این روزها افراد زیادی درباره ی مشکلات پرستاران اظهار نظر می کنند ، اما متاسفانه این اظهار نظرها به دور از واقع بینی است.
در حالیکه جامعه ی پرستاری سالها با نجابت و از خود گذشتگی حتی کلمه ای هم از اعتراض و .. حرف نزدند ، این دوستان دلسوز چرا دنبال مرتفع کردن مشکلات پرستاران که در واقع خدمت به مردم و سلامتی ایشان است انجام ندادند. این دوستان دلسوز چرا این اعتراضات را ریشه یابی نمی کنند و فقط به خود پرستاران توصیه می کنند که آرام باشند و تحمل کنند و ....
چرا وقتی ناجوانمردانه در انتخابات صنفی پرستاری ، گروه پزشکان اعمال زورو نفوذ کرده و افرادی را بدون دلیل حذف کردند کسی صدایش در نیامد؟
مگر خواستن اجرای قوانین مصوب مجلس جرم است؟ چرا وقتی قوانین مجلس را اجرا نمی کنند و جای آن طرحهای من در آوردی می اورند کسی اعتراض نمی کند؟
ما جامعه ی پرستاری بارها و بارها اعلام کردیم که مشکل ما افزایش حقوق و... نیست، مشکل ما تبعیض و بی عدالتی است. ما خواهان ایجاد یک سیستم همسان برای تمام کادر درمان و تقسیم بندی پرسنل مراکز درمانی به کادر درمان و کادر اداری (نه پزشک و غیر پزشک) هستیم.همین دید از بالا به پایین که حاصل در اختیار گرفتن تمام سطوح مدیریتی در وزارت بهداشت است باعث می شود که عده ای در سیستم درمان تافته ی جدا بافته باشند و حتی اعلام کنند که خط فقرشان با دیگران تفاوت دارد.
اینکه باید هزینه ی مطب داد و .. خوب مغازه دار هم هزینه ی مغازه می دهد و... ، این دید از بالا به پایین حتی به مصوبات مجلس هم رسیده و ایشان مصوبات مجلس را که قانون نامیده می شود، غیر قابل اجرا نمی دانند اما یک شبه در آمدهای چند ده میلیونی را به بالای صد میلیونی تبدیل می کنند و آب از آب تکان نمی خورد.
همین دخالتهای پزشکان در انتخابات نظام پرستاری حاصل نگاه از بالای ایشان است و به استثمار پرستاران توسط این افراد دلالت دارد. عدم اجرای قوانین در تمام سطوح پرستاری دیده می شود و فشار همه جانبه بر پرستاران واضح است و باز مارا به آرامش و ... می خوانند و فریاد حق طلبی را حرکات رادیکال و ... می نامند جای تعجب است.
اول باید ببینید که چه عواملی باعث کشیده شدن پرستاران نجیب و غیر معترض به محوطه های بیمارستانها شده است؟
حتی برخوردها با اعتراضات منطقی نیست و با اعمال زور و تهدید و ... همراه است. این اعتراضات که اصلا از جایی خط نمی گیرند و تنها به دلیل عملکرد قلدر مآبانه و زور گویانه ی وزارت بهداشت در حذف قوانین و اجرای طرحهای من درآوردی رخ داده اند، به جای بررسی علل ایجاد با تهدید و ارعاب و ... مواجه می شوند.
و حتی وقتی پرستاران تلاش می کنند با انتخابات نظام پرستاری و انتخاب اعضای مورد نظر مطالبات شان را از کانالهای تشکلهای پرستاری پیگیری کنند، با مدیریت انتخابات و حذف افراد شناخته شده بدون هیچ دلیلی مواجه می شوند.
ما افرادی غیر منطقی ، زورگو، رادیکال ، قلدر و....(هر صفت بد که بگویید)، هستیم که تنها خواسته مان اجرای قوانین مجلس است، شما ها که افرادی متین ، منطقی ، متفکر ف و...(هرچه صفت خوب است) می باشید چرا به جای حل مسئله و کمک به راه حلهای مسالمت آمیز و قانونی مرتب بنزین بر آتش فروزان می پاشید؟
مسیر مطالبات ما از چند سال پیش این بوده است:
1- صبر کردن برای عدم اجرای قوانین از سال 67 تاکنون به دلیل کمبود نیرو و.....در مقابل عدم اجرای قانون مشاغل سخت و زیان آور و از سال 86 رعدم اجرای تعرفه گذاری خدمات پرستاری و از سال 88 عدم اجرای درست و کامل قانون بهره وری و....
2-اجرایی کردن تمام مصوبات وزارت بهداشت بدون حتی یک ریال اضافه و حتی با انجام اضافه کاریهای چند برابری و عدم دریافت وجهی برای آن در اجرای طرحهایی مانند حاکمیت بالینی و....... که حتی یک قدم هم پزشکان برنداشته اند.
3- انجام کارهای بیماران با وجود کمبودها و عدم رعایت استانداردها در زمینه ی پرستاری ، پر کردن جای کمبود نیروی پرستاری و بهیاری و کمک بهیاری و ... حتی منشی و.... تا کار مراکز و بیماران زمین نماند و چه بسا کتکها و فحشها یی که به ناروا از بیماران و همراهان و پزشکان کشیدیم!!!
4-کشیدن بار سیستم درمان بدون کوچکترین چشمداشت با وجود تمام تبعیضها و ظلمها فقط در راسشتای پایداری و پیشرفت فرامین و دستورات رهبر معظم انقلاب و ایران
5-نوشتن نامه هایی به وزیران مختلف و از جمله جناب دکتر هاشمی برای بررسی و حل مشکلات پرستاران.
6- خواهش و تمنا از وزا و رییس جمهورهای دولتها برای حل مشکلات پرستاران که با ارسال نامه و در دیدارهای رو در رو بوده است.
7- در خواست جلساتی برای بررسی مشکلات پرستاران از دکتر هاشمی که هرگز حاضر به رو در رویی نشدند و حتی به قولایی که دادن عمل نکردند.
8-نا امید شدن از وزیر و نوشتن نامه به رئیس جمهور محترم و برگزاری جلسات مختلف با بخشهای مختلف نهاد ریاست جمهوری از جمله با مشاورین عالی و ... بازرسی این نهاد که همه بی نتیجه ماند.
9- شکایت به کمیسیون اصل نود و قول وزارت به اجرای قتانون تعرفه گذاری
10-برگزاری یک تجمع کوچک در مقابل مجلس در مورخه ی هفت آبان 93 که حتی یک شعار هم داده نشد و مجلس قول پیگیری داد و مجددا وزارت قول اجرا...
11-در خواست از اعضای شورای عالی نظام پرستاری برای مذاکره با وزیر و معاونینش که هرگز اجرایی نشد و وزیر محترم حاضر به مذاکره نشد.
12- و13و.....
نهایتا کار به اعتراضات کاملا خود جوش 94 که قابل پیش بینی بود و قبلا گفته بودیم که با این روند اوضاع خراب می شود کشید که مجددا تمام برخوردها از بالا و با تهدید و ارعاب و حذف و .....و از منظر ارباب رعیتی شکل گرفت.
جناب دکتر رئیسی کیا! شما که رئیس بسیج جامعه ی پزشکی هستید چرا در جلسه ای حضوری خواسته های پرستاران را از نمایندگان واقعیشان جویا نمی شوید؟
چرا منش بسیج را در حل مشکلات پرستاران به کار نمی برید؟
چرا اعضای شورای عالی نظام پرستاری و شخص رئیس نظام و دوستانشان یک بار از این پرستاران نمی پرسند که دردتان چیست؟
چرا اجازه نمی دهید که خود پرستاران تصمیم بگیرند که چه کسانی در راس نظام پرستاری باشند؟ قطعا با این کار نظر شما هم که فرموده اید: بايد افرادي براي شوراي عالي و رياست سازمان انتخاب شوند که دغدغه اصلي آنها مشکلات جامعه پرستاري باشد. برآورده می شود.
حذف و رد صلاحیت و .... عدم اجرای قوانین و گفتن جملاتی چون : کارگر سر چهار راه هم کار شما را انجام میدهد و.... عدم حضور برای مذاکره و ... همه آتش این جمعیت را زیادتر می کند.
قطعا ما پرستاران فقط خواهان اجرای قوانین حوزه ی پرستاری هستیم و قطعا تمام این قوانین در راستای منافع پرستاری تصویب نشده است اما نگاهش به منافع سلامت مردم بوده، اما هر چه هست قانون است و ما می خواهیم به طور مناسب اجرا شود. اگر این خواسته غیر عقلانی است بفرمایید....
نظرات شما عزیزان: