گویا اوضاع سیستم درمان کشور روزبه روز بدتر می شود و حضرات خم به ابرو نمی آورند و در تلویزیون مدام دم از
برنامه هاییکه در واقع اجرا نمی شود می زنند.وعده های دروغینی که داده شده کم نیست و این اواخر هم که
جتاب آقای میرزابیگی معاون وزیر بهداشت به صراحت گفتند که: به پرستاران مژده می دهم که تعرفه های
پرستاری اجرا ییی می شود واین پیروزی را به پرستاران تبریک می گویم. نمی خواهم در حوزه ی پرستاری چیزی
بگویم که محکوم به توهم و وداعشی و صهیونیست و ...شوم، اما یک بحث منطقی و دو دو تا چهارتا را میخواهم
مطرح کنم:
اینکه ما پرستاران دنبال اجرایی شدن قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری هستیم داستانش جدا از نقدهایی
است که به عملکرد وزارت بهداشت داریم. ما به عنوان افرادی که مستقیما با مردم در گام اول و در تمام مراحل
همراهیم همه چیز را میبینیم و می سوزیم. نمی توانیم همه چیز را به روی داریه بریزیم که متهم به آشوب سازی
گردیم.
در سیستم فعلی پرداخت در نظام سلامت به ازای هر خدمتی که انجام می شود به پزشک(حواسمان باشد که
گفتم به پزشک و نه انجام دهنده ی آن کار)شصت و پنج درصد مبلغ حاصله پرداخت می گردد. خاطرم هست
زمانی که تازه استخدام شده بودم در بیمارستانی که کار میکردم دو جراح ساعتی داشتیم، یعنی قراردادشان
ساعتی بود و تعداد عمل در دریافتیشان نقشی نداشت، همه ی همکاران بخش جراحی دوست داشتند با این
عزیزان هم شیفت شوند چرا که هیچ بیماری را بستری نمی کردند و اصولا پذیرش بیمار که بعلت نبود منشی
کاری سخت است کم می شد. اما یکی از این دوستان که ماندو تبدیل وضعیت شد به پرکیسی و استخدام،
هنگامی که بیمار نبود به همکاران می گفتند بیاور آپاندیسیت را عمل کنم، و مدام در اورزانس بودندتا بیماران برای
آزمایش و سونوگرافی معطل نشوند و مستقیم با یک دل درد ساده از اتاق عمل سردربیاورند. توجیهشان هم این
بود که ما عمل می کنیم یا آپاندیسیت دارند که خوب عملش کرده ایم یا ندارند که آپاندیسش را در می آوریم که
بعدا ملتهب نشود.
هدفم از گفتن این ماجرا که بسیار در سیستم درمان رخ می دهد این است که وقتی پرداخت به ازای هر خدمت
انجام شده باشد ضرورت انجام یک روش درمان جایش را به صلاح جیب افراد می دهد.بقیه ی ماجرا دیگر واضح و
روشن است. مثلا شما در مراکز درمانی دولتی کمتر با تزریقات و سرم درمانی مواجه می شوید اما دردرمانگاه
های خصوصی بسیار تجویز می شود.
یا در مراکز خصوصی سی تی اسکن و رادیولوژی و .... بسیار تجویز می شود و اگر بررسی شود ساید خیلی از
موارد اصلا ضرورت به انجام خیلی اقدامات نباشد.لذا به نظر می رسد که جایگزین کردن یک روش موفق که در
کشورهای دنیا جواب داده و امتحانش را پس داده ضروری است.
شاید بگویند این فضولیها به شمانیامده، خوب به هر حال منافع عده ای به این نوع پرداختها وابسته است.در دنیا
استانداردهای بسیاری وجود دارد که البته در ایران هم روی کاغذ وجود دارد ولی عملا رعایت نمی شود درست
مثل قوانینمان!!!!
مثلا یک جراح قلب نمی تواند هر چه دلش می خواهد عمل کند ودر امریکا بیش از دو عمل در هفته نباید انجام
دهد.
