برای من گریه نکن

من داغ این ننگ را خودبه پیشانی خود زده ام

خود کرده را تدبیر نیست..

زمانی که بار چهار نفر را بر دوشم نهادند خودم را با این جمله که مردم گناهی ندارند توجیه کردم و از خودم مایه گذاشتم..

زمانی که کار منشی را از من خواستند گفتم کار مردم زمین نماند..

زمانی که کاستیهای سیستم را پاسخگوشدم یک تنه همه را به جان خریدم و گفتم مردم گناهی ندارند..

اگر زمین حادثه خیس بود خشکش کردم... تا نبودن خدمه پای لنگی را نشکند..

اگر پزشک نبود کار مردم را انجام دادم.. گفتم مردم گناهی ندارند ..

اگر سیستم بار چند نفر را بر دوش من نهاد ...گفتم مردم گناهی ندارند...

برای من گریه نکن

حتی تکیه گاه گریه ام نباش

 

گناه مال همین مردم است

چه ساده راضی می شوند و من نمی دانستم...

چه راحت گول می خورند و من نمی دانستم..

و چه راحت مرا، حقم را، خانه و خانواده ام را به گناه نکرده ام زیر پا له می کنند...,,واین یکی را می دانستم

چگونه می توانم با گناه این مردم که به دلیل کم کاری پزشک به باد کتکم می گیرند ولی به پزشک می گویند سلام لطف کردید.. کنار بیایم؟

چگونه عقده هایم را فرو بخورم؟

دیگر نمی توانم!

برایم میزی بیاورید

من هم میزانه می خواهم

من هم مردم را

حقشان را

حقوقشان را

زیر پای نا آگاهیشان لگد میکنم

مگر من چه کم از بقیه دارم

برایم میزی بیاورید

نه نه!

این میز کوچک است

میزی به اندازه ی وجدانم بیاورید

تا زیر پایه هایش وجدانم را بگذارم

من هم دلم میزانه می خواهد

زیر میز یا روی میز فرقی ندارد..

وقتی قرار است احقاق حقوقم باشد زیر و رو ندارد..

بگذارید زورم را نشان دهم

دیگر گریه نمیکنم

تو هم برایم گریه نکن

برایم میزی بیاور

به فراخی تمام بی وجدانیهای دیگران....

من هم دلم میزانه می خواهد....

 

سلااام

امروز داشتم فکر می کردم که پیش از اینها که مثلا اکو در بخش دولتی ارزان بود و ومبلغ کمی به پزشک می رسید(والبته سایر اقدامات هم همینطور) هر روز بیماران را اکو می کردند. اگر سطل زباله ی واحدهای اکو کنترل شود می بینید که اکوهای روزهای قبل درون آن به بیرون ریخته می شود....

حالا که قرار است حق آقایان زیاد شود احتمالا هر کسی را دقیقه ای یک بار اکو می کنند!!!!!

ضمنا در مطبها هم احتمالا (که یقینا) رویکرد به سمت این اقدامات می رود و انجام اکو واندوسکپی و ..... بی رویه می شود. البته قطع به یقین حضرات می فرمایند که ما کنترل می کنیم مثل کنترل سزارین که قبلنها انجام می شدو الان هم که ممنوع شده و دیگر انجام نمی شود!!!!! ما که باور داریم نمی شود مگر در مطب پول میزانه (زیر ،رو یا کشو) پرداخت کنی که دیگر بشود...

باور کنید منبعد بیماری که در مطب ویزیت می شود مبلغی از پول اکو را می دهد (میزانه) تا در مراکز تامین اجتماعی رایگان اکو و... شود.

به هر حال ماهم دستی بر آتش غیب گویی و پیش بینی داریم و کم الکی نیستیم...

این چیزها با ساخت سامانه و یارانه و کارانه و پایانه و .... حل نمی شود. فقط باید بازرسی به دست وزارتی جز وزارت بازرگانی پزشکان سپرده شود. کسی که خودش مطب دار است و در وزارت منصب دار، خوب طبیعی است که مسیرهای مطب -میز داری را نمی تواند که ببندد. چون میز منصب وفا ندارد و میز مطب خیلی باوفاست و مثل جیب آن بنده خدا که پول بیرون می ریخت....

ما هم جای این دوستان بودیم همین کار را می کردیم. خوب باید چند تا تست بیشتر می زدیم...

اصلا جامعه پرستار و ... نمی خواهد !!!!!!. پرستار معیشت نمی خواهد. آسایش نمی خواهد. من جرات نمی کنم مریضم را به پرستاران خسته ی بیمارستانها بسپارم. نه! نه! فکر نکنید دوستان کم کاری میکنند ! نه! اصلا! ولی کاری که بر عهده شان گذاشته می شود بیش از توانشان است.

کم خوابی، دوندگی بین مراکز درمانی که کار می کنند (دو یا سه جا کاری)،مشکلات معیشتی (که البته وزیر گفت ندارند ولی من نمیدانم چرا حس میکنم که معیشتم درد می کند به ایشان باشد می گوید فانتوم پین است چون معیشت شمارا بریده ایم!!!!!!)، و...... باعث بروز این مشکلات می شود.

نظام سلامت اگر مردم محور است باید به سمت ارتقای سطح سلامتی مردم برود، باید به سمت کاستن از آلام زندگی مردم برود، در همین شرایط کنونی هم مردم نمی توانند از پس هزینه های زندگیشان بر بیایند، بعد تحمیل این همه هزینه ی اضافی دیگر سودای مرگ است.هر چند که خود مردم متوجه نیستند.

کسی باور نمی کند ولی من اینها را امروز می نویسم که اول آبان نود و سه است و شما چند ماه دیگر خواهید دید که چه غیب گویی بودم من!!!!!

آن روز به من مراجعه کنید تا برایتان پیشگویی کنم و پولدار شوم! البته من هم به یک میز میزانه نیاز خواهم داشت...

تابععععد

به نام عدالت...

پرستاران محترم و زحمتکش؛

پیراپزشکان بزرگوار و عزیز؛

دانشجویان کوشا و گرامی؛

روح عدالت در درمان مجروح شده و تیغ باغبان این درخت تناور بر گردن نهال سلامت Tزخمی عمیق نهاده است. اینک چادرهای فریب بر پهنای این مرز پرگهر گسترده شده است.

چگونه می شود که مبالغ دریافتی را افزایش بدهی و دریافتیهای گروه خاصی را که حدود پنج درصد

تیم درمان را تشکیل میدهند را به بالای صدمیلیون برسانی و به مردم بگویی نگران نباشید که ما

بیداریم واز حقوق شما صیانت می کنیم؟ این چه عدالتی و چه صیانتی و چه امانت داریی است؟

 اینک بر ماست که مقابل ظلم جاری برپای خیزیم و به یاری عدالت بشتابیم. اینک حسین ابن علی بر بالای تلی ایستاده و ندای (هل من ناصر ینصرنی ) سرداده است.

هر جا تنه ی سترگ عدالت نیشتر بخورد ، علی (ع) رنجیده می شود و خون عاشورا به جوش می آید. و اگر کسی که ظلم را و فریب را درک کرده است سکوت کند به خون شهیدان عاشورا، به بیرق وفاداری عباس علی، به آرمانهای امام راحل،به خون شهدای انقلاب و جنگ و به تلاش تمام عدالت خواهان تاریخ خیانت کرده است....

بر ماست که زوایای مختلف بی عدالتی را اعلام کنیم و چراغی روشن برافروزیم.

 در این راستا در روز هفتم آبان ساعت نه صبح در میدان بهارستان، درب شمالی مجلس تجمع بزرگ عدالت خواهان بخش سلامت و درمان برگزار می شود و از هر روح بیداری که قطره ای از خون عدالت خواهان در رگهایش جریان دارد انتظار می رود در این همایش عظیم مشارکت کنند.

اهداف تجمع:

1-دفاع از حقوق مردم شریف و بزرگ که از واقعیت این طرح تحول اطلاع ندارند.

2-دفاع از حقوق کلیه ی کارکنان نظام سلامت مانند پرستاران و سایر پیراپزشکان  که میزان کارانه ی دریافتیشان به یک صدم و حتی گاهی به یک دویستم دریافتی گروه خاص هم نمی رسد. حال آنکه کم اطلاع ترین فرد هم می داند که کارهای عمده را دیگر اعضای تیم درمان انجام می دهند.

3- دفاع از حقوق اجتماعی دانشجویان محترم رشته های مذکور که به زودی به جرگه ی کارکنان این سامانه خواهند پیوست

و....

خواسته ها:

1-اجرای عدالت در پرداختها در نظام سلامت.

2-اجرای بی قید و شرط قوانین حوزه ی سلامت و بخصوص قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری.

3-باز تعریف جایگاه مشاغل به طور واضح و اجرای وظایف شغلی به درستی وبراساس شرح وظایف.

4-یک کاسه کردن طرز محاسبه ی کارانه ی تیم درمان.

5-کاستن از هزینه های اضافی و توجه واقعی به حقوق مردم شهیدپرور و قهرمان ایران.
 

بدین وسیله از تمام مردم عدالت پرور و عدالتخواه،از پیراپزشکان  ودانشجویان محترم این مشاغل درخواست می شود در هرچه باشکوهتر شدن تجمع عدالت خواهان ظلم ستیز

مارا با حضور شان و اطلاع رسانیشان یاری کنند.

قطعا همیشه عدالت و حقیقت پیروزند.

امروز

ذهنم درگیر مسایل بزرگتری است

در فکر اینم که چگونه یک باب زیر میزی گیری در پرستاری ایجاد کنم؟

البته میدانم که این کار از شان پرستاران به دور است

لذا اول یک مدرک معتبر می گیرم و بعد این کار را انجام می دهم.

فکر میکنم تاکتیک خوبی است.

تا وزیر محترم هست و نرفته دنبال مطب و مطبداری با توجه به درخت بائوبابی که کاشته..(بائوباب درختی است که.. اصلا شازده کوچولو رو بخونید خیلی چیزها دستگیرتون میشه)

من هم برم دنبال ردیف کردن امکانات زیر میزی گیری یا رومیزی گیری.. چشم پزشکی هم بد نیست  فکر کنم امکاناتش از بقیه بیشتره(شما چی میگید؟)؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!

برم دنبال اکتشافاتم

خواستید اطلاع میدم.......شما هم بلی نصیب نمونید

 

 

سلام

کلاهت را بالاتر بگذار

طرحها در حال اجرا شدن وشیر نفت به سمت جیبتان باز است..

کلاهتان را بالا بگذارید

در حالیکه در بیمارستان بیمار جوان به علت عدم حضور ارتوپد بعد از سه ساعت دست و پنجه نرم کردن با مرگ جلوی چشم خانواده اش دار فانی را وداع می کند...

کلاهتان را بالا تر بگذارید چون پرستار هست که چوب ندانم کاریتان را بخورد..

کلاهتان را بالا بگذارید چون شما مدیرید رییسد و در شهرهای کوچک و بزرگ حق همه پایمال میشود..

رسانه در اختیارتان است و برنامه ارایه می دهید و اجرا نمیکنید..

کلاهتان را بالاتر بگذارید چون به اتند هایی که در منزل در خواب ناز تشریف دارند شبی پاصد هزار تومان پول تو جیبی می دهید..

کلاهتان را...

بله چرا که حتی وقتی اتندی در بیمارستان هم هست انگار که به زور پرستار در این مرکز مانده و با وجود اینکه برایش همه ی امکانات رفاهی فراهم شده، باز با تماس پرستار با گفتن جملاتی نامربوط شبح بر بالین بیمار ...حاضر می شود..

چرا که پرستار هست که کتک نیامدن یا دیر آمدن پزشکت را بخورد و فحشش را بشنود..

همیشه در قبال پرستار حق با مریض است نمیدانم با کدام قانون و... اما واای اگر کسی به جوجه پزشکی تو بگوید..

کلاهتان را بالاتر بگذارید...

شما نگذارید چه کسی بگذارد؟

چرا که همکاران شما دختری را که بر چشمانش اسید پاشیده شده زمانی طولانی  معطل نگه می دارند...

کلاهتان را بالاتر و بالاتر بگذارید ..

چرا که شما پول یارانه ی کسانی را خرج می کنید که از شرم کودکشان، شبها دیر به منزل می روند و صبحها زود بیرون..

کسانی که جلوی میوه فروشیها پرنده، هواپیما یا ابر را به کودکشان نشان می دهند..

کسانی که روزی صدبار آرزوی ....... میکنند

زبانم لال باد

اما حقیقت تلخ است

مردی که به سنگ فرش خیابان سجده می کند حقش خوردن ندارد... فریب دادن ندارد

دخترک سر چهار راه گل می فروشد و فال می فروشد..

دخترک نمی تواند مدرسه برود اما شما یارانه اش را در جیب همکاران مبارکتان می ریزید.

این تدبیر و امید است؟

کسی که بیمار را به شکل اسکناس میبیند کی برای او ارزش قایل می شود؟

میترسم برایتان...

اما خودتان هم بترسید..

اما بترسید از زمانی که مردم بفهمند چه کلاهی  سرشان رفته است..

بترسید از خدا که سر او کلاه نمی رود...

بترسید از اینکه مردم را مثل برده هایتان حساب میکنید ...

با اینهمه مدیریت و تدبیر و کلید .. چرا هر روز قفلی افزوده می شود و نه دری...

 

با سلام

واقعا نمیدانم با چه زبانی(فارسی ، ترکی ، عربی یا..)باید بگوییم تا متوجه بشوند که حرف ما چیست؟

یا اینکه فقط یک زبان و آن هم زبان پزشکان محترم قابل درک است در این سیستم؟!؟!؟!

بابا ما میگوییم که این طرح اصلا چیزی را عوض نکرده و نمی کند و تمام این فاز یک و دو و سه و ... برای سرپوش گذاشتن روی افزایش سیصد در صدی تعرفه هاست. بیایید از زاویه ی دیگری به این طرح نگاه کنیم:

 طرح تحول از دو کلمه تشکیل شده:1- طرح: خوب اگر حضرات طرح و برنامه ی مدونی دارند چرا مکتوب در اختیار رسانه ها قرار نمی دهند؟

2-تحول: خوب بفرمایند چه چیزی متحول شده است؟ امکانات همان؛پزشکان همان؛ پرستاران و ... همه همان؛ حتی امکانات ساختمانی و .. هم همان ،پس تحول در چه چیزی بوده؟

کیفیت درمان هیچ تغییری نکرده و حتی برنامه های قبلی مثل حاکمیت بالینی و اعتبار بخشی هم که پزش را می دهند اصلا به کیفیت درمان مریض در حوزه ی پزشکی کاری ندارد پزشک مغز و اعصاب در یک ساعت چهل مریض را ویزیت میکند؛ ارتوپد هم .. وبرایشان تعداد بیماران تقسیم بر 8 تا 10 ساعت کارکرد رد میکنند که تعداد هشت ویزیت در یک ساعت رعایت شود...

هنوز هم اتندها در مراکز  نمی مانند ..

هنوز مردم داروهای خاص وگران را از بیرون تهیه میکنند. هنوز مردم دنبال تختهای ویژه یا به آمبولانسها و مراکز خصوصی مراجعه می کنند (پول داشته باشند) البته نداشته باشند هم تحت تاثیر حرفهای همکاران محترم پزشک و پرستار حاضرند خانه ی خود را فروخته و خرجج بیمارشان کنند (یعنی جیب اطبا را با فروش خانه شان پر کنند) یا اینکه بیمارشان را با قبول خطرات و به علت نداشتن امکانات مالی از این بیمارستان به آن بیمارستان بیمارستان می کشانند و حتی مراکزی که امکانات دارند هم اغلب بیماران را رد می کنند.

