساختارهای پدرسالارانه به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل تفکیک جنسیتی و تنازعات حرفه‌ای در حوزه مراقبت و درمان ‌شناخته شده‌اند. همچنین نظریه‌پردازی‌ها در خصوص تبعیضات جنسیتی ‌قدرتی، استقلال حرفه‌ای و کاهش فشارهای روانی پرستاران و نیز اهمیت مشارکت مطلوب آنان در ساختار سلامت، فصل جدیدی از مطالعات نظری و تجربی را به سوی اجرای نقش حرفه‌ای پرستاران سوق داد. این مطالعه با ورود به دو حوزه جامعه‌شناسی پزشکی و جامعه‌شناسی اشتغال زنان به‌ شناسایی الگوهای روابط بین حرفه‌ای پرستار- ‌پزشک از شکل سنتی (فرو دست- ‌فرادست) تا حالت گذار (وابستگی- ‌استقلال) و نهایتاً الگوی قانونی ‌عقلانی (همکاری و مشارکت) و عوامل زمینه ساز این تبعیضات و یا تعادل اقتدار حرفه‌ای می‌پردازد. امروزه، نقش و انتظاراتِ افراد و گروه‌ها، «به سرعت دستخوش تغییرات اساسی می‌شود. این تغییرات از ساخت پیشین جامعه به ساخت جدید منتقل می‌شوند. در این بین پرستاری نیز دیگر به فعالیت‌های دستیارانه پرستاران در بیمارستان‌ها، تحت عنوان مراقبت‌های پرستاری محدود نمی‌شود. این حرفه به‌خصوص با وظایف نوین پیشگیری، به‌صورت یک خدمت اجتماعی در آمده است»(محسنی، 1385:252)، که در کنار سایر عوامل علوم پزشکی و پیراپزشکی به عنوان صنعت تولید و حفظ سلامت جامعه اهمیت روزافزون یافته است. در بررسی جایگاه کنونی پرستاران در جامعه از منظر انتقادی، دیدگاه‌های تازه‌ای پیرامون کیفیت رابطه بین حرفه‌ای پرستار ‌پزشک با‌گرایش به لزوم اقتدار حرفه پرستاری و رعایت توازن قدرت بین این دو حرفه مطرح شده است، اما مطالعات تجربی نشان داده، حرفه پرستاری به عنوان یک تخصص چند گانه برای تکمیل و ایفای دقیق نقش خود با دو مساله مهم مواجه است:
 تقابل نقش پرستار و پزشک در سیستم‌های مراقبتی سلامت، به گونه‌ای که این تنش به‌صورت یک منشاء نگران‌کننده دایمی در مشارکت پرستاران به شمار می‌آید.
 وجود پندارهای قالبی منفی در خصوص منزلت پایین حرفه پرستاری در جامعه که به واسطه آن چشم‌اندازهای مطلوبی برای ارتقا و پیشرفت این حرفه دیده نمی‌شود (Sirota،2007:52).
امروزه نظام‌های نوین سلامت در دنیای غرب ابعاد چندگانه این ارتباط را بسیار مورد توجه و مطالعه قرار داده‌اند و بر کیفیت مطلوب تعامل پرستار و پزشک، به عنوان یک عامل مهم در ابقای و حفظ پرستاران در محیط‌های بیمارستانی و حصول برآیندهای مثبت خدمات سلامت، در جهت بهبود سریع‌تر و کامل‌تر بیماران تاکید می‌شود. در تبیین تعارض موجود بین پرستار و پزشک، به عوامل مهمی چون نگرش‌های متباین پرستاران و پزشکان در مورد همکاری گروهی، تفاوت‌ها در حوزه‌های منزلت و اقتدار، مسوولیت‌ها، جنسیت، آموزش، فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌های آنان و پندارهای قالبی توجه شده است. از یافته‌های تحقیقاتی که به نقش پندارهای قالبی در فرودستی منزلت اجتماعی پرستاری، در برابر فرادستی سلطه و حاکمیت پزشکی تایید می‌کنند، می‌توان به مشکلات بنیادی این حرفه نوپا واقف گشت(Carpenter,1995:151).
پورتر(1991) معتقد است: «محرومیت زنان در تبعیض حرفه‌ای تا‌ اندازه‌ای چشم‌گیر است که به‌رغم افزایش اخیر شمار زنان وارد شده به دانشگاه‌های پزشکی، همچنان تا حدود زیادی حوزه قدرت در دست مردان باقی مانده است و این امر به درجه دموکراتیزه شدن روابط پرستار و پزشک کمک چندانی نکرده است.» همچنین، او مدعی است که این مساله در قشربندی عمودی درون حرفه‌ای نیز تصدیق می‌شود، چنانکه زنان به نسبت بسیار کمتری از مردانِ همتایشان در پست‌های ارشد قرار می‌گیرند، در حالی که شمار مردان وارد شده به حرفه پرستاری به طور قابل توجهی از تعداد زنانی که به پزشکی وارد شده‌اند کمتر بوده، اما سرنوشت این اقلیت کوچک مردان به طور چشم‌گیری فرخنده‌تر از زنان همتایشان در پزشکی بوده است(Porter،1991: 308).
فرانسواز گونه، در انعکاس این جریان وجود یک بحران بیمارستانی را، به ویژه در سطح روابط کاری پرسنل، پایة کار خود قرار می‌دهد(آدام و هرتسلیک،1385: 141-140). به نظر می‌رسد، همین کوشش‌ها در بررسی تعارضات میان فردی و برآیند منفی خدمات سلامت در بیمارستان‌ها بود که نیاز به ساختاربندی جدیدی در سازمان کاری بیمارستان‌ها و برقراری روابط همکاری در میان حرفه‌ها را برجسته ساخته است. امروزه توجه به مساله موردنظر، با اهمیت روز افزونی که ائتلاف گروه‌های کاری پرستار و پزشک در برنامه‌های اصلاحی ارتقای سلامت جوامع پیشرفته پیدا کرده است، حایز اهمیت فراوان می‌باشد. چنان که مطالعات بسیاری تعامل مطلوب بینا حرفه‌ای پرستار ‌پزشک را تنها در الگوی مساوات‌گرای اقتدار حرفه‌ای و استقلال عمل میسر دانسته‌اند. بررسی‌های تجربی فیچمن(2002)، روزن استاین(2002)، اسپنس لاسچینگر(2001)، شامی اَن(2001) و تامسون(2001) از جمله بررسی‌هایی می‌باشند که «اجرای نقش حرفه‌ای» را واجد اثر مهم‌تری از حقوق و مزایای مادی شغلی، بر ابقای پرستاران در محیط‌های کاری به شمار آورده‌اند(Thomson،2007:87).  لزوم توجه جدی به این امر با نگاهی به یافته‌های ذیل به خوبی قابل درک است. سیرُتا  اذعان می‌کند: « 70 درصد از 2455 مورد از وقایع ناخوشایند گزارش شده در کشیک‌های بیمارستانی، ناشی از  ضعف ارتباط بین پزشک و پرستار بوده است»(Sirota،2007:55). علاوه بر این، برآوردهای تخصصی نشان داده است: اگر مشارکت مطلوب پرستاران در مراقبت‌های اولیه فراهم گردد، سالانه بیلیارد‌ها دلار سرمایه ذخیره می‌شود. این امر به‌خصوص در درمان بیماری‌هایی چون سرطان، بیماری‌های قلبی عروقی، دیابت، کودکان و بیماری‌های روانی ضرورت ویژه‌ای دارد. همچنین نقش پرستاران در حفظ سلامت افراد در شرایط خاصِ روستاها و مناطق دور افتاده حایز اهمیت بسیار است. در این برآورد، هزینه‌های آموزش، خسارات ناشی از ترک تحصیل و تغییر رشته دانشجویان پرستاری، پرستاران فرسوده‌ای که یا ناکارآمد و اختلال آفرین عمل می‌کنند یا به ترک حرفه خویش تن می‌دهند، تحمل هزینه‌های منتج از اشتباهات و نقصان‌های درمان، بهبود ضعیف بیماران یا وخیم‌تر شدن وضعیت جسمی و روحی آنان، طولانی‌تر شدن زمان بستری در واحدهای مراقبت و درمان و در نهایت مرگ بیماران همگی در محاسبه مجموع هزینه‌های سنگین درمانی، اقتصادی، آموزشی و اجتماعی جای می‌گیرند(Kassier،1994:204-5). مساله به آن جا بر می‌گردد که تا چندی پیش پرستار در بیمارستان به عنوان یک نیروی کمکی برای پزشک تصور می‌شد و این شیوه نگرش ایجادکننده رابطه رییس و مرئوس در بیمارستان بود، اما امروزه در کشورهای پیشرفته، این طرز تلقی از خدمت پرستاری از میان رفته است. در گذشته، به علت وجود نظام سلسله مراتب و یک جانبه بودن خطوط ارتباطی و تصمیم‌گیری در بیمارستان، همه کارکنان بیمارستان زیر نظر پزشکان انجام وظیفه می‌کردند، اما سازمان جدید بیمارستان حکم می‌کند که خطوط ارتباطی در تمام سطوح از سلسله مراتب بیمارستان جریان داشته باشد(محسنی،1385: 256-255). نوپایی حرفة پرستاری حداقل در سطح اغلب کشورهای در حال توسعه، ضرورت تطابق آن با شرایط جدید جامعه را مطرح می‌کند. از سوی دیگر، پرستاران به علت اشتغال به یک حرفة حساس با فشار روانی ‌جسمی (استرس) مواجه هستند تا حدی که برخی کارشناسان استرس را جزء‌شناخته شده‌ای از حرفة پرستاری تلقی می‌کنند. ارتباط این حرفه از نظر استرس زایی با مسایلی مانند سرطان و بیماری ایدز، موضوع مطالعات متعددی قرار گرفته است(محسنی،1385: 259-258)، که به مرور زمان و با مطالعات تجربی جدید بر عوارض و عواقب ناگوار شغلی مورد‌شناسایی قرار گرفتة آن افزوده می‌شود. در نتایج بررسی نگرش دانشجویان پرستاری دانشگاه‌های علوم پزشکی شهر تهران نسبت به حرفه خویش، آمده است: «تنها 18 درصد آنان نظر مثبت ارایه داده و مابقی تمایل به تغییر رشته یا ترک حرفه خویش داشته‌اند.» و از جمله مهم‌ترین دلایل اولویت‌بندی آنان می‌توان، نداشتن پایگاه اجتماعی مثبت، نگرش منفی افراد گروه پزشکی نسبت به حرفه پرستاری و وجود شکاف طبقاتی بین پزشکان و پرستاران را برشمرد(جولایی،1385). به نظر می‌رسد، این تحقیق و بررسی مشابه آن (مختاری،1379) بیانگر جایگاه حرفه‌ای نامطلوبی است که پرستاران را در تنگناهای حرفه‌ای و ارتباطات بیناحرفه‌ایِ تنش‌زا قرار داده است. مطالعات موردی دیگر، رابطه پرستارـ پزشک را در سطح نامطلوبی ارزیابی کرده‌اند و نیز این مساله را با متغیر جنسیت دارای رابطه معنا دار‌شناخته‌اند (آقاملایی،1386)(نوروزی تاجر،1386). مصاحبه‌های اکتشافی این تحقیق نیز، در محیط‌های نمونه بیمارستانی، شواهدی را بر این مساله در تعاملات بیناحرفه‌ای پرستار و پزشک داشته است. یافته‌های پژوهشی دیگر، به پایین بودن منزلت اجتماعی پرستاران به دلیل برخی باورها و برداشت‌های غلط اجتماعی تاکید دارد(کرمی،1383)(محسنی،175). همچنین، بر اساس تجارب کاری چند ساله در مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و برخی شواهد موجود (نصر آبادی،1381) به نظر می‌رسد، عدم تقارن و نابرابری قدرت و اقتدار حرفه‌ای در بین این دو حرفه را، می‌توان به عنوان یکی از عوامل فرسودگی روانی پرستاران و مانع جدی در برابر ایفای نقش موثر حرفه پرستاری و نیز نقصان در حفظ و ابقای آنان در محیط کار‌ شناخت که البته در نهایت، به کاهش برآیند خدمات درمان و مراقبت منتهی می‌شود. بنابراین کاربرد چنین مطالعاتی، در‌ شناسایی عوامل موثر بر تعاملات مثبت و منفی بین حرفه‌ای بسیار حایز اهمیت است و می‌تواند در جهت همکاری مساوات‌گرایانه و رفع مساله تبعیضات جنسیتی ‌قدرتی، استقلال حرفه‌ای و کاهش فشارهای روانی پرستاران زن و در ابقای آنان، با انگیزه‌های مثبت و کارآفرین مفید واقع شود تا نهایتاً در چرخه تولید سلامت جامعه و بهینه‌سازی نیروی انسانی تاثیر گذار باشد،  لذا پرسش اساسی این‌گونه شکل گرفت: بر اساس نگرش‌های پرستاران و پزشکانِ جامعه آماری این تحقیق، کیفیت رابطه بین حرفه‌ای پرستاران و پزشکان بر کدام یک از الگو‌های مطرح (فرودست ‌فرادست وابستگی ‌استقلال و همکاری و مشارکت) منطبق است؟ در این راستا، بر اساس ادبیات موضوع و مطالعات تجربی پیشین، متغیر وابسته، یعنی کیفیت رابطه بین حرفه‌ای پرستار ‌پزشک، در سه الگوی رابطه‌ای 1-فرودست ‌فرادست 2- وابستگی ‌استقلال 3- همکاری و مشارکت در تصمیم گیری، تعریف می‌شود که شاخص‌های ناهمگنی عمودی و همگنی افقی در ساخت رابطه ایِ پرستارـ پزشک را می‌سازند که به شرح زیر مبتنی می‌باشند.
 الگوی فرودست ‌فرادست: بوردیو معتقد است، فضای جایگاه اجتماعی در دوران معاصر به وسیله دو قاعدة متمایز متداخل یعنی سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی سامان داده می‌شود. توزیع این دو سرمایه مشخص کننده و معرف جریان‌های مخالفی است که خطوط اصلی شکاف و تضاد را در جوامع پیشرفته مستحکم کرده و از آن حمایت می‌کنند. در اولین تقسیم‌بندی که شکلی عمودی دارد، کنشگرانی که مقادیر زیادی از هر یک از سرمایه‌ها را در اختیار دارند، یعنی طبقه فرادست، در تقابل با کنشگرانی که مقادیر زیادی از هر یک از همه سرمایه‌ها محرومند، یعنی طبقه فرودست قرار می‌گیرند(استونز، 1385: 341-340). مطابق نظر فریدسون (1970) یکی از نظریه‌پردازان مفهوم تسلط حرفه ای، در الگوی سنتی اقتدار، قدرت پزشک دو بعد یافته است. یک، اقتدار به معنای توانایی کنترلِ فعالیت‌های کاری خود و دیگری سلطه، یعنی قدرت کنترلِ کارِ سایر مشاغل در حوزه مراقبت سلامت (Annandale:1998:224). در این الگو پزشک دارای یک نقش فعال و مسلط بر کار خود و نیز واجد قدرتِ کنترل بر کار پرستار می‌باشد، اما در مقابل، پرستار، نقشی منفعل، تابع و احتجاجی داشته و تنها بر اساس دستورات پزشک عمل می‌کند.
الگوی وابستگی ‌استقلال:  این الگویی است که در مسیر گذر از اقتدار سنتی پزشک به نوعِ اقتدار عقلانی ‌قانونی(2) شکل می‌گیرد. در این مدل، پرستار در عین توانمندی لازم برای ایفای مستقل نقش حرفه‌ای همچنان وابسته به پزشک، بدون اعلام نظر و ارزیابی تخصصی به شیوه الگوی پیشین عمل می‌کند. در این الگو به نظر می‌رسد، در واقع مانع جدی استقلال عمل پرستار، عدم توانمندی او نیست، بلکه عدم شکل‌گیری خودآگاهی حقیقی یا وجود خودآگاهی کاذب است. چنان که در نتایج مطالعات تجربیِ پورتر (1996) و سیرُتا (2007) گزارش می‌شود، این موضوع موجب شده پرستاران در عین باورشان نسبت به تخصص ویژه خود، هنوز احساس کنند، نیازمند احترام و متابعت از پزشک هستند (پورتر : 2005)، (سیورتا، 54: 2007).
 الگوی همکاری و مشارکت: این الگو، نماد حاکمیت اقتدار عقلانیت وبری است که به جای استقرار قدرت‌های ناهمگن در الگوهای پیشین، پزشک و پرستار ضمن مذاکره مطلوب، مرزهای حرفه‌ای مستقل یکدیگر را به رسمیت‌شناخته و برای حصول نتایج بهینه در عرصه تامین سلامت بیمار، بنا به تخصص خویش، در تصمیم‌گیری‌ها نقش تعیین کننده‌ای ایفا می‌کنند و ضمن مشارکت، هر یک در تامین سلامت بیمار دارای حوزه تشخیص، اقدام و مسوولیت معینی ‌شناخته می‌شوند (,2007:94  (Thomson. تشخیص پرستاری(3)، به عنوان عرصه استقلال نظر و عمل پرستاران می‌باشد، که البته مبتنی بر نظریات موجود در الگوی فرآیند پرستاری در مدل ناندا می‌باشد. این الگو نیز، خود بر اساس استاندارد عملکردِ پرستاری، از طرف انجمن پرستاری آمریکا مطرح شده است (خادم‌الحسینی: 1378).
  ادامه از صفحه4
با استخراج مدل‌های تعاملی،در این راستا کوشش شد، پس از مطالعات کیفی مقدماتی، به کمک روش پیمایشی در بیمارستان‌های تابعه دو دانشگاه بزرگ علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی (واقع در شهر تهران)، به نمایی هرچند تقریبی از ساختار ارتباطات شغلی بین حرفه‌ای پرستار ‌پزشک در جامعه آماری موردنظر دست یابیم. یافته‌ها نشان داد در جمعیت آماری مورد بررسی، بر اساس نظرات پزشکان و پرستاران بیش از همه حاکمیت الگوی وابستگی ‌استقلال و سپس الگوی فرودست- فرادست و کمتر از همه الگوی همکاری و مشارکت بوده است، لذا به نظر می‌رسد روابط بین‌حرفه‌ای پرستار و پزشک در نمونه مورد مطالعه، تا حد زیادی به‌صورت عمودی و در شرایط عدم تقارن قدرت حرفه‌ای و نیز در حالت گذار از زمینه‌های سنتی به مدرن قابل تعریف است. در این تحقیق سومین الگو، یعنی همکاری و مشارکت حاکمیت کم‌رنگ‌تری نسبت به دو الگوی اول داشته، اما نمود آن می¬تواند، به خوبی نشان تغییراتی باشد که در ساخت رابطه‌¬ای پرستار و پزشک در حال وقوع است. چنانکه «پورتر» نیز در بررسی فرآیند قدرت و نسبی بودن آن اشاره داشته اگرچه روابط سلطه هنوز به کار می‌¬رود، اما این روابط به صورت متفاوتی مطابق با شرایط ویژه حوزه درمانی تغییر یافته است، البته بیشتر درون فرآیندهای تصمیم‌¬گیری غیررسمی نه نوع رسمی آن.
امروزه اندیشه ارتقای سلامت از راه پیشگیری و مراقبت در نظام¬‌های نوین سلامت به تغییر خدمات پرستاری و اصلاح نگرش‌های برتری درمان بر مراقبت تاکید دارد. چنانکه ارزش¬‌های نوینی نسبت به اهمیت مراقبت و منزلت حرفه‌ای و اهمیت استقلال حرفه¬‌ای پرستاران در حال شکل‌گیری است. ظهور برخی واکنش‌های فعالانه و انتقادی پرستاران در این تحقیق و مطالعات دیگر نیز، نمودی از تحولات فرهنگی اجتماعی و حرفه‌ای جوامع روبه رشد و در حال گذار می‌باشد که در دیالکتیک تعاملات ساختاری و کنشی، ساخت یابی نوین نقش‌ها، تغییر منزلت‌ها و موازنه قدرت بین دو جنس را تجربه می‌کنند.
پی نوشت:
1. تمایز  مفهومی  دو  واژه جنس و جنسیت دارای اهمیت زیادی است، زیرا بسیاری از تفاوت‌های روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی بین زنان و مردان دارای منشا زیست شناختی نیست.  در حالی که جنس (sex) به تفاوت‌های زیست شناختی و کالبد شناختی میان زنان ومردان (تفاوت‌های فیزیکی بدن ) متمایز از فعالیت جنسی گفته می شود، جنسیت(gender) تفاوت‌های روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی بین زنان و مردان را در بر می‌گیرد (گیدنز:1384).
2. عقلانی شدن به معنای سازماندهی زندگی اجتماعی و اقتصادی بر طبق اصول کارایی و بر پایه دانش فنی است
(گیدنز، 1384:769).
3. کلمه تشخیص،  جمله یا عبارتی است که وجود وضعیتی نامطلوب را مشخص می‌کند و تشخیص پرستاری همان عکس العمل‌های بیمار است، نسبت به مشکلات که به صورت بالفعل یا بالقوه ظهور می کند و پرستاران خود مسوول شناخت و درمان آن هستند. این تشخیص‌ها اساسی برای انتخاب تدابیر پرستاری است و نتایج مورد انتظاری ارایه می دهد که پرستار مسوول آنها است. تشخیص پرستاری به عنوان اعمال مستقل پرستاری شناخته شده و اقداماتی هستند که بدون همکاری پزشک با دیگر اعضای مراقبت‌های بهداشتی می‌توان آنها را بدون وابستگی انجام داد. قبلاً پرستاران علائم و نشانه‌هایی که مشاهده می کردند بدون هیچ قضاوتی گزارش می‌دادند ولی در حال حاضر استانداردها به گونه‌ای تغییر یافته که پرستاران خود باید تشخیص داده و به‌طور مستقل اقدامات لازم را برای رفع مشکل انجام دهند. البته گزارش علایم و نشانه‌ها جزء یکی از اقدامات پرستاری است که برای رفع مشکل بیمار انجام  می‌شود (خادم الحسینی،1378: 78- 79).