نعداد ویزیت بیمار در ساعت برای پزشک عمومی 10 تا 12 و برای متخصص 8تا 10 بیمار تعریف شده است.(در
ایران)اما هر کدام از ما قطعا دیده ایم که این نوع استانداردها چطور در سیستم درمان ما به سخره گرفته
می شوند اما روی کاغذ و اسناد دقیقا این استانداردها رعایت شده ثبت می شوند.
موضوع دیگر که قابل اشاره است عدم حضور متخصصین در مراکز است که علیرغم تمهیدات اندیشیده شده اجرا
نمی شود و در بیخ گوش وزیر و در بیمارستان اما خمینی تهران بیمار جوانی که از اصفهان با هلی کوپتر امداد به
تهران منتقل شده بود تا زمان قطع پایش ویزیت متخصص محترم نشد و حتی جراحی پای وی توسط رزیدنتها انجام
گرفت،اما همان شب جناب دکتر آقاجانی در برنامه ی 115 در تلویزیون فرمودند که در کلیه
مراکز متخصصان مقیم هستند و...آمارهای جالبی داد.وقتی در تهران اوضاع این است وااای به حال شهرستانها که
البته آمار آنها هم موجود است.جالب است که پای برگه های جراحی مهر اتند محترم می خورد و پولش را هم که
مثل شیر مادر حلال است می گیرد.
وقتی پزشکان محترم از بالا بودن سن ورود به بازار کار حرف می زنند خودش گواهی بر این حرفهاست که پزشکی
در ایران به تجارت تبدیل شده است و اراده ای بر اصلاح آن وجود ندارد. وقتی مبلغ حق العمل به رزیدنت محترم که
کار را انجام می دهد پرداخت شود (درصدی کمتر از اتند )عملا ورود به بازار کار در سن پایینتر انجام می شود.
این مسایل در سیستم درمان بسیار است و گویا همه هم می دانند و ....شاید هم نمی دانند.
اما این روزهابا انتخابات نظام پرستاری مواجهیم که قطعا با مشارکت بالای پرستاران نسبت به هر سه دوره ی
قبلی مواجه خواهد شد.شاید بپرسید بالا نوشته ها چه ربطی به این موضوع دارد الان عرض می کنم:
وزارت بهداشت از روز اول بنا را برقلع و قمع منتقدین نهاد و زورش هم می چربید و اجازه نداد هیچ حرفی درباره ی
طرح اسما تحول و راجع به معایب آن زده شود، و اینک هم در حال مهندسی کردن انتخابات پرستاری با عدم
اجرای حکم دیوان عدالت اداری است. البته من شخصا معتقدم که افرادی که می خواهند برای هیات مدیره ها
انتخاب شوند حد اقل باید پنج سال عضو نظام بوده باشندد اما نظر اشخاص مقابل قانون اهمیتی ندادرد.وقتی
حکم دیوان عدالت را نادیده می گیرند می فهمم که دیگر دوره ی عدالت و عدالت خواهی سر آمده و باید بروم
دنبال کشاورزی که در آن تخصص دارم .و عطای پرستاری را به لقای حضرات ببخشم.بحث اصلا بحث مبالغ و ریال و
دلار نیست. به خاطر یک مشت دلار حرف نمی زنیم ولی فریاد ما فریاد تبعیضها و بی عدالتی هاست... وزیر محترم
در مصاحبه با روزنامه ی اطلاعات از عدم اجرای قوانین گله می کند و خودش قوانین را نادیده می گیرد!!! گویامرگ
خوب است ولی برای همسایه!!
شما که قوانین را زیر پا می گذارید چطور از ما انتظار دارید قوانین صادره ازسمت شماوبخشنامه ها واعتباربخشی
و ... را اجرا کنیم؟
وقتی یک سیستم خودش در همه جا قانون گریز است چطور انتظار دارد اعضای ان به قوانین احترام بگذارند؟
این حرفها که شبیه پراکنده گویی بود از سر دردهایی است که در جانم جریان دارد و شعله هایش این چنین
سر به آسمان نمی سایید......
ادامه دارد....
محمود عمیدی -پرستار