چون نظارتی بر آنها نیست.

مشکل این است که خود وزارت بهداشت ناظر خودش است و به مراکز خودش درجه ی یک می دهد!!!! درجه ی یک بیمارستانی است که کلیه ی استانداردها در آن رعایت شده باشد و امکانات را کامل داشته باشد. خود این یک نوع دروغ است و فریب. کالای درجه ی چند را به نام درجه ی یک فروختن!!!!!

حرف خلی زیاد است اما افتخار اصلی وزیر در این نمایش ،کم کردن از پرداخت مردم است که دیگر همه می دانند فقط حرف است و عملا مردم چند برابر قبل پرداخت می کنند:

اما در زمینه ی پرداخت عرض کنم که ماچهارنوع مراجعه کننده داریم:

الف : آزاد که هزینه اش را باید خودش بدهد  و با این تعرفه ها سه برابر قبل پرداخت می کند

ب- بیمه شده های تامین اجتماعی: این نوع مراجعان به مراکز غیر تامین اجتماعی از قبل هم ده درصد پرداخت داشتند والان باید باز ده درصد با تعرفه های جدید بدهند که عملا سه برابر می شود. واضح است که مراکز تامین اجتماعی جوابگوی همه ی بیمه شده هایش نیست ومردم به مراکز دولتی هم زیاد مراجعه می کنند. ضعیفترین قشر همین ها هستند و بیشترین تعداد بیمه شده هم متعلق به سازمان تامین اجتماعی است. این سازمان یک سازمان بیمه گراست ولی اجبارا بیمارستان و .... هم دارد. تعجب میکنم چطور خانه ی کارگر و نمایندگان این قشر سکوت کرده اند؟

ج- بیمه شده های خدمات درمانی : که تعدادشان کمتر از قبلی است.این بیمه شده ها قبلا بیست و پنج درصد هزینه هارا میدادند و اینک ده درصد،اگر بگوییم قبلا برای صد تومان هزینه بیست و پنج تومان می دادند حالا همان کار شده سیصد تومان وباید ده درصد بدهند که می شودسی تومان یعنی از قبل بیشتر می دهند. ضمن اینکه سهم پرداخت شرکت بیمه از محل اعتبارات بیمه شده ها بیشتر نشده واین اختلاف پانزده درصدی هم از محل ذخیره ی یارانه ها که خودش هم جیب مردم است پرداخت می شود.دولت با گران کردن اجناس پول مردم را میگیرد و قرار بود که این پول به مردم پرداخت شود تا خودشان هزینه کنند ولی دولت محترم پول را ذخیره کرده و به جای مردم و با منت خرج می کند.

د:سایر بیمه شده ا: که مثل نیروهای مسلح و شرکت آبو فاضلاب و .... بستگی به نوع قرارداد بیمه شونه و ربطی به این موضوع نداره و عملا باید مبالغ بیشتری پرداخت کنند

خوب با این تفاسیر میبینید که اتفاقی برای مردم نیافتاده و مردم ظاهرا فکر میکنند پرداختشان کم شده...با این تبلیغات

حتی اگر پرداخت مستقیمشان به بیمارستان کم شده باشد (به فرض) در اصل دارند با گران خریدن چیزهای دیگر مثل بنزین و ... چند برابر این هزینه را پرداخت می کنند. وقتی سهم شرکت بیمه تغییری نکرده چطور می توان گفت که بیمه گذار کمتر می دهد؟

حرف بعدی وزیر محترم مراجعه ی مردم بوده، چون الان در مراکز تریاژداریم میتوانید خیلی راحت آمار دربیاورید که چقدر از مراجعات به اورژانسها واقعیست؟ این آمار در تامین اجتماعی بسیار بد بوده و بالای نود در صد مراجعات غیر اورژانس است چون خدمات در تامین اجتماعی برای بیمه گذاران رایگان انجام می شود. همین مراجعات اضافی باعث می شود که انجام خدمات به بیماران اورژانس واقعی با مشکل مواجه و با کیفیت کمتر انجام شود. هیچ برنامه ای در وزارت بهداشت هدف محور نیست و همه شعار محور است. یعنی در شعار زیبا ولی در اجرا می بینیم که هدف فراموش شده است و کاغذ بازی انجام می شود. وفقط پر کردن فرم و ...وآمار غیر واقعی مهم است.

حتی مراجعین با دو کیسه داروی دست نخورده مجدد مراجعه می کنند..پس این نمیتواند آمار باارزشی باشد.

موضوع بسیار مهم سکوت شرکتهای بیمه گر است. گرچه ایشان هم دولتی هستند اما وزیران این ادارات نمیدانند که چه باری بر دوششان می افتد؟

یا اینکه می خواهند حق بیمه ها را افزایش دهند؟

حالا اگر فرصتی بود به خودمان هم بپردازم

در این سیستم همه ی بار بر دوش پرستاران است حتی همه ی این طرحها که مورد افتخار حضرات است کلا توسط پرستاران اجرا می شود بدون افزایش تعداد نیروها و مبلغ دریافتی..

هر برنامه ای برای اجرا نیاز به نیروی انسانی دارد ولی حضرات برنامه ها را دیکته میکنند وباوجودی که خودشان هم می دانند واعتراف هم میکنند کمبود پرستار داریم بی توجه این برنامه ها وفرم پر کردنها را نیز گردن پرستاری می اندازند.

می بینید که عملکرد با هدف نمی خواند.

پرستاران ما در شرایط دو تا چند برابر استاندارد تعداد مریض به پرستار کار میکنند. ضمن اینکه به علت مسایل معیشتی و تورم .. هر کدام دو وحتی سه جا کار میکنند. بیماران و مراجعان و همراهان همه ی کمبودها و کوتاهیهای دیگر اعضای تیم درمان را از آنها بازخواست میکنند. مرتبا در مظان اتهام و توهین مراجعان به دلیل کمبود امکانات و ... هستند که اصلا به ایشان ربطی ندارد.دریافتیشان بسیار پایین است.ما در عالم مقایسه با دیگر کشورها باید شرایطمان برابر باشد حال آنکه دیگر کشورها آن مبالغ را در شرایط استاندارد می دهند و لی اینجا...

مشکل دیگر کارانه های پرستاری این است که در اختیار صد نفر است: یعنی برای پرداخت ابتدا باید سرپرستار نمره ی کامل دهد، مترون تایید کند مدیر تایید کند... حالا این وسط شانس بیاوری و به دوستان این افراد سلام کرده باشیو احترام گذاشته باشی و...

اضافه کار اجباری آمده باشی و ... تا نمره ای نزدیک به کامل بگیری (نمره ی کامل مال از ما بهتران است)

اما اگر اشتباه پزشک به مرگ بیمار منجر شود (اولا که پایش نمی شود)به قطع عضو یا...

ربطی به دریافتی اش ندارد..

حتی همکاران اداری که مثل پرستاری کارانه می گیرند هم با توجه به اینکه اضافه کاری غیر حضوری و تشویقی می گیرند در کارانه شان منظور می شود. یعنی کار نمی کنند اضافه کار می گیرند و تازه امتیاز اضافه کاریشان از پرستاران بیشتر است. مسیولین محترم می فرمایند دادن اضافه کاری تشویقی و اضافه بر تایمکس و کارت زنی برای پرستاران ممنوع است...

مشاهده می فرمایید؟!!!!!!

قوانین حوزه ی پرستاری هم یا مثل قانون تعرفه گذاری اجرا نمی شود که ما اگر پیگیر نبودیم به خاطر رعایت وضع مردم بوده است ولی اینک میبینیم که چطور مبالغ چند ده میلیونی یه بالای یکصد میلیون ارتقا داده می شود پس ماهم پیگیر حقمان می شویم.یا اگر هم اجرا شود سلیقه ای اجرا می شود.مثل قانون ارتقای بهره وری یا قانون مشاغل سخت و زیان آور...

پرستاران مراکز خصوصی با بیست سال سابقه ی کار باز نشسته می شوند و سی روز حقوق می گیرند که عین قانون است. اما پرستاران تامین اجتماعی باید بیست سال در خود تامین کار کرده باشند وبا پنج روز ارفاق باز نشسته می شوند یعنی بیست سال خدمت بیست و پنج روز حقوق باز شستگی..

پرستاران مراکز دانشگاهی که به دلخواه رییس دانشگاه است. وقانون کوچکتر از ایشان است.

میبینید که بدبختیهای پرستاری یکی دو تا نیست!!!!

و متاسفانه کسی هم پیگیر نیست. نظام پرستاری خواب تشریف دارد. ما مردم محوریم. مردم مارا می زنند و می کوبند و فحش دیگران را به ما می دهند و کتک دیگران را به ما می زنند و ...

باز ما دوستشان داریم و عملا اثبات کرده ایم. اما دیگر کاسه ی صبرمان لبریز شده است.

این کارها قطعا از نظر شرعی هم حکم بدی دارد.دکتر هاشمی خودش را متشرع می داند.ما خواهان عدالتیم  نه پرداخت برابر. اختلاف مدارک تحصیلی و سابقه ی کار در حکم کارگزینی یا قرارداد لحاظ شده است واختلافها چندان زیاد نیست. اختلاف اصلی را سیستم محاسبه ی کارانه ی پزشکان وسایر گروههای درمان ایجاد می کند . ما می گوییم در یک تیم نباید دو سیستم محاسبه وجود داشته باشد. سیستم ما هم مثل ایشان یا سیستم ایشان هم مثل ما باشد ...

 باز هم حرف هست باور کنید...

ما به شانه ای نیاز نداریم که بر آن اشک بریزیم...

ما دستی می خواهیم که دست عدالت خواهمان را بگیرد.

سلااااام

به خاطر دارم زمانی که داستان یارانه ها شروع شد دولت وقت و نمایندگان محترم فرمودند که ما می خواهیم مردم خودشان مدیریت منابعشان را انجام دهند. ما برای حاملهای انرژی کلی یارانه می دهیم ولی این ظلم است چرا که بسیاری از مردم ماشین ندارند.......

این ماجراها را همه می دانند و نیازی به تکرار نیست، اما موضوع مهم که در همه ی برنامه های کشور ما دیده می شود شعار زیبا و عملکرد وارونه است.با عملیاتی شدن پرداخت نقدی یارانه ها همه ی اجناس چندین برابر گران شدند.تورم بسیار بالا رفت.گیرم که دولت قبلی (به فرض) به دروغ اعدادی برای تورم اعلام کرد و این دوستان بسیار راستگو هستند اما مردم با اعدا د و ارقام زندگی نمی کنند.مردم با واقعیتها زندگی میکنند. من کاری ندارم عدد تورم چقدر اعلا می شود مهم تاثیری است که در زندگی من دارد.......

ببخشید هی حرف توی حرف می آید....مشکلی که با اجرای هدفمندی یارانه ها برای مردم پیش آمد این بود که گرانی و تورم بر تمام اجناس اجرا شد و نه فقط بر اجناس یارانه ای. یعنی مردم 45هزلار تومان یارانه می گیرند ولی هزینه های زندگیشان چند برابر شد واین وسط هدف از اجرای یارانه ها هم گم شد و فقط شعاری از آن ماند.

ماشاالله دولت تدبیر و امید هم که سرو ته یارانه ها را هم آورد گویی که اتفاقی در کشور نیافتاده و تورمی نداشته ایم.

و تازه نه تنها یارانه ها را زیاد نکردند بلکه کلی هم از محل یارانه ها ذخیره دارند می کنند..

سوال این است که مگر دنبال ایجاد درآمد برای دولت بودید با این طرح؟

آیا دولت آزاد است پول را از مردم کم کرده و هزینه های بسیاری بر آنها تحمیل کند و بعد خودش هر طور خواست این پولها را هزینه نماید؟!!!!!

اصلا از محل ذخیره ی یارانه ها یعنی دقیقا جیب مردم...

اما ربط این حرفها به طرح تحول نظام سلامت چیست؟ این طرح(که فقط یک کلمه است) هم با رنگ و لعاب و شعارهای زیبا پیرایش شده و آرایشگران حرفه ای آن را آراسته اند.جالب است که یک کالا را چند برابر گران می کنند و می فرمایند پرداختی مردم کمتر می شود!!!!

فرض کنید مردم خدمتی دریافت می کردند با قیمت پایه ی صدواحد .... پرداختیشان (بدون رومیزی و زیر میزی) میشد بیست و پنج واحد حالا همان خدمت شذه سیصد واحد وبه فرض پرداختی ده درص می شود سی واحد ... ضمن اینکه بقیه ی پول هم از جیب خود مردم غیر مستقیم پرداخت می شود.

ایشان بدون اجازه ی مردم از یارانه ها برداشت کرده و در جیب بیمارستانها می ریزند.و من کلا نمی فهمم چرا باید دولت از محل یارانه ها ذخیره داشته باشد؟ مگر نه اینکه میخواستند مردم منابع خودشان را خودشان مدیریت کنند؟!؟در اصل این اقدام با هدف  پرداخت نقدی یارانه ها که به مردم اعلام شد (اگر راست گفته باشند) منافات دارد و عملا دولت پرداخت نقدی یارانه ها را انجام نمی دهد.وفقط بخشی از حق واقعی را پرداخت می نماید وتازه به جای اینکه این پولها را خرج بهتر کردن شرایط معیشتی مردم کند با گران کردن تعرفه های پزشکی به سه برابر این مبالغ را از جیب مردم برداشته و به جیب یک گروه خاص میریزد. این خود نوعی استثمار وگرفتن حق انتخاب از مردم است. یعنی مردم را وادار میکند که به مراکز دولتی مراجعه کنند حال اگر این پولها به خود مردم داده شود مردم انتخابهای بهتری می توانند داشته باشند.

موضوع دیگر اصل تحول است؟!؟ یا ما معنای تحول را نمیدانیم یا اینکه تحول هم متحول شده است. چه چیزی در نظام سلامت ما تغییر کرده است که می گوییم طرح تحول؟ مردم که دارند چند برابر مستقیم و غیر مستقیم از جیب مبارک خودشان پرداخت می کنند یعنی وقتی سیب هزار تومانی را می خرند دو هزار تومان.....و سایر اجناس را هم پس عملا جریمه شان را پرداخت میکنند و از طرفی بابت گرانی کالاهای یارانه ای و غیر یارانه ای چیزی دریافت نمیکنند چون دولت محترم آن را از ایشان به عنوان متولی کسر و به جیب عده ای خاص می ریزد. امکانات هم که همان است و مردم دارند بیمارانشان را روی کولشان از این بیمارستان به آن بیمارستان می کشند به هوای  خدمات بهتر..

پزشکان محترم هم که همانها هستند بدون کمترین تغییری در رفتار و کردار و عملکرد حرفه ای...

سایر اعضای تیم درمان هم که به حساب نمی آیند بویژه پرستاران که بار تمام طرحها را به دوش می کشند مثل اعتبار بخشی و حاکمیت بالینی و ...

آقایان بفرمایند اگر از تیم پزشکی یک نفر یک فرم بابت این طرحها پر کرده است؟!؟

خواسته های ما پرستاران اصلا چیزعجیبی نیست.البته آقایان حرفهای مارا تحریف میکنند تا به خواسته هایشان برسند، ما در واقع منافع مردم را میگوییم و  می خواهیم.

ما می گوییم حالا که شما از جیب مردم خرج می کنید چرا حق ما را نمی دهید؟ اگر از حق ما می زنید به جیب گروه خاص نریزید. 

وزیر محترم و معاونانشان مدام از پرداخت بدهیهای بیمارستانها به پرستاران حرف می زنند و هر کس می شنود فکر می کند که این مبالغ چقدر است؟

باورتان نمی شود که برخی مراکز ده هزارتومان هم کارانه داده اند به پرستاران در حالیکه در همان بیمارستان پزشک بالای بیست و پنج میلیون کارانه گرفته؟!!؟!؟!؟!

و تازه همین را هم با کلی تاخیر می دهند. این مبالغ مشمول تورم می شوند وارزششان کم می گردد. چرا پرداختیهای پزشکان محترم ، که معیشتشان مهم است و وفقط ایشان معیشت دارند به تاخیر نمی افتد؟

اینکه طلب کسی را بدهی مایه ی مباهات است؟

اما  حرف اصلی ما این است که در زمان قراراداد یا استخدام اختلافات بین مدارک تحصیلی لحاظ می شود یعنی از نظر اداری حکمها یا قرادادها بر اساس مدرک تحصیلی و سابقه از نظر ریالی متفاوت است . این در همه ی ادارات دیده می شود. اما چیزی که باعث اختلاف فاحش در ردیافتها می گردد سیستم محاسبه ی کارانه هاست. برای یک گروه خاص سیستم کارا نه ی ویژه ای طراحی شده است.وبرای بقیه ی تیم درمان سیستمی متفاوت...

بعد هم مدعی می شوند که ما از معیشتمان برای مردم می زنیم!!!!!!

بعد می فرمایند ما مردم را بر خود با گرفتن زیر میزی و چند برابر کردن درآمدها و نادیده گرفتن حق و حقوق دیگران ارجح می دانیم!!!!!!

آقایان می فرمایند ما خودمان را با کشورهای دیگر مقایسه میکنیم!!! این هم یک عوامفریبی دیگر، چرا که ما نمیتوانیم خودمان را با جایی مقایسه کنیم. چون از نظر کاری لاقل سه برابر آنها کار میکنیم و یک پنجم تا یک دهم ایشان حقوق می گیریم.ضمن اینکه هزینه های ما بسیار بالا رفته است.

ضمنا از آقایان می پرسم که از کجا الگوبرداری میکنند و طرحهای سلامت را می آورند؟ چگونه است که از این طرحها فقط کاغذبازیهایش را می آورند و سایر مسایل را نه؟

موضوع بسیار مهم قانونمند نبودن دولتهاست که مختص این دولت نیست و همه بوده اند و هستند و این از نظر شرعی  می تواند حرام باشد. قوانین را ندید می گیرند.حرفم تعرفه گذاری نیست. فقط ما پرستاران نه که کل کارمندان دولت این را خوب درک میکنند: بر اساس قانون هر سال باید بر اساس نرخ تورم حقوق کارکنان افزایش یابد اما هیچ سالی چنین نشده است واین کار از راههای مختلف و از جمله پایین اعلام کردن نرخ تورم صورت پذیرفته است.

دولت تدبیر و امید تورم امسال را بیست و پنج درصداعلام ولی افزایش حقوق را بیست در صد اعمال فرمودند حال آنکه بی سوادترین شخص هم می داند که تورم بالای چهل درص بود...

در چنین اوضاع نابسامانی چگونه انتظار داریم در سیستم درمان پرسنل غیر پزشک با وججدان کار کنند؟

شما مردم شریف چگونه اعتماد می کنید بیمارانتان را به عده ای تاجر وسپس  عده ای افراد وجدان خوابیده ی بی معیشت که از هفتصدو بیست ساعت ماه را بیش از پانصد ساعت در حال دویدن وکار کردنند بسپارید؟ اگر روزی هشت ساعت خواب حساب کنیم ماهی دویست و چهل ساعت خواب باید داشته باشیم .این ساعت کار که بنده می گویم فقط زمانهای ثبت شده ی تایمکس هاست وگرنه مسیر ها را هم باید به این اضافه کنییم

یعنی پرستار ی که در دو مرکز کار میکند سیصدوچهل ساعت موظفی دارد ودر هر مرکز هم هفتادساعت اضافه کاری که می شود چهارصدو نود ساعت. روزی یک ساعت هم مسیرها که میشود سی ساعت و به عبارتی پانصد و بیست ساعت. دویست ساعت باقیمانده را هم به سر کردن با خانواده و خواب تقسیم کنید حدودصدوبیست ساعت خواب داشته باشند که می شود روزی چهار ساعت...

پس انتظار نداشته باشید که سر کار نخوابند و کم نیاورند و ....

تازه با این اوضاع مدام از طرف رییس پرستاری و سوپروایزرها تحت فشارند که سر کار به هیچ عنوان حق استراحت ندارید!!!!! در حالیکه گروه خاص در یک ساعت شصت مریض می بیند و ...بعد خلااااص و خواب..

ضمن اینکه هیچ استانداردی  از نظر تعداد بیمار به پرستار هم رعایت نمی شود و مثلا در بدترین شرایط در بخش عمومی باید یک به شش باشد که در ایران یک به ده کمترین مقدار آن است.

همانطور که می بینید پرستاران از هر نظر تحت فشارند

ساعت کار مضاعف،تعداد بیماران دو و گاهی سه برابر، فشار طرحهای مختلف مه همه بر دوش ایشان است، انتظارات بیماران و مراجعان و همراهان که تمام مسایل را از قبیل نبود امکانات، نیامدن پزشک و ... از پرستار می بینند...

لطفا به حال ما زار نزنید حق بدهید که حقمان را بخواهیم که در اصل این حق بیماران شماست...

 

..حرف بسیار است و حوصله اندک...

تا بعد

 

 

اینک برایتان

آیه ای..

نه سوره ای نازل میکنم

تا بدانید که حق با من است...

من خدایتان نیستم

اما خدایتان را دیده ام

و او شما را به من سپرده تا از هر خطری حفظتان کنم

من فرشته ی نگهبان شما هستم

امیدتان به تدبیر من باشد ....

 

من هر چه اندیشه کردم

برای محافظت شما از گزندهای بسیار

راهی جز کشتنتان نیافتم..

اینک

این من این تیغ و این گردن شما...

فرود می آورم به اذن خدا....

کنار رودخانه هیاهویی است....

-نزدیک می روم که بپرسم -

غریقی را از رود مگر گرفته باشند

که چنین ضجه میزند باد بر گیسوی پریشان مزرعه...

و من سکوت کرده ام

تا ماهی قرمز کوچک

سر قلاب بی طعمه ات را گاز بزند...

 

برای شادی روح تازه... نه نه

برای شادی روح درگذشته ی این کشور :

عدالت

صل...

نه نه ف...اتحه

وزیر محترم! جناب آقای دکتر...

نه ببخشید پروفسور -دکتر پاتریک...ببخشید هاشمی

شما مارا چه فرض کرده اید؟

نکند کتاب دموکراسی مهدی شجاعی را خوانده و باورش کرده اید؟

نکند نمی دانید که مادر کشوری مردم نهاد و نه پزشک نهاد زندگی میکنیم؟

جناب پروفسور -دکتر! چگونه مارا به سکوت در برابر ظلم آشکار می خوانید؟ نمی دانید ما شیعیان حسین ابن علی هستیم؟ صبر علی وارمان تمام شد. صلح حسن گونه مان به اتمام رسید. اینک روز شهادت و برافراشتن پرچم عدالت است. بخواهی ، نخواهی ما بیداریم.و بساط ظلم شمارا بر میچینیم. چگونه می شود بدون افزودن کیفیت کالایی آنرا به سه برابر قیمت بفروشی و به خریدار بگویی مبلغ کمتری می پردازند؟ نکند کارتون باب اسفنجی را از شبکه های آن سوی آب میبینید که فکر می کنید ما همه پاتریک ستاره ایم؟

به فرض که هستیم آیا خدارا ناظر نمیبینی؟

یا گمان میکنی داغ کردن و پینه بسته کردن پیشانی با مهر داغ خدا را هم می فریبد؟

جناب پروفسسور -دکتتر هاشمی! عمر این میزها هر چه طویلتر کوتاهتر است. راستی می شود حرفهایتان را رمزگشایی کنید؟ چطور منافع مردم را به منافع خود ارجح می دانید؟

آیا با سپردن سلامت مردم به دستهای ناتوان ماماها ، دانشجویان بی تجربه و کارآموزی نرفته ی پرستاری... از حقوقشان که به تو سپرده اند محافظت می کنی؟

روزی مردی پیش کریم خان زند رفت وگفت اموالم را دزد برده، کریم خان به وی گفت چه می کردی که اموالت را بردند؟ گفت خواب بودم. گفت چرا خوابیدی که اموالت را ببرند؟ جواب داد: گمان کردم تو بیداری...

اینک ما هم فکر کردیم شما با تدبیر برای امیدهای ما، نه ما پرستاران که مردم بیدارید. اما شما برای ما لالایی می خوانید تا دزد کالا با چراغ ببرد.

این هزینه های از کجا پرداخت می شود؟

جناب وزیر محترم! شما دو سال پرستاران را الاف می کنید در حالیکه الان شدیدا به خدماتشان نیاز هست برایشان کاری نمیکنید. دو سال بعد چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ آیا منتظرید تعداد فارغ التحصیلان زیاد شود و پرستاران حاضر به کار با هر شرایطی باشند؟ زرنگتر از شما کسی نیست واقعا تدبیر دارید پرستاران را با دست خودشان می زنید: از یک طرف دانشجوی پرستاری و از یک طرف طرحی .. تا این بحران طی شود. اینک شما به پرستاران نیاز دارید. ولی چند سال بعد شاید شما باشید یانه..اگر بودید که تعداد پرستاران افزایش یافته و نبودید که هیچ برای خودتان منابع عظیم درآمد ایجاد کرده اید با این تعرفه ها.

اما سوال بعدی: آیا در سیستم درمان فقط پزشک کار میکند؟ یا فقط از درمان پزشک باید سود ببرد؟ اینجا رابطه ی کارفرما کارگری نیست، چون کارفرما کس دیگری است.

اطاله کلام شد.

وزیر که نمی خواند ما برای خودمان چند خطی سیاه کردیم. خدا خیرش ندهد هر کس را که مردم را می فریبد.