مریم مهرابی کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی است.

این مطلب نخستین بار در هفته نامه سپید منتشر شده است و نویسنده آن را برای تجدید انتشار در اختیار «انسان شناسی و فرهنگ» قرار داده است.



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 21:7



پسته ی بی مغز اگر....

چهار شنبه 8 بهمن 1393

سالها پیش قبل از ورودم به پرستاری و محیط درمان دکتر را موجودی عجیب و خارق الخلقه می دانستم. همانطور که دید مردم

عادی الان تقریبا به اینگونه است...

از بدو تاسیس سازمان نظام پرستاری همواره فکر می کردم که چه کسانی دارند از حق و حقوق ما دفاع می کنند، همیشه

ایشان را در ذهنم موجوداتی برتر و عجیب و توانمند و با تفکر متفاوت می دانستم.

تا این چند سال اخیر که متاسفانه درگیر مسائلی شدم و به بررسی نگرشهای و گفته های ایشان و بویژه رئیس محترم دوازده

سال این سازمان پرداختم.هربارکه ایشان حرفی می زنندبیشتر نشان می دهند که ما در این دوازده سال چقدر اشتباه کرده ایم.

هر بار که حادثه ای پیش می آید ایشان بیشتر خودشان را لو می دهند، مثل در این مورد بسیار است ولی امروز نمی خواهم

اتل و متل بیاورم و رک و راست می نویسم. هر کس هم خواست بیاید جوابش را بدهم رو در رو....

وقتی همکار مان در منوجان کرمان، در شعله های آتش درون آمبولانس ظلم وزارت بهداشت سوخت و مظلومانه جان باخت و

راننده خودش را نجات داد معاون پرستاری وزیر در جمله ای اعجاب آور فرمودند:

اگر پرستار آقا بود نمی مرد!!!!!!!!!!!!!!!!!

توجه کنید که پرستاران به عنوان پرستار بالین استخدام می شوند و نه به عنوان تکنسین اعزام............. خودتان بقیه را در

ذهنتان مرور کنید.

وقتی در یزد سوپر وایزر توسط جراح اورولژ به دیوار کوبیده می شود، ایشان می گویند:

موضوع مهمی نبوده و با عذر خواهی تمام شد.

در باره ی ماجرای شهدای تجریش هم همین جمله ی معروف....

  واینک شاهکارهای جدید ایشان درباره ی ماجرای مرکز قلب شهید رجایی تهران :

نباید با انتشار برخی اخبار حساسیت بی مورد ایجاد کرد!!!

انگیزه ی اصلی این اتفاق بداخلاقی شخصی بوده است!!!

برخورد فیزیکی نبوده!!!

پا در میانی سایر پزشکان!!!

پیگیری موضوع همان لحظات اول!!!

نباید رسانه ای می شد!!!!

برخورد قاطع!!!!

به یاد دارم که بارها در مراکزی که کار میکرده ام و کار میکنم مورد اهانت و گاهی ضرب و شتم همراهان بیماران خود یا همکارانم

حتی همکاران خانم قرار گرفته اند ولی هیچ کس از مراکز درمانی یا نظام پرستاری یا هیچ ارگانی پیگیر و مدد کار نشدندو

نیستند.

اصلا این نوع ماجراها شخصی و بداخلاقی فردی نیستند بلکه همه چیز به مسئولیت پذیری و پیگیری کار مردم بر می گردد.

والبته بیشترین درگیریها با همراهان به کمبود امکاناتو فضا و ...

در باره ی این مورد خاص این پزشک نامحترم بار اولش نبوده و بار ها چنین برخوردهایی کرده بوده و برخوردی نشده بوده است.

(لطفا به فعل وفاعل جملاتم گیر ندهید) برخورد فیزیکی بوده با توجه به شهادت شاهدین! و تنها جراح محترم اقدام به جدا کردن

نموده است که قطعا اگر دوربینی که اغلب برای کنترل کارمندان درستکار پرستاری تعبیه می شود در آن بخش بوده باشد

موضوع را ثبت کرده است.

ما به عنوان پرستاران بالین بارها و بارها شاهد برخوردهای بد همکارانمان بابت پیگیری پرستاران از بابت انجام کار مردم بوده ایم

و هستیم.شما که روز بعد از طریق خود ما متوجه موضوع شدید و اعضای آن بخش تهدید شده بودند که منعکس نکنند که اگر

بکنند..... و یا هرکس نمی تواند در شرایط توهین و ... کار کند برود.

چرا نمی گویید برخورد قاطع چه بوده است؟ برخورد قاطع یعنی تهدید پرستاران ...

برخورد قاطع یعنی تهدید سرپرستار بخش که عرضه نداری پرسنلت را ساکت کنی..... این ها را همه ی پرستاران از حفظند

جناب میرزابیگی عزیز! محض اطلاع شما می گویم وگرنه ما پرستاران بالین همه را از حفظیم.

حرف ما مظلومیت پرستاری است. پرستار برای انجام وظیفه ی همکاران باید فحش بشنود و کتک بخورد و بعد هم تهدید شود.

وقتی مورد ضرب و شتم قرار می گیرد باید خودش پیگیر باشد ، انگار سر کوچه باغ و برای مسایل شخصی نزاع شده است.

وقتی پرستار کتک بخورد و برای دقاع از حق بیماران چشمش کور شود!!! یا جانش را از دست بدهد (در اثر کتک خوردن از

همراهان بیماری که نیاز به آی سی یو داشته و بیمارستان تخت خالی آی سی نداشته...) با تهدید و ... ساکت می شود.

باید خود فرد یا خانواده اش پیگیر باشند. چون نظام پرستاری کور و کر است. وکارهای مهمتری دارد (ر فاه شخصیشان البته ارجه

است.....)

نظام پزشکی برای برنامه ای که هنوز مشخص نیست چیست اعتراض می کند و ....(البته ما این کار را ستایش می کنیم و

همین انتظار را از شما هم داریم).....

ما با پزشکان مشکلی نداریم. اما اگر هر کس وظایفش را خودکار انججام دهد چنین برخوردهایی پیش نمی آید.

آیا شما می دانید که در مراکز درمانی با پرستاری که بیمار شده و استعلاجی گرفته چه برخوردهایی می کنند؟

آیا می دانید چند هزار پرستار جنینشان را بر اثر فشار کار و عدم پذیرش استعلاجی توسط مترون!!!!بله درست شنیدید مترون!!

که قانونا در تایید یا عدم تایید استعلاجی صلاحیتی ندارد ، سقط کرده اند .

آیا می دانید در همین تهران و در بیمارستانهای بسایری و از جمله همین بیمارستان قلب شهید رجایی، پرستاران چند برابر

توانشان کار می کنند. در همین بخش که در گیری شده و بخش ویژه ی جراحی قلب باز است لااقل چهار برابر استاندارد دارند

کار می کنند و یک دهم استاندارد حقوق می گیرند؟

 و تازه کتک هم می خورند بابت پیگیری کار بیمار و فحش هم می شنوند و ...... شما می گویید چیز مهمی نیست.

یاد چیزی افتادم: وقتی به کسی آمپولی تزریق می کنم، می گوید می ترسم می گویم طوری می زنم که همراهت متوجه

نشود....

شما حتی به اندازه ی آن همراه به ما قرابت ندارید و شما اصلا نمی فهمید ماجرا چقدر عمق دارد. عمقش از قلب من یکی

بیشتر است.

آیا شما می دانید در همین بخش با وججود این همه کمبود نیرو کارهای اعتبار بخشی هم به عهده ی همین پرستاران کتک خور

مظلوم است؟ بسوزد پدر احتیاج..

                         آنچه مردان را کند روبه مزاج              احتیاج است احتیاج است احتیاج..

آیا شما می دانید در بیمارستان فیاض بخش!! بله همین فیاض بخش که بیخ گوشتان است چند مریض را در بخش جراحی به یک

پرستار می سپارند؟ در بخش نورولوژی چند مریض؟

آیا از بیمارستان امام خمینی خبر دارید؟ از ....

اینها که بیخ گوشتان است، وای از بیمارستانهای شهرستانها ..... ببینید چه ظلمی در آنها جریان دارد . و شما می گویید خبری

نیست، آسوده باشید.

چرا سرپرستار می تواند به پرستاری که استعلاجی گرفته بتازد؟ مگر پرستار انسان نیست؟ مگر مریض نمی شود؟

مگر یک پرستار خانواده ندارد؟ مگر نیازهای معیشتی ندارد؟ شما اینها را درک نمی کنید چون به برکت همین مظلومیت و بی

اطلاعی ایشان به جایگاهی چنان رسیده اید!!!

راستی شما می دانستید همان خانم عزیزی که به عنوان پرستار بالین استخدام شده بودو در داخل آمبولانس در خارج از آن

مرکز درمانی در آتش ظلم شما سوخت سال قبل از فوتش به علت عدم موافقت مترون با استعلاجیش در شیفت کاری دچار

خونریزی شده و بچه اش را سقط کرده بود؟

اسلام راکناربگذاریم،چون شرمندگیتان مقابلش بسیار است، وجدان که دارید؟یا آن را هم بی خیال شده اید وبه خواب ابدی

فروفرستاده اید؟

یک آینه!!!! نه نه!یک سنگ روبروی خودبگذارید و با او حرف بزنید ببینید کجای قصه می ترکد!! شما چطور نمی ترکید نمی دانم؟

باور کنید استثمارگران غربی کاری که با پرستاران می شود را با مستعمره هایشان نکردند و نمی کنند.

