در سالهای متمادی خدمتم همواره شاهد انتخاب مدیران پرستاری با ضوابط خاص توسط گروهی از مشاغل که شاید منافعشان در گرو بله قربان گویی این افراد بود، بوده ام و همواره فکر می کردم که چرا باید سیستم رئیسش افرادی باشند که خودشان از بی نظمی این سیستم سود می برند و از بیگاری پرستارن هم ، و تازه انتخاب مدیران پرستاری به ایشان سپرده شده است.
امسال با کاندید شدن در انتخابات نظام پرستاری گفتم راهی دموکراتیک در پیش بگیرم، و با رای همکارانم اگر به من اعتماد کردند بتوانم اهداف و نظاراتم را دنبال کنم که همه صنفی است.
از روز اول اعلام نحوه ی برگزاری انتخابات تعجب کردم که تایید صلاحیتها به کسانی داده شده است که منافعشان در مخالفت با انتخابات درست و انتخاب افرادی چون من وشریفی مقدم امروزی که تنها نیست و ....می باشد.
همان روز اول گفتم اینها مارا رد می کنند. اما این پیش داوری بود و بنا شد مستندش کنیم که امروز شکر خدا مستند شد.اما این مهندسی انتخابات را بگذارید بازتر کنم:
1- ثبت نام از کاندیداها سه ماه با تاخیر که شاید پرستاران از تب و تاب مطالبات حقوق قانونی خود نا امید شوند.
2-ابلاغ طرح پرداخت مبتنی بر عملکرد تا ذهنها را به سمت این اسم زیبا و رسم نازیبا معطوف و از انتخابات دور کنند.
3- ابلاغ تربیت ده هزار بهیار در همین یک ماه اخیر و سپردن اجرای آن به شرکت تعاونی معلوم الحال کارکنان نظام سلامت که البته نسخه ی تغییر نام یافته ی شرکت بدنام (بین پرستاران) تعاونی فراگیر پرستاران کشور است. البته در این مسیر با به سخره گرفتن اعضای شورای عالی به همه اعلام کردند که نظام پرستاری و شورای عالی و ... همه بازیچه ای بیش نیست.
4- رد صلاحیت تمام پرستارانی که به سردمداران پرستاران عدالت خواه معروفند در حالیک افرادی را با احتلاسها و ... فرامان تایید کرده اند.
5-اعمال نفوذ و رد صلاحیت سایر افراد که منسوب به عدالت خواهان هستند وبرای رد گم کردن تایید کرده اند، در انتخابات شورای عالی .
6- بقیه را هم دوستان زحمت بکشند و بنویسند....
نظرات شما عزیزان: