منوی اصلی


نویسندگان


آرشیو موضوعی

قوانین مرتبط با پرستاری

کمیته ی پیگیری مطالبات

نشریه

شکایت جهت افزایش حقوق

لینک دوستان

ابزار وبلاگ

خرید لایسنس نود32

جیرجیرک مرداب

عنوان لینک

ردیاب جی پی اس ماشین

ارم زوتی z300

جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پیگیری حقوق و مسایل و مشکلات پرستاران و آدرس parastaraneiran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





قالب بلاگفا

آمار بازدید

» تعداد بازديدها:
» کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 120
بازدید هفته : 121
بازدید ماه : 459
بازدید کل : 22592
تعداد مطالب : 245
تعداد نظرات : 493
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


آرشیو ماهانه


پیوند های روزانه


لوگوی ما

پیگیری حقوق و مسایل و مشکلات پرستاران


لوگوی دوستان


بر چسب ها




نظری به یک تجربه

چهار شنبه 17 تير 1394

در سالهای مختلفی که مشغول کار پرستاری هستم و از همان اولئل ورودم به سیستم درمان همواره نگاهم به اطرافم عمیق بوده و در این سالها تجربیات بسیاری و آموزه های گرانبهایی داشته ام.

اما سختترین و دردناکترین چیزی که آموخته ام عادت بد تمامی کسانی است که در سیستم پرستاری کار می کنند. اصولا این افراد به سختی و با تمام توان کار می کنند و اغلب معتقدم بهترین زنان دنیا و صبورترین شان والبته بهترین همسران دنیا پرستاران هستند.

هر گز اعتراض کردن را یاد نگرفته اند و ندیده ام به چیزی اعتراض کنند. در این سالها شاهد بوده ام که در بخشها همکاران واحد خدمات، منشیهای گرامی ، کمک بهیاران و .... همه و همه به امور خارج از وظیفه شان اعتراض می کنند و ...... همان امور را هم اغلب پرستاران بدون اعتراض می پذیرند و انجام می دهند.

کتمان نمی کنم که در برخی برهه ها و در زمان فوریتها اشکال ندارد که کار ها را نگذاریم بر زمین بماند اما .....

بدتر از این عادت به انجام هر کاری که گفته می شود ، عادت بد ما این است که یاد گرفته ایم برای هر چیزی که به نفعمان است هلمان بدهند.

می بینیم که حقمان خورده می شود، کارهای اضافه بر دوش مان می گذارند و ... می بینیم که برخی همکاران انجام نمی دهند ولی ما بیشترمان انجامش می دهیم.

حتی برای گرفتن حقمان بدون اینکه قبلا کاری کرده باشیم مدام می گوییم نمی شود! چیزی درست نمی شود!1

قطعا تا زمانیکه ما بدون هیچ چشمداشت و اعتراضی هر کاری که در بخشها و واحدها بر زمین می ماند انجام می دهیم چیزی درست نمی شود.

نمی دانم چرا ما اینقدر از مسایلی که به حقوقمان مرتبط است گریزانیم.

در سایتها و وبلاگها و فیس بوک و توئیتر و .... ساعتها قدم میزنیم و با دوستان گپ می زنیم و ....

اما حاضر نیستیم در سایتهای صنفی حضور داشته باشیم. حاضر نیستیم به جای اشتراک گذاشتن جوک و ... مطالب صنفی و حق و حقوقمان را به اشتراک بگذاریم.

آگاهی زمینه ساز احقاق حقوق است،اما آیا برای آگاه شدن هم باید هلمان بدهند؟ در گروههای مجازی صنفی بیش از پنج هزرا نفر عهضو هستند ولی همین پنج هزار نفر هم حاضر نیستند در سایتهای صنفی حضور داشته باشند.

در این سایتها قطعا نکاتی گفته می شود که در محیط کار به کار می آید. از نکات صنفی تا نکات علمی....

باید بکوشیم و آگاه باشیم و با آگاهی حرکت کنیم.

بیایید تغییر رویه بدهیم / به جای اینکه منتظر باشیم مارا هل بدهند ، خودمان دیگران را روشن کنیم.

بیایید از امروز تصمیم بگیریم که یک پرستار باشیم. تصمیم بگیریم که به همکارانمان احترام بگذاریم. با همکارمان با لبخند مواجه شویم.

بیایید از امروز همدیگر را  پرستار.......... صدا کنیم.  با بیماران و مراجعین به عنوان یک پرستار برخورد کنیم.

از علم و دانشمان برای معرفی شغل خودمان استفاده کنیم. به کسانی که برای خطاب مان از لفظ آقا/خانم دکتر استفاده می کنند بگوییم: من پرستارم.

آموزش به بیمار و همراهش را با عنوان شغلی خودمان (پرستار) انجام دهیم. به مرردم بفهمانیم که ما هستیم که هوای عزیزشان را داریم. ما هستیم که مدافع حقوق عزیزانشان هستیم.

جوابگوی کوتاهیهای دیگران نباشیم. درست اطلاع رسانی کنیم و کوتاهیهای انجام شده را سرپوش نگذاریم.

در یک سیستم از خدمات گرفته تا پزشک همکاران ما هستند اما همکارترین همکارمان همان پرستار است.

وقتی بیمار شویم فقط اوست که هوایمان را دارد ومی تواند شیفتهایمان را پوشش دهد. وقتی سفر می رویم  و... هم همینطور.

باور کنیم که با احترام به خودمان و همکارمان و شغلمان است که می توانیم احترام دیگران را نیز جلب کنیم .

بیایید کمی هم به فکر خودمان باشیم .



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 15:53



مبهوت این تفکرات.......

یک شنبه 14 تير 1394

در روزهای اخیر در سایت نظام پرستاری دو مصاحبه ی جالب و تفکربرانگیز از جنابان اساتید دکتر عباس زاده ی دانشمند و جناب لک محترم منتشر شده است.

این سخنان را که پرستاران بررسی کنند قطعا به نکات جالبی می رسند. واولین نکته عدم آگاهی این اساتید به مشکلات سیستم درمان و علل کمبود نیرو است.

جناب لک فرموده اند که پرستاران شرکتی با شرکت کارآفرینان آوا سلامت قرار داد می بندند و  حقوق و مزایایی برابر با پرسنل رسمی دریافت می کنند و حداقل حقوق ایشان 1،550،000 تومان خواهد بود و ....

اما ایشان گویا اطلاع ندارند که اولا پرستاران با همین لفظ شرکت و نوع قرارداد مشکل دارند و اینکه شرکت چه نامی دارد و متعلق به چه کسی است برایشان اهمیت ندارد. دوما ایشان نفرموده اند که این شرکت را چه کسی مدیر عاملی می کند؟ آیا باز مانند شرکت کارکنان نظام سلامت ، شرکتی تغییر ماهیت و عنوان داده است؟؟؟

آیا حقوق پایه ی پرستاران رسمی واقعا 1،550،000 تومان است؟ یعنی اگر پرستاری همین امروز استخدام رسمی دانشگاهی در یمارستانی شود حکمش این مبلغ خواهد بود؟(چون پاسخ واضح است چیزی نمی گویم)

آیا همین متمرکز کردن شرکت نوعی انحصار طلبی مجدد نیست که سعی دارد تمام سودهای حاصل از این طرح توهین آمیز را به جیب افرادی خاص واریز کند؟(مانند طرح تربیت بهیار یک ساله؟)

البته همه چیز و همه ی نیات واضح است اما اینکه چرا هیچ ارگان نظارتی وارد این نابسامانیها نمی شود جای سوال دارد!!!!!! این نابسامانیها مستقیما به جان و سلامت مردم ضربه می زند و گویا این دو متاع گرانبار در جامعه ی ما ارزشی ندارد!!!!!!

البته واضح است که ایشان این حرفها را از روی دیکته ی ابلاغ شده خوانده اند وگرنه خودشان .... خدا میداند!

اما از دکتر عباس زاده دبیر بورد پرستاری انتظارات دیگری می رود.اینکه همان سالهای نود و پیش از آن آیا کیفیت آموزش مناسب بوده و امکانات دانشکده ها جوابگوی همان تعداد دانشجو با کیفیت مناسب بوده که اینک شما ظرفیتها را سه برابر می کنید؟

آیا در هر کوره دهاتی که فقط یک بیمارتان دارد دانشجوی پرستاری گرفتن و مدرک دادن برای سلامتی مردمک بی خطر است؟

اگر جذابیتهای شغلی این حرفه به درستی اعمال و اجرا شود قطعا اقبال عمومی به ان بسیار بالاتر خواهد رفت اما اینک که دانشجویان پرستاری در ساعات کارورزیشان در گوشه هایی از بخشها و حیاط بیمارستانها و... جمع می شوند، اتاقی برای تعویض لباس و برگزاری کنفرانس و ... ندارندو بدتر از همه به عنوان پادوهای پرسنل بخشها مورد استفاده قرار می گیرند  چگونه با سه برابر کردن امیدوارید که کیفیت حفظ شود؟!!!

البته ببخشید حق باشماست چون کیفیت صفر است و صفر را هرچند بار کاهش دهی و به هر عددی تقسیم کنی جواب صفر می شود و عملا حق با شماست و کیفیت تغییری نمی کند ....

من بابت در نظر نگرفتن این موضوع عذر خواهی میکنم وگرنه اگر جز این بود که در هر کوره دهاتی که هیچ امکانات آموزشی درمانی ندارد دو دانشکده ی پرستاری (دولتی و آزاد ) با ظرفیت بیش از 150 نفر افتتاح نمی شد!!!!!!



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 12:48



دموکراسی و آزادی

شنبه 13 تير 1394

همیشه درباره ی واژه ی دموکراسی حس خوب داشتم و فکر می کردم که دموکراسی حق آزادی و انتخاب انسانها را به رسمیت شناختن است.اینکه همه ی مردم بر جامعه حکومت کنند غیر ممکن است لذا روشی باید باشد که در حکومت نقشی داشته باشند که گویا انتخابات روشی مناسب است. یعنی یکی از ابزار مهم و شاید مهمترین ابزار و شاخصه ی دموکراسی ،همین انتخابات است.اما انتخابات هم برای خدوش قوانینی دارد و این محدودیتها اغلب در راستای حفظ حرمت جایگاهها و افراد طراحی شده است.
قوانین برای افراد در هر جامعه ای محدودیتهایی و شاید هم دسترسیهایی ایجاد می کند او این استفاده ی بهینه از توانمندیهاست و محدودیت حسب نمی شود.
مثلا در یک بیمارستان افراد به دو نوع کار مشغولند: کار درمانی و اداری. کارمندان اداری نمی توانند بر اساس حکم دموکراسی یا آزادی در مسایلی که اطلاعات و توانایی ندارند دخالت کنند و بالعکس.
به هر حال وجود قوانین برای هر جامعه ای ضرورت دارد و اصلا دموکراسی یعنی آزادی قانوی ،پس دموكراسي آزادي قانونمند است و وقتي پاي قانون به ميان آمد منظور تحميل محدوديت‌هاي لازم و ضروري براي دوام و بقاي يك ارزش است.
مثلا هرگز نمی آیند گرگ را به شبانی بره ها برگزینند و در همین راستا شرایطی برای هر پستی بر اساس قانون در نظر گرفته می شود.
این قوانین اگر در مسیر منافع افراد یا سازمان یا گروه خاصی نباشد و همه را به یک چشم ببیند قطعا با دموکراسی تناقضی ندارد.
دموکراسی تا کنون در سه مفهوم به کار رفته است : اول، به معنای حکومت اکثریت ؛ دوم، به مفهوم حکومت قانون ؛ و سوم، به معنای تعدد نخبگان و گروه های قدرت.
در مسایل اخیر حوزه ی سلامت اما این مفاهیم به وضوح زیر پا گذاشته شده است.
مهمترین ابزار دموکراسی انتخابات است و همانطور که گفته شد برای هر انتخابی قوانین شرایطی را تعیین کرده اند. گر چه خود این تعیین شرایط محدودیت است اما برای حفظ ارزشها ضرورت دارد.
در انتخابات سازمان نظام پرستاری، طبق آیین نامه ی این انتخابات که قانون ان به حساب می آید برای کاندیدا ها شرایط ذیل در تبصره های 1 و 2 ماده ی 17ذکر شده است:
1-التزام عملی به اسلام و پایبندی به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
2-عضویت در سازمان نظام پرستاری جمهوری اسلامی ایران.
3- عدم سابقه ی محکومیت در دستگاه قضایی که منجر به محرومیت از حقوق اجتماعی باشد.
4-عدم محکومیت منجر به محرومیت از عضویت در سازمان نظام پرستاری.
5-داشتن حداقل 3 سال سابقه ی سکونت یا اشتغال در حوزه ی انتخابیه
6-عدم تجاهر به فسق و نداشتن فساد اخلاقی و مالی
برای انتخابات شورای عالی هم همین شرایط لحاظ شده است.لذا به نظر می رسد رد صلاحیت افراد خارج از چارچوب این شرایط ، مغایر روح دموکراسی و آزادی و بویزه دموکراسی دینی است.اعمال نظر مستقیم وحذف سلیقه ای افراد به راحتی می تواند انتخابات را به ابزاری برای نوعی دیکتاتوری نامحسوس تبدیل کند و رفته رفته مشارکت افراد ذی نفع کاسته شده و به نزدیک صفر می رسد.
وقتی افراد را زیر این برگه ی بارم بگذاریم و کسانی را که بدون اعمال سلیقه از آزمون خارج می شوند در اختیار انتخاب کننده ها بگذاریم تا خودشان به هر کس که می خواهند رای دهند به دموکراسی نزدیک شده ایم.
به هر حال از وزارت بهداشت انتظار می رود که بدون اعمال سلیقه و دشمنی و لجبازی و بدون اعمال نفوذ اجازه بدهد انتخابات در کمال آزادی اندیشه و آرامش برگزار شود تا شاید با انتخابافرادی که نمایندگان واقعی پرستاران هستند تنشهای موجود به گفتگو و مذاکره تبدیل گردد.
وقتی همه ی راهها به روی گروهی بسته شود اغلب می کوشند تا از روشهای پر هزینه تر جایگزین کنند که این به نفع هیچ کس نیست.به نظر با انجام انتخابات دور اول گفتمان غالب پرستاری رخ نموده است و بهتر است که با روشهای متمدنانه تر مسائل خل و فصل شود .
به درازا کشیدن صحبت شاید حوصله ی همکاران را سر ببرد و به همین خاطر من کلامم را بسیار خلاصه نوشتم، و امیدوارم فرصت آسمان به قدر فضای قفس نباشد و دریچه ی اسمان به روی همه باز باشد .
محمود عمیدی-پرستار بالین



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 2:46



تبلیغ قانون گریزی

پنج شنبه 11 تير 1394

این روزها شاهد اظهار نظرهای مختلف از افراد صاحب نظر و صاحب کرسی در سازمانهای مختلف هستیم. هر کسی از منظر خودش به مشکلات پرستاران می نگرد و نسخه ای برای پرستاران می پیچد که چه باید می کردند و .....

اما کسی به اصل موضوع نظر ندارد. مانند این است که کسی آتش گرفته باشد و مرتب به او می گوییم که ندود چرا که دویدن برایش خوب نیست و ایستاده ایم و مدام نصیحتش می کنیم.

به جای نصیحت می بایست که ظرفی آب روی او بریزیم و خاموشش کنیم. یکی از اصول مداوای مصدومین خارج کردن وی از محل خطر است، این یعنی اول علت را بیابیم و بعد معلول را بسته به علت درمان کنیم.

البته این حرفها در محضر اساتید زره به کرمان بردن است. ولی سوالی که دارم این است که برخی از کرسی داران آیا توجه به قانون دارند؟ اگر بنا باشد که مجلس قانونی را مصوب کند و بعد از تصویب عده ای آن را اجرا نکنند و بعد کسانی از خود مجلس بگویند که این بار مالی دارد و .... قابل اجرا نیست که فلسفه ی وجودی مجلس زیر سوال می رود!!! آیا الان بعد از هشت سال جای این حرفهاست؟

به هر حال هر نماینده ای یک رای دارد و چه بسا که این قانون همین امروز هم به مجلس ارائه می شد به تصویب می رسید اما الان نباید دکتر پزشکیان قانون را زیر سوال ببرد و طرحی جایگزین پیشنهاد کند.

خود ایشان هم می دانند که اصل اساسی پایداری جوامع حتی غیر انسانی و حتی در اشیا وجود قوانینی است که پایبندی به آنها وجود دارد. جامعه ی مترقی به جامعه ی قانونمدار می گویند و شایسته نیست که نماینده ی محترم مجلس که قانونگذار است بیاید و قانون مصوب صدوند و چند نماینده را زیر سوال ببرد.

گو اینکه ما بارها اعلام کردیم که نزدیک 300 خدمت پرستاران تعرفه دارد و اتفاق جدیدی نیست و حدود دویست و پنجاه تعرفه ی جدید باید اضافه شود. در ضمن در بسیاری از موارد این تعرفه ها در حال پرداخت به افرادی است که در انجام کار نقشی ندارند.

در هر حال خواست پرستاران تنها اجرای قوانین است و این قوانین از سالهای سال پیش در حوزه ی پرستاری اجرایی نمی شود!!

جالب است بدانید که در حوزه ی پرستاری هر طرحی که برای این قشر محدودیتهاییی بیاورد روزی که از تلویزیون اعلام شود اجرایی می گردد اما اگر قرار باشد یک ریال سود برایشان داشته باشد ابلاغها و بخشنامه های وزارت خانه ای هم اعلام نمی شود مبادا که از مزایای آن برخوردار شوند.

البته این موضوع در مورد پزشکان محترم و پرسنل اداری بر عکس است. با این اوضاع است که توصیه های برخی از اساتید کمی دور از منطق برای پرستاران به نظر می رسد. نمونه ی بارز این ادعا قانون مشاغل سختو زیان آور مصوب سال 67 ،قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری مصوب سال 86،قانون بهره وری کارکنان بالین مصوب 88 ، و....... است.

جالب است بدانید که حتی پاس شیر مادران نیز به ندرت اجرا می شود و شبانه هم در بسیاری از مراکز یک ساعت محاسبه می گردد در حالیکه طبق قانون روزی یک ساعت است و شب کاری نیمی در یک روز و نیم دیگرش در روز بعد است. واز نظر طول زمان هم منطقی به نظر نمی رسد که مادر در طول دوازه ساعت یک ساعت به کودکش رسیدگی کند. از این دست مسائل و لغو مرخصی و حذف ساعاتی از اضافه کاری انجام شده و ....بسیار در پرستاری دیده می شود.

با این حال پرستاران با کمترین اعتراض همواره کار کرده اند اما نظر افرادی را که مخالف اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری هستند به نکته ای جلب می کنم و آن این است که آیا قانون مصوب و بر زمین مانده ی مجلس اولویت دارد یا طرحهای یک شبه زاده شده ی درون وزارتی؟؟؟

آیا اجرای این قانون بودجه ی زیادی می خواهد یا اجرای افزایش 300 درصدی تعرفه های پزشکی (توجه داشته باشید که تعرفه های پرستاری کلا کمتر از 600 مورد و تعرفه های پزشکی بیش از 7000 مورد است)؟

به هر حال از افراد صاحب کرسی و وزیر محترم بهداشت انتظار داریم که خدا را شاهد و ناظر اعمالمان دانسته و کلاهشان را قاضی کنند و ببینند که با ظلم آیا می توان یک سیستم را پایدار نگه داشت؟

فرض کنیم که ما اصلا حرف نزنیم و سکوت کنیم و همه چیز را چون تا حالا به اختیار ایشان بگذاریم باید حقوق حقه ی یک قشر زحمتکش را تضییع کنند؟

خودتان قضاوت کنید.........



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 20:7



بررسی اجمالی یک طرح دردسر ساز

پنج شنبه 11 تير 1394

از منظرهای مختلفی به طرح پرداخت مبتنی بر عملکرد پرداخته شده است اما در این نوشته در نظر است تا از متن خود طرح برای ناموفق بودن آن اسنادی آورده شود:

1- در ماده ی 4 این طرح به وضوح بیان کرده است که این طرح به صورت آزمایشی تا آخر خرداد 94 اجرا می شود، وقتی طرحی در آزمیش مردود می شود نباید به اجرای ان اصرار ورزید.

اصرار به اجرای این طرح که با واکنشهای شدید کلیه ی کارکنان مراکز درمانی مواجه شده است (درمانی و غیر درمانی)، نشان دهنده ی چه نکته ایست؟

2-طبق ماده ی 5؛حد اکثر رقم پرداختی وسهم مدیریت نباید از مجموع مجموع سقف ریالی اعتباری اضافه کاری ماهیانه ی قبلی آن بیمارستان و 27/5درصد کارکرد پزشکان از محل جزئ حرفه ای ارزش نسبی خدمات سلامت ودرآمد حاصل از ویزیت سرپایی، بالاتر باشد.طبق تبصره ی 2 همین ماده ، سقف ریالی اضافه کاری بر اساس میانگین پنج ماهه ی مختوم به شهریور ماه نود و سه محاسبه می گردد.

این در حالی است که اولا مبالغ اضافه کاری  در سال نود و چهار نسبت به سال نودوسه افزایش لااقل 14 درصدی داشته ، و ثانیا نیاز سنجی مراکز به اضافه کاری در بخشهای مختلف کاملا سلیقه ایست. مثلا در برخی واحدها نیازی به اضافه کاری نیست و در برخی واحدها اضافه کاری بسیار ضرورت دارد. ضمنا ممکن است به دلیل عدم جایگزینی پرسنل خارج شده از سیستم به دلایل مختلف مانند مرخصی زایمان و بازنشستگی و ....هر سال یا ماه نیاز به اضافه کاری افزایش یا کاهش داشته باشد.

در ضمن اگر قرار است که مبنا همان پرداختهای قبلی باشد چه ضرورتی دارد که این همه هزینه شود تا طرحی جدید نام گذاری گردد؟ البته این مبنا بودن پرداختها در سال 93 در محاسبه ی درآمد مبنای بخشها لحاظ شده و فقط به اضافه کاری محدود نیست. لذا اگر قرار است که مبنا پرداختهای سال 93 باشد و سقف پرداختها به کادر غیر پزشک بر اساس آنها اعمال شود،  نیازی به این همه طمطراق و ... نیست.

3-در بند 7 لزوم تامین منابع مالی نیروهای شرکتی و .. از بخش مورد استفاده مورد نظر قرار گرفته است که باید گفت در بخشهای درمان به دلیل کمبودهای بسیار از نیروی خدماتی تا پرستاران به شکل شرکتی جذب می شوند حال آنکه در سایر بخشها چنین چیزی وجود ندارد.

تامین اعتبار نیروهای شرکتی و خدماتی از بودجه ی مسقف بخشهای درمان ، موجب می شود که برخی همکاران با وجود انجام اضافه کاری نه تنها مبلغی دریافت نکنند بلکه در سیستم بدهکار هم باشند.که این مورد در عمل هم در اجرای آزمایش ثابت شده است.

4-در ماده ی 21 نکات جالبی یافت می شود؛در صد سهم کارکنان غیر پزشک از درآمد مبنای بخش از درامد حاصل از میانیگین ساعات اضافه کاری تقسیم بر درآمد مبنای بخش ضرب در 100 محاسبه می گردد. حالا اینکه مثلا واحدهای اداری مانند کارگزینی و نگهبانی و ......درامد مبنا، یا درامد زمان اضافه کاریشان چگونه محاسبه و پرداخت می شود جای سوال دارد؛ کلا برخی واحدها ذاتا درآمد زا نیستند.

به نحوه ی محاسبه ی میانگین اضافه کاری و .. هم که اشاره شد که بر مبنای سال 93 خواهد بود. جالب است که در محاسبه ی کارانه ی تعدیل، معیار از مهر 92 در نظر گرفته شده است که می تواند در محاسبه ارقام را به شدت کاهش دهد.

5-در ماده ی 22 به درامد قابل توزیع ماهیانه بخش اشاره شده است.که از حاصل ضرب درصد سهم کارکنان از درامد بخش در درآمد مبنای هر بخش در پایان ماه در ضریب کیفی بخش حاصل می شود.

اما نکته ی اساسی در تبصره ی 2 همین ماده (22) دیده می شود. یعنی خود این طرح پیش بینی کرده است که احتمال دارد مبلغ قابل محاسبه در بخشها کمتر از فقط مبلغ ریالی اضافه کاری باشد و در اینجا بخش را ملزم به پرداخت حداقل مبالغ ریالی اضافه کاری می کند که مشخص نکرده در سیستم جدید چگونه توزیع می شود. چون ممکن است اضافه کاری کسی نزدیک صفر و اضافه کاری دیگری در بخش 100 باشد. وبر اساس فرمولهای این طرح ممکن است کسی که اضافه کاریش کمتر بوده با اعمال سلیقه ی مسیولین واحدها (که همواره مشاهده می شود) مبلغ بیشتری دریافت کند.

در تبصره ی 4 ماده ی 22 اما خود- نقضی دیده می شود. در این تبصره اشاره دارد که اگر سی درصد واحدها بیش از پانصد امتیاز بگیرند بالاترین امتیاز را یک در نظر گرفته و ضریب کیفی سایر بخشها نسبت به آن سنجیده می شود در حالیکه در تبصره ی 3 ضریب کیفی را عددی بین 8/ تا 1/1 عنوان کرده است و اگر بناباشد بیشترین امتیاز را 1 محاسبه کنیم بخشی نخواهد توانست که 1/1 باشد.

6- اما در فصل پنجم مشکل اصلی رخ می نماید چرا که مبنای محاسبه در واحدهای پشتیبان را درآمد مبنای بیمارستان در نظر گرفته اند و این یعنی درآمد مبنای بخشها قطعا از درآمد مبنای کل بیمارستان پایینتر خواهد بود، چرا که از درآمد بخشها جز هزینه های جاری هزینه ی نیروهای شرکتی و خدماتی و ... و  کم شده و حتی  اضافه کاری هم از محل همین درآمدها محاسبه می شود. البته برخی بخشها ممکن است درآمد مبنایشان بیش از درآمد بیمارستان باشد که با تعدیل کارانه ها به هم نزدیک می شوند. ضمن اینکه همه میدانند که اضافه کاری در واحدهای پشتیبان فیزیکی نیست ولی در واحدهای درمانی به ثانیه محاسبه می شود.

7- به وضوح در ماده ی 27 مشخص است که واحدهای درآمد زا سهم کمتری از درآمد دارند چرا که در فرمول کادر درمان درآمد واحد در زمان اضافه کاری لحاظ شده است ولی در فرمول مربوط به واحدهای پشتیبان میزان کارانه ی تعدیل در ساعات اضافه کاری مبنا قرار گرفته است.

8-در ماده ی 29 در جدول امتیاز شغل کارکنان درمانی اختلاف یک باره ی 3 امتیاز بین پرستار و سرپرستار و مسئولین واحدها و 3/5 نمره ای با سوپروایزرهای اورژانس و اتاق عمل و سپس اختلاف 5 نمره ای با سوپروایزهای بالینی و نمود بیشتری دارد. این در حالیست که این اختلاف در رده های پایینتر که اختلاف نوع عملکرد بیشتر است کمتر لحاظ گردیده است و متاسفانه در جدول مربوط به واحدهای پشتیبان این اعداد و ارقام کاملا با واحدهای درمان همسان دیده شده است. مثلا امتیاز کارکنان واحدها 4 و پرستران بالین نیز 4 لحاظ گردیده است.

9-در ماده ی 30 به نحوه ی پرداخت به هر فرد می رسیم که اتفاقا امتیاز نوع شغل که در بالا و بند 8 اشاره شد نقشی اساسی دارد. بر اساس این فرمول ها امتیاز هر فرد به دو شکل محاسبه می گردد: امتیاز موظف که حاصل ضرب امتیاز حضور موظف در نوع شغل در ضریب کیفی است و امتیاز غیر موظف حاصل ضرب امتیاز غیر موظف در امتیاز نوع شغل در ضریب کیفی است.

در نهایت امتیاز هر فرد در هر قسمت را در مبلغ هر متیاز که از تقسیم درآمد قابل توزیع هر بخش بر کل امتیاز بخش به دست می آید محاسبه می شود که قبلا گفته شد این مبلغ درآمد قابل توزیع در واحدهای پشتیبان به طور یقین بیشتر از واحدهای درمان خواهد بود.

10- جالب است که در ماده ی 34 در فصل هشتم مربوط به پاداشها تا سطح مسول واحد/بخش می توانند پاداش پایان سال دریافت کنند!!!!!

11-درباره ی ماده ی 37 که مربوط به کارانه ی همکاران 115 است واقعا نمی توانم چیزی بگویم چون بسیار غیر عادلانه است. پیشنهادی که می توانم به ارای این همکاران داشته باشم این است که در حوزه های مربوطه از نظر عملکردی و ... این همکاران می توانند فقط برای کارانه جزو کادر مراکز تحت پوشش با تقسیم مناسب قرار بگیرند تا کارانه ی مناسبتری از صفر دریافت کنند گرچه ممکن است با این نوع محاسبه بدهکار هم بشوند.

در کل قابل ذکر است که ایرادهای زیادی بر این طرح وارد است و اولین عیبش نگاه از بالا به پایین طراحان آن است که کارمندان را به دو گروه پزشک و غیر پزشک تقسیم کرده اند در حالیکه کارکنان در واقع در دو رده ی درمانی و غیر درمانی هستند.

اشکال بعدیش مغایرت با قانون بهره وری است چرا که قانون بهره وری بر ساس کاهش ساعت کاری پرسنل درمانی تصویب شده است و لی طرح بر انجام اضافه کاری بیشتر تاکید دارد.

همینطور حذف مبلغ زیالی اضافه کاری با قانون مدیریت خدمات کشوری مغایرت دارد.چرا که در ماده ی 68 این قانون به وضوح اشاره شده است که بابت اضافه کاری باید مبلغی پرداخت شود ولی در این طرح این مبلغ حذف شده است.

و اما حرف آخر که شاید وسط حرفها گفته می شود این که وزیر محترم بهداشت بارها ذکر کرده اند که این طرح آزمایش است و اگر رضایتبخش نباشد حذفش می کنیم اما اینک که نارضایتی کل پرسنل (درمان و پشتیبانی ) را می بینند چه اصراری به اجرای آن دارند؟ ایشان طبق وعده ای که داده اند باید این طرح را کنسل و قدم در اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری بگذارند.

محمود عمیدی- پرستار بالین



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 10:35



حال این روزهای پرستاری

پنج شنبه 10 تير 1394

این روزها افراد زیادی درباره ی مشکلات پرستاران اظهار نظر می کنند ، اما متاسفانه این اظهار نظرها به دور از واقع بینی است.

در حالیکه جامعه ی پرستاری سالها با نجابت و از خود گذشتگی حتی کلمه ای هم از اعتراض و .. حرف نزدند ، این دوستان دلسوز چرا دنبال مرتفع کردن مشکلات پرستاران که در واقع خدمت به مردم و سلامتی ایشان است انجام ندادند. این دوستان دلسوز  چرا این اعتراضات را ریشه یابی نمی کنند و فقط به خود پرستاران توصیه می کنند که آرام باشند و تحمل کنند و ....

چرا وقتی ناجوانمردانه در انتخابات صنفی پرستاری ، گروه پزشکان اعمال زورو نفوذ کرده و افرادی را بدون دلیل حذف کردند کسی صدایش در نیامد؟

مگر خواستن اجرای قوانین مصوب مجلس جرم است؟ چرا وقتی قوانین مجلس را اجرا نمی کنند و جای آن طرحهای من در آوردی می اورند کسی اعتراض نمی کند؟

ما جامعه ی پرستاری بارها و بارها اعلام کردیم که مشکل ما افزایش حقوق و... نیست، مشکل ما تبعیض و بی عدالتی است. ما خواهان ایجاد یک سیستم همسان برای تمام کادر درمان و تقسیم بندی پرسنل مراکز درمانی به کادر درمان و کادر اداری (نه پزشک و غیر پزشک) هستیم.همین دید از بالا به پایین که حاصل در اختیار گرفتن تمام سطوح مدیریتی در وزارت بهداشت است باعث می شود که عده ای در سیستم درمان تافته ی جدا بافته باشند و حتی اعلام کنند که خط فقرشان با دیگران تفاوت دارد.

اینکه باید هزینه ی مطب داد و .. خوب مغازه دار هم هزینه ی مغازه می دهد و... ، این دید از بالا به پایین حتی به مصوبات مجلس هم رسیده و ایشان مصوبات مجلس را که قانون نامیده می شود، غیر قابل اجرا نمی دانند اما یک شبه در آمدهای چند ده میلیونی را به بالای صد میلیونی تبدیل می کنند و آب از آب تکان نمی خورد.

همین دخالتهای پزشکان در انتخابات نظام پرستاری حاصل نگاه از بالای ایشان است و به استثمار پرستاران توسط این افراد دلالت دارد. عدم اجرای قوانین در تمام سطوح پرستاری دیده می شود و فشار همه جانبه بر پرستاران واضح است و باز مارا به آرامش و ... می خوانند و فریاد حق طلبی را حرکات رادیکال و  ... می نامند جای تعجب است.

اول باید ببینید که چه عواملی باعث کشیده شدن پرستاران نجیب و غیر معترض به محوطه های بیمارستانها شده است؟

حتی برخوردها با اعتراضات منطقی نیست و با اعمال زور و تهدید و ... همراه است. این اعتراضات که اصلا از جایی خط نمی گیرند و تنها به دلیل عملکرد قلدر مآبانه و زور گویانه ی وزارت بهداشت در حذف قوانین و اجرای طرحهای من درآوردی رخ داده اند، به جای بررسی علل ایجاد با تهدید و ارعاب و ... مواجه می شوند.

و حتی وقتی پرستاران تلاش می کنند با انتخابات نظام پرستاری و انتخاب اعضای مورد نظر مطالبات شان را از کانالهای تشکلهای پرستاری پیگیری کنند، با مدیریت  انتخابات و حذف افراد شناخته شده بدون هیچ دلیلی مواجه می شوند.

ما افرادی غیر منطقی ، زورگو، رادیکال ، قلدر و....(هر صفت بد که بگویید)،  هستیم که تنها خواسته مان اجرای قوانین مجلس است، شما ها که افرادی متین ، منطقی ، متفکر ف و...(هرچه صفت خوب است) می باشید چرا به جای حل مسئله و کمک به راه حلهای مسالمت آمیز و قانونی مرتب بنزین بر آتش فروزان  می پاشید؟

مسیر مطالبات ما از چند سال پیش این بوده است:

1- صبر کردن برای عدم اجرای قوانین از سال 67 تاکنون به دلیل کمبود نیرو و.....در مقابل عدم اجرای قانون مشاغل سخت و زیان آور و از سال 86 رعدم اجرای تعرفه گذاری خدمات پرستاری و از سال 88 عدم اجرای درست و کامل قانون بهره وری و....

2-اجرایی کردن تمام مصوبات وزارت بهداشت بدون حتی یک ریال اضافه و حتی با انجام اضافه کاریهای چند برابری و عدم دریافت وجهی برای آن در اجرای طرحهایی مانند حاکمیت بالینی و....... که حتی یک قدم هم پزشکان برنداشته اند.

3- انجام کارهای بیماران با وجود کمبودها و عدم رعایت استانداردها در زمینه ی پرستاری ، پر کردن جای کمبود نیروی پرستاری و بهیاری و کمک بهیاری و  ... حتی منشی و.... تا کار مراکز و بیماران زمین نماند و چه بسا کتکها و فحشها یی که به ناروا از بیماران و همراهان و پزشکان کشیدیم!!!

4-کشیدن بار سیستم درمان بدون کوچکترین چشمداشت با وجود تمام تبعیضها و ظلمها فقط در راسشتای پایداری و پیشرفت فرامین و دستورات رهبر معظم انقلاب و ایران

5-نوشتن نامه هایی به وزیران مختلف و از جمله جناب دکتر هاشمی برای بررسی و حل مشکلات پرستاران.

6- خواهش و تمنا از وزا و رییس جمهورهای دولتها برای حل مشکلات پرستاران که با ارسال نامه و در دیدارهای رو در رو بوده است.

7- در خواست جلساتی برای بررسی مشکلات پرستاران از دکتر هاشمی که هرگز حاضر به رو در رویی نشدند و حتی به قولایی که دادن عمل نکردند.

8-نا امید شدن از وزیر و نوشتن نامه به رئیس جمهور محترم و برگزاری جلسات مختلف با بخشهای مختلف  نهاد ریاست جمهوری از جمله با مشاورین عالی و ... بازرسی این نهاد که همه بی نتیجه ماند.

9- شکایت به کمیسیون اصل نود و قول وزارت به اجرای قتانون تعرفه گذاری

10-برگزاری یک تجمع کوچک در مقابل مجلس در مورخه ی هفت آبان 93 که حتی یک شعار هم داده نشد و مجلس قول پیگیری داد و مجددا وزارت قول اجرا...

11-در خواست از اعضای شورای عالی نظام پرستاری برای مذاکره با وزیر و معاونینش که هرگز اجرایی نشد و وزیر محترم حاضر به مذاکره نشد.

12-  و13و.....

نهایتا کار به اعتراضات کاملا خود جوش 94 که قابل پیش بینی بود و قبلا گفته بودیم که با این روند اوضاع خراب می شود کشید که مجددا تمام برخوردها از بالا و با تهدید و ارعاب و حذف و .....و از منظر ارباب رعیتی شکل گرفت.

جناب دکتر رئیسی کیا! شما که رئیس بسیج جامعه ی پزشکی هستید چرا در جلسه ای حضوری خواسته های پرستاران را از نمایندگان واقعیشان جویا نمی شوید؟

چرا منش بسیج را در حل مشکلات پرستاران به کار نمی برید؟

چرا اعضای شورای عالی نظام پرستاری و شخص رئیس نظام و دوستانشان یک بار از این پرستاران نمی پرسند که دردتان چیست؟

چرا اجازه نمی دهید که خود پرستاران تصمیم بگیرند که چه کسانی در راس نظام پرستاری باشند؟ قطعا با این کار نظر شما هم که فرموده اید: بايد افرادي براي شوراي عالي و رياست سازمان  انتخاب شوند که دغدغه اصلي آنها مشکلات جامعه پرستاري باشد. برآورده می شود.

حذف و رد صلاحیت و .... عدم اجرای قوانین و گفتن جملاتی چون : کارگر سر چهار راه هم کار شما را انجام میدهد و.... عدم حضور برای مذاکره و ... همه آتش این جمعیت را زیادتر می کند.

قطعا ما پرستاران فقط خواهان اجرای قوانین حوزه ی پرستاری هستیم و قطعا تمام این قوانین در راستای منافع پرستاری تصویب نشده است اما نگاهش به منافع سلامت مردم بوده، اما هر چه هست قانون است و ما می خواهیم به طور مناسب اجرا شود. اگر این خواسته غیر عقلانی است بفرمایید....



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 23:8



گردش مالی کارانه ها مبتنی بر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یک شنبه 7 تير 1394

اصرار بر کار اشتباه از خود اشتباه بدتر است.در روزهای اخیر همانگونه که همه ی رسانه ها در سکوت کامل از پوشش مشکلات پرستاران هستند، به طور خودجوش و از گوشه و کنار کشور در شهرهای مختلف از پایتخت تا تبریز و اصفهان و نور و ........ اعتراضات پرستاران شکل می گیرد.

اما متاسفانه هیچ کس به این اعتراضات علیرغم گوشزدها و هشدارهای خطرات این اعتراضات، هیچ مسیول مرتبط یا غیر مرتبطی به موضوع ورود نمی کند و متاسفانه هنوز هم روش تهدید و ارعاب و ... را به جای مذاکره و منطق در پیش گرفته اند.

قطعا پرستاران در یک سال اخیر تمام روشها ی قانونی  اعتراض را آزموده اند، اما هیچ کس به حرفشان که تنها درخواست اجرای قانون است گوش نمیدهد و وقتی اتفاقی افتاد و خونی ریخت همه مدعی العموم می شوند و هزاران راهکار برای این موضوع می آورند و ......

اما اینکه درباره ی پرداخت مبتنی بر عملکرد و طرح آموزش بهیاری ی ساله که با چالشهای زیادی همراه است و هر روز هم چالشها افزوده خواهد شد، چرا اینقدر پافشاری می شود اصلا مشخص نیست.

شبهاتی که در پرداخت مبتنی بر عملکرد وجود دارد و بارها و بارها ذکر شده است این موارد هستند:

1- تلاش در جایگزینی این طرح وزارتی به جای قانون مصوب مجلس: وقتی طرحی توسط وزارت خانه پیشنهاد و اجرا می شود هیچ ضمانتی بر مداوم بودنش نیست و وزارت هر آن می تواند اجرای آن را کان لم یکن کند. اما قانون مصوب مجلس که نهایتا هم باید اجرا شود، اعمال سلیقه ه را در زمان اجرا از بین می برد.

2- افزایش اختلاف  در پرداختها به چند برابر: بر خلاف ادعاهای وابستگان وزارت بهداشت،  با اجرای این طرح علاوه بر افزایش اختلاف دهها برابری به چند صدبرابر می رسد، به طوری که طبق آیین نامه ی اجرایی پزشکان دریافتی پزشکان عمومی از محل کارانه ها به حدود پانزده می لیون به طور متوسط و متخصصها به سی میلیون به طور متوسط افزایش می یابد که البته این مبالغ کف دریافتیهاست و  سقف ندارد و در مواردی به میلیارد در ماه هم  می رسد. همینطور اختلاف پرداخت بین گروههای غیر پزشک هم به دهها برابر می رسد که با پرداختهای انجام شده این مورد اثبات شده است.

3- افزایش اعمال سلیقه ها: قطعا یکی از مواردی که همیشه درباره ی کارنه ی پرستاران وجود داشته اعمال سلایق بوده که با این طرح بیشتر شده است. ضرایب در اختیار مسیولان واحدها ومدیران پرستاری بود اما اینک طبق جداول رییس حسابداری و مدیر بیمارستان و... هم می توانند نظر بدهند.

4- مبتنی بر بیگاری!!!!!!! بر خلاف ادعاهای حضرات ، در این طرح هیچ گونه کیفیت یا کمیت سنجی انجام نمی شود و کارانه را بر اساس بیگاری (کار بی جیره و مواجب) تقسیم می کنند. این طرح از بابت بیگاری محور بودن با قانون بهرهوری مغایرت دارد چرا که در قانون بهره وری تاکید بر کاهش ساعت کار است و در طرح مبتنی بر عملکرد بر اساس ساعات اضافه ی کارکرد!!!!!

5-عدم صداقت: مسیولان وزارت مدام می فرمایند که قبل از این طور دیگری و بر اساس سلایق انجام میشد و.....

اما آقایان توجه ندارند که پیش از این هم همان فرمول محاسبه می شد و با افزایش  تعرفه ها و درآمد پزشکان درآمد سایر کارکنان هم  افرایش می یافت.اما جالب است که برای پرسنل غیر پزشک سقف کارانه و برای پزشکان کف کارانه تعریف شده است . خود این صرف نظر از تبعیض آمیز بودنش ، انگیزه ی کار را در پرسنل غیر پزشک از بین می برد.

از طرفی وقتی در عمل پرسنل غیر پزشک چیزهایی بر خلاف  آنچه در رسانه ها اعلام می شود را می بینند هم به رسانه و هم به خبر دهنده بی اعتماد می شوند.

ادامه دارد



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 12:3



مشکل پرستاران چیست؟

پنج شنبه 4 تير 1394

این روزها هر کسی از منظر منافع خودش دریچه ای به سیستم درمان مردم باز می کند و و با گفتن جملاتی قشنگ و فریبنده سعی در توجیه اعمال خود و تصمیمات نادرستشان دارند.

این که در سیستم درمان باید چند رده ی خدمتی از پزشک تا خدمات داشته باشیم درست است. من وارد بحثهای علمی استاندارد و استاندارد سازی نمی شوم چون هیچ چیز سیستم درمان ما به این چیزها نمی خورد، اما بر اساس تجربیات حدود بیست سال تلاشم که همواره با تفکر در بهبود ارائه ی خدمات بوده مطلبی را یادآور می شوم.

 هر شغلی یک سری مسایل  دارد که فقط آموزش دیده های همان شغل بر آن احاطه دارند، مثلا شاید هرکسی بتواند برای ساختمان یا منزلش نقشه بکشد ولی اینکه این نقشه چقدر بر اصول علمی و مهندسی انطباق داشته باشد معلوم نیست،

پزشک در حیطه ی خودش متخصص است و پرستار در حیطه ی خودش، همانقدر که کار پزشک اهمیت دارد کار پرستار هم اهمیت دارد و همینطور کار رده ی خدمتی پایینتر از پرستار (که تاکنون کمک بهیار نام دارند و هنوز هم هستند). کار پرستاری و پزشکی دو کار هم راستا هم افزاست و اگر یکی در کارش قصور یا خطا کند قطعا کار دیگری را هم تحت ال شعاع قرار می دهد.

البته در این نوشته من نمی خواهم وارد این مقوله شوم ولی با توجه به اتفاقات رخ داده در ماههای اخیر و التهاب بسایر در جامعه ی پرستاری مواردی را به ناچار ذکر می کنم:

در یک سال اخیر جامعه ی پرستاری شاهد اتفاقاتی بوده که اغلب در جریان هستند و خواسته های ایشان کاملا قانونی و اصلا اجرای قوانین است. اما در این جهت مسئولان محترم نظام سلامت جای پرداختن به قانون و بررسی نیازهای واقعی مراجعین به مراکز و بیماران بستری ، طرحهایی غیر کارشناسی و خلاف قوانین جاری ارائه داده و اجرایی کرده و می کنند که بر التهابات به دلیل افزودن بر بی عدالتیها و به خطر انداختن جان و سلامتی مردم می افزاید.

اولین طرحی که جای قانون تعرفه گذاری از حدود دی ماه سال نودو سه به جای قانون  تعرفه گذاری خدمات پرستاری مصوب سال 86پیشنهاد شد،طرح پرداخت مبتنی بر عملکرد در مراکز در مانی بود.از همان زمان نقدهای بسیاری بر این طرح شد که امروز البته همه ی آن پیش بینیها به اثبات رسید اما کسی گوشش بدهکار نبود و نیست.

این طرح با قانون بهره وری ،قانون کار و نیز بندهایی از قانون مدیریت خدمات کشوری منافات دارد و می دانیم که هیچ طرحی نباید قوانین مصوب مجلس را نفی کند یا برخلاف آن باشد.

در بند دوم قانون بهره وری مصوب سال 88 مجلس محترم بر شغل سخت و زیان آور بودن مشاغل پرستاری تاکید مجدد شده است. البته به وضوح در بند 9 ماده ی 68 قانون مدیریت خدمات کشوری که در همین بند قانون بهره وری مورد اشاره است دولت را موظ به پرداخت مبالغی برای انجام اضافه کاری می کند، اما در طرح اجرایی وزارت بهداشت این مبالغ حذف شده است. و در عمل همکارانی هستند که اضافه کاری داشته اند اما در نهایت حتی به کارفرمای خود بدهکار هم شده اند مثلا در فیش همکاران بیمارستان الزهرا یک ریال (درست خواندید فقط یک ریال ) بابت شش ماه پرداخت شده است.

اما روح قانون بهره وری بر کم کردن ساعت کاری و محدود کردن کار خارج از عرف و چندذ جا کاری پرستاران بوده است به نحوی که در آیین نامه ی اجرایی آن در بند 5 اضافه کاری را به هشتاد ساعت محدود کرده اند، حال آنکه طرح پیشنهادی در حال اجرای وزارت بهداشت بر اساس کمیت اضافه کاری و به میزان ساعت اضافه کاری تاکید دارد. و فرمول آن بر اساس اضافه کاری نوشته شده است.

شاید مخترعان این طرح (مخترع چون چیز جدیدی ساحته شده )، بگویند که در جداول خاصی ضریبهیی برای شغل و تخصص و .... دیده شده است اما این ضرایب طوری پیش بینی شده است که عدد یک خروجی آنها باشد و عملا در ضرب عدد یک نقش خنثی دارد.

همچنین با ماده ی  6 آیین نامه ی اجرایی بهره وری مغایرت دارد:

ماده ی 6:روش پرداخت حقوق و مزایای شاغلین خدمت در بخشهای دولتی و غیر دولتی در واحدهای مصرح در ماده ی (1) این آیین نامه ، ترکیبی از دو روش ثابت و مبتنی بر عملکرد می باشد. پرداخت در روش ثابت، بر اساس قوانین و ضوابط مورد عمل در بخشهای مذکور و پرداخت در روش ملتنی بر عملکرد تا تعیین نرخ تعرفه های خدمات، در بخش دولتی بر اساس طرح نظام نوین بیمارستان ها و در بخش غیر دولتی طبق روال حاکم خواهد بود.

چیزی که در عمل مشاهده شده و می شود و خودش را در عمل نشان داده، (اسنادش موجود است) این است که این طرح به افزایش اختلاف پرداختها بیش از پیش دامن می زند و حتی این اختلاف را در سطوح مشاغل هم سطح هم ایجاد می کند.

در باب این طرح حرف بسیار است اما از آنجا که مورد پذیرش جامعه ی پرستاری نبوده و هم اینک با اعتراضات بسیار مواجه شده است و باید ابتدا تعرفه ها ی پرستاری اجرایی شده و عملکرد بر اساس آن سنجیده شود بیش از این به بررسی آن نمی پردازیم و فقط یک سوال از مسئولان محترم:

آیا عملکرد افراد را با چه خط کشی میسنجید؟

اما طرح بعدی بسیار بدتر و پرحاشیه تر از قبلی است و خطراتش هم مستقیما به جان و سلامتی مردم می رسد.

طرح تربیت دیپلمه های بیکار با یک سال آموزش با عنوان پرستار مهارتی به بهانه ی کمبود نیرو!!!!!!!!

در اینکه نیروی مهارتی پرستاری کم است هیچ شکی در آن نیست اما نمی توانیم کارهای پرستاری را به مهارتی و غیر مهارتی تقسیم کنیم و بگوییم که کار مهارتی را هر کسی می تواند انجام دهد.اینکه افراد در منزل چه کارهایی می کنند و نمی کنند نمی تواند دستاویز سپردن کار درمان مردم به افراد کم دانش باشد.

در پشت هر کار مهارتی ، یک کار علمی و دانش  نهفته است. مثلا ساکشن کردن بیمار (تخلیه ی ترشحات )در ظاهر کار ساده ایست ولی اگر درست و با علم و دانش صورت نگیرد می تواند آسیبهای جبران ناپذیری به افراد و سلامتیشان وارد کند.

قطعا همه ی ما یا همراه بیمار بوده ایم یا خود بیمار یا ملاقاتی، کدام کار درمانی مهارتی بیماران را همراهان انجام می دهند که به بهانه ی جایگزینی افرادی جای همراهان می خواهیم افرادی را با مبالغ هنگفت آموزش داده و یک طفل سر راهی دیگر به طفیلیهای دولت اضافه کنیم؟

قطعا این افراد که با هزینه ای نزدیک 6 میلیون تومان دوره می بینند، مدعیان کار خواهند بود و باری جدید بر دوش دولت. خود همین با قانون کوچک کردن بدنه ی دولت مغایرت دارد.

قطعا در حال حاضر بیش از سی هزار نیروی دوره  دیده به نام کمک بهیار یا کمک پرستار (هردو یک چیز است) در جامعه ی ما وجود دارد، اگر واقعا هدف کمک به بیماران است و هدف حذف استفاده از همراهان که اتفاقا حرف بسیار خوبی است  همین افراد را به تعداد کافی برای بخشهایمان به کار بگیرید.

اینکه جناب میرزابیگی می گوید ما در مراکز کمک بهیار نداریم از بی اطلاعی ایشان منشا می گیرد چرا که در مراکز هنوز هم تعداد زیادی کمک بهیار داریم و در سطح جامعه هم همینطور.

سپردن جان مردم به افراد غیر متخصص تاوان سنگینی دارد. بیمار و همراه بیمار که نمی داند کسی که بیمارش را می سپرد چه سطح دانش و توانمندی دارد.

هم اینک در بسیاری از مراکز غیر دولتی (خصوصی و وابسته به نهادهای خاص ) افرادی از قشر ماما و بهداشت جامعه و ... به عنوان پرستار مشغول به کارند و بارها جان مردم را به دلیل ندانم کاری به خطر انداخته اند.

خیلی از کارهای پزشکی را می توان مهارتی خواند، ام این مهارتی بودن دلیل بر بی اهمیت بودن و کم خطر بودنش برای افراد نیست.

همین چند سال پیش ، در یکی از مراکز یک نوع داروی بیهوشی را به جای یکی آنتی بیوتیک به کوکی تحویل داده بودند و والدین این کوک آن آمپول را به مرکزی دیگر برده و همکار بهیار ما اذعان داشته بود که دارو را نمی شناسد و به اصرار همراهان تزریق کرده بود که متاسفانه به فوت کودک منجر شد.

ساده انگاشتن خدمات بالینی خطرات بسیاری دارد و نمی توان برای در امد شرکت خاصی با جان مردم بازی کرد.

ضمن اینکه در همین مصاحبه ی اخیر معاونوزیر جناب میرزابیگی بر پیشبینی ما مبنی بر عدم تعهد در دادن شغل به این افراد صحه گذاشته و بیان کرده انمد که: جذب گروه ده هزار نفری از طریق شرکتهای خصوصی خواهد بود.... و دولت مجوزی برای استخدام این افراد نمی دهد.

به هر حال این را به سوئ استفاده از بی کاری مردم و تحصیلکرده ها، کمبود شدید پرستار نه به خاطر نبودن پرستار بلکه به دلیل وجود ظلم و تبعیض در سیستم درمان، و ایجاد یک منبع درآمد دائمی برای شرکتهای معلوم الحالی که در هیچ برهه ای سابقه ی خوبی ندارند و اغلب به خود طراحان این طرحها تعلق دارند و.... می توان ربط داد.



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 7:46



ادامه ی مهندسی انتخابات نظام پرستاری

چهار شنبه 3 تير 1394

انتخابات نظام پرستاری با تمام حواشی و مردیها و نامردیها و ... به اتمام رسید و خوشبختانه با وجود اعمال قدرت و نفوذ و استفاده از تمام ابزراهای دولتی و صنفی در اختیار عده ای که حاکم بودند، نهایتا این پرستاران بودند که با عدالت خواهی همنوا شده و پیروز گردیدند.درباره ی مهندسی انتخابات مطالبی نوشتیم که همه اطلاع دارند و از ان جمله بود حذف غیر قانونی افراد منتسب به خانه ی پرستاری جناب شریفی مقدم، نظری، عابدینی ، تاج الدینی و حذف نامردانه ی من که باوجود اعلام تایید از طرف رییس هیات نظارت تهران به من  نامم را بدون اعلام قبلی از لیست کاندیداهای تهران در رزو رای گیری حذف گیری کردند که قطعا چنین مواردی هرگز در بلاد کفر رخ نداده و نخواهد داد.(گناه اسلام نیست و این به افراد بر می گردد که اسلام را بدنام می کنند و در نزد مردم متاسفانه این مسایل به اسلام ارتباط داده می شود)

اما با وجود شکست تمام قد اندیشه ی ضد پرستاری که با ارائه ی طرحهای ظالمانه و پرستار ستیز  پرداخت مبتنی بر عملکرد(شما بخوانید مبتنی بر سلیقه) و احیای پرستاری شش ماهه که سلامت مردم را نشانه رفته است، هنوز هم شکست را نپذیرفته و در حال فعالیت برای در اختیار گرفتن شورای عالی نظام پرستاری هستند.

این اقدامات را به شرح زیر شماره گذاری شده می نویسم که راحتتر قابل بررسی ب:

1- عدم رعایت آیین نامه و برخورد سلیقه ای با آن: طبق آیین نامه اجرایی انتخابات نظام پرستاری می باید تعداد کاندیداها در هر رده باید دو برابر تعداد منتخبین باشد تا اصل رقابت حفظ شود. و اگر درهر رده ای تعداد کاندیداها دو برابر نبود، کاندیداهای آن رده حذف و پرستار جایگزین می شود. این حذف و جایگزینی باید قبل از اعلام اسامی برای رای گیری انجام شود چرا که بعد تایید قطعی صلاحیتها و اعمال سلیقه ها و زیر پا گذاشتن قوانین، تعداد افراد ثبت نام کرده ی پرستاری، پرستاران آموزشی، تکنسینیهای اتاق عمل و بیهوشی و رده ی بهیاری مشخص می شود، و بیاد همان موقع اعلام شود که مثلا در تهران نظر به ثبت نام دو نفر هیات علمی یا پرستار آموزشی این دوستان جزو سهمیه ی پرستاری رای گیری خواهند شد. یا مثلا به دلیل ثبت نام سه بهیار اسم این همکاران از لیست کاندیداها حذف و پرستاران جایگزین خواهد شد و در نهایت باید امکان رای دادن را از چهار پرستار بالین به تعداد سهمیه ی حذف شده افزایش دهیم (در صورت وجود 18 پرستار کاندید).

اما دوستان هیاتهای نظارت و اجرایی بعد از اتمام رای گیری هر جا که دوستان خودشان علی البدل شده اند بهیاران را که آرای خوبی هم دارند حذف و دوستانشان را جایگزین می کنند.

البته درباره ی پرستاران آموزشی بر عکس عمل می کنند و با وجود ثبت نام حتی یک کاندید هیات علمی ، هرچندکه ایشان رایشان خیلی هم کم باشد به عنوان منتخب جای پرستارانی که آرای بیشتری آورده اند می کنند.

می بینید که حتی به رایمان و آیین نامه ی خود نوشته شان هم رحم نمی کنند و احترام نمی گذارند.

2- در حوزه هایی که اعضای تیمشان علی البدل شده اند با اعمال فشار بر افراد منتخب سعی در استعفای ایشان و جایگزینی دوستانشان دارند. برای این منظور از تهدید و تطمیع و تخریب بایی ندارند.

3- در برخی حوزه ها که اعضای تیمشان رای حد اقلی را آورده اند، با عمال فشار از طرف ریاست دانشگاه و ...... سعی در انتخاب این افراد به عنوان روسای هیاتها می کنند و اگر منتخبین زیر بار نروند به تهدید و تطمیع و تخریب روی می آورند.

4-با تماسهای تلفنی که با منتخبین می گیرند سعی در جذب رای ایشان برای شورای عالی می کنند

5- با دادن وعده های تو خالی بذر نفاق و تفرقه را بین اعضای منتخب می پاشند تا بعد از ایجاد اختلاف به تیم نفوذ کنند.

6- از آنجا که اعضای قبلی همه  منصب دار هستند و قبل از انتخابات هم از تهدید و... استفاده کردند اینک هم استفاده می کنند تا مواضع اصلی را در اختیار بیگرند......

اما در نهایت روی سخنم با منتخبین محترمی است که زیر لوای عدالت و عدالت خواهی و حمایتهای خانه ی پرستار برگزیده شده اند.

اینکه افرادی که منافعشان با این انتخابات به خطر افتاده و حتی ترس از روشدن خیانتهای قبلی دارند،از هیچ تلاشی برای رخنه به صدر نظام پرستاری فروگذار نخواهند کرد ، اما منتخبین بدانند که ما رای دهندگان دیگر مانند سالهای قبل بی خیال نیستیم و پشتیبانشان خواهیم بود و هر تصمیمی در راستای منافع پرستاری بگیرند ما حمایتشان خواهیم کرد.

از این دوستان خواهش می کنم که چوب حراج به اعتماد پرستاران نزنند و خود را رسوا و مارا نا امید نسازند.

قطعا ما مراقب اعتمادمان هستیم و اجازه نمی دهیم خدشه ای به آن وارد شود و با داشتن رسانه هایی درون پرستاری اطلاع رسانی کوچکترین خیانتها به کل پرستاران کار شواری نیست.

گرچه ما اعتمادمان را عملی کرده و نشان داده ایم اما مراقبت از این اعتماد به عهده ی هر دو طرف است.

در پایان بیان می کنم که ما به منتخبینمان اعتماد داریم و پایش و نقد و بررسی عملکرد ایشان  نه به معنای بی اعتمادی، بلکه برای حفاظت از اعتماد به وجود آمده است.

با آرزوی موفقیت



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 9:50



بازی با سلامتی مردم

یک شنبه 31 خرداد 1394

کسانی که درباره ی مسایل سیستم درمان کشور تصمیم گیری می کنند چرا به آرشیو طرحهایشان و سپس به نقدها و پیش بینیها ی انجام شده نظری نمی افکنند؟

به نظر در سیستم مدیریتی سالم که دنبال راهکارهای واقعی برای ارتقای خدمات خاصی هستند و برای رسیدن به هدف ، از نقد و نظرات افرادی که قبلا پیش بینیهای دقیقتری داشته اند استفاده می کنند.

اما گویا تصمیم گیران نظام سلامت ایران هدفی جز ارتقای سطح سلامت مردم، حفظ سلامت مردم، ارتقای کیفیت خدمات سلامت و...... دارند، چرا که هر روز طرحی در خلاف جهت اهداف اعلام شده از آستین خارج می کنند و مطمئنا به وزیر اطلاعات غلطی درباره ی این طرحها می دهند.

وزیر مارا قلدر و زور گو می خواند اما آیا یک بار رو در رو نشسته تا حرفها و درد دلهای مارا بشنود؟

اما بحث این روزها ی حوزه ی پرستاری بحث آموزش یک ساله ی افراد دیپلمه است که قبلا قراربود با نام کمک بهیار مشغول کار شوند که جای حرف بسیار دارد مثلا اگر هدف جایگزینی این افراد به جای همرا هاست کدام همراه شرح وظایف این ها را انجام می دهد؟ شرح وظایفی مانند گاواژ و ساکشن و تزریق و ......

اما هر روز اسمی با رده های بالاتر برای این افراد از جیب جناب معاون پرستاری خارج می شود و ایشان گرچه 9 خرداد اعلام کردند بهیار خواهند بود ولی اخیرا اسم پرستار مهارتی را تکرار می کنند.

هدف از این کار جا انداختن این نفرات به عنوان پرستار است و متاسفانه سلامت مردم دستمایه ی اشتباهات ایشان است.

سیستم درمان در نظام سلامت سه رکن دارد: پزشک،پرستار و بیمار؛ رکن اصلی و حلقه ی رابط بیمار است و پرستار مدافع حقوق بیماران است. وقتی بیماری درد دارد ، مشکل دارد، تغییراتی در سطح هوشیاری یا نوار قلب و.....داشت را به پزشک گزارش می کند و خودش قبل از حضور پزشک اقدامالت لازم را آغاز می کند.

پرستار کلیه اقدامات تشخیصی بیماران را مانند عضوی از خانواده اش پیگیری می کند و از کوچکترین خطاها نمی گذرد. برای منافع بیمار حتی با همراهان هم تعارف ندارد......

من به عنوان یک پرستار به مردم هشدار می دهم که سلامتشان و سلامکت اعضای خانواده شان و سلامت و جان عزیزانشان با این طرح به خطر می افتد.

همین الان در مراکز خصوصی و نیمه خصوصی افرادی به عنوان پرستار مشغول به کارند که هیچ تخصصصی در زمینه ی مراقبت از بیمارن و اطلاعاتی از داروها و ... ندارند. دارویی را که تزریق مستقیمش ممنوع است بارها مستقیم میزنند و در دوز داروها اشتباهات خطرناکی می کنند.

پیش از اینکه افراد بیکار با فروش طلا و .... به امید شاغل شدن وارد این بازی شوند لطفا یک نفر جلوی این کار خطرناک را بگیرد.

این افراد لباس پرستاری می پوشند و در مراکز مشغول به کار میشوند و صاحبان سلامت نمی دانند که فردی که مراقبتش را به عهده دارد، پرستار نیست.

چگونه در کشوری که از صلاحیت حرفه ای حرف می زنند، چنین طرحهایی را پیشنهاد می دهند. گرچه با توجه به نوع ارتباط پرستاران با مراکز و کمبود شدید پرستاران خود این مجوز صلاحیت حرفه ای پرستاران هم زیر سوال است اما آیا این دو اقدام در یک راستاست؟

من به همه چیز معترض نیستم ولی معتقدم قبل از هر برنامه ریزی و قبل از اجرایی کردن هر برنامه ای باید زمینه ها و ملزومات آن را فراهم کنیم.

به هر حال وقتی در کشور افراد بسیاری داریم که با عنوان کمک بهیار و در یک سال و نیم اخیر کمک پرستار به امید اشتغال با هزینه ی ریالی و زمانی دوره های کوتاه مدت دیده اند وبرای انجام امور اولیه ی بیماران و جایگزینی همراهان مناسبندف چرا باید بدون تفکر و برنامه بیاییم تعدادی مدعی اشتغال به سیستم دولتی بدون تعریف جایگاه از نظر ساختار اداری تحمیل کنیم؟

آیا یک سال بعد شرکت کارکنان نظام سلامت باید جوابگوی این افراد باشد یا دولت؟

اگر دولت واقعا چنین قصدی دارد که این افراد را به کار بگیرد چرا راسا اقدام به ثبت نام و نظارت بر آموزششان نمی کند؟

گرچه به هزاران دلیل منطقی و مهمتر از همه حفاظت از سلامت و جان مردم این طرح غلط است و متاسفانه بعد از اجرا این را خواهند فهمید (مانند تمام دیگر طرحها) اما از این منظر اخیر هم دولت باید مراقب باشد.

افرادی که بدون شرایط سنی و تحصیلاتی و ...با وعده هایی مبنی بر اشتغال از طرف دولت، توسط یک شرکت منفعت طلب معلوم الحال تحت استثمار قرار می گیرند قطعا یک سال دیگر مدعیان جدیدی خواهند بود.

من حرفهایم را می گویم چون دلم به حال مردم می سوزد و همیشه هم حرفهایم را گذر زمان به اثبات رسانده است.

حضرت علی (ع) می فرمایند که:

                       تجربه برتر از علم است.

و ماهم تجربه میکنیم و هم کمی علمش را داریم .

امیدوارم به حرفهایم از پنجره ی انکار ننگرند و به مردم اهمیت بدهند.

محمود عمیدی- پرستار بالین



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 10:49



درباره



این وبلاگ تنها با هدف ایجاد اتحاد و همدلی بین پرستاران، اطلاع رسانی قوانین و شرح وظایف پرستاران،بررسی مشکلات پرستاران و پیدا کردن راهکارهای مناسب برای اینها ایجاد شده است. لطفا با مراجعه به وبسایت parastaraneiran.com وثبت نام و عضویت در آن و عضویت در همین وبلاگ در ایجاد یک گروه قدرتمند و منسجم برای پیگیری مسایل پرستاری و اجرایی کردن قوانین حوزه ی پرستاری مشارکت فرمایید. هدف اصلی اطلاع رسانی است و معتقدم که بزگترین مشکل سیستم پرستاری عدم اطلاع رسانی به موقع است. به امید موفقیت به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نیابم، بهقدر وسع بکوشم
amidimahmood@yahoo.com


مطالب پیشین

قوانینی برای خندیدن
تعدیل نیرو
روز پرستار 94
نظری گذری بر اختیارات سازمان نظام پزشکی و سازمان نظام پرستاری
تلاشها برای ایجاد اختلاف ادامه دارد ....
شعری در وصف این روزهای پرستاری
تبعید
تکریم همکاران
همه چیز درباره ی مرخصیها
اعتراض به قضاوت نا عادلانه
واکنش عجیب
مرگ خوب است ولی برای همسایه!!!!
روسای هیاتهای جدید
یک جلسه و این همه مانور؟؟؟
بیانیه ی انجمن اسلامی دانشکده ی پرستاری دانشگاه ع. پ. تهران
و مام گزارش جلسه هیاتهای جدید
یک مقایسه ی غیر منطقی
خواب زدگی
پرستاری مرد....
یک پیشنهاد به وزیر بهداشت




Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by parastaraneiran