منوی اصلی


نویسندگان


آرشیو موضوعی

قوانین مرتبط با پرستاری

کمیته ی پیگیری مطالبات

نشریه

شکایت جهت افزایش حقوق

لینک دوستان

ابزار وبلاگ

خرید لایسنس نود32

جیرجیرک مرداب

عنوان لینک

موس بیسیم شیشه ای

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پیگیری حقوق و مسایل و مشکلات پرستاران و آدرس parastaraneiran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





قالب بلاگفا

آمار بازدید

» تعداد بازديدها:
» کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 84
بازدید هفته : 96
بازدید ماه : 129
بازدید کل : 28698
تعداد مطالب : 245
تعداد نظرات : 493
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


آرشیو ماهانه


پیوند های روزانه


لوگوی ما

پیگیری حقوق و مسایل و مشکلات پرستاران


لوگوی دوستان


بر چسب ها




واما بند 4 قانون ارتقای بهره وری...

شنبه 11 بهمن 1393

اخیرا مشاهده می شود که جناب معاون پرستاری وزارت بهداشت و نیز تعدای از حامیان چشم و گوش بسته ی ایشان که گویا روزیشان دست ایشان است، بهانه ای جدید را در اججرای طرح مبتنی بر عملکرد می آورند و حتی اخیرا رئیس شورای عالی

نظام پرستاری؛جناب یعقوب جعفری که ظاهرا انسانی خداترس و حق طلب به نظر می آیند نیز تحت تاثیر همین تبلیغات دقیقاهمان حرف را تکرار کرده اند.

اجرای طرح پرداخت مبتنی بر عملکرد در راستای اجرای اجرای بند چهار قانون ارتقای بهره وری کارکنان بالین و ... بوده است.

پس ابتدا این ماده ی 4 را ذکر میکنم:

4-مزایای این قانون به شاغلینی تعلق می گیرد که فقط در یکی از بخشهای دولتی یا غیردولتی مشغول خدمت باشند. روش پرداخت حقوق و مزایای آنها ترکیبی از از دو روش ثابت و مبتنی بر عمللکرد می باشد، به طوری که مبنای پرداخت در روش مبتنی بر عملکرد،تعرفه های خدمات به صورت کمی و کیفی و بر اساس فهرستهای ارزیابی خدمات می باشد.

تعرفه خدمات کمی ،مبتنی بر بسته ی خدمتی و شرح وظایف مشمولین این قانون بوده وتعرفه های کیفی مبتنی براستانداردهای روشهای کار (پروسیجر)قابل ارائه در هر ساعت بر اساس کدهای اخلاقی و منشور ارتباط با بیمار باشد.

اولین شرط این بند کار کردن در یک بیمارستان است.دومین شرط اجرای تعرفه هاست.سومین اصل رغایت استانداردهاست.

یعنی همین قانون هم در تضاد با فرموده ی حضرات و چیزی است که اینک به نام پرداخت مبتنی بر عملکرد قرار است اجرا شود.

توضیح اضافه ای نمی دهم چون همه چیز واضح است.

اما کاش قبل از بند 4 نگاهی هم به بندهای 1و2و3rقانون بهره وری داشته باشیم:

1-ساعت کا هفتگی شاغلین موضوع این قانون با توجه به صعوبت کار، سابقه خدمت و کار در نوبت کاریهای غیر متعارف،به تناسب در هفته حد اکثر هشت ساعت تقلیل می یابد.

تفسیر:

ساعت کار موظفی پرستاران را از چند ساعت در هفته محاسبه می کننددو باید قانونا از چند ساعت محاسبه کنند؟ آیا شغلی درتامین اجتماعی سخت و در دانشگاه علوم پزشکی غیر سخت است؟ البته توجه بفرمایید که در قانون مشاغل سخت مستقیما

نام وزارت بهداشت و درمان هم ذکر شده است و در قانون نحوه ی بازنشستگی....

و همچنین اینکه تامین اجتماعی هم هیچ امتیازی برای پرستاری از مشاغل سخت قایل نیست.

2-کارکنان بالینی بیمارستانهای روانی و سوختگی و مشمولین موضوع ماده ی (16) قانون سازمان نظام پرستاری شاغل در بخشهای دولتی و غیر دولتی از شمول ماده (75) قانون کار مستثنی می شوند.دولت می تواند مشاغل مزبور را جزو مشاغل سخت و زیان آور محسوب و از مزایای مواد (67) و (68)قانون مدیریت خدمات کشوری برخوردار نموده و علاوه بر مرخصی استحقاقی سالیانه ،حداکثر تا یک ماه مرخصی کار در محیطهای غیر متعارف به آنان اعطا نماید.

تفسیر:

مشاغل موضوع ماده ی 16 نظام پرستاری شامل اتباع ایرانی پرستار، بهیار، کاردان تکنسین اتاق عمل و کاردان تکنسین بیهوشی و رده های وابسته ی پرستاری می باشد.

درباره ی اینکه دولت هم این مشاغل را جزو مشاغل سخت و زیان آور شناخته و محاسبه می کند هم که مصوبه ی هیات دولت موجود است.

ماده ی 75 قانون کار درباره ی عدم کارکردن بانوان در مشاغل خطر ناک و... است.

وماده ی 67 و 68 قانون مدیریت خدمات کشوری درباره ی مرخصیهای کارکنان می باشد.

بقیه ی تفسیرش بماند برای خود همکاران...

3-دولت می تواند ساعات کار بخشهای دولتی و غیر دولتی در نوبتهای شب وایام تعطیل را با ضریب 1/5 و در نوبت عصر با ضریب 1/2محاسبه نماید و همچنین مشمولین این ماده اجازه کار بیش از دوازده ساعت متوالی را ندارند و می توانند حداکثر معادل نصف ساعت کار موظف ماهانه، با توافق کارفرما اضافه کار انجام دهند.

تفسیر:

این بند نیاز به تفسیر ندارد و همه چیزش واضح است.ولی محض یادآوری می گویم که اولا ضریب عصر حذف شده است.

دومااضافه کاری اجباری تا صدوهفتادوپنج ساعت انجام می شود.

در خاتمه می خواهم بگویم هر گاه در یک سیستم بخواهد باری اضافه بر دوش کارمندی بنهند ، قطعا به وی امتیازاتی می دهند.

اما همانطور که می بینید پرستاری از شغل سخت بودنش فقط بیماری و ناتوانی و بدختیهایش را می بیند و از مزایایش خبری نیست و تازه قوانینش را فقط از قسمتی که به ضرر پرستار هست و وی را بیشتر تحت فشار می گذارد اجرا می کنند . البته هرجا هم لازم به فشار مضاعف و زورگویی باشد اصلا قانون محلی از اعراب ندارد. یاد ماجرای نامه نوشتن غضنفر به امام رضا(ع)افتادم که نوشته بود: یا امام رضا!  به من کمک کن کار خوبی پیدا کنم و زن خوب و بچه ی خوب و پول زیاد.... ودر آخر بمیرم. یک باره کسی از کنارش گذشت و زیر پایش لرزید فکر کرد زلزله شده است. فریاد زد: یا امام رضا! نامه را برعکس گرفتی! فدایست شوم مرگ آخر همه بود!!!!!

پایدار باشید



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 19:29



بازنشستگی پیش از موعد و شکایت به دیوان عدالت اداری

پنج شنبه 9 بهمن 1393

اعلام تعارض آراء صادره از شعب 22 و 23 دیوان عدالت اداری



شماره هـ/87/
1011 10/1/
1388
تاریخ: 18/12/1387 شماره دادنامه: 865 کلاسه پرونده: 87/1011
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: خانم کبری عسگریان.
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب 22 و 23 دیوان عدالت اداری.
مقدمه: الف ـ شعبه بیست و سوم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 85/1273 موضوع
شکایت خانم کبری عسگریان به طرفیت امور بازنشستگی سازمان بهداشت، درمان استان
مازندران بخواسته برقراری سنوات مشاغل سخت و زیان‌آور به شرح دادنامه شماره 530
مورخ 11/3/1387 چنین رأی صادر نموده است، خوانده در لایحه شماره 264 مورخ 1/2/1386
ضمن بیان ایراداتی بر ادعاهای شاکیه مبنی بر عدم اطلاع از قانون و اجبار بر تقاضای
بازنشستگی با اشاره به تقاضای شخصی شاکیه شکایت را غیروارد و تقاضای رد آن را
نموده است. با عنایت به محتویات پرونده و ملاحظه شرح شکایت و بررسی اسناد و مدارک
ابرازی و لایحه دفاعیه و با توجه به خواسته مطروحه، نظر به اینکه سخت و زیان‌آور
بودن شغل شاکیه می‎بایست به تایید کمیته استانی برسد تا قابل محاسبه گردد و چون
شاکیه در این خصوص دلیلی ارائه نکرده است، شکایت غیرموجه تشخیص و رأی به رد شکایت
صادر و اعلام می‎گردد. ب ـ شعبه بیست ودوم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 85/
1100 موضوع شکایت خانم طلعت حلاجیان به طرفیت امور بازنشستگی سازمان منطقه‎ای
بهداشت و درمان استان مازندران به خواسته برقراری سنوات مشاغل سخت و زیان‌آور به
شرح دادنامه شماره 1044 مورخ 15/7/1386 چنین رأی صادر نموده است، مشتکی‌عنه اظهار
داشته است، شاکیه به علت مشکلات خانوادگی تقاضای بازنشستگی زودرس داده با تکمیل
فرم تکمیلی پرداخت کسورات سنوات ارفاقی را از خود سلب کرده است و براساس ماده
واحده قانون بازنشستگی مربوط به شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور افزودن سنوات ارفاقی
از اختیارات دستگاه خواهد بود، لذا تقاضای شاکی با عنوان بازنشستگی زودرس بوده است
تقاضای رد شکایت وی را دارم. دیوان از بررسی اوراق پرونده اولاً شغل شاکیه از مشاغل
سخت و زیان‌آور است. ثانیاً، بعلت عدم موافقت مقام مافوق از بازنشستگی وی، بناچار
از فرد سلب حق نموده است که این سلب حق درحالت اضطرار بوده و اثرحقوقی برآن مترتب
نیست. ثانیاً مشتکی‎عنه دلیل ادعای خود را پیوست نکرده است از طرفی اخذ تعهد از
مستخدم بر اسقاط حقوق قانونی خود توجیه‌پذیر نیست. لذا شکایت وارد تشخیص لذا به
استناد بخشنامه 5214/185 مورخ 8/2/1378 و دستورالعمل نحوه بازنشستگی و محاسبه
سنوات ارفاقی مربوط به مشاغل سخت و زیان‌آور پرستار و بهیار و تبصره 4 مربوط به
کسور بازنشستگی مربوط به شاغلین سخت و زیان‌آور حکم به ورود شکایت شاکیه و الزام
اداره مشتکی‎عنه به اعطای سنوات ارفاقی با اعمال تبصره 4 مربوط به کسور بازنشستگی
صادر و اعلام می‎گردد. ج ـ شعبه بیست و دوم در رسیدگی به پرونده کلاسه 86/1619
موضوع شکایت خانم سکینه نیاستی به طرفیت امور بازنشستگی سازمان منطقه‎ای بهداشت
درمان استان مازندران به خواسته برقراری مشاغل سخت و زیان‌آور به شرح دادنامه
شماره 671 مورخ 27/3/1387 چنین رأی صادر نموده است، طرف شکایت اعلام داشته است،
شاکیه با درخواست تقدیمی، حقوق احتمالی خود را اسقاط نموده است و لذا شکایت وی
غیروارد است. با عنایت به مستندات ابرازی از جانب طرف شکایت نظر به اینکه اولاً
قیدی دال بر اسقاط حقوق متعلقه قانونی به شاکیه در آن وجود ندارد. ثانیاً، شاکیه
مشمول تبصره 2 ماده 2 قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه قانون استخدام کشوری
می‎باشد. بنابراین شکایت شاکی وارد تشخیص و به استناد قانون مذکور و مواد 13 و 22
قانون دیوان عدالت اداری حکم به ورود شکایت دال بر احتساب سنوات مشاغل سخت و
زیان‌آور صادر و اعلام می‎گردد. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با
حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علی‎البدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و
انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می‎نماید.

رأی هیأت عمومی
الف ـ تعارض در مدلول دادنامه‎های فوق‎الذکر محرز بنظر می‎رسد. ب ـ مطابق تبصره 3
ماده واحده قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی و
معلولین عادی و شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور مصوب 1367 « شاغلین مشاغل سخت و
زیان‌آور که وظایف مربوط به شغل آنان باعث بروز ناراحتی‎های جسمی و روحی می‎گردد،
می‎توانند با داشتن حداقل بیست سال سابقه خدمت براساس درخواست کتبی خود با حداکثر
پنج سال ارفاق بازنشسته شوند.» نظر به صراحت ماده واحده قانون فوق‎الذکر مبنی بر
عدم شمول مقررات آن به کارگران مشمول قانون کار و اینکه تشخیص و تایید کمیته
استانی ناظر به مشاغل سخت و زیان‌آور کارگری بوده و منصرف از سایر مشاغل سخت و
زیان‌آور می‎باشد و شغل شاکیان به عنوان پرستار از جمله مشاغل سخت و زیان‌آور
اعلام گردیده است و نتیجتاً در اجرای تبصره 3 ماده واحده مزبور ذیحق به استفاده از
حداکثر پنج سال خدمت ارفاقی بوده‎اند، بنابراین دادنامه شماره 671 مورخ 27/3/1387
شعبه 22 دیوان در حدی که مبین این معنی است، موافق اصول و موازین قانونی می‎باشد.
این رأی به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب
دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط در موارد مشابه لازم‎الاتباع است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری ـ رهبرپور

همکاران محترمی که در دانشگاههای علوم پزشکی یا سازمان تامین اجتماعی بیست سال سابقه ی کار پرستاری دارند برای بازنشستگی می توانند به دیوان عدالت اداری شکایت نموده و با ارائه ی مدارک ذیل حکم بازنشستگی دریافت کنند. چنانچه شعبه ای از دیوان حکم به صدور حکم بازنشستگی نداد می توانند با ارائه ی کپی این حکم به هیات عمومی دیوان شکایت کرده و تعارض در آرای صادره را اعلام نموده و حکم بگیرند.در صورت نیاز به مشاوره تماس بگیرید یا ئر بخش نظرات، ارسال بفرمایید.

با امید به پیروزی



:: موضوعات مرتبط: قوانین مرتبط با پرستاری، ،

نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 23:52



بررسی جامعه‌شناختی رابطه بین حرفه‌ای پرستار و پزشک

پنج شنبه 9 بهمن 1393

A0295188.jpg

همه تحقیقات از یک مساله تحقیق آغاز می‌شود. این مساله گاهی ممکن است اساساً یک حوزه ناآگاهی از واقعیت باشد. چنانکه نقطه شروع این مطالعه، تنها آگاهی درباره کیفیت رابطه بین‌حرفه‌ای پرستار ‌و پزشک بوده که پاسخ آن اساساً توصیفی خواهد بود

، اما بهترین تحقیق جامعه‌شناختی از مسایلی آغاز می‌شود که در عین حال معما هستند.
 معما فقط فقدان اطلاعات نیست، بلکه شکافی در فهم ماست. بخشی از مهارت تولیدِ پژوهش ارزنده جامعه‌شناختی، به ما کمک می‌کند به جای آنکه رویدادها را تنها برحسب صورت ظاهرشان بپذیریم، بفهمیم چرا آنها آن گونه که در عمل اتفاق می‌افتند، رخ می‌دهند(گیدنز،1384: 717-716). نگاه جامعه‌شناختی فراتر از صورت ظاهری تعاملات بین‌حرفه‌ای پرستار و پزشک، به زوایای پنهان این رابطه نظر دارد. تاکنون تخیل جامعه‌شناختی، عوامل اجتماعی فرهنگی متعددی را در الگوبندی روابط حرفه‌ای به ویژه بین دو جنس، به اذهان متبادر ساخته است. اندیشمندان اجتماعی معتقدند عوامل اجتماعی ‌فرهنگی بر فرآیندهای دگرگونی ارتباطات حرفه‌ای در محیط کار تاثیر زیادی دارند. شیوه‌های زندگی ما در جوامع امروزین بیش از پیش به جای برخورداری از پشتوانه‌های اقتدار سنتی، مستلزم داشتن یک اساس عقلانی است. آرمان‌های بهبود زندگی فردی، برابری و مشارکت دموکراتیک، عمدتاً پدیده‌هایِ نشانگرِ بازنگری دایمی در شیوه‌های زندگی و روابط بین دو جنس، به منظور بهبود ‌بخشی زندگی بشرند.
عامل مهمی که بر ویژگی و سرعت تغییر موثر است، ماهیت نظام‌های ارتباطی در خانواده و محیط کار و جامعه است که شکل دهنده ساختار اجتماعی قدرت در سه سطح، یعنی ساخت نهادی، ساخت رابطه‌ای و ساخت تجسدی و همچنین نظم دهنده کنش کنشگران در روابط بین حرفه‌ای است.

دیری است که تفکیک جنسیتی در بین و درون مشاغل پزشکی و پرستاری، زمینه مطالعاتی چند قرار گرفته و بیشتر منازعات این ترکیب، جنسیتی‌(1) شناسایی شده است. ساختارهای پدرسالارانه به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل تفکیک جنسیتی و تنازعات حرفه‌ای در حوزه مراقبت و درمان ‌شناخته شده‌اند. همچنین نظریه‌پردازی‌ها در خصوص تبعیضات جنسیتی ‌قدرتی، استقلال حرفه‌ای و کاهش فشارهای روانی پرستاران و نیز اهمیت مشارکت مطلوب آنان در ساختار سلامت، فصل جدیدی از مطالعات نظری و تجربی را به سوی اجرای نقش حرفه‌ای پرستاران سوق داد. این مطالعه با ورود به دو حوزه جامعه‌شناسی پزشکی و جامعه‌شناسی اشتغال زنان به‌ شناسایی الگوهای روابط بین حرفه‌ای پرستار- ‌پزشک از شکل سنتی (فرو دست- ‌فرادست) تا حالت گذار (وابستگی- ‌استقلال) و نهایتاً الگوی قانونی ‌عقلانی (همکاری و مشارکت) و عوامل زمینه ساز این تبعیضات و یا تعادل اقتدار حرفه‌ای می‌پردازد. امروزه، نقش و انتظاراتِ افراد و گروه‌ها، «به سرعت دستخوش تغییرات اساسی می‌شود. این تغییرات از ساخت پیشین جامعه به ساخت جدید منتقل می‌شوند. در این بین پرستاری نیز دیگر به فعالیت‌های دستیارانه پرستاران در بیمارستان‌ها، تحت عنوان مراقبت‌های پرستاری محدود نمی‌شود. این حرفه به‌خصوص با وظایف نوین پیشگیری، به‌صورت یک خدمت اجتماعی در آمده است»(محسنی، 1385:252)، که در کنار سایر عوامل علوم پزشکی و پیراپزشکی به عنوان صنعت تولید و حفظ سلامت جامعه اهمیت روزافزون یافته است. در بررسی جایگاه کنونی پرستاران در جامعه از منظر انتقادی، دیدگاه‌های تازه‌ای پیرامون کیفیت رابطه بین حرفه‌ای پرستار ‌پزشک با‌گرایش به لزوم اقتدار حرفه پرستاری و رعایت توازن قدرت بین این دو حرفه مطرح شده است، اما مطالعات تجربی نشان داده، حرفه پرستاری به عنوان یک تخصص چند گانه برای تکمیل و ایفای دقیق نقش خود با دو مساله مهم مواجه است:
 تقابل نقش پرستار و پزشک در سیستم‌های مراقبتی سلامت، به گونه‌ای که این تنش به‌صورت یک منشاء نگران‌کننده دایمی در مشارکت پرستاران به شمار می‌آید.
 وجود پندارهای قالبی منفی در خصوص منزلت پایین حرفه پرستاری در جامعه که به واسطه آن چشم‌اندازهای مطلوبی برای ارتقا و پیشرفت این حرفه دیده نمی‌شود (Sirota،2007:52).
امروزه نظام‌های نوین سلامت در دنیای غرب ابعاد چندگانه این ارتباط را بسیار مورد توجه و مطالعه قرار داده‌اند و بر کیفیت مطلوب تعامل پرستار و پزشک، به عنوان یک عامل مهم در ابقای و حفظ پرستاران در محیط‌های بیمارستانی و حصول برآیندهای مثبت خدمات سلامت، در جهت بهبود سریع‌تر و کامل‌تر بیماران تاکید می‌شود. در تبیین تعارض موجود بین پرستار و پزشک، به عوامل مهمی چون نگرش‌های متباین پرستاران و پزشکان در مورد همکاری گروهی، تفاوت‌ها در حوزه‌های منزلت و اقتدار، مسوولیت‌ها، جنسیت، آموزش، فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌های آنان و پندارهای قالبی توجه شده است. از یافته‌های تحقیقاتی که به نقش پندارهای قالبی در فرودستی منزلت اجتماعی پرستاری، در برابر فرادستی سلطه و حاکمیت پزشکی تایید می‌کنند، می‌توان به مشکلات بنیادی این حرفه نوپا واقف گشت(Carpenter,1995:151).
پورتر(1991) معتقد است: «محرومیت زنان در تبعیض حرفه‌ای تا‌ اندازه‌ای چشم‌گیر است که به‌رغم افزایش اخیر شمار زنان وارد شده به دانشگاه‌های پزشکی، همچنان تا حدود زیادی حوزه قدرت در دست مردان باقی مانده است و این امر به درجه دموکراتیزه شدن روابط پرستار و پزشک کمک چندانی نکرده است.» همچنین، او مدعی است که این مساله در قشربندی عمودی درون حرفه‌ای نیز تصدیق می‌شود، چنانکه زنان به نسبت بسیار کمتری از مردانِ همتایشان در پست‌های ارشد قرار می‌گیرند، در حالی که شمار مردان وارد شده به حرفه پرستاری به طور قابل توجهی از تعداد زنانی که به پزشکی وارد شده‌اند کمتر بوده، اما سرنوشت این اقلیت کوچک مردان به طور چشم‌گیری فرخنده‌تر از زنان همتایشان در پزشکی بوده است(Porter،1991: 308).
فرانسواز گونه، در انعکاس این جریان وجود یک بحران بیمارستانی را، به ویژه در سطح روابط کاری پرسنل، پایة کار خود قرار می‌دهد(آدام و هرتسلیک،1385: 141-140). به نظر می‌رسد، همین کوشش‌ها در بررسی تعارضات میان فردی و برآیند منفی خدمات سلامت در بیمارستان‌ها بود که نیاز به ساختاربندی جدیدی در سازمان کاری بیمارستان‌ها و برقراری روابط همکاری در میان حرفه‌ها را برجسته ساخته است. امروزه توجه به مساله موردنظر، با اهمیت روز افزونی که ائتلاف گروه‌های کاری پرستار و پزشک در برنامه‌های اصلاحی ارتقای سلامت جوامع پیشرفته پیدا کرده است، حایز اهمیت فراوان می‌باشد. چنان که مطالعات بسیاری تعامل مطلوب بینا حرفه‌ای پرستار ‌پزشک را تنها در الگوی مساوات‌گرای اقتدار حرفه‌ای و استقلال عمل میسر دانسته‌اند. بررسی‌های تجربی فیچمن(2002)، روزن استاین(2002)، اسپنس لاسچینگر(2001)، شامی اَن(2001) و تامسون(2001) از جمله بررسی‌هایی می‌باشند که «اجرای نقش حرفه‌ای» را واجد اثر مهم‌تری از حقوق و مزایای مادی شغلی، بر ابقای پرستاران در محیط‌های کاری به شمار آورده‌اند(Thomson،2007:87).  لزوم توجه جدی به این امر با نگاهی به یافته‌های ذیل به خوبی قابل درک است. سیرُتا  اذعان می‌کند: « 70 درصد از 2455 مورد از وقایع ناخوشایند گزارش شده در کشیک‌های بیمارستانی، ناشی از  ضعف ارتباط بین پزشک و پرستار بوده است»(Sirota،2007:55). علاوه بر این، برآوردهای تخصصی نشان داده است: اگر مشارکت مطلوب پرستاران در مراقبت‌های اولیه فراهم گردد، سالانه بیلیارد‌ها دلار سرمایه ذخیره می‌شود. این امر به‌خصوص در درمان بیماری‌هایی چون سرطان، بیماری‌های قلبی عروقی، دیابت، کودکان و بیماری‌های روانی ضرورت ویژه‌ای دارد. همچنین نقش پرستاران در حفظ سلامت افراد در شرایط خاصِ روستاها و مناطق دور افتاده حایز اهمیت بسیار است. در این برآورد، هزینه‌های آموزش، خسارات ناشی از ترک تحصیل و تغییر رشته دانشجویان پرستاری، پرستاران فرسوده‌ای که یا ناکارآمد و اختلال آفرین عمل می‌کنند یا به ترک حرفه خویش تن می‌دهند، تحمل هزینه‌های منتج از اشتباهات و نقصان‌های درمان، بهبود ضعیف بیماران یا وخیم‌تر شدن وضعیت جسمی و روحی آنان، طولانی‌تر شدن زمان بستری در واحدهای مراقبت و درمان و در نهایت مرگ بیماران همگی در محاسبه مجموع هزینه‌های سنگین درمانی، اقتصادی، آموزشی و اجتماعی جای می‌گیرند(Kassier،1994:204-5). مساله به آن جا بر می‌گردد که تا چندی پیش پرستار در بیمارستان به عنوان یک نیروی کمکی برای پزشک تصور می‌شد و این شیوه نگرش ایجادکننده رابطه رییس و مرئوس در بیمارستان بود، اما امروزه در کشورهای پیشرفته، این طرز تلقی از خدمت پرستاری از میان رفته است. در گذشته، به علت وجود نظام سلسله مراتب و یک جانبه بودن خطوط ارتباطی و تصمیم‌گیری در بیمارستان، همه کارکنان بیمارستان زیر نظر پزشکان انجام وظیفه می‌کردند، اما سازمان جدید بیمارستان حکم می‌کند که خطوط ارتباطی در تمام سطوح از سلسله مراتب بیمارستان جریان داشته باشد(محسنی،1385: 256-255). نوپایی حرفة پرستاری حداقل در سطح اغلب کشورهای در حال توسعه، ضرورت تطابق آن با شرایط جدید جامعه را مطرح می‌کند. از سوی دیگر، پرستاران به علت اشتغال به یک حرفة حساس با فشار روانی ‌جسمی (استرس) مواجه هستند تا حدی که برخی کارشناسان استرس را جزء‌شناخته شده‌ای از حرفة پرستاری تلقی می‌کنند. ارتباط این حرفه از نظر استرس زایی با مسایلی مانند سرطان و بیماری ایدز، موضوع مطالعات متعددی قرار گرفته است(محسنی،1385: 259-258)، که به مرور زمان و با مطالعات تجربی جدید بر عوارض و عواقب ناگوار شغلی مورد‌شناسایی قرار گرفتة آن افزوده می‌شود. در نتایج بررسی نگرش دانشجویان پرستاری دانشگاه‌های علوم پزشکی شهر تهران نسبت به حرفه خویش، آمده است: «تنها 18 درصد آنان نظر مثبت ارایه داده و مابقی تمایل به تغییر رشته یا ترک حرفه خویش داشته‌اند.» و از جمله مهم‌ترین دلایل اولویت‌بندی آنان می‌توان، نداشتن پایگاه اجتماعی مثبت، نگرش منفی افراد گروه پزشکی نسبت به حرفه پرستاری و وجود شکاف طبقاتی بین پزشکان و پرستاران را برشمرد(جولایی،1385). به نظر می‌رسد، این تحقیق و بررسی مشابه آن (مختاری،1379) بیانگر جایگاه حرفه‌ای نامطلوبی است که پرستاران را در تنگناهای حرفه‌ای و ارتباطات بیناحرفه‌ایِ تنش‌زا قرار داده است. مطالعات موردی دیگر، رابطه پرستارـ پزشک را در سطح نامطلوبی ارزیابی کرده‌اند و نیز این مساله را با متغیر جنسیت دارای رابطه معنا دار‌شناخته‌اند (آقاملایی،1386)(نوروزی تاجر،1386). مصاحبه‌های اکتشافی این تحقیق نیز، در محیط‌های نمونه بیمارستانی، شواهدی را بر این مساله در تعاملات بیناحرفه‌ای پرستار و پزشک داشته است. یافته‌های پژوهشی دیگر، به پایین بودن منزلت اجتماعی پرستاران به دلیل برخی باورها و برداشت‌های غلط اجتماعی تاکید دارد(کرمی،1383)(محسنی،175). همچنین، بر اساس تجارب کاری چند ساله در مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و برخی شواهد موجود (نصر آبادی،1381) به نظر می‌رسد، عدم تقارن و نابرابری قدرت و اقتدار حرفه‌ای در بین این دو حرفه را، می‌توان به عنوان یکی از عوامل فرسودگی روانی پرستاران و مانع جدی در برابر ایفای نقش موثر حرفه پرستاری و نیز نقصان در حفظ و ابقای آنان در محیط کار‌ شناخت که البته در نهایت، به کاهش برآیند خدمات درمان و مراقبت منتهی می‌شود. بنابراین کاربرد چنین مطالعاتی، در‌ شناسایی عوامل موثر بر تعاملات مثبت و منفی بین حرفه‌ای بسیار حایز اهمیت است و می‌تواند در جهت همکاری مساوات‌گرایانه و رفع مساله تبعیضات جنسیتی ‌قدرتی، استقلال حرفه‌ای و کاهش فشارهای روانی پرستاران زن و در ابقای آنان، با انگیزه‌های مثبت و کارآفرین مفید واقع شود تا نهایتاً در چرخه تولید سلامت جامعه و بهینه‌سازی نیروی انسانی تاثیر گذار باشد،  لذا پرسش اساسی این‌گونه شکل گرفت: بر اساس نگرش‌های پرستاران و پزشکانِ جامعه آماری این تحقیق، کیفیت رابطه بین حرفه‌ای پرستاران و پزشکان بر کدام یک از الگو‌های مطرح (فرودست ‌فرادست وابستگی ‌استقلال و همکاری و مشارکت) منطبق است؟ در این راستا، بر اساس ادبیات موضوع و مطالعات تجربی پیشین، متغیر وابسته، یعنی کیفیت رابطه بین حرفه‌ای پرستار ‌پزشک، در سه الگوی رابطه‌ای 1-فرودست ‌فرادست 2- وابستگی ‌استقلال 3- همکاری و مشارکت در تصمیم گیری، تعریف می‌شود که شاخص‌های ناهمگنی عمودی و همگنی افقی در ساخت رابطه ایِ پرستارـ پزشک را می‌سازند که به شرح زیر مبتنی می‌باشند.
 الگوی فرودست ‌فرادست: بوردیو معتقد است، فضای جایگاه اجتماعی در دوران معاصر به وسیله دو قاعدة متمایز متداخل یعنی سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی سامان داده می‌شود. توزیع این دو سرمایه مشخص کننده و معرف جریان‌های مخالفی است که خطوط اصلی شکاف و تضاد را در جوامع پیشرفته مستحکم کرده و از آن حمایت می‌کنند. در اولین تقسیم‌بندی که شکلی عمودی دارد، کنشگرانی که مقادیر زیادی از هر یک از سرمایه‌ها را در اختیار دارند، یعنی طبقه فرادست، در تقابل با کنشگرانی که مقادیر زیادی از هر یک از همه سرمایه‌ها محرومند، یعنی طبقه فرودست قرار می‌گیرند(استونز، 1385: 341-340). مطابق نظر فریدسون (1970) یکی از نظریه‌پردازان مفهوم تسلط حرفه ای، در الگوی سنتی اقتدار، قدرت پزشک دو بعد یافته است. یک، اقتدار به معنای توانایی کنترلِ فعالیت‌های کاری خود و دیگری سلطه، یعنی قدرت کنترلِ کارِ سایر مشاغل در حوزه مراقبت سلامت (Annandale:1998:224). در این الگو پزشک دارای یک نقش فعال و مسلط بر کار خود و نیز واجد قدرتِ کنترل بر کار پرستار می‌باشد، اما در مقابل، پرستار، نقشی منفعل، تابع و احتجاجی داشته و تنها بر اساس دستورات پزشک عمل می‌کند.
الگوی وابستگی ‌استقلال:  این الگویی است که در مسیر گذر از اقتدار سنتی پزشک به نوعِ اقتدار عقلانی ‌قانونی(2) شکل می‌گیرد. در این مدل، پرستار در عین توانمندی لازم برای ایفای مستقل نقش حرفه‌ای همچنان وابسته به پزشک، بدون اعلام نظر و ارزیابی تخصصی به شیوه الگوی پیشین عمل می‌کند. در این الگو به نظر می‌رسد، در واقع مانع جدی استقلال عمل پرستار، عدم توانمندی او نیست، بلکه عدم شکل‌گیری خودآگاهی حقیقی یا وجود خودآگاهی کاذب است. چنان که در نتایج مطالعات تجربیِ پورتر (1996) و سیرُتا (2007) گزارش می‌شود، این موضوع موجب شده پرستاران در عین باورشان نسبت به تخصص ویژه خود، هنوز احساس کنند، نیازمند احترام و متابعت از پزشک هستند (پورتر : 2005)، (سیورتا، 54: 2007).
 الگوی همکاری و مشارکت: این الگو، نماد حاکمیت اقتدار عقلانیت وبری است که به جای استقرار قدرت‌های ناهمگن در الگوهای پیشین، پزشک و پرستار ضمن مذاکره مطلوب، مرزهای حرفه‌ای مستقل یکدیگر را به رسمیت‌شناخته و برای حصول نتایج بهینه در عرصه تامین سلامت بیمار، بنا به تخصص خویش، در تصمیم‌گیری‌ها نقش تعیین کننده‌ای ایفا می‌کنند و ضمن مشارکت، هر یک در تامین سلامت بیمار دارای حوزه تشخیص، اقدام و مسوولیت معینی ‌شناخته می‌شوند (,2007:94  (Thomson. تشخیص پرستاری(3)، به عنوان عرصه استقلال نظر و عمل پرستاران می‌باشد، که البته مبتنی بر نظریات موجود در الگوی فرآیند پرستاری در مدل ناندا می‌باشد. این الگو نیز، خود بر اساس استاندارد عملکردِ پرستاری، از طرف انجمن پرستاری آمریکا مطرح شده است (خادم‌الحسینی: 1378).
  ادامه از صفحه4
با استخراج مدل‌های تعاملی،در این راستا کوشش شد، پس از مطالعات کیفی مقدماتی، به کمک روش پیمایشی در بیمارستان‌های تابعه دو دانشگاه بزرگ علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی (واقع در شهر تهران)، به نمایی هرچند تقریبی از ساختار ارتباطات شغلی بین حرفه‌ای پرستار ‌پزشک در جامعه آماری موردنظر دست یابیم. یافته‌ها نشان داد در جمعیت آماری مورد بررسی، بر اساس نظرات پزشکان و پرستاران بیش از همه حاکمیت الگوی وابستگی ‌استقلال و سپس الگوی فرودست- فرادست و کمتر از همه الگوی همکاری و مشارکت بوده است، لذا به نظر می‌رسد روابط بین‌حرفه‌ای پرستار و پزشک در نمونه مورد مطالعه، تا حد زیادی به‌صورت عمودی و در شرایط عدم تقارن قدرت حرفه‌ای و نیز در حالت گذار از زمینه‌های سنتی به مدرن قابل تعریف است. در این تحقیق سومین الگو، یعنی همکاری و مشارکت حاکمیت کم‌رنگ‌تری نسبت به دو الگوی اول داشته، اما نمود آن می¬تواند، به خوبی نشان تغییراتی باشد که در ساخت رابطه‌¬ای پرستار و پزشک در حال وقوع است. چنانکه «پورتر» نیز در بررسی فرآیند قدرت و نسبی بودن آن اشاره داشته اگرچه روابط سلطه هنوز به کار می‌¬رود، اما این روابط به صورت متفاوتی مطابق با شرایط ویژه حوزه درمانی تغییر یافته است، البته بیشتر درون فرآیندهای تصمیم‌¬گیری غیررسمی نه نوع رسمی آن.
امروزه اندیشه ارتقای سلامت از راه پیشگیری و مراقبت در نظام¬‌های نوین سلامت به تغییر خدمات پرستاری و اصلاح نگرش‌های برتری درمان بر مراقبت تاکید دارد. چنانکه ارزش¬‌های نوینی نسبت به اهمیت مراقبت و منزلت حرفه‌ای و اهمیت استقلال حرفه¬‌ای پرستاران در حال شکل‌گیری است. ظهور برخی واکنش‌های فعالانه و انتقادی پرستاران در این تحقیق و مطالعات دیگر نیز، نمودی از تحولات فرهنگی اجتماعی و حرفه‌ای جوامع روبه رشد و در حال گذار می‌باشد که در دیالکتیک تعاملات ساختاری و کنشی، ساخت یابی نوین نقش‌ها، تغییر منزلت‌ها و موازنه قدرت بین دو جنس را تجربه می‌کنند.
پی نوشت:
1. تمایز  مفهومی  دو  واژه جنس و جنسیت دارای اهمیت زیادی است، زیرا بسیاری از تفاوت‌های روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی بین زنان و مردان دارای منشا زیست شناختی نیست.  در حالی که جنس (sex) به تفاوت‌های زیست شناختی و کالبد شناختی میان زنان ومردان (تفاوت‌های فیزیکی بدن ) متمایز از فعالیت جنسی گفته می شود، جنسیت(gender) تفاوت‌های روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی بین زنان و مردان را در بر می‌گیرد (گیدنز:1384).
2. عقلانی شدن به معنای سازماندهی زندگی اجتماعی و اقتصادی بر طبق اصول کارایی و بر پایه دانش فنی است
(گیدنز، 1384:769).
3. کلمه تشخیص،  جمله یا عبارتی است که وجود وضعیتی نامطلوب را مشخص می‌کند و تشخیص پرستاری همان عکس العمل‌های بیمار است، نسبت به مشکلات که به صورت بالفعل یا بالقوه ظهور می کند و پرستاران خود مسوول شناخت و درمان آن هستند. این تشخیص‌ها اساسی برای انتخاب تدابیر پرستاری است و نتایج مورد انتظاری ارایه می دهد که پرستار مسوول آنها است. تشخیص پرستاری به عنوان اعمال مستقل پرستاری شناخته شده و اقداماتی هستند که بدون همکاری پزشک با دیگر اعضای مراقبت‌های بهداشتی می‌توان آنها را بدون وابستگی انجام داد. قبلاً پرستاران علائم و نشانه‌هایی که مشاهده می کردند بدون هیچ قضاوتی گزارش می‌دادند ولی در حال حاضر استانداردها به گونه‌ای تغییر یافته که پرستاران خود باید تشخیص داده و به‌طور مستقل اقدامات لازم را برای رفع مشکل انجام دهند. البته گزارش علایم و نشانه‌ها جزء یکی از اقدامات پرستاری است که برای رفع مشکل بیمار انجام  می‌شود (خادم الحسینی،1378: 78- 79).
‌ژسرمقاله
بررسی جامعه‌شناختی رابطه¬ بین حرفه‌ای پرستار و پزشک
________________________________________
همه تحقیقات از یک مساله تحقیق آغاز می‌شود. این مساله گاهی ممکن است اساساً یک حوزه ناآگاهی از واقعیت باشد. چنانکه نقطه شروع این مطالعه، تنها آگاهی درباره کیفیت رابطه بین‌حرفه‌ای پرستار ‌و پزشک بوده که پاسخ آن اساساً توصیفی خواهد بود، اما بهترین تحقیق جامعه‌شناختی از مسایلی آغاز می‌شود که در عین حال معما هستند.
 معما فقط فقدان اطلاعات نیست، بلکه شکافی در فهم ماست. بخشی از مهارت تولیدِ پژوهش ارزنده جامعه‌شناختی، به ما کمک می‌کند به جای آنکه رویدادها را تنها برحسب صورت ظاهرشان بپذیریم، بفهمیم چرا آنها آن گونه که در عمل اتفاق می‌افتند، رخ می‌دهند(گیدنز،1384: 717-716). نگاه جامعه‌شناختی فراتر از صورت ظاهری تعاملات بین‌حرفه‌ای پرستار و پزشک، به زوایای پنهان این رابطه نظر دارد. تاکنون تخیل جامعه‌شناختی، عوامل اجتماعی فرهنگی متعددی را در الگوبندی روابط حرفه‌ای به ویژه بین دو جنس، به اذهان متبادر ساخته است. اندیشمندان اجتماعی معتقدند عوامل اجتماعی ‌فرهنگی بر فرآیندهای دگرگونی ارتباطات حرفه‌ای در محیط کار تاثیر زیادی دارند. شیوه‌های زندگی ما در جوامع امروزین بیش از پیش به جای برخورداری از پشتوانه‌های اقتدار سنتی، مستلزم داشتن یک اساس عقلانی است. آرمان‌های بهبود زندگی فردی، برابری و مشارکت دموکراتیک، عمدتاً پدیده‌هایِ نشانگرِ بازنگری دایمی در شیوه‌های زندگی و روابط بین دو جنس، به منظور بهبود ‌بخشی زندگی بشرند.
عامل مهمی که بر ویژگی و سرعت تغییر موثر است، ماهیت نظام‌های ارتباطی در خانواده و محیط کار و جامعه است که شکل دهنده ساختار اجتماعی قدرت در سه سطح، یعنی ساخت نهادی، ساخت رابطه‌ای و ساخت تجسدی و همچنین نظم دهنده کنش کنشگران در روابط بین حرفه‌ای است.

دیری است که تفکیک جنسیتی در بین و درون مشاغل پزشکی و پرستاری، زمینه مطالعاتی چند قرار گرفته و بیشتر منازعات این ترکیب، جنسیتی‌(1) شناسایی شده است. ساختارهای پدرسالارانه به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل تفکیک جنسیتی و تنازعات حرفه‌ای در حوزه مراقبت و درمان ‌شناخته شده‌اند. همچنین نظریه‌پردازی‌ها در خصوص تبعیضات جنسیتی ‌قدرتی، استقلال حرفه‌ای و کاهش فشارهای روانی پرستاران و نیز اهمیت مشارکت مطلوب آنان در ساختار سلامت، فصل جدیدی از مطالعات نظری و تجربی را به سوی اجرای نقش حرفه‌ای پرستاران سوق داد. این مطالعه با ورود به دو حوزه جامعه‌شناسی پزشکی و جامعه‌شناسی اشتغال زنان به‌ شناسایی الگوهای روابط بین حرفه‌ای پرستار- ‌پزشک از شکل سنتی (فرو دست- ‌فرادست) تا حالت گذار (وابستگی- ‌استقلال) و نهایتاً الگوی قانونی ‌عقلانی (همکاری و مشارکت) و عوامل زمینه ساز این تبعیضات و یا تعادل اقتدار حرفه‌ای می‌پردازد. امروزه، نقش و انتظاراتِ افراد و گروه‌ها، «به سرعت دستخوش تغییرات اساسی می‌شود. این تغییرات از ساخت پیشین جامعه به ساخت جدید منتقل می‌شوند. در این بین پرستاری نیز دیگر به فعالیت‌های دستیارانه پرستاران در بیمارستان‌ها، تحت عنوان مراقبت‌های پرستاری محدود نمی‌شود. این حرفه به‌خصوص با وظایف نوین پیشگیری، به‌صورت یک خدمت اجتماعی در آمده است»(محسنی، 1385:252)، که در کنار سایر عوامل علوم پزشکی و پیراپزشکی به عنوان صنعت تولید و حفظ سلامت جامعه اهمیت روزافزون یافته است. در بررسی جایگاه کنونی پرستاران در جامعه از منظر انتقادی، دیدگاه‌های تازه‌ای پیرامون کیفیت رابطه بین حرفه‌ای پرستار ‌پزشک با‌گرایش به لزوم اقتدار حرفه پرستاری و رعایت توازن قدرت بین این دو حرفه مطرح شده است، اما مطالعات تجربی نشان داده، حرفه پرستاری به عنوان یک تخصص چند گانه برای تکمیل و ایفای دقیق نقش خود با دو مساله مهم مواجه است:
 تقابل نقش پرستار و پزشک در سیستم‌های مراقبتی سلامت، به گونه‌ای که این تنش به‌صورت یک منشاء نگران‌کننده دایمی در مشارکت پرستاران به شمار می‌آید.
 وجود پندارهای قالبی منفی در خصوص منزلت پایین حرفه پرستاری در جامعه که به واسطه آن چشم‌اندازهای مطلوبی برای ارتقا و پیشرفت این حرفه دیده نمی‌شود (Sirota،2007:52).
امروزه نظام‌های نوین سلامت در دنیای غرب ابعاد چندگانه این ارتباط را بسیار مورد توجه و مطالعه قرار داده‌اند و بر کیفیت مطلوب تعامل پرستار و پزشک، به عنوان یک عامل مهم در ابقای و حفظ پرستاران در محیط‌های بیمارستانی و حصول برآیندهای مثبت خدمات سلامت، در جهت بهبود سریع‌تر و کامل‌تر بیماران تاکید می‌شود. در تبیین تعارض موجود بین پرستار و پزشک، به عوامل مهمی چون نگرش‌های متباین پرستاران و پزشکان در مورد همکاری گروهی، تفاوت‌ها در حوزه‌های منزلت و اقتدار، مسوولیت‌ها، جنسیت، آموزش، فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌های آنان و پندارهای قالبی توجه شده است. از یافته‌های تحقیقاتی که به نقش پندارهای قالبی در فرودستی منزلت اجتماعی پرستاری، در برابر فرادستی سلطه و حاکمیت پزشکی تایید می‌کنند، می‌توان به مشکلات بنیادی این حرفه نوپا واقف گشت(Carpenter,1995:151).
پورتر(1991) معتقد است: «محرومیت زنان در تبعیض حرفه‌ای تا‌ اندازه‌ای چشم‌گیر است که به‌رغم افزایش اخیر شمار زنان وارد شده به دانشگاه‌های پزشکی، همچنان تا حدود زیادی حوزه قدرت در دست مردان باقی مانده است و این امر به درجه دموکراتیزه شدن روابط پرستار و پزشک کمک چندانی نکرده است.» همچنین، او مدعی است که این مساله در قشربندی عمودی درون حرفه‌ای نیز تصدیق می‌شود، چنانکه زنان به نسبت بسیار کمتری از مردانِ همتایشان در پست‌های ارشد قرار می‌گیرند، در حالی که شمار مردان وارد شده به حرفه پرستاری به طور قابل توجهی از تعداد زنانی که به پزشکی وارد شده‌اند کمتر بوده، اما سرنوشت این اقلیت کوچک مردان به طور چشم‌گیری فرخنده‌تر از زنان همتایشان در پزشکی بوده است(Porter،1991: 308).
فرانسواز گونه، در انعکاس این جریان وجود یک بحران بیمارستانی را، به ویژه در سطح روابط کاری پرسنل، پایة کار خود قرار می‌دهد(آدام و هرتسلیک،1385: 141-140). به نظر می‌رسد، همین کوشش‌ها در بررسی تعارضات میان فردی و برآیند منفی خدمات سلامت در بیمارستان‌ها بود که نیاز به ساختاربندی جدیدی در سازمان کاری بیمارستان‌ها و برقراری روابط همکاری در میان حرفه‌ها را برجسته ساخته است. امروزه توجه به مساله موردنظر، با اهمیت روز افزونی که ائتلاف گروه‌های کاری پرستار و پزشک در برنامه‌های اصلاحی ارتقای سلامت جوامع پیشرفته پیدا کرده است، حایز اهمیت فراوان می‌باشد. چنان که مطالعات بسیاری تعامل مطلوب بینا حرفه‌ای پرستار ‌پزشک را تنها در الگوی مساوات‌گرای اقتدار حرفه‌ای و استقلال عمل میسر دانسته‌اند. بررسی‌های تجربی فیچمن(2002)، روزن استاین(2002)، اسپنس لاسچینگر(2001)، شامی اَن(2001) و تامسون(2001) از جمله بررسی‌هایی می‌باشند که «اجرای نقش حرفه‌ای» را واجد اثر مهم‌تری از حقوق و مزایای مادی شغلی، بر ابقای پرستاران در محیط‌های کاری به شمار آورده‌اند(Thomson،2007:87).  لزوم توجه جدی به این امر با نگاهی به یافته‌های ذیل به خوبی قابل درک است. سیرُتا  اذعان می‌کند: « 70 درصد از 2455 مورد از وقایع ناخوشایند گزارش شده در کشیک‌های بیمارستانی، ناشی از  ضعف ارتباط بین پزشک و پرستار بوده است»(Sirota،2007:55). علاوه بر این، برآوردهای تخصصی نشان داده است: اگر مشارکت مطلوب پرستاران در مراقبت‌های اولیه فراهم گردد، سالانه بیلیارد‌ها دلار سرمایه ذخیره می‌شود. این امر به‌خصوص در درمان بیماری‌هایی چون سرطان، بیماری‌های قلبی عروقی، دیابت، کودکان و بیماری‌های روانی ضرورت ویژه‌ای دارد. همچنین نقش پرستاران در حفظ سلامت افراد در شرایط خاصِ روستاها و مناطق دور افتاده حایز اهمیت بسیار است. در این برآورد، هزینه‌های آموزش، خسارات ناشی از ترک تحصیل و تغییر رشته دانشجویان پرستاری، پرستاران فرسوده‌ای که یا ناکارآمد و اختلال آفرین عمل می‌کنند یا به ترک حرفه خویش تن می‌دهند، تحمل هزینه‌های منتج از اشتباهات و نقصان‌های درمان، بهبود ضعیف بیماران یا وخیم‌تر شدن وضعیت جسمی و روحی آنان، طولانی‌تر شدن زمان بستری در واحدهای مراقبت و درمان و در نهایت مرگ بیماران همگی در محاسبه مجموع هزینه‌های سنگین درمانی، اقتصادی، آموزشی و اجتماعی جای می‌گیرند(Kassier،1994:204-5). مساله به آن جا بر می‌گردد که تا چندی پیش پرستار در بیمارستان به عنوان یک نیروی کمکی برای پزشک تصور می‌شد و این شیوه نگرش ایجادکننده رابطه رییس و مرئوس در بیمارستان بود، اما امروزه در کشورهای پیشرفته، این طرز تلقی از خدمت پرستاری از میان رفته است. در گذشته، به علت وجود نظام سلسله مراتب و یک جانبه بودن خطوط ارتباطی و تصمیم‌گیری در بیمارستان، همه کارکنان بیمارستان زیر نظر پزشکان انجام وظیفه می‌کردند، اما سازمان جدید بیمارستان حکم می‌کند که خطوط ارتباطی در تمام سطوح از سلسله مراتب بیمارستان جریان داشته باشد(محسنی،1385: 256-255). نوپایی حرفة پرستاری حداقل در سطح اغلب کشورهای در حال توسعه، ضرورت تطابق آن با شرایط جدید جامعه را مطرح می‌کند. از سوی دیگر، پرستاران به علت اشتغال به یک حرفة حساس با فشار روانی ‌جسمی (استرس) مواجه هستند تا حدی که برخی کارشناسان استرس را جزء‌شناخته شده‌ای از حرفة پرستاری تلقی می‌کنند. ارتباط این حرفه از نظر استرس زایی با مسایلی مانند سرطان و بیماری ایدز، موضوع مطالعات متعددی قرار گرفته است(محسنی،1385: 259-258)، که به مرور زمان و با مطالعات تجربی جدید بر عوارض و عواقب ناگوار شغلی مورد‌شناسایی قرار گرفتة آن افزوده می‌شود. در نتایج بررسی نگرش دانشجویان پرستاری دانشگاه‌های علوم پزشکی شهر تهران نسبت به حرفه خویش، آمده است: «تنها 18 درصد آنان نظر مثبت ارایه داده و مابقی تمایل به تغییر رشته یا ترک حرفه خویش داشته‌اند.» و از جمله مهم‌ترین دلایل اولویت‌بندی آنان می‌توان، نداشتن پایگاه اجتماعی مثبت، نگرش منفی افراد گروه پزشکی نسبت به حرفه پرستاری و وجود شکاف طبقاتی بین پزشکان و پرستاران را برشمرد(جولایی،1385). به نظر می‌رسد، این تحقیق و بررسی مشابه آن (مختاری،1379) بیانگر جایگاه حرفه‌ای نامطلوبی است که پرستاران را در تنگناهای حرفه‌ای و ارتباطات بیناحرفه‌ایِ تنش‌زا قرار داده است. مطالعات موردی دیگر، رابطه پرستارـ پزشک را در سطح نامطلوبی ارزیابی کرده‌اند و نیز این مساله را با متغیر جنسیت دارای رابطه معنا دار‌شناخته‌اند (آقاملایی،1386)(نوروزی تاجر،1386). مصاحبه‌های اکتشافی این تحقیق نیز، در محیط‌های نمونه بیمارستانی، شواهدی را بر این مساله در تعاملات بیناحرفه‌ای پرستار و پزشک داشته است. یافته‌های پژوهشی دیگر، به پایین بودن منزلت اجتماعی پرستاران به دلیل برخی باورها و برداشت‌های غلط اجتماعی تاکید دارد(کرمی،1383)(محسنی،175). همچنین، بر اساس تجارب کاری چند ساله در مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و برخی شواهد موجود (نصر آبادی،1381) به نظر می‌رسد، عدم تقارن و نابرابری قدرت و اقتدار حرفه‌ای در بین این دو حرفه را، می‌توان به عنوان یکی از عوامل فرسودگی روانی پرستاران و مانع جدی در برابر ایفای نقش موثر حرفه پرستاری و نیز نقصان در حفظ و ابقای آنان در محیط کار‌ شناخت که البته در نهایت، به کاهش برآیند خدمات درمان و مراقبت منتهی می‌شود. بنابراین کاربرد چنین مطالعاتی، در‌ شناسایی عوامل موثر بر تعاملات مثبت و منفی بین حرفه‌ای بسیار حایز اهمیت است و می‌تواند در جهت همکاری مساوات‌گرایانه و رفع مساله تبعیضات جنسیتی ‌قدرتی، استقلال حرفه‌ای و کاهش فشارهای روانی پرستاران زن و در ابقای آنان، با انگیزه‌های مثبت و کارآفرین مفید واقع شود تا نهایتاً در چرخه تولید سلامت جامعه و بهینه‌سازی نیروی انسانی تاثیر گذار باشد،  لذا پرسش اساسی این‌گونه شکل گرفت: بر اساس نگرش‌های پرستاران و پزشکانِ جامعه آماری این تحقیق، کیفیت رابطه بین حرفه‌ای پرستاران و پزشکان بر کدام یک از الگو‌های مطرح (فرودست ‌فرادست وابستگی ‌استقلال و همکاری و مشارکت) منطبق است؟ در این راستا، بر اساس ادبیات موضوع و مطالعات تجربی پیشین، متغیر وابسته، یعنی کیفیت رابطه بین حرفه‌ای پرستار ‌پزشک، در سه الگوی رابطه‌ای 1-فرودست ‌فرادست 2- وابستگی ‌استقلال 3- همکاری و مشارکت در تصمیم گیری، تعریف می‌شود که شاخص‌های ناهمگنی عمودی و همگنی افقی در ساخت رابطه ایِ پرستارـ پزشک را می‌سازند که به شرح زیر مبتنی می‌باشند.
 الگوی فرودست ‌فرادست: بوردیو معتقد است، فضای جایگاه اجتماعی در دوران معاصر به وسیله دو قاعدة متمایز متداخل یعنی سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی سامان داده می‌شود. توزیع این دو سرمایه مشخص کننده و معرف جریان‌های مخالفی است که خطوط اصلی شکاف و تضاد را در جوامع پیشرفته مستحکم کرده و از آن حمایت می‌کنند. در اولین تقسیم‌بندی که شکلی عمودی دارد، کنشگرانی که مقادیر زیادی از هر یک از سرمایه‌ها را در اختیار دارند، یعنی طبقه فرادست، در تقابل با کنشگرانی که مقادیر زیادی از هر یک از همه سرمایه‌ها محرومند، یعنی طبقه فرودست قرار می‌گیرند(استونز، 1385: 341-340). مطابق نظر فریدسون (1970) یکی از نظریه‌پردازان مفهوم تسلط حرفه ای، در الگوی سنتی اقتدار، قدرت پزشک دو بعد یافته است. یک، اقتدار به معنای توانایی کنترلِ فعالیت‌های کاری خود و دیگری سلطه، یعنی قدرت کنترلِ کارِ سایر مشاغل در حوزه مراقبت سلامت (Annandale:1998:224). در این الگو پزشک دارای یک نقش فعال و مسلط بر کار خود و نیز واجد قدرتِ کنترل بر کار پرستار می‌باشد، اما در مقابل، پرستار، نقشی منفعل، تابع و احتجاجی داشته و تنها بر اساس دستورات پزشک عمل می‌کند.
الگوی وابستگی ‌استقلال:  این الگویی است که در مسیر گذر از اقتدار سنتی پزشک به نوعِ اقتدار عقلانی ‌قانونی(2) شکل می‌گیرد. در این مدل، پرستار در عین توانمندی لازم برای ایفای مستقل نقش حرفه‌ای همچنان وابسته به پزشک، بدون اعلام نظر و ارزیابی تخصصی به شیوه الگوی پیشین عمل می‌کند. در این الگو به نظر می‌رسد، در واقع مانع جدی استقلال عمل پرستار، عدم توانمندی او نیست، بلکه عدم شکل‌گیری خودآگاهی حقیقی یا وجود خودآگاهی کاذب است. چنان که در نتایج مطالعات تجربیِ پورتر (1996) و سیرُتا (2007) گزارش می‌شود، این موضوع موجب شده پرستاران در عین باورشان نسبت به تخصص ویژه خود، هنوز احساس کنند، نیازمند احترام و متابعت از پزشک هستند (پورتر : 2005)، (سیورتا، 54: 2007).
 الگوی همکاری و مشارکت: این الگو، نماد حاکمیت اقتدار عقلانیت وبری است که به جای استقرار قدرت‌های ناهمگن در الگوهای پیشین، پزشک و پرستار ضمن مذاکره مطلوب، مرزهای حرفه‌ای مستقل یکدیگر را به رسمیت‌شناخته و برای حصول نتایج بهینه در عرصه تامین سلامت بیمار، بنا به تخصص خویش، در تصمیم‌گیری‌ها نقش تعیین کننده‌ای ایفا می‌کنند و ضمن مشارکت، هر یک در تامین سلامت بیمار دارای حوزه تشخیص، اقدام و مسوولیت معینی ‌شناخته می‌شوند (,2007:94  (Thomson. تشخیص پرستاری(3)، به عنوان عرصه استقلال نظر و عمل پرستاران می‌باشد، که البته مبتنی بر نظریات موجود در الگوی فرآیند پرستاری در مدل ناندا می‌باشد. این الگو نیز، خود بر اساس استاندارد عملکردِ پرستاری، از طرف انجمن پرستاری آمریکا مطرح شده است (خادم‌الحسینی: 1378).
  ادامه از صفحه4
با استخراج مدل‌های تعاملی،در این راستا کوشش شد، پس از مطالعات کیفی مقدماتی، به کمک روش پیمایشی در بیمارستان‌های تابعه دو دانشگاه بزرگ علوم پزشکی تهران و شهید بهشتی (واقع در شهر تهران)، به نمایی هرچند تقریبی از ساختار ارتباطات شغلی بین حرفه‌ای پرستار ‌پزشک در جامعه آماری موردنظر دست یابیم. یافته‌ها نشان داد در جمعیت آماری مورد بررسی، بر اساس نظرات پزشکان و پرستاران بیش از همه حاکمیت الگوی وابستگی ‌استقلال و سپس الگوی فرودست- فرادست و کمتر از همه الگوی همکاری و مشارکت بوده است، لذا به نظر می‌رسد روابط بین‌حرفه‌ای پرستار و پزشک در نمونه مورد مطالعه، تا حد زیادی به‌صورت عمودی و در شرایط عدم تقارن قدرت حرفه‌ای و نیز در حالت گذار از زمینه‌های سنتی به مدرن قابل تعریف است. در این تحقیق سومین الگو، یعنی همکاری و مشارکت حاکمیت کم‌رنگ‌تری نسبت به دو الگوی اول داشته، اما نمود آن می¬تواند، به خوبی نشان تغییراتی باشد که در ساخت رابطه‌¬ای پرستار و پزشک در حال وقوع است. چنانکه «پورتر» نیز در بررسی فرآیند قدرت و نسبی بودن آن اشاره داشته اگرچه روابط سلطه هنوز به کار می‌¬رود، اما این روابط به صورت متفاوتی مطابق با شرایط ویژه حوزه درمانی تغییر یافته است، البته بیشتر درون فرآیندهای تصمیم‌¬گیری غیررسمی نه نوع رسمی آن.
امروزه اندیشه ارتقای سلامت از راه پیشگیری و مراقبت در نظام¬‌های نوین سلامت به تغییر خدمات پرستاری و اصلاح نگرش‌های برتری درمان بر مراقبت تاکید دارد. چنانکه ارزش¬‌های نوینی نسبت به اهمیت مراقبت و منزلت حرفه‌ای و اهمیت استقلال حرفه¬‌ای پرستاران در حال شکل‌گیری است. ظهور برخی واکنش‌های فعالانه و انتقادی پرستاران در این تحقیق و مطالعات دیگر نیز، نمودی از تحولات فرهنگی اجتماعی و حرفه‌ای جوامع روبه رشد و در حال گذار می‌باشد که در دیالکتیک تعاملات ساختاری و کنشی، ساخت یابی نوین نقش‌ها، تغییر منزلت‌ها و موازنه قدرت بین دو جنس را تجربه می‌کنند.
پی نوشت:
1. تمایز  مفهومی  دو  واژه جنس و جنسیت دارای اهمیت زیادی است، زیرا بسیاری از تفاوت‌های روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی بین زنان و مردان دارای منشا زیست شناختی نیست.  در حالی که جنس (sex) به تفاوت‌های زیست شناختی و کالبد شناختی میان زنان ومردان (تفاوت‌های فیزیکی بدن ) متمایز از فعالیت جنسی گفته می شود، جنسیت(gender) تفاوت‌های روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی بین زنان و مردان را در بر می‌گیرد (گیدنز:1384).
2. عقلانی شدن به معنای سازماندهی زندگی اجتماعی و اقتصادی بر طبق اصول کارایی و بر پایه دانش فنی است
(گیدنز، 1384:769).
3. کلمه تشخیص،  جمله یا عبارتی است که وجود وضعیتی نامطلوب را مشخص می‌کند و تشخیص پرستاری همان عکس العمل‌های بیمار است، نسبت به مشکلات که به صورت بالفعل یا بالقوه ظهور می کند و پرستاران خود مسوول شناخت و درمان آن هستند. این تشخیص‌ها اساسی برای انتخاب تدابیر پرستاری است و نتایج مورد انتظاری ارایه می دهد که پرستار مسوول آنها است. تشخیص پرستاری به عنوان اعمال مستقل پرستاری شناخته شده و اقداماتی هستند که بدون همکاری پزشک با دیگر اعضای مراقبت‌های بهداشتی می‌توان آنها را بدون وابستگی انجام داد. قبلاً پرستاران علائم و نشانه‌هایی که مشاهده می کردند بدون هیچ قضاوتی گزارش می‌دادند ولی در حال حاضر استانداردها به گونه‌ای تغییر یافته که پرستاران خود باید تشخیص داده و به‌طور مستقل اقدامات لازم را برای رفع مشکل انجام دهند. البته گزارش علایم و نشانه‌ها جزء یکی از اقدامات پرستاری است که برای رفع مشکل بیمار انجام  می‌شود (خادم الحسینی،1378: 78- 79).

مریم مهرابی کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی است.

این مطلب نخستین بار در هفته نامه سپید منتشر شده است و نویسنده آن را برای تجدید انتشار در اختیار «انسان شناسی و فرهنگ» قرار داده است.



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 21:7



پسته ی بی مغز اگر....

چهار شنبه 8 بهمن 1393

سالها پیش قبل از ورودم به پرستاری و محیط درمان دکتر را موجودی عجیب و خارق الخلقه می دانستم. همانطور که دید مردم

عادی الان تقریبا به اینگونه است...

از بدو تاسیس سازمان نظام پرستاری همواره فکر می کردم که چه کسانی دارند از حق و حقوق ما دفاع می کنند، همیشه

ایشان را در ذهنم موجوداتی برتر و عجیب و توانمند و با تفکر متفاوت می دانستم.

تا این چند سال اخیر که متاسفانه درگیر مسائلی شدم و به بررسی نگرشهای و گفته های ایشان و بویژه رئیس محترم دوازده

سال این سازمان پرداختم.هربارکه ایشان حرفی می زنندبیشتر نشان می دهند که ما در این دوازده سال چقدر اشتباه کرده ایم.

هر بار که حادثه ای پیش می آید ایشان بیشتر خودشان را لو می دهند، مثل در این مورد بسیار است ولی امروز نمی خواهم

اتل و متل بیاورم و رک و راست می نویسم. هر کس هم خواست بیاید جوابش را بدهم رو در رو....

وقتی همکار مان در منوجان کرمان، در شعله های آتش درون آمبولانس ظلم وزارت بهداشت سوخت و مظلومانه جان باخت و

راننده خودش را نجات داد معاون پرستاری وزیر در جمله ای اعجاب آور فرمودند:

اگر پرستار آقا بود نمی مرد!!!!!!!!!!!!!!!!!

توجه کنید که پرستاران به عنوان پرستار بالین استخدام می شوند و نه به عنوان تکنسین اعزام............. خودتان بقیه را در

ذهنتان مرور کنید.

وقتی در یزد سوپر وایزر توسط جراح اورولژ به دیوار کوبیده می شود، ایشان می گویند:

موضوع مهمی نبوده و با عذر خواهی تمام شد.

در باره ی ماجرای شهدای تجریش هم همین جمله ی معروف....

  واینک شاهکارهای جدید ایشان درباره ی ماجرای مرکز قلب شهید رجایی تهران :

نباید با انتشار برخی اخبار حساسیت بی مورد ایجاد کرد!!!

انگیزه ی اصلی این اتفاق بداخلاقی شخصی بوده است!!!

برخورد فیزیکی نبوده!!!

پا در میانی سایر پزشکان!!!

پیگیری موضوع همان لحظات اول!!!

نباید رسانه ای می شد!!!!

برخورد قاطع!!!!

به یاد دارم که بارها در مراکزی که کار میکرده ام و کار میکنم مورد اهانت و گاهی ضرب و شتم همراهان بیماران خود یا همکارانم

حتی همکاران خانم قرار گرفته اند ولی هیچ کس از مراکز درمانی یا نظام پرستاری یا هیچ ارگانی پیگیر و مدد کار نشدندو

نیستند.

اصلا این نوع ماجراها شخصی و بداخلاقی فردی نیستند بلکه همه چیز به مسئولیت پذیری و پیگیری کار مردم بر می گردد.

والبته بیشترین درگیریها با همراهان به کمبود امکاناتو فضا و ...

در باره ی این مورد خاص این پزشک نامحترم بار اولش نبوده و بار ها چنین برخوردهایی کرده بوده و برخوردی نشده بوده است.

(لطفا به فعل وفاعل جملاتم گیر ندهید) برخورد فیزیکی بوده با توجه به شهادت شاهدین! و تنها جراح محترم اقدام به جدا کردن

نموده است که قطعا اگر دوربینی که اغلب برای کنترل کارمندان درستکار پرستاری تعبیه می شود در آن بخش بوده باشد

موضوع را ثبت کرده است.

ما به عنوان پرستاران بالین بارها و بارها شاهد برخوردهای بد همکارانمان بابت پیگیری پرستاران از بابت انجام کار مردم بوده ایم

و هستیم.شما که روز بعد از طریق خود ما متوجه موضوع شدید و اعضای آن بخش تهدید شده بودند که منعکس نکنند که اگر

بکنند..... و یا هرکس نمی تواند در شرایط توهین و ... کار کند برود.

چرا نمی گویید برخورد قاطع چه بوده است؟ برخورد قاطع یعنی تهدید پرستاران ...

برخورد قاطع یعنی تهدید سرپرستار بخش که عرضه نداری پرسنلت را ساکت کنی..... این ها را همه ی پرستاران از حفظند

جناب میرزابیگی عزیز! محض اطلاع شما می گویم وگرنه ما پرستاران بالین همه را از حفظیم.

حرف ما مظلومیت پرستاری است. پرستار برای انجام وظیفه ی همکاران باید فحش بشنود و کتک بخورد و بعد هم تهدید شود.

وقتی مورد ضرب و شتم قرار می گیرد باید خودش پیگیر باشد ، انگار سر کوچه باغ و برای مسایل شخصی نزاع شده است.

وقتی پرستار کتک بخورد و برای دقاع از حق بیماران چشمش کور شود!!! یا جانش را از دست بدهد (در اثر کتک خوردن از

همراهان بیماری که نیاز به آی سی یو داشته و بیمارستان تخت خالی آی سی نداشته...) با تهدید و ... ساکت می شود.

باید خود فرد یا خانواده اش پیگیر باشند. چون نظام پرستاری کور و کر است. وکارهای مهمتری دارد (ر فاه شخصیشان البته ارجه

است.....)

نظام پزشکی برای برنامه ای که هنوز مشخص نیست چیست اعتراض می کند و ....(البته ما این کار را ستایش می کنیم و

همین انتظار را از شما هم داریم).....

ما با پزشکان مشکلی نداریم. اما اگر هر کس وظایفش را خودکار انججام دهد چنین برخوردهایی پیش نمی آید.

آیا شما می دانید که در مراکز درمانی با پرستاری که بیمار شده و استعلاجی گرفته چه برخوردهایی می کنند؟

آیا می دانید چند هزار پرستار جنینشان را بر اثر فشار کار و عدم پذیرش استعلاجی توسط مترون!!!!بله درست شنیدید مترون!!

که قانونا در تایید یا عدم تایید استعلاجی صلاحیتی ندارد ، سقط کرده اند .

آیا می دانید در همین تهران و در بیمارستانهای بسایری و از جمله همین بیمارستان قلب شهید رجایی، پرستاران چند برابر

توانشان کار می کنند. در همین بخش که در گیری شده و بخش ویژه ی جراحی قلب باز است لااقل چهار برابر استاندارد دارند

کار می کنند و یک دهم استاندارد حقوق می گیرند؟

 و تازه کتک هم می خورند بابت پیگیری کار بیمار و فحش هم می شنوند و ...... شما می گویید چیز مهمی نیست.

یاد چیزی افتادم: وقتی به کسی آمپولی تزریق می کنم، می گوید می ترسم می گویم طوری می زنم که همراهت متوجه

نشود....

شما حتی به اندازه ی آن همراه به ما قرابت ندارید و شما اصلا نمی فهمید ماجرا چقدر عمق دارد. عمقش از قلب من یکی

بیشتر است.

آیا شما می دانید در همین بخش با وججود این همه کمبود نیرو کارهای اعتبار بخشی هم به عهده ی همین پرستاران کتک خور

مظلوم است؟ بسوزد پدر احتیاج..

                         آنچه مردان را کند روبه مزاج              احتیاج است احتیاج است احتیاج..

آیا شما می دانید در بیمارستان فیاض بخش!! بله همین فیاض بخش که بیخ گوشتان است چند مریض را در بخش جراحی به یک

پرستار می سپارند؟ در بخش نورولوژی چند مریض؟

آیا از بیمارستان امام خمینی خبر دارید؟ از ....

اینها که بیخ گوشتان است، وای از بیمارستانهای شهرستانها ..... ببینید چه ظلمی در آنها جریان دارد . و شما می گویید خبری

نیست، آسوده باشید.

چرا سرپرستار می تواند به پرستاری که استعلاجی گرفته بتازد؟ مگر پرستار انسان نیست؟ مگر مریض نمی شود؟

مگر یک پرستار خانواده ندارد؟ مگر نیازهای معیشتی ندارد؟ شما اینها را درک نمی کنید چون به برکت همین مظلومیت و بی

اطلاعی ایشان به جایگاهی چنان رسیده اید!!!

راستی شما می دانستید همان خانم عزیزی که به عنوان پرستار بالین استخدام شده بودو در داخل آمبولانس در خارج از آن

مرکز درمانی در آتش ظلم شما سوخت سال قبل از فوتش به علت عدم موافقت مترون با استعلاجیش در شیفت کاری دچار

خونریزی شده و بچه اش را سقط کرده بود؟

اسلام راکناربگذاریم،چون شرمندگیتان مقابلش بسیار است، وجدان که دارید؟یا آن را هم بی خیال شده اید وبه خواب ابدی

فروفرستاده اید؟

یک آینه!!!! نه نه!یک سنگ روبروی خودبگذارید و با او حرف بزنید ببینید کجای قصه می ترکد!! شما چطور نمی ترکید نمی دانم؟

باور کنید استثمارگران غربی کاری که با پرستاران می شود را با مستعمره هایشان نکردند و نمی کنند.

وجدان ندارید؟ دین ندارید؟ آخرت را باور ندارید؟ هعر میزی و هر مسئولیت وظایفی بر گردن انسان می نهد و عوارض سوئ انجام

آنها گریبانت را می گیرد. این شامل همه است. اگر وزیر و دیگران برای خودشان می کوشند تو و دوستانت برای رضایت بنده ی

خدا می کوشی و این نوعی بت پرستی است. می ترسم قبله تان را هم تغییر داده باشید و روبه وزارت بهداشت خم شوید.

اسلام که دین آخرین است        آیا همه ی مرامش این است؟

بیاباهم یک روزیایک شب یا چند روز و چند شب بچرخیم و دردهایی از میلیونها درد را جمع کنیم و ببینیم کجای قصه ایستاده ایم؟

از شما شعله ای فروزان انتظار نمی کشیم ، حتی شمع خردی هم نه، لااقل شعله ی کوچکی باش، خدا را ببین به خدا این

دردها گوشه ی کوچکی از دردهای پرستاران است.

