این روزها شاهد اظهار نظرهای مختلف از افراد صاحب نظر و صاحب کرسی در سازمانهای مختلف هستیم. هر کسی از منظر خودش به مشکلات پرستاران می نگرد و نسخه ای برای پرستاران می پیچد که چه باید می کردند و .....
اما کسی به اصل موضوع نظر ندارد. مانند این است که کسی آتش گرفته باشد و مرتب به او می گوییم که ندود چرا که دویدن برایش خوب نیست و ایستاده ایم و مدام نصیحتش می کنیم.
به جای نصیحت می بایست که ظرفی آب روی او بریزیم و خاموشش کنیم. یکی از اصول مداوای مصدومین خارج کردن وی از محل خطر است، این یعنی اول علت را بیابیم و بعد معلول را بسته به علت درمان کنیم.
البته این حرفها در محضر اساتید زره به کرمان بردن است. ولی سوالی که دارم این است که برخی از کرسی داران آیا توجه به قانون دارند؟ اگر بنا باشد که مجلس قانونی را مصوب کند و بعد از تصویب عده ای آن را اجرا نکنند و بعد کسانی از خود مجلس بگویند که این بار مالی دارد و .... قابل اجرا نیست که فلسفه ی وجودی مجلس زیر سوال می رود!!! آیا الان بعد از هشت سال جای این حرفهاست؟
به هر حال هر نماینده ای یک رای دارد و چه بسا که این قانون همین امروز هم به مجلس ارائه می شد به تصویب می رسید اما الان نباید دکتر پزشکیان قانون را زیر سوال ببرد و طرحی جایگزین پیشنهاد کند.
خود ایشان هم می دانند که اصل اساسی پایداری جوامع حتی غیر انسانی و حتی در اشیا وجود قوانینی است که پایبندی به آنها وجود دارد. جامعه ی مترقی به جامعه ی قانونمدار می گویند و شایسته نیست که نماینده ی محترم مجلس که قانونگذار است بیاید و قانون مصوب صدوند و چند نماینده را زیر سوال ببرد.
گو اینکه ما بارها اعلام کردیم که نزدیک 300 خدمت پرستاران تعرفه دارد و اتفاق جدیدی نیست و حدود دویست و پنجاه تعرفه ی جدید باید اضافه شود. در ضمن در بسیاری از موارد این تعرفه ها در حال پرداخت به افرادی است که در انجام کار نقشی ندارند.
در هر حال خواست پرستاران تنها اجرای قوانین است و این قوانین از سالهای سال پیش در حوزه ی پرستاری اجرایی نمی شود!!
جالب است بدانید که در حوزه ی پرستاری هر طرحی که برای این قشر محدودیتهاییی بیاورد روزی که از تلویزیون اعلام شود اجرایی می گردد اما اگر قرار باشد یک ریال سود برایشان داشته باشد ابلاغها و بخشنامه های وزارت خانه ای هم اعلام نمی شود مبادا که از مزایای آن برخوردار شوند.
البته این موضوع در مورد پزشکان محترم و پرسنل اداری بر عکس است. با این اوضاع است که توصیه های برخی از اساتید کمی دور از منطق برای پرستاران به نظر می رسد. نمونه ی بارز این ادعا قانون مشاغل سختو زیان آور مصوب سال 67 ،قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری مصوب سال 86،قانون بهره وری کارکنان بالین مصوب 88 ، و....... است.
جالب است بدانید که حتی پاس شیر مادران نیز به ندرت اجرا می شود و شبانه هم در بسیاری از مراکز یک ساعت محاسبه می گردد در حالیکه طبق قانون روزی یک ساعت است و شب کاری نیمی در یک روز و نیم دیگرش در روز بعد است. واز نظر طول زمان هم منطقی به نظر نمی رسد که مادر در طول دوازه ساعت یک ساعت به کودکش رسیدگی کند. از این دست مسائل و لغو مرخصی و حذف ساعاتی از اضافه کاری انجام شده و ....بسیار در پرستاری دیده می شود.
با این حال پرستاران با کمترین اعتراض همواره کار کرده اند اما نظر افرادی را که مخالف اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری هستند به نکته ای جلب می کنم و آن این است که آیا قانون مصوب و بر زمین مانده ی مجلس اولویت دارد یا طرحهای یک شبه زاده شده ی درون وزارتی؟؟؟
آیا اجرای این قانون بودجه ی زیادی می خواهد یا اجرای افزایش 300 درصدی تعرفه های پزشکی (توجه داشته باشید که تعرفه های پرستاری کلا کمتر از 600 مورد و تعرفه های پزشکی بیش از 7000 مورد است)؟
به هر حال از افراد صاحب کرسی و وزیر محترم بهداشت انتظار داریم که خدا را شاهد و ناظر اعمالمان دانسته و کلاهشان را قاضی کنند و ببینند که با ظلم آیا می توان یک سیستم را پایدار نگه داشت؟
فرض کنیم که ما اصلا حرف نزنیم و سکوت کنیم و همه چیز را چون تا حالا به اختیار ایشان بگذاریم باید حقوق حقه ی یک قشر زحمتکش را تضییع کنند؟
خودتان قضاوت کنید.........
نظرات شما عزیزان: