جامعه ی پرستاري ،سازمان نظام پرستاري و اعتماد متقابل
اعتماد اجتماعي مفهومي است که در فرايند روابط اجتماعي بين افراد و سازمان‌هاي اجتماع با همديگر تبلور مي‌يابد. مفهوم اعتماد يکي از مؤلفه‌هاي مهم و حياتي سرمايه اجتماعي است.
سازمان نظام پرستاري جمهوري اسلامي ايران به عنوان يکي از بزرگترين سازمان هاي صنفي کشور با يک دهه فعاليت صنفي در حوزه سلامت همواره از پشتيباني و اعتماد اکثريت قريب به اتفاق جامعه پرستاري برخوردار بوده وهمين اعتماد زمينه رشد و شکوفائي ان را در ساليان گذشته ،عليرغم انباشت موانع و مشکلات بي شمار صد ساله رقم زده است. بيش از ده سال فعاليت حرفه اي سازمان زمينه هاي بروز و رشد فعاليت هاي اجتماعي پرستاران را فراهم آورده و ارتقاء داده است.
اکنون اما نکاه هاي مختلفي برجامعه متکثر پرستاري حاکم شده است .به مدد رشد رسانه هاي مختلف و تنوع زياد انها به خصوص در فضاي مجازي ،ارتقاء سطح تحصيلات تکميلي پرستاران وتغيير نگاه رسانه ها از مسائل سياسي به موضوعات اجتماعي باعث شده پرستاران به عنوان اکثريت خاموش جامعه درمان کشور براي احقاق حقوق مردم و حقوق مسلم صنفي خود فعال شوند. سوال اساسي اين است که اکنون چه کسي افکار عمومي پرستاران را نمايندگي مي کند؟
چرا سازمان نتوانسته در چند ماه گذشته به خصوص بعد از شروع طرح تحول سلامت نگراني هاي پرستاران را کاهش دهد ؟
چرا کف و سقف مطالبات پرستاري با آنچه که سازمان نظام پرستاري مدعي پيگيري آن است تفاوت قابل تاملي دارد؟
چرا گفتمان مشترکي بين سازمان وساير فعالين صنفي پرستاري وجود ندارد ؟
و سوالات متعدد ديگر که ذهن کنجکاو دلسوزان جامعه پرستاري را به خود مشغول کرده و نگراني جدي ايجاد کرده است.
براي پاسخ به سوالات فوق و واکاوي آنچه که در حال وقوع است توجه همکاران گرامي و علاقه مندان مسائل پرستاري را به موارد ذيل جلب ميکنم.
1- سکوت طولاني سازمان نظام پرستاري بعداز شروع رسمي مرحله اول طرح تحول و بي توجهي محض به جايگاه نيروي انساني و علي الخصوص پرستاري تمام همکاران را در بهت و حيرت فرو بردو پيگيري هاي فراوان فعالين صنفي و هيئت مديره ها به جائي نرسيد حتي تشکيل خود جوش کميته 6نفره پيگيري مطالبات پرستاري به دليل عدم تمايل مسولين سازمان ابتر ماند .موضوعي که سازمان در اولين بيانيه رسمي خود بعد از اجراي مرحله سوم طرح تحول (افزايش تعرفه هاي پزشکي ) به آن اشاره و از جامعه پرستاري به دليل سکوت خود عذر خواهي نمود.
2-موضع گيري انفعالي در قبال تجمع صنفي پرستاران مجتمع بيمارستاني امام خميني تهران که با برخورد مسئولين مجتمع و بازداشت غير قانوني چند نفر از فعالين پرستاري همراه شد ، باعث دلخوري پرستاران از سازمان نظام پرستاري گرديد.
3-مصاحبه هاي مسئولين سازمان و نفي غير مستقيم مطالب مطرح شده توسط دبير کل خانه پرستار (موضوع نگراني از مهاجرت پرستاران به ساير کشور ها ) فاصله گرفتن سازمان از بدنه جامعه پرستاري را القاء نمود
4-بي تفاوتي رسمي و علني سازمان در موضوع نفي بلد شغلي آقاي شريفي مقدم دبير کل فعال خانه پرستار و عضو شوراي عالي سازمان نظام پرستاري که محبوبيت خاصي در بين عموم پرستاران دارد ، باعث دلخوري و عصبانيت جامعه پرستاري گرديد.
5 -سکوت و بي تفاوتي سايت رسمي سازمان (که تنها مرجع رسمي ارتباط با جامعه پرستاري و اعضاء سازمان است ) وبي توجهي به اعتراضات مکرر هيئت مديره ها جهت فعال شدن سايت (البته به جز مقطع يک ماهه از 15/7/93 ) از ديگر دلايل دلخوري پرستاران به شمار مي رود.
6-کاهش شديد ارتباط مسئولين سازمان و شوراي عالي با هيئت مديره ها و عدم ارائه شفاف فعاليت ها ي صورت گرفته و مواضع رسمي و غير رسمي ، نهايتا باعث بي اطلاعي هيئت مديره ها از فعاليت هاي سازمان شده و قدرت اقناعي هيئت مديره هارا درمقابل در خواست هاي پرستاران به شدت کاهش داد. ودلايل متعدد ديگرکه ذکر آن باعث اطاله کلام مي شود.
به نظر مي رسد حرکت شتابان عدالت خواهي جامعه پرستاري ومنطقي تر شدن مواضع رسانه ها در باره طرح تحول و خروج از مرحله حمايت يک جانبه از اين طرح از يک سو واعلام مواضع مبهم وزارت بهداشت و درمان و سازمان نظام پرستاري در باره نحوه اجراي قانون تعرفه گذاري خدمات پرستاري و حواله آن به روشهاي مبهمي همچون پرداخت مبتني بر عملکرد وافزايش چند برابري کارانه قبلي پرستاران که همزمان با افزايش شديد کارانه هاي پزشکان قرار است اتفاق بيفد و عدم تبيين فاصله منطقي بين کارانه هاي گروه ارائه دهنده خدمات درماني در بيمارستان ، مقايسه هاي غيرموجه پرستاران با پزشکان توسط معاونين محترم وزارت بهداشت ودر مان (مانند مقايسه پرستار با مهماندار هواپيما و پزشک با خلبان ) و...وعدم پاسخ شفاف به درخواستهاي روشن ،قانوني و صريح آنان،متهم کردن پرستاران به بي اطلاعي وعجول بودن ،تکذ يب واقعيتهاي روشني مثل کارانه هاي چند ده مييوني پرداختي به پزشکان ، سکوت ساير ارکان دولت در باره درخواست هاي جامعه پرستاري ،تشديد احساس فاصله طبقاتي و بي عدالتي با اجراي طرح تحول و...همگي با عث فعالتر شدن بدنه پرستاري شده و به نظر مي رسد جلوتر از سازمان رسمي خود حرکت مي کنند و بيم آن مي رود در صورت ادامه اين روند ديوار بي اعتمادي بين پرستاران و سازمان ايجاد گردد و تبعات ناشي از اين بي اعتمادي و تغيير گفتمان باعث گرفتاريهاي جديدي شود.
چه بايد کرد؟
1-سازمان نظام پرستاري بايد با ارائه تحليل واقع بينانه از وضعيت موجود و شرايط حاکم برپرستاري کشور هشدار لازم را به مسئولين محترم کشور ،نمايندگان مجلس شوراي اسلامي ومديران و معاونين محترم وزارت بهداشت و درمان ارائه نموده و مصلحت انديشي بيش از حد را کنار بگذارد.
2 - امروز بيش از هرزمان ديگري نياز به ارتباط دو طرفه بين مسئولين سازمان با هيئت مديره ها و ساير ارکان جامعه پرستاري احساس مي شود.سازمان بايد بتواند در درجه اول اعضاء هيئت مديره هاوگروه پرستاري را قانع نمايد.اين امربايد در فضاي واقعي وبا درک شرايط موجود اتفاق بيفد. ارتباط دادن مطالبات پرستاري و فعاليتهاي صنفي به نزديکي انتخابات سازمان کمکي به حل مسئله نمي کند. نبايد اجازه داد اعتماد متقابل سازمان و اعضاء به سستي گرايد.
3-شورايعالي سازمان موظف به حفظ يکپارچگي وايجاد وحدت رويه دربين اعضاء بوده و با تلاش مضاعف بايد برايند همه فعاليتها را در جهت تحقق عدالت اجتماعي و مطالبات پرستاري به کار گيردتا سرمايه گذاري عظيم دولت در حوزه سلامت بهترين نتيجه را براي شهروندان عزيز داشته باشد.
4-تمام همکاران و پرستاران عزيز بايد توجه داشته باشند در بيان نظرات و نوشتن ونشر مطالب خود اخلاق مدارانه عمل نمايند واز هرگونه توهين و هتک حرمت پيشکسوتان جامعه پرستاري و ساير مسئولين محترم اجتناب نمايند.گستره بي نهايت زبان و ادبيات فارسي به حدي است که تند ترين انتقادات را هم ميتوان با زبان تکريم بيان نمود.
5- به نظر من جناب آقاي ميرزابيگي در حال حاضر به تنهائي بار سازمان را به دوش مي کشد ولازم است ساير اعضاء به طور جدي به ايشان کمک نمايند .شرايط سخت کاري و فعاليت مطالبه گرانه در کسوت رئيس سازمان و پاسخگو بودن در مقام معاون وزير را بايد همه ما درک نمائيم.
6-جناب آقاي شريفي مقدم امروز به عنوان يک فرد از خود گذشته و سختکوش در قلب يکايک پرستاران جادار دارد .مواضع حق طلبانه و عدالت خواهانه ايشان مورد تائيد جامعه پرستاري است و لازم است از طرف سازمان نظام پرستاري به جد حمايت و پشتيباني شود.هرگونه اتخاذ مواضع متضاد با ايشان باعث آشفتگي جامعه معزز پرستاري مي شود.
7- و سخن آخر اينکه بايد هوشيار باشيم واجازه سواستفاده بيگانگان را ندهيم .خدارا سپاس گوئيم که در سايه تدابير داهيانه مقام معظم رهبري (روحي فدا) وسياست هاي دولت جمهوري اسلامي مي توانيم در چهارچوب قانون مجدانه پيگير حقوق صنفي خود باشيم .بايد بدانيم ما سخنگوي هيچ گروه و دسته اي نيستيم وفقط پيگير حقوق حقه جامعه فرهيخته پرستاري در جهت ارائه بهترين خدمت به مردم شريف و شهروندان ايران اسلامي هستيم ضمن اينکه هرگز در ارائه خدمت به بيماران عزيز ذره اي تعلل و کوتاهي نکرده و نخواهيم کرد.
علي اکبر قرباني
عضو هيئت مديره نظام پرستاري
نظرات شما عزیزان:
فاطمه فریدیان 
ساعت16:38---1 دی 1393
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت میخواری و مستی ره و رسم دگری داشت حالا حکایت ما و نظام پرستاری و پزشکی است که اگر به حق ,افراد عدالت خواه و صاحب نظر بدون چشم داشت به مقام و منصب حضور داشتند وضعیت پرستاری نیز اینچنین نبود و حق به حقدار میرسید.
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