در تجمع مقابل نهاد ریاست جمهوری یکی از مسئولان آن نهاد می گفت: اگر شرایط کار شما این است من یک روز اینطور کار

نمی کنم...

داستان کریم خان را تکرار نمی کنم اما ما گمان می کردیم شما بیداریدد و به انجام کارهامان مشغول بودیم اما گویا خواب شما

ابدی است...

پس منتظر زلزله باشید....

اذا زلزلت الارض زلزالها....



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 20:18



یک از هزاران......

سه شنبه 7 بهمن 1393

تاسف بار است اما چاره ای نیست.. بار اول و آخر نیست اما مطمئن باشید که اوضاع با گذشته متفاوت است و پرستاری زیر بار این خفتها دیگر نخواهد رفت.

هر بار هر ماجرا را با تهدید سرپوش گذاشتید ولی دیگر گذشته است و دیگر ما سکوت نمی کنیم...

شب گذشته ، در بخش آی سی اطفال یک بیمارستان قلب شهید رجایی ، رزیدنت سال 2 داخلی به پرستار جوان حمله کردهخ و او را به باد کتک گرفته است.

ماجرا ازاین قرار است که  بعد از انتقال نوزاد از اتاق عمل به بخش آی سی یو و بدنبال شنت گذاری، نوزاد در بخش کد می خورد و سی پی آر شروع می شود و متخصص بیهوشی و جراح بر بالین بیمار حاضر می شوند. و خواستار انجام اکو و اطمینان از کارکرد مناسب شنت می شوند. لذا پرستار بخش جای منشی محترم با رزیدنت داخلی تماس گرفته و خواستار حضور وی بر بالین نوزاد جهت انجام اکو می شود ولی رزیدنت سال اول حضور می یابد و می گوید که من نمی توانم اکو بکنم.

لذا با رزیدند سال بالایی تماس می گیرند (همین منشی - پرستار محترم ) و ایشان از حضور به دلیل دیدن بیماران درمانگاهی سرباز می زنند. بعد از چندین تماس و عدم حضور رزیدنت ارباب مآب با مدیر گروه تماس گرفته و از طریق وی رزیدنت مورد نظر بر بالین بیمار حاضر شده و ججای انججام وظیفه اش شروع به فحاشی به پرستاران بخش میکند که: چرا به مدیر گروه زنگ زده اید؟

و بعد از پرسش اینکه چه کسی تماس گرفته ، مسئول شیف را که پرستار خانم ججوانی بوده است مورد حمله قرار داده و با قرار دادن دستش بر گردن وی شروع به هتاکی و کتک کاری وی می نماید. دیگر همکاران پرستار هم که وی را به آرامش دعوت می کنند مورد هتاکی قرار می گیرند و متاسفانه پزشکان محترم که معتقدبودند گویا اربابی نوکرش را ادب می کند دخالتی نمی کردند.....

نهایتا مدیر بیمارستان در بخش حاضر شده وبا یک پوزش مسخره از طرف ارباب، پرستاران را تهدید به اخراج در صورت پخش این موضوع می کند و ایشان را دعوت به سکوت می نماید...

وااسفااااا...

ماجرا را اینطور ببینید:

1-پرستار برای کار شخصی به رزیدنت زنگ زده است؟

2-جان مردم مهم نیست مهم این است که اربابان آزرده نشوند!!!

3-اینها از اسلام بالاترند چون حق لمس همکاران خانم را دارند و بارها چنین صحنه هایی رویت شده که از کنارش گذشته اند و می گذرند

این ماجرای صدر اسلام و قبل آن را یادم می آورد که نوکر و کنیز جزو مایملک ارباب بودند و .....

4-کار خلاف را همکارشان کرده و مدیر محترم درمان (البته نسبتا محترم) به جای عذر خواهی و پیگیری ماجرا ، با تهدید تلاش در حل و فصل قضیه دارد!!!!!!!!! (البته تعجبی ندارد)

5-جالب است که در برابر پیگیری ما می گویند بگذارید خودمان داخلی حلش کنیم!!!

مثل ماجرای یزد که به خوبی و خوشی تمام شد.

البته این موضوع یک جنبه ی شخصی دارد که همکاران می توانند از آن بگذرند ولی یک جنبه ی صنفی هم دارد که ما نمی گذریم....

جناب وزیر محترم! مقصر این ماجراها هم مثل آن اسید پاشی ضیاییان حق خواهی پرستاران است یا زیاده خواهی شما ها؟

آیا دلیلش این بینش شماها نیست که پرستاران جزو خدمه ی شخصی شما هستند؟

ودقیقا به همین دلیل نادیده گرفته شده و حقوقشان را پایمال می کنید...

آیا دلیلش بینش تاجرمآبانه ی شما به مردم نیست؟ که دلایل گوناگونی برای این موضوع داریم.

بیایید موضوع را از منظر دیگری ببینیم:

در بخش آی سی یو که دوازده تخت دارد و بیماران جراحی شده ی قلب تا چهارده ساله

بستری می شوند در هر شیفت کاری شش پرستار و یک مسئول شیفت حضور دارند.

استاندارد نیرو در بخش آی سی یو جنرال (نه اوپن هارت) هر یک تخت یک پرستار است و

در بخش اوپن هارت (جراحی قلب باز) هر تخت دو پرستار است و توجه داشته باشید که

مسئول شیفت و صبحها سرپرستار جزو شمارش نیرو نیستند.

پس با این حساب در هر شیفت این بخش باید طبق استاندارد 24 پرستار حضور داشته

باشند و یک مسول شیفت......

آیا چیدن 12 تخت در یک بخش جراحی قلب باز از نظر قوانین بخشهای اینچنینی درست و

علمی است؟

آیا از نظر کنترل عفونت این کار علمی است؟

و آیا های فراوان دیگر.... که البته اینها وقتی مطرح می شود که هدف از این بخشها حفظ

سلامتی مردم باشد که در حرف این گفته می شود ولی در عمل نه...

ساعت 3/50دقیقه کد می خورد و حضور رزیدنت سال یک و دو داخلی بر بالین بیمار کد

خورده ضروری است اما رزیدنت سال دو که می بایست با تماس رزیدنت سال یک حاضر

شود به علت انجام اکوی بیماران کاندید عمل فردا (غیر اورژانس) حتی با تماس پرستاران

هم حضور نمی یابد و نوزاد که شانتش کار نمی کرده و این نکته را اکوی ساعت 5/20

دقیقه و اکوی بعدی اثبات کرده در ساعت فهت فوت می کند.

بازی با جان مردم از ستاد شروع می شود و در صف تشدید می گردد.با وجود کمبود

شدید نیروی پرستاری جناب معاون درمان می فرمایند که هر کس نمی تواند توهینها و

کتک خوریها را تحمل کنذد برود چیزی که زیاد است نیرو...

البته ایشان خودش هم میداند که نیرو نیست، اگر هست چرا در یک آی سی یو ی

جراحی قلب باز شش نیرو برای دوازده تخت در نظر گرفته شده است؟

این خیانت به چه کسی است؟ به سلامت مردم ؟ یا نه ، موضوع مد نظر شما چیز دیگری

است واصلا مردم قربانی همین هدف شما می شوند.

باور کنید این مسایل بسیار در مراکز پیش می آید اما چون به درگیری منتهی نمی شود،

کسی متوجهش نمی گردد.

نهایتا به والدین هم می گویند بچه مشکل مادرزادی داشت و ما تمام تلاشمان را کردیم!!!!

ببینید! نکته دقیقا همین جاست، من نمی گویم اگر آن نوزاد اکو می شد در زمان طلایی و

به اتاق عمل می رفت زنده می ماند یا نمی ماند، که اصلا وظیفه ی ما تصمیم درباره ی

این موضوع نیست. وظیفه ی ما انجام تمام تلاشمان در بهترین زمان است.

به بوته ی خشک آب و نور بدهی دیگر رشد نمی کند...

ما پرستاران دغدغه ی جان مردم را داریم و چند برابر توانمان کار می کنیم و کتک می

خوریم و فحش می شنویم و تهمت می بینیم و.... باز شیفتمان را ترک نمی کنیم، مبادا

که جان عزیزی به خطر بیافتد، آن وقت جناب دکتر غلامپور محترم، جای تشکر کردن از

فداکاری این همکاران می گوید همه بروند، چون اصلا برایش مهم نیست که مردم می

میرند یا می مانند؟ مهم نیست که عزیز دل مردم، فرزندی که نه ماه در شکم مادرش وول

خورده چقدر مراقبت لازم دارد و چقدر دریافت می کند. برایش مهم رضایت خداوند نیست

که بالای سرش ناظر تمام رفتارها و تصمیماتش است. مهم بینشی است که خودشان را

از هر چیزی ، از هر چیزی بالاتر می دانند و حتی از قانون هم بالاتر و از مجلس هم...و

از ........

مطمئن بشید برای مرگ این کودک دلبند، بهانه ای می تراشند و قطعا علتش عدم کارکرد

شانت نیست(از دید ایشان) .......

خواست خدا بوده که رزیدنت بر بالین بیمار دیر بیاید که دری بفهمند شانت کار نمی کند.

دوساعت طول کشیدن حضور پزشک خواست خدا بوده است...

دخترک گفت: پدر جان! یرقان یعنی چه؟         بدن من که شده زرد، خدا خواسته است؟

این داستانها ادامه دارد، و خواهد داشت......



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 10:10



شرایط بازنشستگی و انواع باز نشستگی طبق ماده ی 103 خدمات کشوری

شنبه 4 بهمن 1393

نظر به حرفهای جناب میرزابیگی درباره ی اینکه پرستاری باید جزو مشاغل سخت باشد، یادآور می شوم که پرستاری از سالها پیش جزو مشاغل سخت و زیان آور می باشد، و شما (نظام پرستاری) گویا از ساخت و ساز و مال اندوزی فرصت نداشتید که پیگیر مشکلات باشید ، به هر حال چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است....
البته درباب دیگر گفته هایشان حرفی نمی زنم چون واضح است...
 

ماده 103- دستگاه اجرايي با داشتن يكي از شرايط زير مي‌تواند كارمند خود را بازنشسته نمايد:
الف) حداقل سي‌سال سابقه خدمت براي مشاغل غير تخصصي و سي‌و‌پنج سال براي مشاغل تخصصي با تحصيلات دانشگاهي كارشناسي ارشد و بالاتر با درخواست كارمند براي سنوات بالاتر از 30 سال.
ب) حداقل شصت سال سن و حداقل بيست و پنج سال سابقه خدمت با بيست و پنج‌روز حقوق.
تبصره 1- سابقه مذكور در بند (الف) و همچنين شرط سني مزبور در بند «ب» براي متصديان مشاغل ساخت و زيان‌آور و جانبازان و معلولان تا پنج سال كمتر مي‌باشد و شرط سني براي زنان منظور نمي‌گردد.
تبصره 2- دستگاههاي اجرايي مكلفند كارمنداني كه داراي سي‌ سال سابقه خدمت براي مشاغل غير تخصصي و شصت سال سن و همچنين كارمنداني كه داراي سي و پنج سال سابقه خدمت براي مشاغل تخصصي و شصت و پنج سال سن مي‌باشند را رأساً و بدون تقاضاي كارمندان بازنشسته نمايند.
تبصره 3- دستگاههاي اجرايي مؤظفند كارمنداني را كه داراي شصت و پنج سال سن و حداقل بيست و پنج سال سابقه خدمت مي‌باشند را بازنشسته كنند. سقف سني براي متصديان مشاغل تخصصي هفتاد سال است. كارمندان تخصصي فوق‌الذكر كه سابقه خدمت آنها كمتر از بيست و پنج‌سال است، در صورتي كه بيش از بيس سال سابقه خدمت داشته باشند مي‌توانند تا رسيدن به بيست و پنج سال سابقه، ادامه خدمت دهند و در غير اين صورت بازخريد مي‌شوند

انواع بازنشستگی :

توافقی – اختیاری (1- اختیار دستگاه 2- اختیار مستخدم) قهری- اجباری  - مشاغل سخت و زیان آور- بازنشسته متوفی- ناشی از فوت به سبب انجام وظیفه

 1-     بازنشستگی توافقی :

باستناد بند الف و تبصره1 ماده 2 قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه مصوب 13/12/68 مستخدمین مرد با داشتن 50 سال سن و حداقل 25 سال سابقه خدمت و مستخدمین زن با حداقل 20 سال خدمت و بدون شرط سنی می توانند بازنشستگی نمایند. مشروط بر اینکه تقاضای وی مورد موافقت قرار گرفته باشد.

 2-     بازنشستگی اختیاری:

( اختیار دستگاه – اختیار مستخدم)

الف )باستناد ماده 2 قانون اصلاح مقررات بازنشستگی و وظیفه مصوب 13/2/68 مجلس شورای اسلامی دستگاه دولتی می توانند مستخدمینی را که دارای 30 سال سابقه خدمت باشند راسا" یپبازنشسته نمایند.

ب ) باستناد بند الف ماده 74 قانون استخدام کشوری مستخدمین مرد و زن با داشتن 60 سال سن هر قدر سابقه خدمت تقاضای بازنشستگی نمایند و دستگاه مربوطه موظف است در خواست وی را قبول نماید.

به استناد ماده ۱۰۳ قانون مدیریت خدمات کشوری : حداقل 30 سال سابقه خدمت برای مشاغل غیر تخصصی و 35 سال برای مشاغل تخصصی   باتحصیلات دانشگاهی کارشناسی ارشد و بالاتر با درخواست کارمند برای سنوات بالاتر از 30 سال  

 3-     بازنشستگی قهری : بند ط ماده 9 قانون رسیدگی به تخلفات اداری:

هیات های رسیدگی به تخلفات اداری می توانند مستخدم مرد متخلف را در صورت داشتن 25 سال سابقه خدمت و مستخدم زن را با دارابودن 20 سال سابقه خدمت با تقلیل یک یا دو گروه بازنشسته نمایند.

4-بازنشستگی اجباری:

دستگاههای دولتی موظفند مستخدمین زن و مرد را که دارای 65 سال سن سابقه باشند راسا" و بدون درخواست مستخدم بازنشسته نماینداین مستخدمین باید قبل از رسیدن به سن مذکوراز کلیه ذخیره استحقاقی خود استفاده نمایند.

5-     بانشستگی ناشی از فوت عادی:

باستناد ماده 81 قانون استخدام کشوری هر گاه مستخدم رسمی دولت فوت شود خواه به حد بازنشستگی رسیده یا نرسیده باشد از تاریخ فوت بازنشسته محسوب و یکروز بعد از تاریخ فوت برای وراث قانونی وی حقوق برقرار خواهد شد.

6-     بازنشسته متوفی :

باستناد ماده 82 قانون استخدام کشوری هر گاه بازنشستخ شود یکروز بعد از فوت برای وراث واجد شرایط وی حقوق وظیفه برقرار خواهد شد.

7-     بازنشستگی ناشی از فوت به سبب انجام وظیفه:

باستناد ماده 83 قانون استخدام کشوری هر گاه مستخدم رسمی به سبب انجام وظیفه و یا در حین ماموریت اداری فوت شود تمامی آخرین حقوق و مزایا و فوق العاده هایی که از بابت آن کسور بازنشستگی کسر گردیده است با رعایت افزایش دو گروه ( حداکثر با احتساب گروه تشویقی ) به عنوان حقوق وظیفه به وراث قانونی وی پرداخت خواهد شد.

  8-بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی و شاغلین مشاغل سخت و زیان آور:

باستناد قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی و شاغلین مشاغل سخت و زیان آور مصوب 1/9/67 مجلس شورای اسلامی جانبازان و شاغلین مرد مشاغل سخت و زیان آور با داشتن 20 سال سابقه خدمت . 50 سال سن و شاغلین زن با داشتن 20 سال سابقه خدمت و بدون شرط سنی و با افزودن سنوات خدمت ارفاقی که مدت آن ذیلا" مشخص گردیده است می توانند تقاضای بازنشستگی نمایند.

1-     جانبازان با درجات 20% تا 40% از کارافتادگی حداقل 3 و حداکثر 6 سال خدمت ارفاقی .

2-     جانبازان با درجات 40% تا آستانه از کارافتادگی کامل حداقل 6 و حداکثر 10 سال خدمت ارفاقی.

3-     معلولین ناشی از کار با درجات 20%تا 40% از کار افتادگی کامل حداقل 5 و حداکثر 8 سال خدمت ارفاقی.

4-     معلولیت غیر ناشی کار با درجات 20%تا 40% از کار افتادگی کامل با حداقل 3و حداکثر 6 سال خدمت ارفاقی

5-     معلولین غیر ناشی از کار با درجات 40 % از کار افتادگی کامل حداقل 3 و حداکثر 6 سال خدمت ارفاقی.

 9- رشته پرستاری { پرستار ، بهیار و کمک بهیار}:

(( بابت هر سال خدمت در بیمارستانها و مراکز سوختگی و روانی به مدت 3ماه خدمت ارفاقی))

 10 –پرستار، بهیار، کمک بهیار:

((بابت هر سال خدمت در درمانگاه و مراکز بهداشتی درمانی و یا دانشکده ها بمدت 2 ماه خدمت ارفاقی))

 11- پرستار،بهیار،کمک بهیار:

((بابت هر سال خدمت ستادی  و غیر بهداشتی درمانی بمدت1 ماه خدمت ارفاقی))

 12- تکنسین آزمایشگاه ، تکنسین اطاق عمل ، تکنسین فوریتهای پزشکی :

به ازاء هر سال خدمت یکماه خدمت ارفاقی

 13- باستناد بند 3 ماده قانون حفاظت در برابر اشعه افرادی که بطور مستمر به کار با اشعه اشتغال داشته باشند از افزایش خدمت به شرح زیر استفاده خواهند کرد.

الف) کار با پرتو گروه (الف) بازاء هر سال خدمت یکسال افزایش خدمت مورد قبول تا حداکثر 10 سال.

ب )کار با پرتو گروه (ب) بازاء هر سال خدمت6 ماه  افزایش خدمت مورد قبول تا حداکثر5 سال.

 دستگاه تشخیص دهنده نوع پرتو و تعیین مدت افزایش خدمت ارفاقی سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.

(( هر شخصی که بر اساس مفاد مقررات قانون حفاظت در برابر اشعه و آئین نامه اجرائی آن بازنشسته شود مجاز بکار با اشعه نخواهد بود))

 

نتیجه :۱

1- به استناد ماده 103 قانون مدیریت خدمات کشوری شرایط بازنشستگی عادی به شرح ذیل می باشد

   الف : حداقل 30 سال سابقه خدمت برای مشاغل غیر تخصصی و 35 سال برای مشاغل تخصصی   باتحصیلات دانشگاهی کارشناسی ارشد و بالاتر با درخواست کارمند برای سنوات بالاتر از 30 سال  

ب : حداقل 60 سال سن و حداقل 25 سال سابقه خدمت با 25 روز حقوق برای آقایان

تبصره : 1- سابقه مذکور در بند الف و همچنین شرط سنی مذبور در بند ب برای متصدیان مشاغل سخت و زیان آور و جانبازان و معلولان تا 5 سال کمتر می باشد و شرط سنی برای زنان منظور نمی گردد.

تبصره 2 - دستگاههای اجرا یی مکلفند کارمندانی كه  دارای 30 سال سابقه خدمت برای مشاغل غیر تخصصی و 60 سال سن و همچنین کارمندانی دارای 35 سال سابقه خدمت برای مشاغل تخصصی و 60 سال سن می باشند را راسا و بدون تقاضای کارمند بازنشسته نمایند.

تبصره 3 - دستگاههای اجرایی موظفند کارمندانی را که دارای 65 سال سن و حداقل 25 سال سابقه می باشند را بازنشست کنند، سقف سنی برای متصدیان مشاغل تخصصی 70 سال است. کارمندان تخصصی فوق الذکر که سابقه خدمت آنان کمتر از 25 سال است در صورتی که بیش از20سال سابقه خدمت داشته باشندمی توانند تا رسیدن به 25 سال سابقه ادامه خدمت دهند و در غیر این صورت بازخرید می شوند.

تذکر : به استناد ماده 104 قانون مدیریت خدمات کشوری در هنگام تعیین حقوق باز نشستگی به کارمندانی که بیش از 30 سال خدمت دارند به ازای هر سال خدمت مازاد بر 30 سال 2/5 % رقم تعیین شده حقوق بازنشستگی علاوه بر حقوق تعیین شده محاسبه و پرداخت خواهد گردید.

توجه بفرمایید که پرستاری در تمام سطوح جزو مشاغل سخت بوده و قوانین مشاغل سخت مثل قانون بازنشستگی و ساعت کاری شش ساعت در روز و... به تمام پرستاران شاغل در مراکز درمانی بالینی تعلق می گیرید.

این هم مصوبه ی دولت که محدودیتی ایجاد نکرده است:

محسوب شدن پرستاری جزو مشاغل سخت محسوب نمودن شغل پرستاری و بهیاری از مشاغل سخت و زیان‌آور و استفاده

شاغلین حرف مذکور از مزایای تبصره 3‌ماده واحده قانون نحوه بازنشستگی جانبازان
انقلاب اسلامی
1368.10.17 - .76650ت929 - 1368.10.27 - 411
&‌استخدام کشوری
&‌وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی
‌هیأت وزیران در جلسه مورخ 1368.10.17 بنا به پیشنهاد شماره 5382 مورخ 1368.7.16
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و تأیید سازمان‌امور اداری و استخدامی کشور و
به استناد تبصره 3 ماده واحده قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی و جنگ
تحملی و معلولین عادی و‌شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور و بند 5 آیین‌نامه اجرایی
قانون مزبور (‌موضوع تصویب‌نامه شماره .45664ت 652 مورخ 68.5.30) تصویب نمود:
‌پرستاری و بهیاری از مشاغل سخت و زیان‌آور بوده و مشاغل حرف مذکور می‌توانند از
مزایای مقرر در تبصره 3 ماده واحده قانون نحوه بازنشستگی‌جانبازان انقلاب اسلامی
ایران و جنگ تحمیلی و معلولین عادی و شاغلین مشاغل سخت و زیان‌آور مصوب 1367.9.1
مجلس شورای اسلامی و‌آیین‌نامه اجرایی آن استفاده نمایند.
‌حسن حبیبی - معاون اول رییس جمهور

این مصوبه متعلق به سال شصت و هشت است و متاسفانه تا امروز پرستاران از وجود چنین قوانینی بی اطلاع بوده اند، وظیفه ی چه کسانی بوده که چنین مسائلی را اطلاع رسانی (نگفتم پیگیری) کند، حال آنکه وظیفه ی ذاتی سازمان پیگیری حقوق صنف است.گمان نمی کنم توضیح اضافه ای لازم باشد.دزد حاضر بز حاضر بفرمایید ببینید...



:: موضوعات مرتبط: قوانین مرتبط با پرستاری، ،

نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 17:21



نظری اجمالی بر حرفهای جدید وزیر بهداشت...

چهار شنبه 1 بهمن 1393

وزیر محترم در روند سخنان بی استنادشان! باز هم نوک پیکانشان را به سمت عدالت خواهان نظام سلامت گرفته اند!!

چندی از ماجرای اسید پاشی بیمارستان ضیائیان نمی گذرد ! به خاطر دارم که روز بعد حادثه جناب وزیر بی منطق خاصی ، با متهم کردن حرکت عدالت خواهان نوک پیکان اتهام را به سمت کسانی که نمی توانند خوشحالی مردم را ببینند گرفت و...

اما بعد مشخص شدن داستان اصلی ماجرا، سکوت محض اختیار کرد.اینک هم بی هیچ منطقی تمام کارهایی را که خودشان کرده اند به دیگران نسبت می دهند!

تاسی از پیامبر اعظم و اطاعت از رهبری سرلوحه ی همه است. ولایتمداری اولین اساس حرکت ما پرستاران است.

واقعا این منطق شماست؟!!! لطفا از مراجع عظام سوال کنید منش اسلام این است؟

کسی در خانه اش بخوابد و کسی دیگر کار انجام دهد و پولش به مهر آن شخص برسد؟ واقعا مردم را قربانی خودبزرگ بینیهای خود می کنید و مدعی اسلام هم هستید؟

چرا کسی که در بیمارستان نیست و مهرش در بیمارستان است سی درصد میگیرد؟ آیا هدف از احداث بیمارستانها و دانشگاهها چیست؟ می گویید حتما به دلیل مسئولیت فنی!!! اما مسولیت فنی ضامن سلامت مردم نیست. حضور و نظارت مستقیم باید باشد....کسانی که شهید داده باشند و اسلام و پیامبر را پیروی کنند هرگز در مقابل قانون نمی ایستند ، قانونی که از شورای نگهبان هم نمره ی قبولی گرفته است و با مبانی اسلام هم منافاتی ندارد.

کسی که صادقانه جنگیده حق مظلوم را نمی خورد! کسی که شهید داده از قانون دفاع می کند و بی قانونی و قانون شکنی را رواجج نمی دهد!

جناب دکتر هاشمی! کسی که شهید داده اند یک طرفه در تریبونها دروغ نمی گویند! تبلیغات شما به قدری موثر بوده که مردم مراجعه نکرده به مراکز دارند از شما ابراز رضایت می کنند.!!!!!!در حالیکه اصلا نمی دانند طرح تحول چیست ؟

مسلمان واقعی که حکومت را در دست دارد ، مزد کارکرد یک عده را به عده ی دیگری نمی دهد! بیمار را نمی دهد یکی عمل کند و یکی مهر کند تا پول بیشتری گرفته شود و....

حاکم مسلمان شهید داده در خانه اشس نمیخوابد که مهرش در چند بیمارستان برایش کار کند و سلامت مردم را به خطر بیاندازد!

در اسلام تنها شرط برتری تقواست! حاکم مسلمان شهید داده، خودش را نخبه نمی داند و دیگران را .........

اینقدر تکبر ندارد که بگوید قانون گذار و مجری و بازرس و وناظر و حتی منتقد هم باید خود ما باشیم! قرآن به وضوح این رفتارها را نکوهش می کند.

شما از تریبونهای رسانه های مختلف یک طرفه استفاده کردید برا مقبولیت دادن به طرح خامتان! اگر به طرح یک شبه تولید شده تان اطمینان داشتید با منتقدین روبرو می شدید نه که قلع و قمعشان کنید وطاقت یک حرف حق را هم نداشته باشید!

چطور ادعا می کنید که جامعه ی پزشکی را یک پارچه می بینید؟ به همین طرح اخیرتان که این هم یک شبه تولید شده ارجاعتان می دهم! ببینید کجایش با مسلمانی و انسانیت مطابق است؟ پر از خود برتربینی و کبر و غرور است!

آیا در انقلاب اسلامی و اهداف امام خمینی کارکردهای شما دیده شده بوده است؟

آیا این رفتارهای برده داری در مسیر انقلاب است؟ آیا مردم و سلامت مردم را دستمایه ی تجارت قرار دادن در مسیر انقلاب و اسلام است؟

آیا در مسیر انقلاب  است که نان را بیت برابر گران کنی و مردم برای مایحتاجشان مشکلات اساسی داشته باشند و شما یارانه های مردم را به جیب خودتان واریز کنید؟

آیا این کار گناهش از اختلاسهای انجام شده کمتر است؟ خیلی از مردم به نان شبشان محتاجند و شما با گران کردن همه چیز از آنها برای خودشان خرج می کنید و منت سرشان می گذارید!اینها در روند اقلاب است آیا؟

بگذریم....

اما این حرفها چه ربطی به خواسته های پرستاران که به زعم شما دشمنان نظام سلامتند دارد؟

شما حکومت مردان وقتی قوانین را دور بزنید دیگر از دیگران چه چشمداشتی باید داشت؟

شما می توانید خواسته های مارا در سخنان دبیر کل خانه ی پرستار و سخنگوی کمیته ی پیگیری و نیز نوشته های قبلی و قدیمیتر ما ببینید.

ما نه رسانه داریم و نه تریبون و نه حامی و ..... اما خواستار اجرای قانونیم. آیا این جرم است؟ آیا این زیاده خواهی است؟

کمی از نخبه نگری و تاج و تخت کبر فرود بیایید. دیگران را هم ببینید. همه ی این بلواها و آشوبها که روز به روز بدتر شده است به دلیل عدم اجرای قانون است، قانونی که سال هشتادو شش مصوب شده است.

نگویید چرا این همه صبر کرده اید و باز صبر نمی کنید؟ آخر در کشور شهید داده ی انقلاب کرده ی اسلامی و در حضور ولایت فقیه، باید برای اجرای قانون ، التماس و خواهش و ...تجمع باشد؟

ما فکر میکردیم که خودتان اجرا می کنید ، حال که نمی کنید راه دیگری داریم؟

آخر چه بگویم! چه بگوییم؟ شما که نه می بینید و نه می شنوید و فقط پول را می شناسید .و پول را!!!!!!!!!!

برادر من! برادر انقلابی! برادر مسلمان! برادر شهید داده! با اجرای قانون قال همه ی قضایا را بکن! لطفا!خواهشا!

شیرینتر از دادن حق به محق چیزی نیست. باور کنید.

 



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 20:23



نگاهی بر مبتنی بر عملکردپزشکان هفت در صدی

چهار شنبه 30 دی 1393

فقط چند نکته را می گویم:

1- حضور نداشته باشند سی در صد برای مهرشان پرداخت می شود پس به نفع ایشان است که در منزل باشند و سه چهار و..مهر بسازند و در مراکز گوناگون بگذارند، تا برایشان پول انبار کند.سه مهر یعنی نود درصد...

2-گاهی هم از سر بی کاری در ماکز و در هتلهای آماده بخوابند و مهرشان در اتاق عمل باشد تا برایشان 70 درصد کار کند!!!!

3-در جدول  محاسبه ی ریالی ببینید چقدر نخبگی به کار رفته است:(قانون پلکانی)

تا ده میلیون صد درصد سهم پزشک..

حالا اگر پزشکی شصت میلیون کارکرد داشت:

تا میلیون مال خودش، ده تا بیست میلیون هفت میلیونش مال خودش، بیسست تا سی شش میلیون،سی تا چهل 5 میلیون، چهل تا پنجاه 4 میلیون، پنجاه تا شصت سو نیم میلیون و شسص به بالا 3 میلیون...یعنی از شصت میلیون سی و پنج و نیم میلیون مال ایشان است.

حالا چه اتفاقی می افتد؟

 

ایشان حاضر نمی شود برای سی درصد کار کند و با تعرفه های اعلام شده شصت میلیون در نهایتا ده روز اول پر می شود و بعد از آن دیگر ایشان کار نمی کنند چون عملا در آمد زیادی ندارد.....

بعدها اگر کسی خواست می گویم منظورم چیست؟

موضوع مهم دیگر تایید کننده ها هستند. سوپروایزرها ! خدا کند که ترس میز نداشته باشند!! خدا کند!



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 23:55



درد نامه (دلنوشته ی محض)

سه شنبه 30 دی 1393

زخم دارم، زخمهایم درد دارد

حنجرم ، حتی صدایم درد دارد

رو به بالا می کنم شاید ببیند

دست می لرزد، دعایم درد دارد

دوست ، دشمن! می زند از پیش خنجر

روح، تن ، دل! جای جایم درد دارد

هی نمک بر زخم من می ریزی اما

بی نمک هم دردهایم درد دارد.........

باز می خواهم بگویم درد خود را

واااای! میبینم! خدایم درد دارد!!!!

 

واقعا با پرداخت مبتنی بر عملکرد چه کنیم؟ چگونه هضمش کنیم؟جنس این توهین از جنس هر توهینی بدتر است!!!!

و بدتر از همه کسانی هستند که خود را با ما یکی می دانند و  اقدام به توجیه آن می کنند:

اینجا شغادها تب رستم گرفته اند                         رستم درون چاله ی نیرنگ مانده است...

1- 20 در صد از درمان پزشکان به سایر پرسنل پرداخت می شود!!!!

2- نظام سلامت از دو گروه پزشک و غیر پزشک تشکیل شده است!!!!

3- پزشک اگر حضور نداشته باشد 30 درص، داشته باشد و تماشا هم نکند و در اتاق استراحت مشغول ایمیل بازی باشد و..70درصد واگر تماشا کند صددر صد مبلغ تعرفه مال اوست.

4-اگر در پنجاه درصد زمان انجام پروسیجرها حضور داشته باشد در محیط نه اینکه کار را انجام داده باشد 100 درصد ارزش نسبی تعرفه مال اوست.....

دردهایتان را درد نیاورم!!! چطور میرود پایین این لقمه ی لا مذهب!! ما که اینهمه میدویم و حلالمان را حرام نمیکنیم این همه کم می آوریم!!!!!

چطور کور شده اند کسانی که نان ونمک ما را می خورند و....

چطور خجالت نمی کشند از حرفهایی که می زنند!!!! مبتنی بر عملکرد خفت بارترین قانونی است که تاکنون پیشنهاد شده است.

ضمنا این آقایان نمیدانم از کی اصول ریاضی را تغییر داده اند؟ چطور می شود 1/7 دویست هزار تومان را شش صد هزارتومان

کرد؟ کاش زلزله ی بم تو را هم می کشت تا برای رضای بنده ی ناچیز خدا 1/7 دویستت ششصد نمیشد!

واقعا شما مارا ببو گلابی فرض کرده اید یا غضنفر؟ یا اینکه خودتان هم دروغهایتان را باور کرده اید؟

یک روز غضنفر به دروغ گفت:آیی مردم! فلان محله دارند نذری می دهند!

مردم همه کاسه به دست دویدند و خود غضنفر هم کاسه ای برداشت و دوید !!! گفت نکند واقعا می دهند؟؟؟!!!!

احمد و محمد را یدک می کشید اما ازصاحب این اسمها خجالت نمی کشید! بنده ی بنده بودن تا کی ؟ بنده ی خدا باش!

در حمایت از پیامبر اعظم بیانیه می دهید! منافقین از کفار بدترند! شما که عملا اسلام را  کنار گذاشته اید! کجای مسلمانی دارد که حق کار یکی را به دیگری بدهی؟ کجای اسلام می گوید من با مدرک فوق لیسانس 500 ساعت در ماه مردم کشی کنم و سلامتشان را به مخاطره بیاندازم به خاطر ندانم کاری شماها!! تا هشتم گرو نهم نباشد!

تا گرفتار خسی چون برخیها نباشم

شکر گویم که مرا خوار نساخت                  به خسی چون تو گرفتار نساخت...

از اسب جهالت! کبر ! غرور! و خود فریبی پایین بیایید! این همه امکانات را از صدقه ی سری ما دارید ! چگونه نمی توانید لااقل برای شستن آنچه برده اید لااقل یک چند صباحی به ماهم فکر کنید؟

نمی خواهیم پیگیر حق ما باشید! نه! چون این توان را ندارید

آزموده را آزمودن خطاست! شما تجربه کرده اید! و رد شده اید!کنار نه! ولی مقابل هم نباشید!

اینقدر عوامفریبی نکنید!

به خدا قسم می ترسم برایتان! می ترسم از روزی که نتوانید سرتان را در جامعه بالا بگیرید!

به خدا می ترسم برایتان!

می ترسم تاریخ مصرفتان برای دوستان بالا نشین تمام شد به زباله دان هم راهتان ندهند.

اینها دل نوشته های من تنها نیست.

اینها دردهای جاری در رگ و پوست و استخوان پرستاران است. دردهای کهنه ای که سر باز کرده است! سیاه زخم سر باز کرده بسیار خطرناک است. مواظب باشیم همه را آلوده نکند!

مواظب باشیم!

مواظب باشید!

مراقب باشیم

مراقب باشید

راستی دستی که درد می کند، درد را تسکین می دهد؟  درد ، بد دردی است، خصوصا که کهنه شود، خصوصا که درمانش در دست کسی باشد و...

درد ، بد دردی است، شما حس نمیکنید چون نکشیده اید این دردها را

احساس سوختن به تماشا نمی شود                     آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم؟

 درد ، درد دارد

بد دردی دارد

زخمهایم، دردهایم، درد دارد

حنجرم، حتی صدایم درد دارد.....

 



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 22:52



خنده دارترین طنز سال

یک شنبه 28 دی 1393

سالهای سال است که روز تولد بانوی صبر جهان اسلام را به جشنی یک روزه می نشینیم و وعده و وعیدهایی می شنویم و

....بعد همه چیز فراموش می شود ، و سال بعد و باز روز از نو و روزی ازنو....

البته این موضوع کم و بیش در اکثر شغلهادیده می شود و غیر قابل انکار است.

سعدی که افصح المتکلمین است می فرماید:

تهی پای رفتن به از کفش تنگ....

بله! نداشتن نظام و تشکیلات بهتر از داشتن از نوع ناکارآمد و ناشایستش است. افرادی که ما خودمان با رایمان انتخاب کرده ایم نه تنها پیگیر حقوق ما نیستند بلکه مقابل موکلین و ولی نعمتهای خود می ایستند!!!!!

خیلی از مشاغل خوش شانسند که چنین تشکیلاتی ندارند! باور کنید1

همین حرفهای جناب نجاتی را بخوانید والبته قطعا گفته ها و مصاحبه های قبلی جناب میرزابیگی را هم شاهد می آورم!

ایشان می گویند چرا هفت سال از تصویب قانون گذشته و ما پیگیر اجرایش نبودیم حالا شما پیگیرید؟

جناب قایم مقام محترم!

جناب آقای نجاتیان عزیز!

چه بی پروا کم کاریتان را به اعتراف  می نشینی و می گویی هفت سااال از تصویب قانون می گذرد!!!

البته این هفت سال برای ما ساااال است و برای شمانه! می دانید در همین هفت سال چقدر از حق و حقوق ما به جیب دیگران

رفته؟ می دانید چقدر ما بیداری و اضافه کاری داده و دو جا و سه جا کار کرده ایم تا شما بالش بی خیالی زیر سرتان باشد و

عده ای از برکت خوردن حق ما آسایش شبانه روزی بی زحمت حاصل کنند؟

آیا اینک حق نداریم خواهان اجرای عدالت و اجرای قانون مصوب مجلس باشیم؟ آیا این حق در جیب شما می رود؟ یا نه منافع

کسانی که ممکن است به شما و جایگاهتان آسیب بزنند به خطر می افتد؟

جشن را برای شادی می گیرند!!آیا یک پرستار شاد در این کشور پیدا می شود؟ در سیستم برده داری چگونه می شود جشن

گرفت؟ اصلا جشن برای چه میگیرید؟ می خواهید بگویید به فکر به فکر پرستاران هستید؟

راستی جناب نجاتیان! با چند رای  به هیات نظام پرستاری راه یافتی یا خود برادر میزابیگی با چند رای آمده؟ چطور شما بر خلاف

خواسته های موکلینتان قدم بر میدارید؟

گویا شما دغدغه ی انتخابات دارید و یا اینکه در خواب بودید؟ این حرکتها و عدالت خواهیها خیلی پیشتر شروع شده است....

چطور رویتان می شود مجددا کاندید شوید؟

اگر قرار به پاسخ گویی است که شما ها باید پاسخگوی کم کاریتان باشید!! چطور نوک پیکانتان را به سوی جامعه ی پرستاری

میگیرید حال آنکه شماها وکیل ما یید و اساسا حق ندارید بر خلاف خواسته های ما اقدام کنید؟

موافقید یک رفراندوم سراسری بگذاریم تا بفهمید جامعه ی بیدارپرستاری چه می خواهد؟آیاعدالت رامی خواهد یابی عدالتی را؟

می شود دست از دروغ بردارید؟ وزارت چه گامی برای تعرفه ها برداشته؟ وارد کردن کارهای پرستاران در کتاب و  اخذ وجه

خدمات پرستاران و واریزش به ججیب یک اکیپ خاص اقدام به نفع ماست؟

چطور شورای عالی بیمه حاضر است چند برابر مبلغ یک کار را به کسی که کار را انجام نمی دهد پرداخت کند ولی نصف این

مبلغ را به کننده ی کار نه؟

اجرای پرداخت مبتنی  بر عملکرد چه چیز تازه ای دارد؟ مگر همان روش قدیم با چفت و بستهای بسیار نیست؟ شما را دچار

فرمولهای الکی کرده اند. خودتان نمی دانید بدهید یک کارشناس ریاضی فرمولها را ساده ند تا بفهمید که راست می گویم.

جناب نجاتیان!واضح است که شما هم معنی پیگیری قانونی را نمی دانید ! چون اصلا اهل پیگیری نیستید!

بهتر است سری به وزارت کشور بزنید و مراحل قانونی پیگیری یک خواسته را و یک حق ضایع شده را جویا شوید!

آنگاه می فهمید که تجمع و  ... هم از راهکارهای قانونی و برگزاری و شکل دادن آنها هم از وظایف تشکلها در اساسنامه است.

شما از کجا می دانید اکثریت  پرستاران عدم اجرا و عدم پیگیری مطالبات را می خواهند؟ اگر صدایشان در نمی آید به نیازشان

مربوط است ! اگر صدایشان در نمی آید به نجابتشان که البته بیش از حد است مربوط است!

اگر صدایشان در نمی آید...

روزی مردی برای شکایت پیش کریم خان زند رفت. راهش نمی دادند. با داد و فریادش کریم خان او را به نزد خود خواند و پرسید

مشکلت چیست؟

گفت : تمام دارو ندارم را دزد برده است. پرسید:کجا بودی که برد؟ گفت خواب بودم. کریم خان پیروز مندانه گفت: چرا خوابیدی

که مالت را ببرند.

و کشا.ورز چنان جوابی داد که شاید شرح ماجرای ما و شما هم باشد، گفت: گمان کردم تو بیداری و خوابیدم....

گمان کردم تو بیداری و خوابیدم....

وجدان اگر دارید عرضه نشان دهید و یا به راه مطالبه ی حقوق پرستاران بپیوندید و یا با یک استعفا خود را وا رهانید .

خشم عقده های فرو خورده بر خود نخرید. این را من به عنوان همکارتان می گویم. کسی که بیست و دسوال کار مداوم کرده و

عقده ها را می شناسد. عقده ها عقل را زایل می کند.

پس مراقب باشید.

من این را گفتم

من همیشه این را می گویم

وقتی خرمنی سوخته را تماشا می کردم

وقتی خانه ی ویرانی را دیدم

وقتی خودروی واژگون بر پهنه ی صاف جاده را دیدم

گفتم:

گفته بودم که

 

مواظب آه مظلوم باش

 

من این را بارها گفته ام....



نوشته شده توسط محمود عمیدی در ساعت 17:52



درباره



این وبلاگ تنها با هدف ایجاد اتحاد و همدلی بین پرستاران، اطلاع رسانی قوانین و شرح وظایف پرستاران،بررسی مشکلات پرستاران و پیدا کردن راهکارهای مناسب برای اینها ایجاد شده است. لطفا با مراجعه به وبسایت parastaraneiran.com وثبت نام و عضویت در آن و عضویت در همین وبلاگ در ایجاد یک گروه قدرتمند و منسجم برای پیگیری مسایل پرستاری و اجرایی کردن قوانین حوزه ی پرستاری مشارکت فرمایید. هدف اصلی اطلاع رسانی است و معتقدم که بزگترین مشکل سیستم پرستاری عدم اطلاع رسانی به موقع است. به امید موفقیت به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نیابم، بهقدر وسع بکوشم
amidimahmood@yahoo.com


مطالب پیشین

قوانینی برای خندیدن
تعدیل نیرو
روز پرستار 94
نظری گذری بر اختیارات سازمان نظام پزشکی و سازمان نظام پرستاری
تلاشها برای ایجاد اختلاف ادامه دارد ....
شعری در وصف این روزهای پرستاری
تبعید
تکریم همکاران
همه چیز درباره ی مرخصیها
اعتراض به قضاوت نا عادلانه
واکنش عجیب
مرگ خوب است ولی برای همسایه!!!!
روسای هیاتهای جدید
یک جلسه و این همه مانور؟؟؟
بیانیه ی انجمن اسلامی دانشکده ی پرستاری دانشگاه ع. پ. تهران
و مام گزارش جلسه هیاتهای جدید
یک مقایسه ی غیر منطقی
خواب زدگی
پرستاری مرد....
یک پیشنهاد به وزیر بهداشت




Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by parastaraneiran