یادم می اید در سال هفتادو یک در بخش جراحی عمومی بیمارستان شفیعیه ی زنجان کار می کردم ، رئیس وقت بیمارستان جراحی بود به نام دکتر مقیمی اهل شهر ابهر بود و در بخش جراحی مریض بستری می کرد.
سرپرستار بخش آقای جوانی بود به نام ملکی (گمانم مجید)، که مرتب شکایت همکاران را مبنی بر عدم نظم در ویزیتهای پزشکان و جمع نشدن بخش در شیفت صبح می گرفت و نهایتا تصمیم گرفت برای ویزیت پزشکان ساعت تعیین کند وبرایشان ویزیت را قبل از ساعت 10 صبح تعیین کرد. همه را به نام و مشخصات می نویسم که نگویند دروغ نوشته ام. به خاطر دارم یک روز دکتر مقیمی رئیس بیمارستان به دلیلی دیر رسیده بود برای ویزیت، آقای ملکی زیر بار نرفت و گفت نمی توانیم ویزیتها را جمع کنیم و کار بیماران می ماند. نهایتا بعد از کش و قوس زیاد رئیس بیمارستان از خدمات بخش خواست پرونده های بیمارانش رابالای سر بیماران بگذارد و ... از ان به بعد کلا مشکل حل شد....
اما آیا امروزه سرپرستاری که نه! مترونی می تواند با یک رزیدنت (رئیس بیمارستان پیشکش) چنین رفتاری بیمار -محور داشته باشد؟
ولی گویا دیگ غیرت پرستاران هم از خوزستان جوشیده است و شرایط را بر نمی تابند وباید حق حاکمیتی پرستاران در شغل خودشان منبعد به رسمیت شناخته شود.
قضیه از این قرار است که مترون بیمارستان شهید چمران سوسنگرد تصمیم می گیرد سرپرستار (شاید هم سر ماما ی) بخش زایمان را بنا به عللی که خودش میداند و به رئیس بیمارستان توضیح داده قطعا، با هماهنگی رئیس بیمارستان با یک مامای دیگر جابجا کند، اما مسئول قبلی وقتی حکم جدید را دریافت می کند به رئیس شبکه ی بهداشت و درمان آن شهرستان پناه می برد که از بد حادثه از آشنایان ایشان بوده است و ماجرا را به بزرگتر خودش می کشاند.
رئیس شبکه در بیمارستان بدون به رسمیت شناختن اختیارات مدیریتی مترون و رئیس بیمارستان، در این مرکز حاضر و دستور می دهد که وی به سر کارش برگردد و ...... مترون اگر موافق نیست عوض شود.......
مترون هم زیر بار نمی رود و استعفا می کند و در حرکتی بسیار نایاب (نایابتر از اقدام مترون شجاع و قهرمان) تمام سرپرستاران و سوپروایرهای آن مرکز استعفا می دهند.....
اینک از کل پرسنل آن بیمارستان انتظار می رود که هیچ کس زیر بار این ننگ نرود و مسئولیت قبول نکند تا بدانند این گردن -کلفتها که پرستاری تغییر کرده و همبستگی پرستاری و همدلی در پرستاری شعار نیست.
متاسفانه این مورد که با شجاعت مثال زدنی مترون و کادر مدیریتی پرستاری شاید برای اولین بار رخ داده ، بارها و بارها تکرار می شود و اصلا می توان گفت که درد اصلی پرستاری همین فشار از بالاست.
نداشتن حق حاکمیتی در حوزه ی شغلی است . نداشتن امنیت شغلی به دلیل اعمال نفوذ عده ای خود محور و زورگو است.
من به نوبه ی خودم این حرکت را نقطه ی عطفی دئر تاریخ پرستاری میدانم و آن را در خاطرم ثبت می کنم و نام افرادی را که چنین اقدام غرور انگیزی را رقم زده اند در تاریخ پرستاری ثبت می کنیم تا بعدها همه بدانند که اعتلای پرستاری از کجاها به کجاها قد کشید و ...قطعا به درختی ستبر تبدیل خواهد شد.
زهی عشق ، زهی عشق ، که ماراست خدایا! چه خوب است و چه نغز است و چه زیباست خدایا!
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها:
درگیری پرستارن در سوسنگرد"اعمال قدرت رئیس شبکه" اختاف در بیمارستان چمران سوسنگرد,