وجدان ندارید؟ دین ندارید؟ آخرت را باور ندارید؟ هعر میزی و هر مسئولیت وظایفی بر گردن انسان می نهد و عوارض سوئ انجام

آنها گریبانت را می گیرد. این شامل همه است. اگر وزیر و دیگران برای خودشان می کوشند تو و دوستانت برای رضایت بنده ی

خدا می کوشی و این نوعی بت پرستی است. می ترسم قبله تان را هم تغییر داده باشید و روبه وزارت بهداشت خم شوید.

اسلام که دین آخرین است        آیا همه ی مرامش این است؟

بیاباهم یک روزیایک شب یا چند روز و چند شب بچرخیم و دردهایی از میلیونها درد را جمع کنیم و ببینیم کجای قصه ایستاده ایم؟

از شما شعله ای فروزان انتظار نمی کشیم ، حتی شمع خردی هم نه، لااقل شعله ی کوچکی باش، خدا را ببین به خدا این

دردها گوشه ی کوچکی از دردهای پرستاران است.

در تجمع مقابل نهاد ریاست جمهوری یکی از مسئولان آن نهاد می گفت: اگر شرایط کار شما این است من یک روز اینطور کار

نمی کنم...

داستان کریم خان را تکرار نمی کنم اما ما گمان می کردیم شما بیداریدد و به انجام کارهامان مشغول بودیم اما گویا خواب شما

ابدی است...

پس منتظر زلزله باشید....

اذا زلزلت الارض زلزالها....



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 20:18



یک از هزاران......

سه شنبه 7 بهمن 1393

تاسف بار است اما چاره ای نیست.. بار اول و آخر نیست اما مطمئن باشید که اوضاع با گذشته متفاوت است و پرستاری زیر بار این خفتها دیگر نخواهد رفت.

هر بار هر ماجرا را با تهدید سرپوش گذاشتید ولی دیگر گذشته است و دیگر ما سکوت نمی کنیم...

شب گذشته ، در بخش آی سی اطفال یک بیمارستان قلب شهید رجایی ، رزیدنت سال 2 داخلی به پرستار جوان حمله کردهخ و او را به باد کتک گرفته است.

ماجرا ازاین قرار است که  بعد از انتقال نوزاد از اتاق عمل به بخش آی سی یو و بدنبال شنت گذاری، نوزاد در بخش کد می خورد و سی پی آر شروع می شود و متخصص بیهوشی و جراح بر بالین بیمار حاضر می شوند. و خواستار انجام اکو و اطمینان از کارکرد مناسب شنت می شوند. لذا پرستار بخش جای منشی محترم با رزیدنت داخلی تماس گرفته و خواستار حضور وی بر بالین نوزاد جهت انجام اکو می شود ولی رزیدنت سال اول حضور می یابد و می گوید که من نمی توانم اکو بکنم.

لذا با رزیدند سال بالایی تماس می گیرند (همین منشی - پرستار محترم ) و ایشان از حضور به دلیل دیدن بیماران درمانگاهی سرباز می زنند. بعد از چندین تماس و عدم حضور رزیدنت ارباب مآب با مدیر گروه تماس گرفته و از طریق وی رزیدنت مورد نظر بر بالین بیمار حاضر شده و ججای انججام وظیفه اش شروع به فحاشی به پرستاران بخش میکند که: چرا به مدیر گروه زنگ زده اید؟

و بعد از پرسش اینکه چه کسی تماس گرفته ، مسئول شیف را که پرستار خانم ججوانی بوده است مورد حمله قرار داده و با قرار دادن دستش بر گردن وی شروع به هتاکی و کتک کاری وی می نماید. دیگر همکاران پرستار هم که وی را به آرامش دعوت می کنند مورد هتاکی قرار می گیرند و متاسفانه پزشکان محترم که معتقدبودند گویا اربابی نوکرش را ادب می کند دخالتی نمی کردند.....

نهایتا مدیر بیمارستان در بخش حاضر شده وبا یک پوزش مسخره از طرف ارباب، پرستاران را تهدید به اخراج در صورت پخش این موضوع می کند و ایشان را دعوت به سکوت می نماید...

وااسفااااا...

ماجرا را اینطور ببینید:

1-پرستار برای کار شخصی به رزیدنت زنگ زده است؟

2-جان مردم مهم نیست مهم این است که اربابان آزرده نشوند!!!

3-اینها از اسلام بالاترند چون حق لمس همکاران خانم را دارند و بارها چنین صحنه هایی رویت شده که از کنارش گذشته اند و می گذرند

این ماجرای صدر اسلام و قبل آن را یادم می آورد که نوکر و کنیز جزو مایملک ارباب بودند و .....

4-کار خلاف را همکارشان کرده و مدیر محترم درمان (البته نسبتا محترم) به جای عذر خواهی و پیگیری ماجرا ، با تهدید تلاش در حل و فصل قضیه دارد!!!!!!!!! (البته تعجبی ندارد)

5-جالب است که در برابر پیگیری ما می گویند بگذارید خودمان داخلی حلش کنیم!!!

مثل ماجرای یزد که به خوبی و خوشی تمام شد.

البته این موضوع یک جنبه ی شخصی دارد که همکاران می توانند از آن بگذرند ولی یک جنبه ی صنفی هم دارد که ما نمی گذریم....

جناب وزیر محترم! مقصر این ماجراها هم مثل آن اسید پاشی ضیاییان حق خواهی پرستاران است یا زیاده خواهی شما ها؟

آیا دلیلش این بینش شماها نیست که پرستاران جزو خدمه ی شخصی شما هستند؟

ودقیقا به همین دلیل نادیده گرفته شده و حقوقشان را پایمال می کنید...

آیا دلیلش بینش تاجرمآبانه ی شما به مردم نیست؟ که دلایل گوناگونی برای این موضوع داریم.

بیایید موضوع را از منظر دیگری ببینیم:

در بخش آی سی یو که دوازده تخت دارد و بیماران جراحی شده ی قلب تا چهارده ساله

بستری می شوند در هر شیفت کاری شش پرستار و یک مسئول شیفت حضور دارند.

استاندارد نیرو در بخش آی سی یو جنرال (نه اوپن هارت) هر یک تخت یک پرستار است و

در بخش اوپن هارت (جراحی قلب باز) هر تخت دو پرستار است و توجه داشته باشید که

مسئول شیفت و صبحها سرپرستار جزو شمارش نیرو نیستند.

پس با این حساب در هر شیفت این بخش باید طبق استاندارد 24 پرستار حضور داشته

باشند و یک مسول شیفت......

آیا چیدن 12 تخت در یک بخش جراحی قلب باز از نظر قوانین بخشهای اینچنینی درست و

علمی است؟

آیا از نظر کنترل عفونت این کار علمی است؟

و آیا های فراوان دیگر.... که البته اینها وقتی مطرح می شود که هدف از این بخشها حفظ

سلامتی مردم باشد که در حرف این گفته می شود ولی در عمل نه...

ساعت 3/50دقیقه کد می خورد و حضور رزیدنت سال یک و دو داخلی بر بالین بیمار کد

خورده ضروری است اما رزیدنت سال دو که می بایست با تماس رزیدنت سال یک حاضر

شود به علت انجام اکوی بیماران کاندید عمل فردا (غیر اورژانس) حتی با تماس پرستاران

هم حضور نمی یابد و نوزاد که شانتش کار نمی کرده و این نکته را اکوی ساعت 5/20

دقیقه و اکوی بعدی اثبات کرده در ساعت فهت فوت می کند.

بازی با جان مردم از ستاد شروع می شود و در صف تشدید می گردد.با وجود کمبود

شدید نیروی پرستاری جناب معاون درمان می فرمایند که هر کس نمی تواند توهینها و

کتک خوریها را تحمل کنذد برود چیزی که زیاد است نیرو...

البته ایشان خودش هم میداند که نیرو نیست، اگر هست چرا در یک آی سی یو ی

جراحی قلب باز شش نیرو برای دوازده تخت در نظر گرفته شده است؟

این خیانت به چه کسی است؟ به سلامت مردم ؟ یا نه ، موضوع مد نظر شما چیز دیگری

است واصلا مردم قربانی همین هدف شما می شوند.

باور کنید این مسایل بسیار در مراکز پیش می آید اما چون به درگیری منتهی نمی شود،

کسی متوجهش نمی گردد.

نهایتا به والدین هم می گویند بچه مشکل مادرزادی داشت و ما تمام تلاشمان را کردیم!!!!

ببینید! نکته دقیقا همین جاست، من نمی گویم اگر آن نوزاد اکو می شد در زمان طلایی و

به اتاق عمل می رفت زنده می ماند یا نمی ماند، که اصلا وظیفه ی ما تصمیم درباره ی

این موضوع نیست. وظیفه ی ما انجام تمام تلاشمان در بهترین زمان است.

به بوته ی خشک آب و نور بدهی دیگر رشد نمی کند...

ما پرستاران دغدغه ی جان مردم را داریم و چند برابر توانمان کار می کنیم و کتک می

خوریم و فحش می شنویم و تهمت می بینیم و.... باز شیفتمان را ترک نمی کنیم، مبادا

که جان عزیزی به خطر بیافتد، آن وقت جناب دکتر غلامپور محترم، جای تشکر کردن از

فداکاری این همکاران می گوید همه بروند، چون اصلا برایش مهم نیست که مردم می

میرند یا می مانند؟ مهم نیست که عزیز دل مردم، فرزندی که نه ماه در شکم مادرش وول

خورده چقدر مراقبت لازم دارد و چقدر دریافت می کند. برایش مهم رضایت خداوند نیست

که بالای سرش ناظر تمام رفتارها و تصمیماتش است. مهم بینشی است که خودشان را

از هر چیزی ، از هر چیزی بالاتر می دانند و حتی از قانون هم بالاتر و از مجلس هم...و

از ........

مطمئن بشید برای مرگ این کودک دلبند، بهانه ای می تراشند و قطعا علتش عدم کارکرد

شانت نیست(از دید ایشان) .......

خواست خدا بوده که رزیدنت بر بالین بیمار دیر بیاید که دری بفهمند شانت کار نمی کند.

دوساعت طول کشیدن حضور پزشک خواست خدا بوده است...

دخترک گفت: پدر جان! یرقان یعنی چه؟         بدن من که شده زرد، خدا خواسته است؟

این داستانها ادامه دارد، و خواهد داشت......



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 10:10



شرایط بازنشستگی و انواع باز نشستگی طبق ماده ی 103 خدمات کشوری

شنبه 4 بهمن 1393

نظر به حرفهای جناب میرزابیگی درباره ی اینکه پرستاری باید جزو مشاغل سخت باشد، یادآور می شوم که پرستاری از سالها پیش جزو مشاغل سخت و زیان آور می باشد، و شما (نظام پرستاری) گویا از ساخت و ساز و مال اندوزی فرصت نداشتید که پیگیر مشکلات باشید ، به هر حال چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است....
البته درباب دیگر گفته هایشان حرفی نمی زنم چون واضح است...
 

ماده 103- دستگاه اجرايي با داشتن يكي از شرايط زير مي‌تواند كارمند خود را بازنشسته نمايد:
الف) حداقل سي‌سال سابقه خدمت براي مشاغل غير تخصصي و سي‌و‌پنج سال براي مشاغل تخصصي با تحصيلات دانشگاهي كارشناسي ارشد و بالاتر با درخواست كارمند براي سنوات بالاتر از 30 سال.
ب) حداقل شصت سال سن و حداقل بيست و پنج سال سابقه خدمت با بيست و پنج‌روز حقوق.
تبصره 1- سابقه مذكور در بند (الف) و همچنين شرط سني مزبور در بند «ب» براي متصديان مشاغل ساخت و زيان‌آور و جانبازان و معلولان تا پنج سال كمتر مي‌باشد و شرط سني براي زنان منظور نمي‌گردد.
تبصره 2- دستگاههاي اجرايي مكلفند كارمنداني كه داراي سي‌ سال سابقه خدمت براي مشاغل غير تخصصي و شصت سال سن و همچنين كارمنداني كه داراي سي و پنج سال سابقه خدمت براي مشاغل تخصصي و شصت و پنج سال سن مي‌باشند را رأساً و بدون تقاضاي كارمندان بازنشسته نمايند.
تبصره 3- دستگاههاي اجرايي مؤظفند كارمنداني را كه داراي شصت و پنج سال سن و حداقل بيست و پنج سال سابقه خدمت مي‌باشند را بازنشسته كنند. سقف سني براي متصديان مشاغل تخصصي هفتاد سال است. كارمندان تخصصي فوق‌الذكر كه سابقه خدمت آنها كمتر از بيست و پنج‌سال است، در صورتي كه بيش از بيس سال سابقه خدمت داشته باشند مي‌توانند تا رسيدن به بيست و پنج سال سابقه، ادامه خدمت دهند و در غير اين صورت بازخريد مي‌شوند

انواع بازنشستگی :

توافقی – اختیاری (1- اختیار دستگاه 2- اختیار مستخدم) قهری- اجباری  - مشاغل سخت و زیان آور- بازنشسته متوفی- ناشی از فوت به سبب انجام وظیفه

 1-     بازنشستگی توافقی :

باستناد بند الف و تبصره1 ماده 2 قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه مصوب 13/12/68 مستخدمین مرد با داشتن 50 سال سن و حداقل 25 سال سابقه خدمت و مستخدمین زن با حداقل 20 سال خدمت و بدون شرط سنی می توانند بازنشستگی نمایند. مشروط بر اینکه تقاضای وی مورد موافقت قرار گرفته باشد.

 2-     بازنشستگی اختیاری:

( اختیار دستگاه – اختیار مستخدم)

الف )باستناد ماده 2 قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه مصوب 13/2/68 مجلس شورای اسلامی دستگاه دولتی می توانند مستخدمینی را که دارای 30 سال سابقه خدمت باشند راسا" یپبازنشسته نمایند.

ب ) باستناد بند الف ماده 74 قانون استخدام کشوری مستخدمین مرد و زن با داشتن 60 سال سن هر قدر سابقه خدمت تقاضای بازنشستگی نمایند و دستگاه مربوطه موظف است در خواست وی را قبول نماید.

به استناد ماده ۱۰۳ قانون مدیریت خدمات کشوری : حداقل 30 سال سابقه خدمت برای مشاغل غیر تخصصی و 35 سال برای مشاغل تخصصی   باتحصیلات دانشگاهی کارشناسی ارشد و بالاتر با درخواست کارمند برای سنوات بالاتر از 30 سال  

 3-     بازنشستگی قهری : بند ط ماده 9 قانون رسیدگی به تخلفات اداری:

هیات های رسیدگی به تخلفات اداری می توانند مستخدم مرد متخلف را در صورت داشتن 25 سال سابقه خدمت و مستخدم زن را با دارابودن 20 سال سابقه خدمت با تقلیل یک یا دو گروه بازنشسته نمایند.

4-بازنشستگی اجباری:

دستگاههای دولتی موظفند مستخدمین زن و مرد را که دارای 65 سال سن سابقه باشند راسا" و بدون درخواست مستخدم بازنشسته نماینداین مستخدمین باید قبل از رسیدن به سن مذکوراز کلیه ذخیره استحقاقی خود استفاده نمایند.

5-     بانشستگی ناشی از فوت عادی:

باستناد ماده 81 قانون استخدام کشوری هر گاه مستخدم رسمی دولت فوت شود خواه به حد بازنشستگی رسیده یا نرسیده باشد از تاریخ فوت بازنشسته محسوب و یکروز بعد از تاریخ فوت برای وراث قانونی وی حقوق برقرار خواهد شد.

6-     بازنشسته متوفی :

باستناد ماده 82 قانون استخدام کشوری هر گاه بازنشستخ شود یکروز بعد از فوت برای وراث واجد شرایط وی حقوق وظیفه برقرار خواهد شد.

7-     بازنشستگی ناشی از فوت به سبب انجام وظیفه:

باستناد ماده 83 قانون استخدام کشوری هر گاه مستخدم رسمی به سبب انجام وظیفه و یا در حین ماموریت اداری فوت شود تمامی آخرین حقوق و مزایا و فوق العاده هایی که از بابت آن کسور بازنشستگی کسر گردیده است با رعایت افزایش دو گروه ( حداکثر با احتساب گروه تشویقی ) به عنوان حقوق وظیفه به وراث قانونی وی پرداخت خواهد شد.

  8-بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی و شاغلین مشاغل سخت و زیان آور:

باستناد قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی و شاغلین مشاغل سخت و زیان آور مصوب 1/9/67 مجلس شورای اسلامی جانبازان و شاغلین مرد مشاغل سخت و زیان آور با داشتن 20 سال سابقه خدمت . 50 سال سن و شاغلین زن با داشتن 20 سال سابقه خدمت و بدون شرط سنی و با افزودن سنوات خدمت ارفاقی که مدت آن ذیلا" مشخص گردیده است می توانند تقاضای بازنشستگی نمایند.

1-     جانبازان با درجات 20% تا 40% از کارافتادگی حداقل 3 و حداکثر 6 سال خدمت ارفاقی .

2-     جانبازان با درجات 40% تا آستانه از کارافتادگی کامل حداقل 6 و حداکثر 10 سال خدمت ارفاقی.

3-     معلولین ناشی از کار با درجات 20%تا 40% از کار افتادگی کامل حداقل 5 و حداکثر 8 سال خدمت ارفاقی.

4-     معلولیت غیر ناشی کار با درجات 20%تا 40% از کار افتادگی کامل با حداقل 3و حداکثر 6 سال خدمت ارفاقی

5-     معلولین غیر ناشی از کار با درجات 40 % از کار افتادگی کامل حداقل 3 و حداکثر 6 سال خدمت ارفاقی.

 9- رشته پرستاری { پرستار ، بهیار و کمک بهیار}:

(( بابت هر سال خدمت در بیمارستانها و مراکز سوختگی و روانی به مدت 3ماه خدمت ارفاقی))

 10 –پرستار، بهیار، کمک بهیار:

((بابت هر سال خدمت در درمانگاه و مراکز بهداشتی درمانی و یا دانشکده ها بمدت 2 ماه خدمت ارفاقی))

 11- پرستار،بهیار،کمک بهیار:

((بابت هر سال خدمت ستادی  و غیر بهداشتی درمانی بمدت1 ماه خدمت ارفاقی))

 12- تکنسین آزمایشگاه ، تکنسین اطاق عمل ، تکنسین فوریتهای پزشکی :

به ازاء هر سال خدمت یکماه خدمت ارفاقی

 13- باستناد بند 3 ماده قانون حفاظت در برابر اشعه افرادی که بطور مستمر به کار با اشعه اشتغال داشته باشند از افزایش خدمت به شرح زیر استفاده خواهند کرد.

الف) کار با پرتو گروه (الف) بازاء هر سال خدمت یکسال افزایش خدمت مورد قبول تا حداکثر 10 سال.

ب )کار با پرتو گروه (ب) بازاء هر سال خدمت6 ماه  افزایش خدمت مورد قبول تا حداکثر5 سال.

 دستگاه تشخیص دهنده نوع پرتو و تعیین مدت افزایش خدمت ارفاقی سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.

(( هر شخصی که بر اساس مفاد مقررات قانون حفاظت در برابر اشعه و آئین نامه اجرائی آن بازنشسته شود مجاز بکار با اشعه نخواهد بود))

 

نتیجه :۱

1- به استناد ماده 103 قانون مدیریت خدمات کشوری شرایط بازنشستگی عادی به شرح ذیل می باشد

   الف : حداقل 30 سال سابقه خدمت برای مشاغل غیر تخصصی و 35 سال برای مشاغل تخصصی   باتحصیلات دانشگاهی کارشناسی ارشد و بالاتر با درخواست کارمند برای سنوات بالاتر از 30 سال  

ب : حداقل 60 سال سن و حداقل 25 سال سابقه خدمت با 25 روز حقوق برای آقایان

تبصره : 1- سابقه مذکور در بند الف و همچنین شرط سنی مذبور در بند ب برای متصدیان مشاغل سخت و زیان آور و جانبازان و معلولان تا 5 سال کمتر می باشد و شرط سنی برای زنان منظور نمی گردد.

تبصره 2 - دستگاههای اجرا یی مکلفند کارمندانی كه  دارای 30 سال سابقه خدمت برای مشاغل غیر تخصصی و 60 سال سن و همچنین کارمندانی دارای 35 سال سابقه خدمت برای مشاغل تخصصی و 60 سال سن می باشند را راسا و بدون تقاضای کارمند بازنشسته نمایند.

تبصره 3 - دستگاههای اجرایی موظفند کارمندانی را که دارای 65 سال سن و حداقل 25 سال سابقه می باشند را بازنشست کنند، سقف سنی برای متصدیان مشاغل تخصصی 70 سال است. کارمندان تخصصی فوق الذکر که سابقه خدمت آنان کمتر از 25 سال است در صورتی که بیش از20سال سابقه خدمت داشته باشندمی توانند تا رسیدن به 25 سال سابقه ادامه خدمت دهند و در غیر این صورت بازخرید می شوند.

تذکر : به استناد ماده 104 قانون مدیریت خدمات کشوری در هنگام تعیین حقوق باز نشستگی به کارمندانی که بیش از 30 سال خدمت دارند به ازای هر سال خدمت مازاد بر 30 سال 2/5 % رقم تعیین شده حقوق بازنشستگی علاوه بر حقوق تعیین شده محاسبه و پرداخت خواهد گردید.

توجه بفرمایید که پرستاری در تمام سطوح جزو مشاغل سخت بوده و قوانین مشاغل سخت مثل قانون بازنشستگی و ساعت کاری شش ساعت در روز و... به تمام پرستاران شاغل در مراکز درمانی بالینی تعلق می گیرید.

این هم مصوبه ی دولت که محدودیتی ایجاد نکرده است:

محسوب شدن پرستاری جزو مشاغل سخت محسوب نمودن شغل پرستاری و بهیاری از مشاغل سخت و زیان‌آور و استفاده

شاغلین حرف مذکور از مزایای تبصره 3‌ماده واحده قانون نحوه بازنشستگی جانبازان
انقلاب اسلامی
1368.10.17 - .76650ت929 - 1368.10.27 - 411
&‌استخدام کشوری
&‌وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی
‌هیأت وزیران در جلسه مورخ 1368.10.17 بنا به پیشنهاد شماره 5382 مورخ 1368.7.16
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و تأیید سازمان‌امور اداری و استخدامی کشور و
به استناد تبصره 3 ماده واحده قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی و جنگ
تحملی و معلولین عادی و‌شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور و بند 5 آیین‌نامه اجرایی
قانون مزبور (‌موضوع تصویب‌نامه شماره .45664ت 652 مورخ 68.5.30) تصویب نمود:
‌پرستاری و بهیاری از مشاغل سخت و زیان‌آور بوده و مشاغل حرف مذکور می‌توانند از
مزایای مقرر در تبصره 3 ماده واحده قانون نحوه بازنشستگی‌جانبازان انقلاب اسلامی
ایران و جنگ تحمیلی و معلولین عادی و شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور مصوب 1367.9.1
مجلس شورای اسلامی و‌آیین‌نامه اجرایی آن استفاده نمایند.
‌حسن حبیبی - معاون اول رییس جمهور

این مصوبه متعلق به سال شصت و هشت است و متاسفانه تا امروز پرستاران از وجود چنین قوانینی بی اطلاع بوده اند، وظیفه ی چه کسانی بوده که چنین مسائلی را اطلاع رسانی (نگفتم پیگیری) کند، حال آنکه وظیفه ی ذاتی سازمان پیگیری حقوق صنف است.گمان نمی کنم توضیح اضافه ای لازم باشد.دزد حاضر بز حاضر بفرمایید ببینید...



:: موضوعات مرتبط: قوانین مرتبط با پرستاری، ،

نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 17:21



نظری اجمالی بر حرفهای جدید وزیر بهداشت...

چهار شنبه 1 بهمن 1393

وزیر محترم در روند سخنان بی استنادشان! باز هم نوک پیکانشان را به سمت عدالت خواهان نظام سلامت گرفته اند!!

چندی از ماجرای اسید پاشی بیمارستان ضیائیان نمی گذرد ! به خاطر دارم که روز بعد حادثه جناب وزیر بی منطق خاصی ، با متهم کردن حرکت عدالت خواهان نوک پیکان اتهام را به سمت کسانی که نمی توانند خوشحالی مردم را ببینند گرفت و...

اما بعد مشخص شدن داستان اصلی ماجرا، سکوت محض اختیار کرد.اینک هم بی هیچ منطقی تمام کارهایی را که خودشان کرده اند به دیگران نسبت می دهند!

تاسی از پیامبر اعظم و اطاعت از رهبری سرلوحه ی همه است. ولایتمداری اولین اساس حرکت ما پرستاران است.

واقعا این منطق شماست؟!!! لطفا از مراجع عظام سوال کنید منش اسلام این است؟

کسی در خانه اش بخوابد و کسی دیگر کار انجام دهد و پولش به مهر آن شخص برسد؟ واقعا مردم را قربانی خودبزرگ بینیهای خود می کنید و مدعی اسلام هم هستید؟

چرا کسی که در بیمارستان نیست و مهرش در بیمارستان است سی درصد میگیرد؟ آیا هدف از احداث بیمارستانها و دانشگاهها چیست؟ می گویید حتما به دلیل مسئولیت فنی!!! اما مسولیت فنی ضامن سلامت مردم نیست. حضور و نظارت مستقیم باید باشد....کسانی که شهید داده باشند و اسلام و پیامبر را پیروی کنند هرگز در مقابل قانون نمی ایستند ، قانونی که از شورای نگهبان هم نمره ی قبولی گرفته است و با مبانی اسلام هم منافاتی ندارد.

کسی که صادقانه جنگیده حق مظلوم را نمی خورد! کسی که شهید داده از قانون دفاع می کند و بی قانونی و قانون شکنی را رواجج نمی دهد!

جناب دکتر هاشمی! کسی که شهید داده اند یک طرفه در تریبونها دروغ نمی گویند! تبلیغات شما به قدری موثر بوده که مردم مراجعه نکرده به مراکز دارند از شما ابراز رضایت می کنند.!!!!!!در حالیکه اصلا نمی دانند طرح تحول چیست ؟

مسلمان واقعی که حکومت را در دست دارد ، مزد کارکرد یک عده را به عده ی دیگری نمی دهد! بیمار را نمی دهد یکی عمل کند و یکی مهر کند تا پول بیشتری گرفته شود و....

حاکم مسلمان شهید داده در خانه اشس نمیخوابد که مهرش در چند بیمارستان برایش کار کند و سلامت مردم را به خطر بیاندازد!

در اسلام تنها شرط برتری تقواست! حاکم مسلمان شهید داده، خودش را نخبه نمی داند و دیگران را .........

اینقدر تکبر ندارد که بگوید قانون گذار و مجری و بازرس و وناظر و حتی منتقد هم باید خود ما باشیم! قرآن به وضوح این رفتارها را نکوهش می کند.

شما از تریبونهای رسانه های مختلف یک طرفه استفاده کردید برا مقبولیت دادن به طرح خامتان! اگر به طرح یک شبه تولید شده تان اطمینان داشتید با منتقدین روبرو می شدید نه که قلع و قمعشان کنید وطاقت یک حرف حق را هم نداشته باشید!

چطور ادعا می کنید که جامعه ی پزشکی را یک پارچه می بینید؟ به همین طرح اخیرتان که این هم یک شبه تولید شده ارجاعتان می دهم! ببینید کجایش با مسلمانی و انسانیت مطابق است؟ پر از خود برتربینی و کبر و غرور است!

آیا در انقلاب اسلامی و اهداف امام خمینی کارکردهای شما دیده شده بوده است؟

آیا این رفتارهای برده داری در مسیر انقلاب است؟ آیا مردم و سلامت مردم را دستمایه ی تجارت قرار دادن در مسیر انقلاب و اسلام است؟

آیا در مسیر انقلاب  است که نان را بیت برابر گران کنی و مردم برای مایحتاجشان مشکلات اساسی داشته باشند و شما یارانه های مردم را به جیب خودتان واریز کنید؟

آیا این کار گناهش از اختلاسهای انجام شده کمتر است؟ خیلی از مردم به نان شبشان محتاجند و شما با گران کردن همه چیز از آنها برای خودشان خرج می کنید و منت سرشان می گذارید!اینها در روند اقلاب است آیا؟

بگذریم....

اما این حرفها چه ربطی به خواسته های پرستاران که به زعم شما دشمنان نظام سلامتند دارد؟

شما حکومت مردان وقتی قوانین را دور بزنید دیگر از دیگران چه چشمداشتی باید داشت؟

شما می توانید خواسته های مارا در سخنان دبیر کل خانه ی پرستار و سخنگوی کمیته ی پیگیری و نیز نوشته های قبلی و قدیمیتر ما ببینید.

ما نه رسانه داریم و نه تریبون و نه حامی و ..... اما خواستار اجرای قانونیم. آیا این جرم است؟ آیا این زیاده خواهی است؟

کمی از نخبه نگری و تاج و تخت کبر فرود بیایید. دیگران را هم ببینید. همه ی این بلواها و آشوبها که روز به روز بدتر شده است به دلیل عدم اجرای قانون است، قانونی که سال هشتادو شش مصوب شده است.

نگویید چرا این همه صبر کرده اید و باز صبر نمی کنید؟ آخر در کشور شهید داده ی انقلاب کرده ی اسلامی و در حضور ولایت فقیه، باید برای اجرای قانون ، التماس و خواهش و ...تجمع باشد؟

ما فکر میکردیم که خودتان اجرا می کنید ، حال که نمی کنید راه دیگری داریم؟

آخر چه بگویم! چه بگوییم؟ شما که نه می بینید و نه می شنوید و فقط پول را می شناسید .و پول را!!!!!!!!!!

برادر من! برادر انقلابی! برادر مسلمان! برادر شهید داده! با اجرای قانون قال همه ی قضایا را بکن! لطفا!خواهشا!

شیرینتر از دادن حق به محق چیزی نیست. باور کنید.

 



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 20:23



درباره



این وبلاگ تنها با هدف ایجاد اتحاد و همدلی بین پرستاران، اطلاع رسانی قوانین و شرح وظایف پرستاران،بررسی مشکلات پرستاران و پیدا کردن راهکارهای مناسب برای اینها ایجاد شده است. لطفا با مراجعه به وبسایت parastaraneiran.com وثبت نام و عضویت در آن و عضویت در همین وبلاگ در ایجاد یک گروه قدرتمند و منسجم برای پیگیری مسایل پرستاری و اجرایی کردن قوانین حوزه ی پرستاری مشارکت فرمایید. هدف اصلی اطلاع رسانی است و معتقدم که بزگترین مشکل سیستم پرستاری عدم اطلاع رسانی به موقع است. به امید موفقیت به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نیابم، بهقدر وسع بکوشم
amidimahmood@yahoo.com


مطالب پیشین

قوانینی برای خندیدن
تعدیل نیرو
روز پرستار 94
نظری گذری بر اختیارات سازمان نظام پزشکی و سازمان نظام پرستاری
تلاشها برای ایجاد اختلاف ادامه دارد ....
شعری در وصف این روزهای پرستاری
تبعید
تکریم همکاران
همه چیز درباره ی مرخصیها
اعتراض به قضاوت نا عادلانه
واکنش عجیب
مرگ خوب است ولی برای همسایه!!!!
روسای هیاتهای جدید
یک جلسه و این همه مانور؟؟؟
بیانیه ی انجمن اسلامی دانشکده ی پرستاری دانشگاه ع. پ. تهران
و مام گزارش جلسه هیاتهای جدید
یک مقایسه ی غیر منطقی
خواب زدگی
پرستاری مرد....
یک پیشنهاد به وزیر بهداشت




Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by parastaraneiran